گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ پس از گذشت سه سال از تاکید صریح مقام معظم رهبری بر لزوم توقف سیاست های کنترل جمعیت و انتشار نتیجه پژوهش های علمی جمعیت شناسان در مورد بحران جمعیتی که ممکن است در سال های آینده با آن روبرو شویم، دیگر شکی باقی نمانده که باید فکری به حال افزایش جمعیت کشور کرد.
در این بین، بحث باروری سالم و تنظیم خانواده، مرز باریکی با کنترل جمعیت دارد. عده ای از جمعیت شناسان و متخصصین این امر معتقدند که تنظیم خانواده با کنترل جمعیت یکی نیست.
یکی از کسانی که معتقد به این جریان است، دکتر حاتم حسینی، جمعیت شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سیناست. وی باور دارد که هدف اصلی برنامه تنظیم خانواده ارتقاء سلامت مادران و کودکان، کاهش مرگومیرهای مادری، جلوگیری از حاملگیهای ناخواسته و کمک به رعایت فاصلهگذاری بین موالید است. یک کشور میتواند در شرایطی که سیاستهای تشویق موالید را به اجرا میگذارد، خدمات تنظیم خانواده و بهداشت بارداری را عرضه کند. وی که این امر را حق مسلم مادران می داند، فاصله گذاری بین موالید را بسیار با اهمیت عنوان می کند.
در ادامه، متن گفتگوی تفصیلی «خبرگزاری دانشجو» با این استاد دانشگاه را می خوانید:
خبرگزاری دانشجو: آیا ایران با چالش جمعیت رو به رو است؟ نزاعهای متفاوتی در این مورد رخ داده است، عدهای معتقدند اصلاً بحرانی وجود ندارد. عدهای معتقد هستند این مورد چالش است. برخی میگویند الآن باید جشن جمعیتی بگیریم. نظر شما در این مورد چیست؟
حسینی: من بر این باور نیستم که امروزه با بحران جمعیتی مواجه هستیم. بر عکس، فکر میکنم که الآن در شرایط جمعیتی بسیار خوبی قرار داریم، چرا که سهم قابل توجّهی از جمعیت ایران را افرادی که در سنین کار و فعالیت اقتصادی هستند تشکیل میدهند و این سرمایهی بسیار خوبی برای اقتصاد ملی ما است که بتوانیم از آن در جهت رشد و توسعه اقتصادی استفاده بیشتری ببریم. موضوعی که به نظر من نباید از آن غفلت بکنیم، کاهش باروری به زیر سطح جایگزینی و استمرار آن در سطح پایین است. استمرار باروری زیر سطح جایگزینی میتواند پیامدهای گوناگونی در زمینهی سالخوردگی جمعیّت، کاهش حجم و رشد جمعیّت ملّی، زنانهشدن سالمندان و کاهش نسبت حمایت بالقوّه داشته باشد که بدون تأثیر بر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی کشور نخواهد بود. البتّه، بروز و ظهور این پیامدها زمان میبرد. نباید تصوّر کرد که با کاهش باروری به زیر سطح جایگزینی، بلافاصله شاهد آثار و پیامدهای آن خواهیم بود. با اینحال، بر این باورم که موضوع جمعیت و بازنگری در سیاستهای جمعیتی قبلی، به درستی در طول چند سال گذشته از سوی جمعیّتشناسان و سیاستگذاران مورد توجه قرار گرفته است.
خبرگزاری دانشجو: کدام ارگانها را در این حوزه مسئول میدانید؟ از جمله نقش وزارت بهداشت را چطور میبینید؟
حسینی: به دنبال افزایش بیسابقه نرخ رشد سالانه جمعیّت در اوّلین سرشماری عمومی جمعیّت در بعد از انقلاب اسلامی، برنامه تنظیم خانواده با هدف تعدیل نرخ رشد سالانهی جمعیّت و ایحاد تعادل میان شاخصهای رشد و توسعهی اقتصادی و رشد جمعیت تدوین، طرّاحی و به اجرا گذاشته شد. هدف از این برنامه این بود که میزان باروری کل در سال 1390 به 4 فرزند برای هر مادر در طول دوره تولید مثل کاهش پیدا کند و نرخ رشد سالانهی جمعیت به 3/2 در سال در همان سال برسد. این اهداف زودتر از زمان پیشبینیشده محقق شد. نرخ رشد سالانهی جمعیت در سال 1375 به 96/1 درصد و میزان باروری کل به پایینتر از سطح جایگزینی در سال 1379 رسید.
