به گزارش خبرنگار "خبرگزاری دانشجو" از زاهدان، در حالی نهمین دور مذاکرات وزیران خارجه ایران و آمریکا فردا و پسفردا در مسقط پایتخت عمان برگزار میشود که در آستانه این دور از مذاکرات نیز چون گذشته بحث و حدیثهای فراوانی در داخل و خارج از کشور بوجود آمده است.
در همین راستا خبرنگار "خبرگزاری دانشجو" گفتگویی را با حسین افشار، دانشجوی استاد شهید شهریاری و مدرس دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام داده است که متن این گفتگو به شرح ذیل است:
به نظرتان با تغییر دولت چه تغییراتی در مسیر مذاکرات هستهای بوجود آمد و آیا دولت یازدهم در مذاکرات موفق عمل کرده است؟
آنچه که همه به آن معترف هستند، رفتار متفاوت دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی نسبت به دولت قبل است؛ این دولت، کسانی را بر سر کار آورده است که به لحاظ تکنیک مذاکره در سیاست خارجی قوی اما در تعیین استراتژی دچار مشکل هستند. دکتر روحانی که خود سالها مسئول مستقیم مذاکرهکننده با طرفین غربی بوده است و نقش بسزایی را در وزارت خارجه کنونی کشور دارد، در مراسم معارفه دکتر ظریف، به طور رسمی، مشکلات معیشتی مردم را به مذاکرات گره میزند که همین امر اولین خطای استراتژیک رئیسجمهور در سیاست خارجه به حساب میآید، به گونهای که این استراتژی به غرب فرصت خوبی داد و امید تازهای به آنها بخشید؛ چرا که معنی صحبت ایشان این بود که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، به مردم فشار وارد میشود.
طولانی شدن مذاکرات یکی از تاکتیکهایی است که غرب در همین جهت و در پی استراتژی نادرست دولت ما، پیش گرفته است. ضمن اینکه دولت ما عجله خود را برای رسیدن به نتیجه، از همان ابتدا نشان داده است و از این طریق، خودمان، خودمان را محدود کردیم و در نهایت هم آنچه که ضامن منافع ما باشد، بدست نخواهد آمد و این اولین و بزرگترین اشتباه استراتژیک دولت بود.
دومین اشتباه این بود که دولت، فرض را بر این گرفت که غرب نمیداند فعالیتهای هستهای ما صلحآمیز است و ما میخواهیم با بازرسیهای بیشتر و تعلیق، اعتماد غرب را جلب کنیم؛ در حالی که مقام معظم رهبری با صراحت تاکید کردهاند که غرب خودش را به خواب زده و میداند ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم.
این استراتژی اعتمادسازی کاملا غلط بود زیرا در صورتی میتوان از آن استفاده کرد که طرف مقابل دچار توهم و ابهام شده باشد؛ درحالی که ما اگر تمام تاسیسات را به روی غربیها باز کنیم کما اینکه باز شده، باز هم هر روز بهانه میگیرند که ما حدس میزنیم شما در فلان مرکز، کارهای مشکوکی انجام میدهید یا چرا چمن جلوی محوطه پارچین بزرگتر از حد معمول است؟! با این بهانهها اظهار میکنند که ما باید این مرکز حساس شما را ببینیم.
غربیها حتی حرف از "پروتکل الحاقی" که مقدمه تجاوز نظامی است، زدهاند؛ زیرا طبق آن قرارداد میتوانند بدون ارائه دلیل، هر جا را که بخواهند بازدید کنند.
آنها با استفاده از همین ترفند و استفاده از پروتکل الحاقی که پیش از جنگ به عراق تحمیل کرده بودند به کاخ صدام نفوذ کرده و او را سرنگون کردند و مطمئن باشید که پروتکل الحاقی، تهدیدات سختی را نیز به همراه خواهد داشت که البته محقق نخواهد شد؛ زیرا سیستمهای دفاعی ما به قدری قوی هستند که غرب را به وحشت بیندازد؛ اما این حقیقت وجود دارد که این طمع داشتن غرب، برای ما هزینه ایجاد میکند.
