گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، منصور رمضانخانی؛ استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج؛ اهمیت مناظره و گفتگو بر کسى پوشیده نیست. با توجه به آیات قرآن کریم، خداوند در امر آفرینش و هدایت انسان با ملائکه و آدمیان متناسب با موقعیت و شرایط آنان گفتگو کرد و نظر آنان را جویا شد. البته اگر نیک بنگریم، گفتگوى خداوند با فرشتگان و آدمیان را میتوان از نوع گفتگوهاى ارشادى، تعلیمى و هدایتگرایانه دانست. پس ناگفته نماند اخلاق گفتگو و آداب مناظره و جدل از دوران آفرینش انسان بوده و بعد از آن، همواره مورد توجه اندیشمندان مختلف بوده است که امروزه ارزش مناظره کمرنگ شده و به جایگاهی چالش برانگیز برای داغ کردن مباحث تبدیل شده است.
« فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أحْسَنَهُ اولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ اولئِکَ هُمْ اولُوا اْلأَلْبابِ. (زمر (۳۹): ۱۷ و ۱۸) پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرامىدهند و بهترین آن را پیروى میکنند؛ ایناناند که خدایشان راه نموده و ایناناند همان خردمندان.»
دانشمندان علم اخلاق مناظره را به عنوان یکى از راههاى کشف حقیقت و دستیابى به واقعیت معرفى کردند چرا که مناظره با اهدافی چون حق خواهی و روشنگری صورت میگیرد. چون گاهى هدف از مناظره، صرفاً غلبه بر طرف مقابل و به کرسى نشاندن سخنِ باطل و نادرست و غیر مستدل خود است؛ که این یکى از بزرگترین و خطرناکترین رذایل اخلاقى است.
از آنجا که در کشور ما مناظره تقریبا جا افتاده ومعمولا هر هفته در صدا و سیما راجع به موضوعات مختلف بر گزار میشود؛ ما در این نوشتار برانیم به برخى از آداب و آفات مناظره بپردازیم. امید است مقبول افتد.
آداب اخلاقى مناظره
هر چیزی در عالم برای به فعلیت رسیدنش دارای آداب خاصی است؛ و مناظره هم از این امر مستثنی نیست که بدین شرح میباشد:
تأکید بر نکات مشترک
افرادی میتوانند به مناظره و گفتگو بپردازند که مشترکاتى با یکدیگر داشته باشند وگرنه اگر بر سر هیچ مسئلهاى با یکدیگر توافق نداشته باشند، هرگز امکان برقرارى گفتگو میان آنان نخواهد بود. بنابراین، به نظر مىرسد بهتر است گفتگو بر اساس زمینههاى مشترک آغاز شود.
فهم موضوع
یکى دیگر از شرایط تحقق یک مناظره سازنده و سودمند این است که طرفین مناظره نسبت به موضوع بحث و همه ابعاد و جوانب آن آگاهى کافى داشته باشند. آگاهى پیشین طرفین از موضوع بحث، موجب مىشود، دقیقاً بدانند که در صدد اثبات یا نفى چه چیزى هستند.
قرآن کریم، در آیه ۶۶ سوره آل عمران کسانى را که بدون اطلاع از موضوع بحث و حقیقت مسئله به مجادله و بحث میپردازند، به شدت مذمت کرده است: هان، شما [اهل کتاب] همانان هستید که درباره آنچه نسبت به آن دانشىداشتید محاجه کردید؛ پس چرا در مورد چیزى که بدان دانشىندارید محاجه مىکنید؟ با آنکه خدا مىداند و شما نمیدانید.
صراحت
از دیگر آداب اخلاقى مناظره، «صراحت بیان» و پرهیز از تکلّف و تعارف در گفتار و دورىکردن از به کار بردن سخنان کنایه آمیز و چندپهلو و مبهم است. در یک مناظره حقطلبانه و حقخواهانه، هرگز نباید از کلمات و سخنانى استفاده شود که تاب تفاسیر متعدد و متنوعى را دارند. مخصوصاً در مواردى که «پاى مصالح اساسى انسان و اجتماع در میان باشد، ناگزیر باید با صراحت سخن گفت تا از تفسیرها و تحلیلهاى دلخواهانه و نادرست که منطبق بر منافع گروهى یا شخصى است، جلوگیرى شود.»
