نویسنده کتاب «ایران، دیروز، امروز، فردا» گفت: کارشکنی برخی مسئولان موجب شد که امام خمینی (ره) قطعنامه 598 را بپذیرد.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از خرم آباد، نصیری شب گذشته در مراسم میثاق با شهدا که توسط بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان برگزار شد، تصریح کرد: پذیرش قطعنامه برای ما یک پیروزی بود؛ چرا که ما یک میلیمتر از خاکمان را به دشمن واگذار نکردیم؛ البته حضرت امام خمینی (ره) دنبال نمره 20 برای ما بودند، اما در آن شرایط که برخی از مسئولان و مردم دچار سستی شده بودند و از طرفی به خاطر تجهیز دشمن ما قطعنامه را پذیرفتیم، نمره ما در جنگ 17 شد.
وی با اشاره به کارشکنی های برخی مسئولان در زمان جنگ افزود: یکی از جانبازان دفاع مقدس به من گفت: از طرف لشکر امام حسین (ع) اصفهان پیش کریاسچی، استاندار اصفهان رفتم و گفتم که بلدوزرهای شهرداری و استانداری اصفهان را در اختیار این لشکر بگذارد؛ اما کرباسچی در پاسخ گفت: داریم اما خودمان نیاز داریم و نمی توانیم بدهیم.
نویسنده کتاب «ایران، دیروز، امروز، فردا» گفت: کرباسچی در زمان جنگ استاندار اصفهان بود در آن زمان کرباسچی یک ساختمانی برای استانداری اصفهان ساخته بود که به کاخ استانداری معروف شده بود، زمان جنگ بنده سال 65 از کرباسچی پرسیدم که چقدر هزینه این ساختمان کردی راست و دروغش گردن خودش گفت: 40 میلیون تومان شاید باورش برای نسل جوان سخت باشد؛ اما در آن زمان به رزمنده ها دو هزار تومان حقوق می دادند و آجر و ماسه و شیشه به مردم حواله ای داده می شد و مردم باید می رفتند از شورای محل حواله می گرفتند و با این حال در آن شرایط با آن هزینه های میلیونی کرباسچی از تامین تجهیزات برای رزمندگان طفره می رفت.
نصیری با اشاره به یکی دیگر از کارشکنی های مسئولان وقت خاطرنشان کرد: مرتضی قربانی، فرمانده لشکر 25 کربلا تعریف می کرد و می گفت: بهزاد نبوی که که زمان جنگ هم وزیر صنایع سنگین بود و هم از طرف موسوی نخست وزیر وقت به عنوان مسئول پشتیبانی و لجستیک جنگ منصوب شده بود را با چه مکافاتی بعد از عملیات والفجر 8 به نخلستانهای حاشیه اروند بردیم؛ اما هر کاری کردیم که بهزاد نبوی به آنطرف اروند و به شهر فاو برود و اوضاع بچه ها را ببیند، راضی نشد می خواهم در جمع بندی این را بگویم اگر قطعنامه 598 پذیرفته شد علت آن سستی مسئولان بود.
نصیری خاطرنشان کرد: در آن زمان رضایی، فرمانده وقت سپاه نامه نوشت که ما توپ و تانک و هواپیما می خواهیم، آقای موسوی نخست وزیر نوشت ما پول نداریم و خاتمی، رئیس جمهور سابق و مسئول تبلیغات جنگ نیز نوشتند کسی جبهه نمی آید و آقای هاشمی این سه تا نامه را پیش امام خمینی (ره) برد و گفت نه پول داریم و نه کسی جبهه می آید و فرمانده سپاه هم گفته امکانات نداریم می خواهم بگویم امام خمینی(ره) با پذیرش قطعنامه با تعبیر خودشان جام زهر را نوشیدند.