آیا این مسائل پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم مطرح نبوده است؟
تا قبل از استفاده دکتر روحانی از ادبیات فعلی، اثرگذار بودن تحریمها برای غرب به اثبات نرسیده بود؛ تا جایی که بسیاری از اندیشکدههای آمریکایی حتی اندیشکدههای جمهوریخواه، در تحقیقات خود به بیاثر بودن تحریمها اذعان میکردند و حرف از تغییر استراتژی خود میزدند که همانگونه که میدانید در آمریکا حرف اندیشکدهها بالاخره تبدیل به تصمیم میشود.
اما پس از شروع مذاکرات به سبک جدید، طرف مقابل به این نتیجه رسید که تحریم جواب داده و ایران را به میز مذاکره کشانده است، آن هم با کیفیت توافقنامه ژنو که تمام کارتهای امتیازی خود را در همان توافق مقدماتی روی میز گذاشت و دست خود را از امتیاز خالی کرد که این توفق داستانی است که باید گفته شود و آیندگان درباره آن قضاوت کنند.
چه مقدار از توافقنامه ژنو تا کنون عملی شده است؟
با توجه به توافقنامه ژنو، توقف غنیسازی بالای پنج درصد، رقیق یا اکسیدسازی ذخایر 20 درصد و اضافه نکردن تعداد سانتریفیوژها از جانب ایران کاملا عملی شده است و حتی با اینکه اعلام کردهاند R&D (تحقیق و توسعه) برای ما آزاد است، وقتی یک سانتریفیوژ نسل هشتم در سایت نطنز، برای تست آزمایشگاهی نصب شد، کلی داد و بیداد به راه انداختند و اجازه تزریق گاز UF6 را به آن ندادند.
از آن طرف نیز راکتور اراک را تعطیل کردیم، در حالی که کنار آن یک کارخانه آب سنگین عظیم وجود دارد ولی وقتی راکتور فعال نباشد، به این معناست که یک کارخانه آب سنگین را بیهوده ایجاد کردهایم.
همچنین متعهد شدیم که اطلاعات هستهای خود را، اعم از تاسیسات هستهای و نقشههای آنها، کارخانههای تولید قطعات و شرکتهای فروشنده قطعات به صورت ریز در اختیار غرب قرار دهیم و این کار را انجام دادهایم.
جالب است بدانید که طبق همین اطلاعات، شرکتهای توانمند داخلی که در صنعت هستهای به ما کمک کردهاند، به لیست تحریمها اضافه شدهاند.
آیا طرف مقابل نیز به تعهدات خود عمل کرد؟
طرف مقابل تعهد کرد که پس از اجرای توافقنامه تحریم صورت نگیرد؛ اما حداقل چهار دور تحریم شدیم؛ البته تیم دیپلماسی ما تاکید به جملهای خاص دارند و آن اینکه تحریمهای اخیر با روح توافقنامه در تناقض است و هیچگاه نگفتند که با متن آن تناقض دارد زیرا متن توافقنامه در آن قسمت، ضعیف تنظیم شده است و طبق این متن، غرب میتواند تحریمهای خود را بروزرسانی کند و آنها این کار را کردهاند.
از طرف دیگر قرار شد تحریم بیمه شرکتهای کشتیرانی را بردارند اما هنوز چیزی در عمل ندیدهایم.
همچنین گفتند 4.2 میلیارد از داراییهای ما را برمیگردانند که این مبلغ از حساب کشورهایی مانند چین و هند به حساب سوئیس ایران واریز شده اما اجازه برداشت نداریم؛ چون تحریم بانک مرکزی هستیم.
چگونه است که این دولت تا این مقدار به خواستههای طرف غربی توجه کرده است و آنها باز هم دست از شیطنت و تحریم بر نداشتهاند؟
متاسفانه باید گفت، درد اساسی ما این بود که تحریمهای شورای عالی امنیت حول این محور بود که دکتر روحانی سرپرست سابق تیم مذاکرهکننده، در آن زمان در توفقنامههای سعدآباد و پاریس رسما قبول کرد که مبنای اعتمادسازی بین ایران و غرب در مسئله هستهای، تعلیق فعالیتها باشد و ما پس از اینکه دیدیم غربیها به تعهدات خود پایبند نیستند، فعالیت خود را از سر گرفتیم و آنها همین توافق را ملاک قرار داده و پرونده ما را از آژانس بینالمللی اتمی خارج کرده و تحریمهای غیرقانونی را در شورای عالی امنیت تصویب کردند.