بنابراین، اکنون زمان آن رسیده است تا سیاست جمعیتی جدیدی متناسب با تغییراتی که در ساختار سنّی جمعیت ایران در طول این مدت صورت گرفته اتّخاذ شود. کسی در خصوص این موضوع تردیدی نداشته و ندارد. جمعیتشناسان از مدتها پیش این موضوع را مورد توجه قرار دادند. در این میان، اشتباهی که صورت گرفت این بود که بسیاری تنظیم خانواده را تنها به اهدافی که پیشتر به آن اشاره کردم محدود نمودند و وقتی دیدند که هدفهای مذکور زودتر از زمان پیشبینیشده محقّق شده است، پس مفهوم مخالف آن این است که از این پس خدمات بهداشت بارداری و تنظیم خانواده ارائه نشود. این اقدام، چنانچه صورت بگیرد، به نظر من میتواند ثمره تلاشهای دولتمردان را در زمینه ارتقاء سلامت مادران و کاهش مرگومیر نوزادان و اطفال بی اثر بسازد. سخت بر این باورم که عرضه خدمات بهداشت باروری، حتی در شرایطی که سیاستهایی برای تشویق موالید یا جلوگیری از استمرار باروری پائین اتخاذ شود، امری ضروری و اجتنابناپذیر است و نه تنها نباید از عرضه اینگونه خدمات به افراد و خانوادهها خودداری کنیم، بلکه لازم است تلاشهای زیادی در جهت ارتقاء کیفیّت خدمات بهداشت بارداری صورت دهیم. برای مثال، فرض کنید در شرایط کنونی زوجی با درنظر گرفتن تمام شرایط به این نتیجه میرسند که 5 فرزند داشته باشند. بیتردید، یکی از توصیههای متخصّصین بهداشت بارداری به این زوج این خواهد بود که فرزندان بایستی با فواصل مناسب از هم متولّد شوند. برای فاصلهگذاری، دسترسی به خدمات بهداشت بارداری اجتنابناپذیر است. چنانچه به هر دلیلی این زوج از دسترسی به خدمات بهداشت بارداری محروم باشند، مادر به حاملگی نابهنگام و ناخواسته خواهد شد که پیامد بلافصل آن میتواند سقط عمدی غیر بهداشتی باشد.
بنابراین، در شرایطی که بازنگری در سیاستهای جمعیتی قبلی در دستور کار قرار گرفته و اصول کلّی آن هم توسط رهبر معظم انقلاب اعلام شده است، نباید تردید کنیم. با این حال، تأکید میکنم که نباید بازنگری در سیاستهای جمعیتی را مترادف قطع خدمات بهداشت بارداری بدانیم. راههای دیگری وجود دارد که میتوان از طریق آنها زمینه را برای افزایش موالید و یا دستکم جلوگیری از استمرار کاهش باروری فراهم کرد.
خبرگزاری دانشجو: تأثیر فضاهای تبلیغاتی و فرهنگی را چطور میبینید و به نظر شما چه رویکردی را باید در این حوزه داشته باشند؟
حسینی: نقش رسانهها میتواند تعیینکننده باشد. با اینحال، رسانهها بایستی این نقش را واقعبینانه بر مبنای واقعیتهای کنونی جامعه ایران، شرایط زندگی خانوادهها، تمایلات فرزندآوری افراد و خانوادهها و ارزشها و خواستهای والدین انجام دهند.
