گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ اینکه واقعه ی تاریخی غدیرخم را همه ی مورخان مسلمان نقل کرده اند یا اینکه عبارت معروف “من کنت مولا فهذا علی مولا” را شیعه و سنی تایید و نقل کرده اند و یا نهایتاً اینکه بیعت و مصافحه ای بیش از صدوده هزار نفر با حضرت علی(ع) را اکثر قریب به همه ی علمای مسلمان تایید کرده و میکنند؛ در نگاه اول شاید تنها نقاط اشتراک میان مسلمانان در مورد حادثه ی غدیر باشد. در مقابل شاید قضیهر ی خلافت جامعهد ی مسلمین و جانشینی حضرت رسول الله(ص) در نگاه اول تنها نقطهی اختلافی میان شیعه و سنی و به طور کلی مسلمانان باشد. اما آنچه مشخص است عدم وحدت رویه مناسب در برداشت و استفاده ی درست از واقعه ی غدیر در بین مسلمانان میباشد. در واقع در بین جامعه ی اسلامی نه تنها در مورد راهکارهای حل اختلافاتشان در مورد مسئله ی غدیر وحدتی دیده نمیشود بلکه در مورد آزادکردن ظرفیتهای واقعه ی غدیر نیز این وحدت رویه مشاهده نمیشود؛ علی رغم پیشنهادات و نظریات مناسبی و عالمانهای که علمای اسلام داده اند.
اجازه دهید تا از زاویه دیگری به واقعه ی غدیر نگاه کنیم و از این زاویه نقاط اشتراک و اختلاف مسلمانان را بررسی کنیم.
در نظر داشته باشید که عده ای قصد دارند تا به قله ی یک کوه صعود کنند. این عده در ابتدا بایستی تشکیل یک تیم دهند و در این تیم هر کسی وظیفه خاص خود را دارد؛ یک نفر مسئول تدارکات است؛ یک نفر باید پزشکی بداند؛ یک نفر هماهنگ کننده تیم است و…. بالاخره هر کس در این میان به گونه ای انجام وظیفه میکند اما بدون شک آن چیزی که از همه مهمتر است این است که گروه باید راه را بشناسد و بداند که اولاً از کدام راه باید به قله رسید و دوماً این راه را چگونه بپیماید. بدیهی است که اگر گروه راه را نداند و یا کسی راهشناس گروه شود که آشنایی کاملی با راه صعود به قله نداشته باشد؛ گروه منحرف شده و از دستیابی به قله ی کوه بازمیماند.
امروزه در علم روز دنیا مشخص شده است که اگر قرار است تغییری در سیستمی داده شود قبل از هر چیز مدیر که نقش رهبری در سیستم یا سازمان را ایفا میکند؛ اولین کسی است که باید این تغییر را بفهمد و اعمال کند همان مدیری است که نقش رهبر سازمان را نیز دارد. حال اگر در یک شرکت یا سازمانی بحرانی ایجاد شود و یا حتی سازمان به اهداف خود نرسیده باشد؛ انگشت اتهام در اولین قدم به سمت رهبر سازمان است. لذا اگر رهبر سازمان فردی کاربلد و با دانش کافی باشد بی شک سازمانش را به سر منزل مقصود میرساند اما اگر رهبر فردی بدون ویژگیهای فوق باشد مطمئناً سازمان را به انحراف میکشاند.
در دین مبین اسلام نیز در حدود ۱۴۰۰ سال پیش این نکتهی علمی که امروز علم انسانهای عادی به آن دست یافته است، تحت این عنوان که اگر جامعه ای رهبرش فاسد باشد، مفسد میشود و اگر رهبرش هدایت یافته باشد؛ هدایت مییابد؛ تبیین شده بود.
تا اینجا اهمیت رهبر یک جامعه مشخص شده است آنجا که اگر رهبری توانایی هدایت یک جامعه را نداشته باشد نمیتواند جامعه را هدایت کند. شاید بهترین مثال بر این مدعا تمدن امروزی غرب باشد.
غرب امروز مدعیست که دین و کلیسا راه خودش را میرود و حکومت ها راه خودشان را؛ در این میان ملتها و مردم مختارند تا هر راهی را که میپسندند انتخاب کنند.
اما این یک توهم و دروغ محض است چراکه تمام سیاستهای حکومتهای طاغوتی تمدن غرب بر حرکتهای کلیسا اثر گذاشته است.
تاثیر این سیاستها بر حرکتهای کلیسا به عنوان نماد دین و کارکرد آن در غرب از قرون وسطا شروع شد و امروزه و بخصوص در سالهای اخیر که دین آلوده به لیبرالیسم و دموکراسی لیبرالی شده است؛ بیشتر قابل مشاهده است.