تحریمهای شدیدی که در دولتهای نهم و دهم اعمال شد، نتیجه توافقنامه پاریس بود و در دولت دکتر احمدینژاد، تیم مذاکرهکننده سعی بر این داشت که مبنا را به فتوای رهبری حول تحریم تولید، نگهداری و استفاده از سلاح هستهای تغییر دهد.
ما هشت سال در زمان دولت فبل مقاومت کردیم و آنها به فکر تصحیح محاسبات خود افتاده بودند؛ اما متاسفانه دولت جدید، ادبیات و رفتار خود را تغییر داد و به آنها جرات داد.
شما رفتار دیپلماتیک دولت یازدهم را در مقابله با غرب چگونه بررسی میکنید؟
همانگونه که میدانید ظریف در جمع کارشناسان شورای روابط خارجی آمریکا صحبتهایی را مطرح کرد که طرف مقابل را کاملا امیدوار کرد؛ او در این جلسه میگوید ما در سال 2003 به شما امتیازات دادیم؛ اما شما توجهی نکردید و مردم رئیسجمهوری را انتخاب کردند که شما را آزار داد؛ اگر میخواهید مردم در انتخابات آینده مجلس، کسانی غیر از همفکران ما را انتخاب نکنند،باید به ما امتیاز دهید.
این در حالی است که از اصول سیاست خارجه عدم بازگویی مسائل داخلی کشور است؛ اما ظریف که قبلا نیز سابقه این گونه صحبت کردن با البرادعی را دارد، این کار را انجام داد.
از طرف دیگر کمپینی از کارگردانان و بازیگران تشکیل میدهند که هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست و القا میکنند که حاضریم همه چیز را برای توافق بدهیم که بی بی سی چند روز بعد میگوید که این کمپین نشان داد که تحریمها اثر داشته است.
به نظرتان علت تمدید پی در پی مذاکرات هستهای چیست؟
یکی از دلایلی که باعث شد آمریکاییها در دور اول سرسختی نشان دهند و مذاکرات تمدید شد، ایجاد یک فرضیه در ذهن آنها بود؛ مقام معظم رهبری با صراحت اعلام کردند که حداقل 190 هزار سانتریفیوژ نیاز داریم که در حال حاضر 25 هزار عدد موجود است و این تعداد فقط برای راهاندازی راکتور بوشهر است.
پس از این اعلام رهبری، تیم مذاکرهکننده مجبور شد که در خصوص تعداد سانتریفیوژها مقاومت کند و از آن طرف آمریکاییها نیز ایده دادند که اگر ما تحریمها را تشدید کنیم، مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید و تمدید خواهد شد؛ این روند همچنان ادامه دارد و تا تیم مذاکرهکننده به آنها امتیاز ندهد، دوباره تمدید مذاکرات و در نتیجه ایجاد فشار را در پی خواهد داشت.
به نظر شما آیا تیم مذاکرهکننده میتواند مشکلات اقتصادی را حل کند؟
پادزهر این مشکلات، اقتصاد مقاومتی است و ما حتی اگر بتوانیم تحریمها را بیاثر کنیم، تنها اهرم فشار غرب را از او گرفتهایم به همین علت، توانایی "درونجوشی" مورد تاکید رهبری است؛ به گونهای که ایشان خاطرنشان کردهاند، دولت فرض را بر این بگیرد که تحریمها ادامه مییابد و در این حال، کشور را اداره کند؛ اما متاسفانه اخباری که ما از اقدامات دولت میشنویم بودجه ریختن بر پایه فرض رفع تحریمهاست که این به خود دولت ضربه میزند همانگونه که در ماجرای پرداخت میلیارد دیدید که دولت پس از آنکه از پرداخت آن پول ناامید شد همان مبلغ را بدون اجازه مجلس از صندوق ذخیره ارزی برداشت کرد.