خبرگزاری دانشجو: مطابق فرمایش شما، به نظر شما درست است که تنها راهکار برای جلوگیری از کاهش باروری پائین، راهکار فرهنگی است؟
حسینی: نه، من این طور فکر نمیکنم، شاید بهتر باشد صحبت شما را اینگونه تکمیل کنم که من تنظیم خانواده را با کنترل موالید یا کنترل جمعیت یکی نمیدانم. هدف تنظیم خانواده هم تنها دسترسی به یک عدد یا رقم خاص نیست که بگوییم وقتی به آن رقم مورد نظر دست یافتیم باید برنامه را قطع کنیم. بر این باورم که میتوان سیاستهایی برای تشویق موالید و جلوگیری از استمرا باروری پایین را رسماً به اجرا گذاشت، ولی خدمات بهداشت بارداری را نیز عرضه نمود. یکی از هدفهای برنامه تنظیم خانواده میتواند کنترل موالید باشد، آنهم اگر ضرورت ایجاب کند. هدف اصلی برنامه تنظیم خانواده ارتقاء سلامت مادران و کودکان، کاهش مرگومیرهای مادری، جلوگیری از حاملگیهای ناخواسته و کمک به رعایت فاصلهگذاری بین موالید است. سند تنظیم خانواده ایران را هم اگر نگاه کنید متوجه خواهید شد که یکی از اهداف آن تعدیل رشد جمعیت از طریق کنترل زاد و ولد بوده است؛ آن هم به دلیل آنکه در سالهای نیمه دهه 1360 شرایط جامعه ایجاب میکرد که رشد جمعیت کنترل شود؛ اما یک کشور میتواند در شرایطی که سیاستهای تشویق موالید را به اجرا میگذارد، خدمات تنظیم خانواده و بهداشت بارداری را عرضه کند و معتقدم این حق مسلم مادران است که به این خدمات دسترسی داشته باشد. یک مادر برای حفظ سلامتی خود و نوزادی که میخواهد به دنیا بیاورد، باید این امکان برایش فراهم باشد که فاصلهگذاری بین موالید را از طریق دسترسی به خدمات بهداشت بارداری با کیفیت و خوب رعایت کند.
خبرگزاری دانشجو: سیاستهای تشویق موالید چیست که یک کشور میتواند همزمان با اجرای برنامهی تنظیم خانواده اعمال کند؟
حسینی: همین شرایطی که الآن کشور ما با آن رو به رو است. برآوردها نشان میدهد که باروری پائین است و این باروری پایین مدّتی است که استمرار دارد. استمرار باروری در سطح پایین در درازمدّت پیامدهایی به دنبال خواهد داشت که مطلوب نیست. بنابراین، کاری که باید صورت بگیرد این است که ضمن تلاش برای جلوگیری از استمرار کاهش باروری، سیاستها و برنامههایی برای افزایش سطح باروری دستکم تا سطح جایگزینی طرّاحی، تدوین و به اجرا گذاشته شود. البتّه، اجرای چنین سیاستهایی لزوماً به معنی قطع خدمات بهداشت بارداری و عدم ارائه آن نیست. سیاستها باید جامع و همهجانبه و مبتنی بر واقعیّتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران باشد. بررسیها نشان میدهد که یکی از دلایل کاهش باروری در ایران افزایش میانگین سن ازدواج است. با توجّه به اینکه طول دوره باروری محدود و از 15 تا 49 سالگی است، افزایش میانگین سن ازدواج به کوتاهتر شدن طول دورهی تولید مثل و در نهایت کاهش باروری منجر خواهد شد.
وقتی بررسی میکنیم که چرا جوانان دیر ازدواج میکنند متوجه میشویم که یکی از دلایل عمدهی آن وجود ناامنی شغلی و فقدان امنیت اقتصادی در میان آنهاست. بر این اساس، بخشی از سیاستهای جمعیتی بایستی معطوف به بهبود شرایط اقتصادی به منظور فراهم نمودن امکان ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان باشد. به بیان دیگر، باید سیساتهایی را پیشه کرد که ازدواج به موقع و بهنگام را در میان جوانان تسهیل بکند. خوشبختانه زمینههای اجتماعی فرهنگی جامعه ایران در موارد زیادی متفاوت از جوامعی است که سالهاست باروری زیر سطح جایگزینی را تجربه میکنند. در ایران ازدواج عمومیت دارد. نسبت قابل توجهی (حدود 98 درصد) از جوانان ایرانی که وارد بازار ازدواج کیشوند، تا رسیدن به سن 50 سالگی دستکم یک بار ازدواج میکنند. به باور من این یک مشخصه فرهنگی بسیار خوب است و گویای آن است که در این جامعه، برخلاف آنچه که تصور میرود، ازدواج و تشکیل خانواده از نظر افراد و خانوادهها و کلّ ساختار اجتماعی همچنان امری مقدس و مبارک است.
