گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجستهای از جمله آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله خوانساری، آیتالله حقشناس و علامه عسکری بهرهمند شدهاند.
نیروی وهم چیست؟
ما با حواسمان با دنیای اطرافمان ارتباط برقرار میکنیم؛ من دست میزنم و میبینم چیزی گرم یا سرد است؛ اگر گرم باشد یک عکسالعمل دارم و اگر سرد باشد عکسالعمل دیگر؛ ما با حواس پنجگانه با جهان اطراف مان ارتباط برقرار میکنیم؛ تمام حیوانات هم این را دارند؛ آنها هم با حواسشان با جهان اطرافشان ارتباط برقرار میکنند؛ پس ما در این با حیوانات فرقی نداریم؛ حتی گاهی آنها در برخی حواس از ما قویتر هستند.
این حواس یک مخزن دارند که اطلاعاتی که از طریق حواس به دست آامده است در آن مخزن بایگانی میشود؛ ما معمولا به آن حافظه میگوییم؛ بنابراین مثلا اگر من یک کسی را ببینم، اگر ده سال بعد او را ببینم دو مرتبه یادم میآید؛ معمولا میگویند آنچه که در حافظه هست، دومرتبه بازمیگردد؛ به آن قوه ادراکی میگویند؛ دوباره ادراک میشود و با آنچه که مثلا در گذشته دیده بودیم تطبیق میشود و من یادم میآید که ده سال پیش هم این آقا را دیده بودم.
تفاوت انسان و حیوان در چیست؟
موجود زنده مسائل معنوی و غیر مادی را تشخیص میدهد؛ من یک کسی را دیدهام و در او احساس دوستی یا دشمنی میکنم؛ این تشخیص است؛ این تشخیص با چشم نیست؛ دوستی با چشم تشخیص داده نمیشود؛ اینها را با یک نیرویی میفهمیم که میگویند نامش نیروی وهم است؛ وهم میتواند مسائل معنوی، البته مسائل معنوی جزئی و شخصی و فردی را تشخیص بدهد.
اینها بین حیوانات و انسان مشترک است؛ یک چیزی وجود دارد که در حیوانات نیست؛ در انسان یک تشخیص و ادراک و فهمی وجود دارد که در حیوانات نیست؛ اگر آن را داشتید در شمار انسان آمدهاید؛ اگر قویتر داشتید در انسانیت قویتر هستید؛ اگر ضعیف است، در انسانیت ضعیف هستید و اگر به حد کمال رسیده در انسانیت به حد کمال رسیدهایم.
ما بسیاری از جن و انس را برای جهنم خلق کردیم
در آیه 179 سوره مبارکه اعراف میفرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ» ما بسیاری از جن و انس را برای جهنم خلق کردیم؛ در قرآن «ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ»نظیر دارد؛ قرآن دارد که فرعون و زن فرعون موسی را از آب گرفتند برای اینکه او دشمنشان باشد؛ میشود؟ پس اینکه میفرماید آنها موسی را گرفتند برای اینکه دشمنشان باشد، به این معناست که آنها موسی را گرفتند اما نه به این نیت؛ ولی سرانجام چنین شد.
خدای متعال بسیاری از جن و انس را برای جهنم خلق کرد یعنی سرانجام چنین میشود؛ دلیلش را هم میگوید؛ به این دلیل اینها جهنمی شدند؛ پس خدای متعال کل جن و انس را خلق کرده اما سرانجام بسیاری از آنها به خاطر انتخاب بدشان جهنمی میشوند؛ پس نگوییم که خدای متعال اینها را برای جهنم خلق کرد و خلق کرد که آنها را به جهنم بفرستد؛ نه چنین چیزی معقول نیست.
اگر عقل را به کار نیندازی جهنمی هستی
چرا جهنمی میشوند؟ برای اینکه یک ذره عقلش را به کار نمیاندازد؛ اگر عقل را به کار بیندازی، بهشتی هستی و اگر عقل را به کار نیندازی جهنمی هستی؛ در ادامه آیه میفرماید: «لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا» قلب مرکز ادراک آدمی است؛ قلب آنها اصلا کار نمیکند؛ اگر قلب به معنای مرکز ادراک اصلا کار نکند این آدم جهنمی است؛ «وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا» اینها چشم دارند اما اصلا نمیبینند.