آنجا که کلیسا و دین در غرب حتی سر تعظیم در مقابل قانون همجنسبازی برافراشته شده از رایگیری های دموکرات نمای مجلس های حکومتهای غربی فرو آورده است. این نتیجه ی حاکمیت و رهبری حکومتهای فاسد غربی است. نتیجه ای که میتوان از آن نتیجه ی دیگری گرفت.
هنگامی که کلیسا به عنوان قطب دین و معنویت آلوده ی سیاستهای حاکمیت شوند به تبع آن مردم و جامعه نیز فاسد می شوند. و نمیتوان از مردم انتظار داشت که آلوده به این سیاستها نشوند آن هم در هنگامی که مرکز یکتاپرستیشان(بخوانید کلیسا) آلوده شده است.
گمان میکنم زاویها ی که قرار بود واقعه ی غدیر را از آن ببینیم، مشخص شده باشد. حال به سراغ نقاط اختلافی که از این زاویه ی دید نسبت به واقعه ی غدیر برمی آید؛ میرویم.
میان شیعه و سنی در دو نکته ی اساسی، اختلاف نهفته است. یکی جانشینی پیامبر و امامت و رهبری مسلمانان است و دیگر اینکه بعد از رحلت حضرت پیامبر(ص)، مسلمانان در عمل به احکام به چه کسی رجوع نمایند و تکلیف روزمره ی خود را از کدام مرجع بگیرند؟
اولاً، بحث درباره ی موضوع اول، که بحث تاریخی است. هر چه بوده گذشته است و لزومی ندارد دوباره مطرح شود. تجربه هم نشان داده که طرح این گونه مسائل همیشه سبب اختلاف شدید و منشأ سوءاستفاده های دشمنان بوده است. ثانیاً اگر هم نتیجه ای علمی و عقیدتی دارد، این ثمره برای هر کدام از شیعه و سنی فی نفسه محترم است و ربطی به طرف مقابل ندارد.
و اما اختلاف در مورد رجوع به کدام مرجع برای بهرهمند شدن از احکام الهی دیگر نقطهی اختلافی شیعه و سنی است که باید به آن پرداخت. اتفاقاً این نقطه ی اختلافی میتواند یک آغاز برای تمدن اسلامی باشد. آغاز یک عصر جدید در جهان اسلام، آغاز بر یک اشتراک برخاسته از اختلاف! بنابراین آنچه امروز خیلی مهم است و می تواند نقطه ی مشترک میان شیعه و سنی باشد، بعد از کتاب آسمانی قرآن، محوریت اهل بیت(علیهم السلام) است که دلیل آن «حدیث ثقلین» می باشد و از طریق فریقین با سلسله ی سند صحیح نقل شده است و همه هم آن را قبول دارند.
در واقع اختلاف شیعه با اهل سنت در دو جهت است؛ یکی مسئله ی خلافت و دیگری حجیت اقوال ائمه. و آنچه برای جامهی اسلامی باید مهم باشد مسئله حجیت است زیرا خلافت یک مسئله ی تاریخی بود که امروز قابل تکرار نمی باشد. باید با اهل سنت در مورد حجیت اقوال ائمه بحث کرد که در این زمان و امروزه موثر است.
بنظر میرسد نیل به این هدف مقدس از راه تمسک به حدیث ثقلین و معرفی امامان معصوم به عنوان مصداق بارز اهل بیت، بهترین، آسانترین، کم هزینه ترین و معقول ترین راه می باشد.
و اما نقاط اشتراکی که میشود از این پنجرهای که به روی واقعه ی غدیر باز شده، مشاهده کرد.
علاوه بر آنچه که در ابتدا گفته شد باید به این نکته اشاره کرد؛ بیعتی که حدود صدوده هزار نفر از مسلمانان و همراهان حضرت رسول(ص) با حضرت علی(ع) انجام دادند، نمایشی بود از یک همبستگی و وحدت با یک ویژگی خاص و منحصر بفرد، با یک محوریت یک فرد، در واقع این نوع بیعت گرفتن در حضور حضرت رسول الله(ص) به تاریخ اسلام از سویی و جهان اسلام از سوی دیگر نشان میدهد که بر همه فرض است تا با حضرت علی(ع) به عنوان نماینده ی عترت حضرت پیامبر(ص) که در حدیث ثقلین به آن اشاره شده است، بیعت کنند. اگر هم سنت را در حدیث ثقلین به جای عترت بیاوریم، باز هم اهل بیت پیامبر گرامی اسلام بهترین انتخاب برای گرفتن سنت حضرت رسول(ص) میباشند.
در واقع غدیر و بیعت آن حجتی به درازای تاریخ اسلام و به وسعت جهان اسلام است. بیعت غدیر هم به معنای دوستی و مودت اهل سنت و هم به معنای ولایت و جانشینی شیعه، هر دو این معانی بدون شک محدود و محصور در زمان و مکان نیست. و غدیر متعلق به همه ی مسلمانان و همه ی تاریخ است.
علی بهرامی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.