من نه تنها معتقدم که در نهاد خانواده بحران بوجود نیامده است، بلکه بر این باورم که زمینههای فرهنگی و اجتماعی بسیار خوبی داریم که چنانچه شرایط دیگر را فراهم کنیم میتوانیم از آنها بهره بگیریم و زمینه تشکیل خانوادههای بسیاری را در بین جوانان فراهم کنیم. از آنجا که حجم جوانان در بازار ازدواج قابل توجه است، چنانچه این اتفاق بیافتد، خانوادههای بسیاری تشکیل خواهد شد و اگر این زوجهای جوان باروری در سطح جایگزینی را هم تجربه کنند، حجم جمعیت به طرز قابل توجهی همچنان افزایش خواهد یافت. بنابراین، تسهیل ازدواج و فراهمکردن شرایط ازدواج به موقع جوانها یکی از راهکارهایی است که میتواند در این زمینه در پیش گرفته شود. البتّه، فراموش نکنیم که چنین کاری مستلزم بهبود شرایط و وضعیت اقتصادی برای جامعه است. امروزه شرایط ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان در شرف ازدواج چندان مناسب نیست. بیکاری تحصیلکردههای دانشگاهی دو رقمی و خیلی بالاست. در این شرایط، رفتارها و تصمیمگیریهای افراد مبتنی بر محاسبات عقلانی اقتصادی میشود. از سوی دیگر، با توجه به تغییراتی که در ساختار خانواده ایرانی صورت گرفته و خانوادهها عمدتاً از شکل گسترده به هستهای تغییر شکل دادهاند، جوان ها وقتی احساس ناامنی شغلی کنند، تشکیل خانواده را به زمانی موکول میکنند که بتوانند روی پای خود بایستند و از پس هزینههای زندگی بربیایند و این کاملاً جنبه اقتصادی دارد.
بنابراین، سیاستگذاری باید مبتنی بر زمینههای اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی جامعه باشد. باید متناسب با شرایط افراد و خانوادهها، برنامههایی طراحی و به اجرا گذاشته شود که انگیزه آن ها را برای ازدواج به هنگام و فرزندآوری بالا برد؛ در شرایط گذشته پدر و مادر و پدر بزرگها و مادر بزرگهای ما را کسی به فرزندآوری تشویق نمیکرد و هیچ سیاست تشویقی افزایش جمعیت اجرا نمیشد، در حالیکه باروریشان بالا بود. بیتردید، شرایط زندگیشان ایجاب میکرد که فرزندان زیادی داشته باشند. امروزه نیز تمایلات فرزندآوری افراد و زوجها تا حدود زیادی متأثّر از شرایط موجود در جامعه و نیز تغییر و تحوّلاتی است که در فرآیند نوسازی و توسعهی اقتصادی ـ اجتماعی در جامعه ایران بهوجود آمده است. به نظر من چنانچه بخواهیم اهداف سیاستهای جمعیتی تحقق پیدا کند، سیاستگذاریها و مکانیزمهای اجرای سیاستها باید با در نظر گرفتن همهی این عوامل، شرایط و زمینهها باشد.
خبرگزاری دانشجو: شرایط زندگی گذشتگانمان چگونه ایجاب میکرده است که فرزندان بیشتری داشته باشند؟
حسینی: در گذشته نظام اقتصادی عمدتاً کشاورزی و معیشتی بود. خانواده واحد تولید و مصرف بود. خیلی از وظایف و مسئولیتها در داخل خانواده متمرکز بود و مثل امروز به نهاد های بیرون از خانه منتقل نشده بود. در این اقتصادهای معیشتی نیروی کار نقش مهمی در زندگی خانوار داشت. این وضعیت سبب میشد که افراد منافع فرزندآوری را بیشتر از هزینههای آن برآورد کنند. به بیان دیگر، فرزندان منشأ ثروت برای والدین بودند. در نتیجه، تصمیم میگرفتند که فرزندان بیشتری داشته باشند. به باور من، این رفتار باروری زوجها از نظر اقتصادی کاملاً عقلایی و دقیقا منطبق با شرایط جامعه بوده است. امروزه، بسیاری از وظایف و مسؤلیتهای خانواده به نهادهای بیرون از خانواده منتقل شده است. فرزندان کارکرد اقتصادیشان در زندگی خانواده کمرنگ شده و این والدین هستند که ثروت را به فرزندان منتقل میکنند. فرزندان هزینههای بسیاری بر والدین تحمیل میکنند. در چنین شرایطی، افراد منافع فردی را بر مصالح اجتماعی مقدّم میشمارند. در نتیجه، در تصمیمگیریهای فرزندآوری به این باور میرسند که فرزندان کمتری داشته باشند.
