کد خبر:۲۲۲۱۳۳
تأملی بر مبانی فکری غرب- 11؛

علت سرنگونی حکومت کلیسا و ظهور سکولاریسم

مسیحیت در اوایل حیاتش، حکومت تشکیل نداد، تا اینکه پس از قدرتمندی، اندیشه تشکیل حکومت در آن به‌وجود آمد به همین خاطر ...

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صفائی، مسیحیت در اوایل حیاتش، حکومت تشکیل نداد و درباره مدیریت جامعه دخالتی نداشت. تا اینکه پس از قرن ها که کلیسا قدرتمند شد، اندیشه تشکیل حکومت در آنها به وجود آمد. در آغاز با امپراطورها در امر اداره جامعه مشارکت می‌کردند و در آخر هم به قدرت سیاسی بلامنازع تبدیل شدند. به همین خاطر برنامه مدونی برای اداره جامعه نداشتند که این مشکلاتی را برایشان به وجود می‌آورد.


واژه شناسی سکولاریسم


سکولاریسم یکی از ویژگی‌های اساسی فرهنگ غرب است که باعث انزوای نقش مذهب و خنثی کردن حضور عینی آن در عرصه‌های مختلف شده است.


«سکولر» به معنی دنیوی یا آنچه مربوط به این جهان ِ مادیِ خاکی است و مشتق از کلمه «سکولوم» به معنی امور در دنیا است. در همین روند سکولاریسم به معنای دنیا پرستی یا اعتقاد به اصالت امور دنیوی و رد غیر آن به کار رفته است.


در فرهنگ آکسفورد هم سکولاریسم بدین معنی آمده است که: «اعتقاد به اینکه قوانین آموزش و سایر امور اجتماعی بیش از آنکه - یا بجای آنکه- مبتنی بر مذهب باشند، بر داده های علمی بنا شود.»


در اصطلاح برای آن شش معنا آورده شده که عبارتند از:


- زوال دین؛ نمادهای مذهبی گذشته اعتبارشان را از دست می‌دهند و در نتیجه راه برای جامعه بدون دین باز می‌شود.


- سازگاری بیشتر با دنیا؛ بدین معنی که در این جهان توجه انسان ها از عوامل فراطبیعی جدا و جلب ضرورت های زندگی دنیوی و مسائل آن می شود.


- جدایی دین از جامعه؛ یعنی دین به قلمرو خاص خودش عقب می‌نشیند و منحصر به زندگی خصوصی می‌شود. دین خصلتی درونی پیدا می‌کند و تسلطش را بر جنبه های اجتماعی از دست می دهد.


- جایگزینی صورت های مذهبی به‌جای باورهای مذهبی؛
یعنی دانش و رفتارهایی که مبتنی بر قدرت خدا بود، به پدیده‌هایی تحت آفریده انسان و تحت مسئولیت او تبدیل می‌شود.


- سلب تقدس از جهان؛ به این معنا که جهان خصلت مقدسش را از دست می دهد و انسان و طبیعت موضوع علی- عقلانی قرار می‌گیرد. در این جهان جدید نیروهای فرا طبیعی هیچ نقشی ندارند.


- حرکت از جامعه مقدس به سمت جامعه دنیوی؛ بدین ترتیب که جامعه هر نوع پایبندی به ارزش ها و اعمال سنتی را رها می کند و ضمن پذیرش دگرگونی، تمام فعالیت ها را بر مبنای محاسبات عقلانی انجام می دهد.


واژه مترادف دیگر در این رابطه سکولاریزاسیون است که معادل فارسی آن «جدا انگاری دین و دنیا» است. در همین خصوص برایان ویلسون از متفکران غربی در باب این واژه می گوید: «تعبیر سکولاریزاسیون به برچیدن مقامات و مناصب و کارکردهای روحانی، یا به انتقال برخی وظایف و کارکردهای معین همچون قضاوت، آموزش و کارهای اجتماعی، از روحانیون به متخصصانی اشاره دارد که دیگر احراز شرایط عقیدتی آنها برای قبول این وظایف و نقش ها ضروری نیست.»