چشم کار نمیکند یعنی چه؟ یعنی در همان حد حیوانی کار میکند؛ «وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا» اینها گوش دارند اما نمیشنوند؛ معلوم میشود که استفاده لازم را از گوش نمیبرد؛ «أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ» اینها مانند حیوان هستند؛ ببینید اصلا از سطح حیوان بالاتر نیامده؛ انسان وقتی متولد میشود در سطح حیوان متولد میشود؛ باید رشد کند و از سطح حیوان بالاتر بیاید.
چگونه انسان گمراهتر از حیوان است؟
«بَلْ هُمْ أَضَلُّ» نه اینها از حیوانات گمراهتر هستند؛ چون تمام آن قوای برتر انسانی را در خدمت حیوانیت قرار داده است؛ عقل دوراندیش و آیندهنگر را آورده است و در خدمت حیوانیت قرار داده است؛ این بَلْ هُمْ أَضَلُّ است؛ آدم یک وقتی مثل حیوان است؛ یک وقت حیوان است و یک وقت بدتر از حیوان است.
یک انسان میتواند چند نوع حیوان باشد؛ آن وقت وقتی انسان کار گرگی میکند، چگونه است؟ آن گرگ بیچاره وقتی به یک گله گوسفند میزند چقدر میتواند بخورد؟اما ممکن است چهار پنج تا یا ده پانزده تا را بزند و خفه کند؛ یک دانه را بیشتر نمیتواند بخورد؛ انسان یک شهر را با یک بمب خاکستر میکند؛ ببینید در گرگی، صد برابر گرگ است.
امروز جهان سلطنت نیرنگ است؛ وزیر امور خارجهامریکا گفت همه کارهایی که ما در سوریه کردیم برای انسانیت کردیم؛ انسان چقدر میتواند نیرنگ در آستین داشته باشد؛ انسان میتواند صد برابر هر حیوان نیرنگ بازی، اینطور نیرنگباز باشد و صد برابر هر حیوان درندهای درنده باشد و میتواند همه را با هم باشد؛ لذا قرآن میفرماید: «بَلْ هُمْ أَضَلُّ» اینها از هر حیوانی گمراهتر هستند.
بهشت و جهنم را خود آدمی تحصیل میکند
جایگاه این موجود سرانجام جهنم است؛ من همه سرمایههای جهنم رفتن را در خودم جمع کردهام؛ روز اول که اینگونه نبودم؛ خودم ذره ذره سرمایه جهنم رفتن را خلق کردم؛ من خودم سرمایه جهنم رفتن را تحصیل کردهام؛ من میگویم سرمایه جهنم رفتن است؛ نه اصلا جهنم همینهاست. بهشت هم دقیقا مقابل همین است؛ اگر شخص به خلق خدا مهربانی دارد، این بهشت است.
با چه چیزی خدا را بندگی میکنید؟
میگوید از حضرت صادق (علیه السلام) سوال کردم: آقا مَاالعَقل؟ عقل چیست؟ فرمودند: ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمن؛ عقل آن چیزی است که آدم با آن خدا را بندگی میکند؛ من با چه چیزی خدا را بندگی میکنم؟
شما دینارهای عقلانی و اسکناسهای عقلانی میدهی و بهشت میخری؛ پاکدامنی عقل است؛ شجاعت عقل است؛ سخاوت عقل است؛ انسان با سخاوت خدا را بندگی میکند؛ با پاکدامنی خدا را بندگی میکند؛ با عفت خدا را بندگی میکند؛ پس بهایی که ما برای بهشت میپردازیم، عقل است.
میگوید: من عرض کردم آقا معاویه خیلی عقل داشت؛ فرمود: نه این عقل نبود؛ «تِلکَ نُکراء و تِلکَ الشِّیطَنَة» این شیطنت است نه عقل؛ اگر انسان آن عقل و آن قوه تشخیص و آیندهنگری را در خدمت حیوانیت قرار بدهد، آن میشود که فرمودند؛ فکر کار میکند اما برای چه کار میکند؟