آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۸۷۲۱۶
یادداشت دانشجویی|

افسانۀ امنیت‌طلبی، واقعیت جنگ‌افروزی

شاید بدیهی‌ترین پرسش تاریخ معاصر این باشد: اسرائیل چرا باید حق داشته باشد برای تضمین امنیت خود، امنیت دیگران را نابود کند؟ چرا اجازه دارد دروغ بسازد، ترور کند، دروغ را توجیه کند، و باز هم دروغ را به‌عنوان حقیقت غالب جا بزند؟! آیا کسی هنوز به این افسانه امنیت باور دارد؟!

افسانۀ امنیت‌طلبی، واقعیت جنگ‌افروزی

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-زهرا طاهروند؛ در جهان پساواقعیت، جایی که حقیقت زیر انبوهی از دیپلماسی‌های فاسد، لابی‌های نجس، و رسانه‌های مزدور دفن می‌شود، اسرائیل – این پیکر متعفن برآمده از زهدان جنگ و اشغال – چنان در معادلات بین‌المللی تقدیس شده که گویی مصونیت الهی یافته است. رژیمی که بر خاک غصب‌شده شکل گرفت، با خون کودکان فلسطینی جان گرفت و با ترور سیستماتیک مغز‌های منطقه، بقای خود را تضمین می‌کند، نه به واسطه حقانیت، که به واسطه تبانی.

 

ایران، با آن‌که از آغاز بر منش شفافیت تأکید داشته و زیر سنگین‌ترین نظارت‌های بین‌المللی قرار دارد، بار‌ها و بی‌وقفه به صحنه اتهامات کشیده می‌شود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، این ابزار پر زرق و برق، اما پوچ سازمان ملل، هر سانتی‌متر از سانتریفیوژ‌های نطنز و فردو را بازبینی می‌کند، اما حتی یک نگاه ساده به سکو‌های پرتاب موشک اتمی در دیمونا نمی‌اندازد.

 

این نه سهو، که خیانت است؛ خیانتی که تاریخ در رگ‌وریشه آن فریاد خواهد زد؛ و در این میان، اسرائیل همچنان به ترور می‌اندیشد؛ نه در میدان جنگ، که در کریدور‌های علم و تحقیق. دانشمندان ایرانی، در خیابان‌های شهر‌های مختلف ایران، با بمب‌های مغناطیسی به سلاخی کشیده شدند، و هیچ‌کس، حتی برای لحظه‌ای، تابو‌های حقوق بین‌الملل را به یاد نیاورد. نه، اینجا قانون، ابزار چماق است؛ نه علیه مجرمان، که علیه کسانی که تسلیم نمی‌شوند، مستقل‌اند و مقتدر؛ برای یمن، برای سوریه، برای عراق، برای لبنان. اسرائیل، این دزد پنهان‌کار، خود را در هیبت قربانی جا می‌زند و در لباس مظلوم، تیغ قساوت می‌زند.

 

چگونه است که قتل علنی فخری‌زاده، مغز متفکر برنامه علمی ایران، در حومه تهران، با سکوت گورستان‌وار شورای امنیت مواجه شد؟! چگونه است که در حمله سایبری به تأسیسات غنی‌سازی نطنز، سازمان‌های جهانی به جای فریاد، لبخند زدند؟ مگر نه آن‌که ترور، در هر قاموسی، عملی جنایت‌کارانه است؟ مگر نه آن‌که صلح، بر ستون‌های گفت‌و‌گو استوار می‌شود، نه بر ترور و خرابکاری؟!

 

اما جهانِ تحت سلطه‌ی لابی‌های صهیونی، تنها یک حقیقت را می‌پذیرد: هر آنچه اسرائیل انجام دهد، دفاع است، حتی اگر بمب باشد؛ و هر آنچه ایران انجام دهد، تهدید است، حتی اگر نور باشد. این منطق معیوب، جهان را به لبه پرتگاه برده، و آتش خشم ملت‌ها را زیر خاکستر نگاه داشته است. اسرائیل، همچون زالویی بر پیکره نظم جهانی، از تبعیض و قدرت، خون می‌مکد و گند می‌پراکند. نه از قانون می‌ترسد، نه از عرف، نه از اخلاق.

 

آن‌چه این رژیم می‌سازد، نه فقط بمب است، نه فقط گنبد آهنین؛ آن‌چه می‌سازد، میراثی است از نفرت، از بی‌اعتمادی، از فروپاشی ارزش‌ها؛ و هر کشوری که سعی در استقلال علمی، در عزت فناوری، و در پیشرفت مستقل داشته باشد، آماج ترور و تخریب قرار می‌گیرد. سوریه، عراق، مصر، لبنان و اکنون ایران؛ هیچ‌یک از تیغ اسرائیل در امان نبوده‌اند.

 

از رآکتور تموز عراق در سال ۱۹۸۱ و حمله هوایی به دیرالزور سوریه در ۲۰۰۷ تا جنگ ۱۲ روزه علیه ایران با آن همه جنایت که از کشتن زنان و کودکان و مردم بی‌گناه هم مضایقه نکرد، تا صد‌ها عملیات خرابکاری، که نامی از آنها در رسانه‌های غربی برده نمی‌شود، همه در یک مسیر تعریف می‌شوند: انحصارطلبی بی‌حد و مرز.

 

اما فاجعه، نه فقط اسرائیل است. فاجعه، آن جهان متمدنی است که نژادپرستی آشکار اسرائیل را «دفاع مشروع» می‌نامد؛ که اشغال را «امنیت» می‌خواند؛ که تحریم علیه ایران را «مقابله با تهدید» می‌داند و صد‌ها سلاح هسته‌ای اسرائیل را «مسکوت» می‌گذارد. در این جهان، مظلوم بودن گناه است، و صدای عدالت، تنها زمانی شنیده می‌شود که از حنجره غاصب برخیزد.

 

شاید بدیهی‌ترین پرسش تاریخ معاصر این باشد: اسرائیل چرا باید حق داشته باشد برای تضمین امنیت خود، امنیت دیگران را نابود کند؟ چرا اجازه دارد دروغ بسازد، ترور کند، دروغ را توجیه کند، و باز هم دروغ را به‌عنوان حقیقت غالب جا بزند؟! آیا کسی هنوز به این افسانه امنیت باور دارد؟!

 

اسرائیل، با آن‌همه کلاهک هسته‌ای، آن‌همه جاسوس، آن‌همه حمایت بین‌المللی، هنوز خود را تهدید شده می‌نامد و برای یک آزمایش علمی صلح‌آمیز در نطنز، نسخه قتل می‌پیچد؛ و در پایان، جهان باید بداند که هیچ سلاحی به‌اندازه مظلومیتی که تبدیل به آگاهی شود، خطرناک نیست. هیچ تهدیدی برای رژیم صهیونیستی، بالاتر از وجدان بیدارشده ملت‌های آزاده نیست. آن‌چه اسرائیل می‌کشد، نه دانشمند است، نه راکتور؛ آن‌چه می‌کشد، عدالت و انسانیت است؛ و این قتل، هرگز بی‌پاسخ نخواهد ماند.

 

*انتشار یادداشت‌ها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار