با مقایسه دو رفتار انتخاباتی در سال های 88 و 92 نتیجه ای که به دست می آید این است که آنچه که باعث میگردد دو انتخابات با دو بازخورد را شاهد باشیم عملکرد گروه ها و جریانات سیاسی است.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- مصطفی میرآخوری؛
23 خرداد 88؛ صادق محصولی:آقای محمود احمدی نژاد با کسب 24527516 رای نفر اول انتخابات هستند و به عنوان رئیس جمهور منتخب معرفی میشوند.
پس از انتخابات سال 88 نزدیک به 85 درصد مشارکت شکل گرفت، اما به دلیل زیاده خواهی و قانون گریزی برخی نامزدها و طرفدارانشان حوادثی روی داد که همسو بود با آنچه دشمنان به دنبال آن بودند. اگر بخواهیم رفتار پس از انتخابات 88 را تشریح کنیم ابتدا باید به زمینه های شکل گیری این رفتار در قبل از انتخابات بپردازیم؛ به بیان دیگر زمینه سازی در قبل از انتخابات 88 و ایجاد شک در اذهان عمومی عاملی بود تا جریان برانداز که در آن زمان با جریان اشرافیت و اصلاحات همسو شده بود بتواند از موقعیت نهایت استفاده را ببرد. مسئله ای که رهبر انقلاب در سخنرانی آن سال در مشهد به آن اشاره کردند؛
«من می بینم بعضی ها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده اند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول 30 سال انجام گرفته است. در حدود 30 انتخابات، مسؤولان وقت در هر دوره ای رسماً متعهد شده اند و صحت انتخابات را تضمین کرده اند و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بی خود خدشه می کنند، چرا مردم را متزلزل می کنند. چرا تردید ایجاد می کنند؟ که البته در ذهن مردم عزیز ما با این حرف ها تردید ایجاد نخواهد شد».(سخنرانی رهبر انقلاب در اولین فروردین ماه سال 1388)
مسئله رفتار نادرست انتخاباتی در سال 88 بیش از همه از سوی خانواده آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و خود ایشان صورت گرفت. که نشانه هایی داشت؛ موج تخریب علیه احمدی نژاد توسط خانواده هاشمی که با حضور فیزیکی فائزه هاشمی و با حمایت مهدی هاشمی صورت میگرفت، باعث شده بود که احمدی نژاد به عنوان یک فرد خطرناک تعبیر شود تا «نه» به احمدی نژاد قوت بیشتری به خود بگیرد. انتشار لوح فشرده ای با نام«نود سیاسی» که از طرف ستاد میرحسین موسوی منتشر شد، بیش از پیش به پروژه تخریب کمک کرد.
پروژه ادعای تقلب در سال 88 از قبل از انتخابات مطرح بود و در این بین نقش کمیته صیانت از آرا را نمیتوان نادیده گرفت. کمیته ای که در ستادهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل شد و ریاست آن بر عهده مهدی هاشمی بود. القای این مسئله که امکان تقلب در انتخابات وجود دارد کار را به جایی رسانده بود که دو روز قبل از انتخابات شعار:«اگر تقلب بشه ایران قیامت میشه» در بین هواداران موسوی شنیده میشد.
از سوی دیگر پس از انجام مناظرات تلویزیونی، انتشار نامه سرگشاده اکبر هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب حاوی نکاتی بود که نشان میداد در انتخابات 88 با بازی پیچیده ای روبه رو هستیم. در بخشی از این نامه آمده بود:« بی شک بخشی از مردم و احزاب و جریان ها این وضع را بیش از این برنمی تابند وآتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه می شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان ها، خیابانها و دانشگاه ها مشاهده می کنیم»
گویی آیت الله هاشمی از اتفاقاتی خبر داشت که در آینده رخ خواهد داد. اتفاقاتی که زمینه سازی آن توسط فرزندان وی شکل گرفت و در خارج از کشور نیز از سوی تمامی دشمنان حمایت شد.
گام دیگر ادعای تقلب توسط عفت مرعشی نجفی، همسر هاشمی رفسنجانی برداشته شد. صبح روز انتخابات همسر هاشمی توصیه ای به هواداران میکند و در آن میخواهد که در صورت تقلب مردم به خیابان ها بیایند.
اما پرده اول از نمایش تقلب پس از انتخابات و از سوی اصلاح طلبان آغاز شد؛ ساعت حدود 12:10 ظهر روز 22 خرداد، سایت یاری از سایتهای حامی موسوی خبری به نقل از سیدمحمد خاتمی منتشر میکند که طی آن خاتمی ادعا میکند میرحسین موسوی در دور اول انتخابات ریاست جمهوری دور دهم پیروز شده است!
ابوالفضل فاتح رئیس کمیته اطلاعرسانی، رسانه و تبلیغات ستاد مهندس موسوی در خبری اعلام کرد که "پیروزی مهندس موسوی با فاصله زیاد قطعی است/ همه برای این پیروزی یک سجده شکر بدهکاریم"و در نهایت ، میرحسین موسوی در اولین نشست خبری خود پس از انتخابات خود را پیروز قطعی اعلام کرد.
اینگونه اظهار نظر تا قبل از اعلام نتایج، حساسیت در بین مردم را بالا برد و باعث شد تا یک نوع فشار روانی بر مسئولین بوجود بیاید. همه چیز از سوی اصلاح طلبان و کارگزاران و جریان برانداز آماده شده بود تا پیروزی مردم ایران زیر سوال برود.
پس از اعلام نتیجه انتخابات پروژه ادعای تقلب وارد مرحله میدانی خود شد. اولین بیانیه میر حسین موسوی عمق نقشه آنها را نشان داد. وی در این بیانیه گفته بود : «خائنین به آرا مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسیان به آتش کشیده شود، اینجانب ضمن اعتراض شدید به روند موجود تخلفات آشکار و فراوان در روز انتخابات هشدار می دهم که تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نخواهم شد.»
لحن بیان موسوی و سایر اصلاح طلبان لحنی همراه با تهدید بود و آنها به دنبال این بودند که دروغ خود را به یک باور و مطالبه مردمی تبدیل کنند، این مسئله تا جایی پیشرفت که درخواست ابطال انتخابات از سوی اصلاح طلبان مطرح شد.
برخی از تئوریسین های اصلاحات به نام دفاع از رای مردم، شورش های خیابانی را کلید زده بودند و سعی داشتند که آشوبگران را با مردم یکی بدانند.
25 خرداد 92؛ مصطفی محمد نجار: حجت الاسلام روحانی با اختصاص 18 میلیون و 613 هزار و 329 رای و کسب 71/50 درصد مجموع آرا به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران در دوره یازدهم انتخاب شد.
حضور 72 درصدی مردم بار دیگر اقتدار نظام اسلامی را به جهانیان نشان می دهد. در اینجا فرد پیروز شده اصولگرا نیست و فردی نزدیک به جناح اصلاحات معرفی می شود اما نوع برخورد با نتیجه انتخابات متفاوت است با آنچه که در سال 88 شاهد آن بودیم . رقیب قبل از اعلام نهایی انتخابات به فرد پیروز تبریک گفت و برای وی آرزوی موفیقت کرد.
البته در این انتخابات نیز نحوه رفتار و گفتار برخی از مسئولین نادرست بود. مطرح کردن موضوع «انتخابات آزاد» از سوی مسئولین داخلی که همسو شده بود با صحبت معاندان و مخالفان نظام موجی از نگرانی را در بین مردم بوجود آورد. مطرح شدن واژه «انتخابات آزاد» از سوی دو نفر نگرانی را تشدید میکرد. آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد.
این دو در ماه های قبل از انتخابات و در صحبت های خود همواره از لزوم انتخابات آزاد صحبت کرده بودند که این مسئله با واکنش هوشمندانه رهبر معظم انقلاب مواجه شد. هرچند که واژه انتخابات آزاد از ادبیات سیاسی این دو نفر رخت بر بست اما هاشمی رفسنجانی «انتخابات در تراز بین المللی» را مطرح کرد. اما با وجود اینکه طیف کارگزاران و اصلاحات چهار سال بر طبل تقلب در انتخابات میکوبیدند شاهد بودیم اکبر هاشمی رفسنجانی پس از چندین بار صحبت کردن درباره عدم حضور و یا حضور در انتخابات 92 سرانجام تصمیم میگیرد که در انتخابات شرکت کند. مسئله ای که بازتاب گسترده ای داشت.
حضور اسفندیار رحیم مشایی به همراه رئیس جمهور نیز دارای بسیار قابل توجه و تامل بود. بسیاری از افراد، معتقد بودند که در صورت رد صلاحیت مشایی احمدی نژاد بازی را به هم میزند.
پس از اعلام احراز صلاحیت شدگان، هاشمی رفسنجانی که مهره چینی خوبی در انتخابات کرده بود نسبت به احراز صلاحیت خود اعتراضی نکرد، اما اسفندیار رحیم مشایی با مظلوم دانستن خود، به نوعی شورای نگهبان را ظالم معرفی میکند.
یکی از دلایلی که باعث شد تا در انتخابات92 رفتاری متفاوت از سال 88 را شاهد باشیم ، انتخاب حسن روحانی بود. به هر حال حسن روحانی فردی است که محمدرضا عارف به نفع او از انتخابات کناره گیری کرد. شاید اصلاح طلبان این بار روزنه های امیدی را در روحانی دیده بودند که نسبت به نتیجه انتخابات و نحوه برگزاری آن اعتراض نکردند. هرچند هاشمی در طرح های خود برای ورود به انتخابات که عبارت بود از حضور مستقیم و نزدیک شدن به اصلاح طلبان شکست خورده بوداما توانست مهره اصلی خود را وارد بازی کند و از قضا این مهره برنده بازی هم شد، لذا نیازی به مخالفت نداشت، و این انتخابات را یک انتخاب سالم معرفی میکند که باعث بسته شدن دهان دشمنان شد. حسن روحانی بر طبق جریان بندی های سیاسی راست سنتی شناخته می شود، اما حرکت روحانی در انتخابات و قبل از آن به گونه ای بود که بیشتر بدنه اجتماعی طرفدار وی چپ ها بودند، به همین دلیل میتوان گفت که روحانی یک شبه خاتمی بود، اما با این وجود اولین گروهی که پیروزی حسن روحانی را تبریک گفتند از میان اصولگرایان بودند.
با مقایسه دو رفتار انتخاباتی در سال های 88 و 92 نتیجه ای که به دست می آید این است که آنچه که باعث میگردد دو انتخابات با دو بازخورد ورفتار متفاوت را شاهد باشیم عملکرد گروه ها و جریانات سیاسی است که برخی این باور را در خود نهادینه کرده اند که کنش آنها فعل عموم مردم جامعه است و خواسته آنها به منزله خواست عمومی تلقی می شود. به بیان دیگر آنچه موجب گردید که در سال 88 گستاخی و جسارت دشمنان در همراهی با گروه های برانداز در کشور بالا رود چیزی نبود جز همراهی خواسته و یا ناخواسته گروه های سیاسی داخلی با مثلث اسرائیل، انگلیس و آمریکا، مسئله ای که در سال 92 عکس آن را شاهد بودیم و دیدیم که اصولگرایان با وجود داشتن سه گزینه مطرح در انتخابات و عدم رأی آوری آنها باز هم با تبعیت از قانون و فرمایشات رهبر معظم انقلاب برخوردی شایان توجه از خود بروز دادند.