گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه من دانشجو هستم، دانشگاه علوم پزشکی مشهد: در قسمت پیشین، سخن بدین جا رسید که شناخت بهتر سیاستمداران منوط به شناخت عمیق مشاوران و حلقهی فکری ایشان است و مختصری از زندگی دکتر محمود سریع القلم را ذکر کردیم. حال کم کم وارد مختصات فکری دکتر سریع القلم خواهیم شد. سوالی ممکن است مطرح شود که طبیعی نیز میباشد: چرا روی دکتر سریع القلم تمرکز کرده اید؟ و اما پاسخ به این سوال از زبان و بیان دکتر پرویز امینی:
»به لحاظ تئوریک بیش از همه استناد بحثها به مباحث دکتر محمود سریع القلم است که لااقل بنده هیچ اهل علم و دانشگاهی را سراغ ندارم که به اندازهی وی در نگاه فکری و تئوریک روحانی مؤثر باشد، یا لااقل چهرهی تئوریک آن دیدگاهها محسوب شود. این برداشت بنده به استناد شناخت فضای نظری دکتر سریع القلم است که علاوه بر مطالعهی آثار مکتوب وی، فرصت مستقیم نیز داشتم که در دورهی دانشجویی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی، دیدگاههای وی را بشناسم که طی این سالها و با مطالعهی بحثهای اخیر وی در رسانهها میبینم که آن چارچوب نظری تغییری نکرده است و دکتر سریع القلم همچنان در همان فضای نظری قرار دارند. اولین بار مطالعه فصلنامهی راهبرد متعلق به مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام و به خصوص سرمقالههایی که به قلم دکتر روحانی در آنجا نوشته میشد این نزدیکیهای تئوریک را برایم آشکار کرده است که بعدها در نطق وی در افتتاحیهی همایش چشم انداز سیاست خارجی توسعهگرا در اسفند 86، رد پای بحثهای دائم التکرار دکتر سریع القلم را نیز دیدم. البته بعدها دربارهی همکاریهای نزدیک این دو، در دبیرخانهی شورای عالی امنیت ملی و مرکز تحقیقات مجمع تشخیص حرفهای زیادی شنیدهام و نیز موقعیت جدید ایشان به عنوان مشاور بین الملل رئیس جمهور روحانی، نشانههایی در تأیید این مسئله است.
ولی فرضیه اصلی در اینکه دکتر سریع القلم نقش چهرهی تئوریک این دولت را ایفا میکند، بر پایهی نزدیکیهای محتواهایی است که بین بحثهای دکتر روحانی و وی دیدهام.»*
بین دولت تدبیر و امید با دولت سازندگی و اصلاحات شباهات تئوریکی و متدولوژیک قابل توجهی وجود دارد. دولت جناب روحانی مانند دو دولت سازندگی و اصلاحات به معنای خاص کلمه، دولتی توسعهگرا است. به این معنا که توسعه و توسعهگرایی محور و کانون مسائل و دغدغههای اوست و مانند دو دولت هاشمی و خاتمی در صورت تزاحم بین توسعهگرایی و سایر مقولات، اولویت و ترجیح با مسئله توسعه است. حسن روحانی در همایش سیاست خارجی دولت توسعهگرا در سال 86 که برگزارکننده آن نیز خود مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص است میگوید": خیلی مهم است که تابلوی ما در همه کارها توسعه باشد.«
و اما توسعه به چه معناست؟ توسعه مفهومی برآمده از مغرب زمین است که هم مبانی و هم نتایج آن در تضاد با پیشرفت اسلامی است. ما در اسلام توسعه نداریم بلکه پیشرفت همه جانبه داریم. غایت توسعه رسیدن به رفاه مادی است. اما در اسلام هدف رفاه نیست یا لااقل جزء اهداف نهایی بشر نیست. ماحصل توسعهگرایی غربی بیعدالتیهای فراوان و زورگوییهایی است که در دنیای امروز شاهدش هستیم. در دل توسعه، سکولاریزم و پوزیتیویسم نهفته است. انسان فقط ماده نیست. انسان فقط پول نیست که بخواهیم با چند شاخصه آماری، او را بالا و پایین ببریم و توسعه یافته و یا در حال توسعه خطابش کنیم. مفهوم توسعه و لوازم آن با مصرفگرایی و سرمایهسالاری در تلازم است. پیشرفت ایرانی-اسلامی، مدل جایگزین مد نظر انقلاب اسلامی میباشد که در آینده بدان میپردازیم.
* - برگرفته از مقاله نگاهی به مبانی نظری دولت یازدهم
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.