خبرگزاری دانشجو: بحث تله جمعیت را توضیح دهید و ما آیا دچار این مساله شدهایم؟
حسینی: تله جمعیتی، بر اساس مدل کلاسیک گذار جمعیتی، به وضعیتی گفته می شود که مرگومیر کاهش مییابد و در پائینترین سطح خود قرار میگیرد، پس از مدتی به دنبال آن، زاد و ولد هم کاهش مییابد و آن هم در سطح پائینی قرار میگیرد، اما به دلیل سالخوردگی جمعیت، مرگ و میر بهطور طبیعی دوباره افزایش مییابد، ولی زاد و ولد اگر بیشتر کاهش نیابد در همان سطح پائین باقی میماند. بنابراین، منحنیهای موالید و مرگ یکدیگر را قطع میکنند . رشد جمعیت مکنفی میشود. رشد منفی جمعیت به مفهوم آن است که حجم جمعیت کاهش مییابد. بنابراین، تله جمعیتی شرایط و موقعیتی است که در آن رشد جمعیت منفی میشود. کشور ما ایران هنوز با تله جمعیتی فاصلهی بسیاری دارد. به این زودی هم در تلهی جمعیتی گرفتار نخواهیم شد. اگر سیاستهای درستی را متناسب با تغییراتی که در دهههای گذشته در شرایط زندگی خانوادههای ایرانی صورت گرفته به اجرا بگذاریم، میتوانیم از استمرار کاهش باروری جلوگیری کنیم و سطح باروری را به سطح لازم برای جایگزینی نسلها (1/2 = TFR) بر گردانیم و به این ترتیب گرفتار آمدن در تله جمعیتی بپرهیزیم. در واقع، تله جمعیتی زمانی به وجود میآید که باروری زیر سطح جایگزینی استمرار بیابد، و با تغییر ساختار سنّی جمعیت، میزان مرگومیر افزایش بیابد. در شرایط کنونی جامعهی ایران، حتی اگر همین وضعیت ادامه بیابد؛ یعنی باروری در همان سطح کنونی 8/1 فرزند برای هر مادر در طول دورهی تولید مثل باقی بماند، تحت تأثیر گشتاور رشد جمعیّت، چند دهه طول خواهد کشید که به رشد جمعیت صفر و در نهایت رشد منفی برسیم. بنابراین، مساله فعلی جامعه ایران رشد بسیار پائین جمعیت، تله جمعیتی و سقوط جمعیتی نیست. به باور من باروری پائین یکی از مسائل جمعیتی جامعه ایران است. مسألهی در اولویت دیگر، پنجرههای جمعیتی است که از سال 1384 به روی جمعیت ایران گشوده شده و تا حدود سالهای 1430-1425 باز خواهد بود. با توجّه به اینکه پنجرههای جمعیتی منفعلاند و تبدیل انفجار جمعیتی به پاداش جمعیتی در بستر پنجرههای جمعیتی مستلزم اتّخاذ سیاستهایی است که امکان استفادهی گسترده از خیل عظیم نیروی کار را فراهم آورد، برنامهریزی عرضه و تقاضای نیروی کار یکی از مهمترین موضوعات در اولویت سیاستگذاری جمعیتی در ایران در شرایط کنونی میباشد.
خبرگزاری دانشجو: پس علاوه بر عوامل فرهنگی، مسئله اقتصادی و اجتماعی هم از عوامل موثر در کاهش جمعیت در ایران است؛ اگر جمعیت ایران کاهش یابد و ما دچار پیری جمعیت شویم چه مشکلاتی پیش خواهد آمد؟
حسینی: کاهش باروری و پشت سر گذاشتن گذار جمعیتی در نهایت جامعه را به سمت رشد صفر و تله جمعیتی خواهد برد، مگر این که سیاستهایی که برای افزایش موالید به اجرا گذاشته می شود، اثر خود را بگذارد و باروری پائین ادامه پیدا نکند؛ یکی از پیامدهای استمرار باروری پائین سالخوردگی جمعیت است. یکی از اشتباهاتی که در جامعهی ایران در بحث از سالخوردگی جمعیت صورت گرفته این است که گمان میرود میتوان از طریق بستههای تشویقی موالید و افزایش باروری، مانع پیری جمعیت شد. اگر چنین بود ژاپنیها، بهعنوان پیرترین کشور جهان، زودتر این کار را میکردند؛ ژاپنیها میدانستند پیری جمعیت چه تبعاتی برای اقتصاد، بقای نسل و ... کشورشان دارد.