تفاوت سکولاریسم و سکولاریزاسیون


هردو واژه و یا هر دو اصطلاح، دستاوردی که داشتند، حذف دین و حذف آموزش‌های مذهبی از متن برنامه‌های مدیریتی و کشورداری است. با این تفاوت که سکولاریسم به عنوان یک ایدئولوژی و طرز تفکرِ خاصِ آگاهانه برای رسیدن به تعریفی که برایش ذکر شد حرکت می کند؛ ولی سکولاریزاسیون صرفاً یک فرآیند و پدیده اجتماعی است که در شرایط خاص که بر اثر یک سلسله عوامل اجتماعی به جداسازی دین از دنیا می‌انجامد.


سیر تاریخی سکولاریسم

 
در کتاب ریشه‌ها و نشانه‌های سکولاریسم آمده است که تعبیر سکولاریزاسیون، اولین بار در معاهده وستفالی در سال 1684 میلادی به کار رفته است و مقصودش هم انتقال سرزمین‌های تحت نظارت کلیسا به زیر سلطه اقتدار سیاسی غیر روحانی بود.


این اصطلاح همچنین در معنایی متفاوت به مرخص کردن روحانیون از قید عهد و پیمانشان برای خدمت به کلیسا اطلاق شد. بعدها که این اصطلاح بر نوعی تحول اجتماعی به‌کار رفت، نهادهای گوناگون اجتماعی به تدریج از یکدیگر تمایز یافتند و از قید قالب‌های مفروضات دینی که نوع عملکرد آنها را مشخص می‌کرد، رها شدند. این روند نوعاً به عنوان «جدا انگاری دین و دنیا» شناخته شد و طی این جریان، مفاهیم ماوراء طبیعی به تدریج از همه نهادهای اجتماعی طرد شد.


در آخر هم جامعه‌شناسان معاصر از سکولاریزاسیون یا سکولاریسم، برای نشان دادن مجموعه‌ای از جریانات که طی آن زمام امور جامعه، امکانات، منابع و افراد از دستِ مقامات دینی خارج شده و روش‌های تجربی و اهداف این جهانی به جای عمل‌های دینی نشسته است، استفاده می‌کنند.


ویلسون درباره این روند می‌گوید: «جدا انگاری دین و دنیا مفهومی غربی است که اساساً فرآیندی که به خصوص به بارزترین وجه در طول قرن جاری در غرب رخ داده است را توصیف می‌کند.»


در واقع آنچه در باب سکولاریسم در دنیای غرب رخ داد، نخست به صورت یک پدیدار و فرآیند اجتماعی نمایان شد (سکولاریزاسیون) و به تدریج شکل یک ایدئولوژی رسمی را به خود گرفته و با جامعه‌شناسان، متکلمان و فلاسفه دین و دیگر نظریه پردازان غربی روبرو شد.


علل پیدایش سکولاریسم


عواملی که ذکر می‌شود هم در کتابِ بررسی و نقد مبانی سکولاریسم و هم در کتابِ ریشه ها و نشانه های سکولاریسم آمده است. البته هیچ یک را نمی‌توان به تنهایی به عنوان علت تامه قلمداد کرد، ولی می توان گفت مجموعه آنها علت تامه سکولاریسم است. این عوامل که دارای گرایش های فلسفی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و ... اند، بدین قرار هستند:


1- از جنبه فلسفی


باید از جنبه فلسفه حسی و تجربی یاد کرد که یگانه راه شناخت جهان را مشاهده حسی و آزمون تجربی می‌داند. این تفکر فلسفی پس از رنسانس در دنیای غرب رواج یافت. پذیرش چنین فلسفه‌ای، مفاهیم و آموزه‌های دینی و ماوراء طبیعی را انکار خواهد کرد.


2- جنبه کلامی و الهیات


می توان از عقایدی چون «تثلیث»، «گناه جبلی»، «فدا» و مانند آن یاد کرد که در الهیات مسیحی به عنوان عقایدِ دینیِ شناخته شده، توجیه عقلی برای آنها وجود ندارد.


3- منابع اولیه دینی


در کتاب مقدس کنونی مسیحیان، قوانینی که بشود با استناد به آنها خطوط کلی برنامه‌های زندگی را ترسیم کرد، پیدا نمی‌شود. به همین خاطر دانشمندانشان به قوانین عقلی و تجربی روی آوردند. چون در متون دینی، اصول و قوانینی که راهگشا باشد و بشود با آن اصول جوامع کنونی را اداره کرد، دیده نمی‌شود.