توجه به گفته و نه گوینده
از جمله آداب اخلاقى مناظره و گفتگو که رعایت آن موجب مىشود تا مناظره از مسیر درست خارج نشود، این است که طرفین در بحث و گفتگوى خود همواره باید به بررسى ادله و مستندات یکدیگر بپردازند و هرگز نباید اجازه دهند که مسائل حاشیهاى چون انگیزهخوانى و بیان اهداف و نیات سوء طرف مقابل و امثال آن، در روند گفتگو اخلال ایجاد کنند. به تعبیر دیگر، ادب گفتگو اقتضا مىکند که «گفته» و «انگیخته» مورد بررسى و قضاوت قرار گیرد و نه «گوینده» و «انگیزه».
امیرمؤمنان علیه السلام مىفرمایند: «به گفته بنگر و نه به گوینده» بهترین شاهد این حقیقت است. آن امام بزرگوار در سخن حکیمانه دیگرى میفرماید: حضرت عیسى علیه السلام نیز به پیروان خود چنین توصیه میکند: حق را از اهل باطل بگیرید؛ اما باطل را از اهل حق نگیرید؛ ناقدان سخن باشید.
استدلال طلبى و حق محورى
یکى دیگر از شرایط تحقق گفتگوى سازنده و مناظره سودمند، این است که طرفین گفتگو حقیقتاً قصد پیروى از واقعیت و حقیقت بر اساس مستندات معقول و مقبول داشته باشند. هیچ یک از طرفین نباید به هر قیمتى، در صدد اثبات سخن خود باشد، بلکه هر دو طرف باید بنا را بر پذیرش حق و سخنان مستدل بگذارند، و هرگاه هر کدام از آنان متوجه اشتباه خود شد صادقانه به اشتباهش اعتراف نماید. و هرگز خطاهاى معرفتى و علمى خود را با خطاهاى اخلاقى نپوشاند.
ملایمت
یکى دیگر از نکات مهم و تأثیرگذار، که همواره در هر مناظره حق طلبانهاى باید مورد توجه قرار گیرد، «ملایمت» و نرمى در گفتار و کردار است. کسى که داراى سخن و مدعایى منطقى و مستدل است، چه حاجتى به جار و جنجال و خشونت و تندى دارد؟ سلاح منطق و استدلال متقن، به مراتب، برندهتر و کاراتر از سلاح خشم و غضب است. اصولًا اولین آفت و ضرر خشونت و غضب در گفتار، نصیب خود فرد میشود. امیرمؤمنان علیه السلام، در اینباره میفرماید: «و با او سخنى نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد»
آفات اخلاقى مناظره
عالمان بزرگ اخلاق، آفات اخلاقى بسیارى براى مناظره و گفتگوهاى علمى برشمردهاند. ما در این نوشتار، در باره دو آفت اخلاقى بزرگ که مىتوانند روند مناظره را به کلى مختل نماید و در آیات و روایات نیز مورد تحذیر و نکوهش قرار گرفتهاند، اجمالا بیان میکنیم:
شخصیت زدگى
یکى از آفات و آسیبهاى اخلاقى مناظرهها و گفتگوهاى علمى، این است که به جاى ذکر دلیل و بیان استدلال براى نظر خود، شخصیت پیشینیان را محور قرار دهیم، و به جاى برخورد منطقى با استدلالهاى طرف مقابل، به تقلید کورکورانه از گذشتگان و سنت جاهلانه آنان بپردازیم.
در قرآن کریم آیات متعددى در نهى از شخصیت زدگى و تقلید علمى کورکورانه آمده است. و چون به آنان گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل کرده و به سوى پیامبر [ش] بیایید»، میگویند: «آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم ما را بس است» آیا هر چند پدرانشان چیزى نمیدانسته و هدایت نیافته بودند؟ گفتند: «خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما یکسان است. این جز شیوه پیشینیان نیست. و ما عذاب نخواهیم شد.» (بقره (۲): ۱۷۰)
مراء یا جدالگرى
یکى دیگر از بدترین و مخرّبترین آفتهاى مناظرهها و گفتگوهاى علمى، «جدال و مراء» است. تعریف اصطلاحى آن عبارت است از «پیکار لفظى و ستیزه در کلام، براى چیره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن او»
کسى که داراى روحیه مراء و جدال است، همواره در پى به کرسی نشاندن سخن خود است، هرچند باطل بودن آن براى او آشکار شود. مراء کننده، در حقیقت خبر از خودخواهى، غرور، تکبر و خودپسندى خویشتن میدهد. او با رفتارش در برابر حق موضعگیرى کرده و خود را در زمره اهل باطل و حق ستیزان قرار داده است.
امام على علیه السلام در نکوهش مراء و ستیزه جویى علمى میفرماید: از مراء و دشمنى در گفتار بپرهیزید؛ چراکه این دو، دلها را نسبت به برادران بیمار میکند و دورویى و نفاق بر روى آنها میروید.