با اینحال، پیری جمعیت را تجربه میکنند و هر سال بر حجم و سهم نسبی سالخوردگان از جمعیت این کشور افزوده میشود. سالخوردگی جمعیت گریزناپذیر است. شرایطی را که از نظر جمعیتی کشور ما اکنون با آن دست به گریبان است، ژاپنیها خیلی پیشتر با آن دست به گریبان شدند. تفاوت ما با آنها در این است که ژاپنیها سعی کردند برنامهریزیهای درستی برای بهرهمندی از فرصتهای گشوده شده در بستر گذار جمعیتی صورت دهند. نتیجهاش را هم ملاحظه میکنید. متأسفانه طی سالهای اخیر موضوع سالخوردگی جمعیت به نادرست آنقدر بزرگنمایی شده است که از حجم انبوه نیروی کاری که هر سال به بازار کار ایران غافل ماندهایم. بر این باورم که پدیدهی جمعیت و مسادل مختلف مرتبط با آن را باید از جهات و ابعاد مختلف دید.
سیاستگذاران بایستی ضمن توجّه به پیامدهای ناشی از گذار در ساختمان سنی جمعیت ایران و برنامهریزی صحیح و اصولی برای مواجهه با آنها، نباید از این فرصت استثنائی تاریخی غافل بمانند. در واقع، نگاهها باید همه جانبه باشد. من در کلاس درس تنظیم خانواده و در بحث از سیاستهای جمعیتی، همواره این مثال را میزنم و به دانشجویان میگویم که تصور کنید بالای برجی چندین طبقه به شما میگویند که عقب عقب راه بروید.
بیتردید، اگر هر از گاهی پشت سرمان را نگاه نکنیم، به پائین سقوط خواهیم کرد و هلاک میشویم. سیاستگذاری جمعیتی نیز چنین است. تغییرات جمعیتی باید بهطور پیوسته رصد شود. شما اگر به سیاستهای کلّی جمعیت که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است نگاه کنید، متوجه خواهید شد که این موضوع در آنجا نیز مورد توجّه و تأکید جدّی قرار گرفته است. نمی توان جمعیت را تک بعدی نگاه کرد؛ جمعیت ابعاد گوناگونی دارد و بایستی به همه این ابعاد به طور همزمان توجه شود و برحسب اهمیت و اولویت آن ها سیاستهایی برای مدیریت آن اتخاذ شود. من بر این باورم که جمعیت منشاء قدرت و ثروت است. جمعیت تنها عامل مصرف نیست، منشاء تولید، ثروت و رفاه هم هست. اما استفاده از این توان بالقوّهی جمعیت در مسیر رشد و توسعه، به یک عامل کلیدی دیگری نیاز دارد و آن چیزی است که از آن با عنوان «مدیریت جمعیت» یاد شده است. کشورهای بسیاری از توانستهاند از جمعیت خود قدرت و ثروت تولید کنند. البتّه، نباید تصوّر کرد که هر جمعیتی منشاء قدرت و ثروت است؛ کشورهای کم جمعیت قدرتمند و ثروتمند در دنیا کم نیستند، همانطور که کشورهای پرجمعیت قدرتمند و ثروتمند هم داریم. بنابراین، یک عامل مداخلهگر مهم در این بحث موضوع مدیریت و برنامهریزی جمعیت است.
خبرگزاری دانشجو: تاثیر سیاستهایی که در مسئله پزشکی وجود دارد همانند نوع زایمان و هزینههای مربوط به آن و ... را بر موضوع جمعیت چگونه میبینید؟
حسینی: این بحث کاملاً پزشکی است و در تخصّص من نیست. من از جهت زیست پزشکی نمیتوانم اظهار نظر کنم، ولی از لحاظ اجتماعی و فرهنگی معتقدم که حتّی اگر زایمانها طبیعی هم باشد، باید ترجیحات و تمایلات فرزندآوری افراد و خانوادهها در نظر گرفته شود؛ ممکن است مادری سزارین نداشته باشد ولی فرزند کمتری بخواهد؛ نمیتوان گفت به دلیل افزایش حجم سزارینها باروری کاهش یافته است.