4- از نظر تاریخی


مسیحیت در اوایل حیاتش، حکومت تشکیل نداد و درباره مدیریت جامعه دخالتی نداشت. تا اینکه پس از قرن‌ها که کلیسا قدرتمند شد، اندیشه تشکیل حکومت در آنها به‌وجود آمد. در آغاز با امپراطورها در امر اداره جامعه مشارکت می‌کردند و در آخر هم به قدرت سیاسی بلا منازع تبدیل شدند. به همین خاطر برنامه مدونی برای اداره جامعه نداشتند که این مشکلاتی را برایشان به وجود می‌آورد.


5- از جنبه اجتماعی


پس از آنکه کلیسا بر سرنوشت سیاسی جامعه تسلط پیدا کرد، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اخلاقی و اقتصادی به خطا رفت و انحرافاتی که در آن‌ها به وجود آمد نقش مهمی در بد جلوه دادن چهره دین و حکومت دینی داشت و باعث شد یکی از علل سرنگونی حکومت دینی مسیحی شد.


6- آزار و شکنجه


اقداماتی (آزار و شکنجه) که از طرف حکومت دینی (کلیسا) بر دانشمندان وارد شد، همچنین جو خفقان و استبداد حاکم در آن دوران باعث ایجاد نفرت و بدبینی از کلیسا در ذهن مردم می شد که به صورت بی اعتنایی به دین و فرهنگ آن دوران نمایان شد.


7- متعارض انگاری دین و دنیا


مسیحیت ساختگی دارای آموزه‌های فراوان ضد دنیوی بود که محصول طبیعی آن چیزی جز سکولاریزاسیون نمی‌توانست باشد. روشن است که این فرهنگ تاریخی با تلقی منفی از دنیا و سنت دنیاگریز حاکم بر غرب، بستر مناسبی برای القای جدایی دیانت از سیاست به شمار می‌آمد.


علاوه بر موارد بالا، علل دیگری هم وجود دارد که می‌توان به دسترسی نداشتن مسیحیت به متن وحیانی، رقابت بر سر قدرت بین کلیسا و امپراطوران، استبداد دین مدارانه کلیسا و . . . اشاره کرد که همگی در ایجاد و پیدایش سکولاریسم موثر بودند.


البته برخی دیگر عقیده دارند برای ارائه دلایل پیدایش سکولاریسم باید به پیوند این ایدئولوژی با سلسله اصول و ارزش های پذیرفته شده در فرهنگ غرب مانند؛ اومانیسم، عقل‌گرایی، و علم‌گرایی و ...  اشاره کرد. به عقیده آنان دلایل ظهور سکولاریسم، به اعتبار نوع و میزان نقش آفرینی عوامل؛ به سه دسته تقسیم می شود:


- یک دسته علت های زمینه‌ساز پیدایش سکولاریسم محسوب می‌شود که به ویژگی‌های درونی مسیحیت و فرهنگ غرب مربوط می‌شود.


- دسته ای دیگر علل ظهور سکولاریسم است که به عملکرد اربابان کلیسا برمی‌گردد.


- دسته سوم هم دلایل پیدایش سکولاریسم هستند که عمدتاً بر تحول هندسه معرفتی در غرب مبتنی است. البته عده ای هم به قصد نجات دین مسیحیت این مرام را ترویج کردند. اینها با تفکرِ تقدمِ خرد بر وحی و حجیت انحصاری عقل و کنار گذاشتن دین از صحنه زندگی و تثبیت اندیشه لیبرالیستی و اومانیستی، از سکولاریزاسیون جانبداری کردند.

 

منابع:


- کتاب بررسی و نقد مبانی سکولاریسم/ دکتر علی اکبر کمالی اردکانی/ ناشر: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی/ چاپ 1386
- کتاب ریشه‌ها و نشانه‌های سکولاریسم/ علی ربانی گلپایگانی/ انتشارات کانون اندیشه جوان/ چاپ 1385
- مقاله معانی و مبانی سکولاریسم/ نوشته محمد حسین مظفری/  نشریه نامه فرهنگ/  پاییز 75 / شماره 23

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار