گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-استان گلستان، «انتخابات» عرصه رفاقتها و رقابتهای سالمی است که مجال سهیم بودن مردم در آینده مملکت خویش را فراهم میآورد، رویداد مهمی که گاها، با جدال بین «خدمت» و «قدرت»، محلی برای صحنه گردانی برخی منفعت طلبانی میشود که غبار فتنه انگیزی شان از حماسههای مردمی تعبیری وارونه خلق میکند.
با توجه به داغ شدن تنور انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در واپسین روزهای نفس گیر رقابت کاندیداها، به بررسی فضای حاکم بر شهرستانهای استان گلستان، طی مصاحبه با فعالین دانشگاهی این استان خواهیم پرداخت؛ آنچه در ادامه می آید مشروح گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری دانشجو در گنبد کاووس با محسن نادران، دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مهندسی معماری و از فعالان سیاسی و اجتماعی شرق استان است که از نظر میگذرانید.
جو انتخاباتی شهرستان خود و بخشهای اطراف آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حقیقت تنورهای انتخاباتی از پیش از آغاز زمان تبلیغات رسمی به راه افتاده است و به طور کلی گمان میکنم گنبدکاووس از همه شهرهای استان جو انتخاباتی داغتری دارد.
تعداد کاندیداها زیاد است و هر کاندیداها جلسات خانگی و مکانهایی برای دیدارهای عمومی تهیه کردهاند. برخی برگهها و تراکتهای خود را مدتها پیش از آغاز رسمی تبلیغات انبار کرده بودند و بلافاصله از نیمه شب پنج شنبه روانه کوچه و بازار کردند. عدهای هم با فعالیتهای کمرنگ خود رنگ و بوی کنار کشیدن برای کاندید دیگری را دارند.
در گنبد کاووس و دیگر شهرهای ترکمن نشین، عدهای مجمعی به نام یاشولیها تشکیل دادهاند (به معنی ریش سفید و افراد تاثیرگذار) و بین کاندیدا یک فرد را با رایگیری به عنوان نماینده ترکمن اعلام کردند. با این حرکت بقیه کاندیدها را تحت فشار قرار گرفته داده تا به رای یاشولیها تمکین کنند. به نظر من این رویه خیلی غلطی است. نباید فردی را تحت فشار قرار داد تا از انتخابات کنار برود. باید فضایی سیاسی با تصمیم گیری آزاد شکل بگیرد.
غیر از این انتقادهایی به این مجمع وارد است که باید شفاف شود؛ البته در این خصوص فرماندار هم تذکراتی داد مبنی بر اینکه «بگذارید مردم خود برای نماینده و کاندید خود تصمیم بگیرند». اینها بدان معناست اگر انتخابهای ما رنگ و بوی قومیتی بگیرد، قطعا نمیتوانیم پیشرفت شهر را نظاره گر باشیم.
البته ناگفته نماند که به صورت کلی ترکمنها با غیرترکمنها رقابت سالمی دارند و فعالیتها در زیر سایه نظام جمهوری اسلامی ایران انجام میگیرد.
دیدگاه شخصی شما نسبت به این ائتلافهای قومیتی چیست؟ و آیا به نظر شما این قومیت گرایی منافاتی با شایسته سالاری دارد؟
تلاش برای کنار گذاشتن این تفکر به راه افتاده است؛ اما نیاز به جریان سازی بیشتری دارد. به نظر بنده رنگ و بوی قومی قبیلهای برای شهرستان سم است؛ زیرا اینجا شهر هزار قبیله و رنگ است و اگر یک نماینده به یک قوم وابسته بوده و نگاه خاص به آن داشته باشد، موجب چالش، اختلاف و از بین رفتن وحدت کلمه میشود.
چه طیفهای سیاسی وارد این دوره از انتخابات شهرستان شما شدهاند و با وجود حضور طیفهای مختلف به نظر شما چگونه میتوان فضای حاکم را تعدیل و همگان را به آرامش دعوت کرد؟
اصولگرایان یک کاندید دارند؛ اما در لیست ائتلافی اصلاح طلبان هنوز فردی در گنبدکاووس معرفی نشده است؛ البته در اینجا به احزاب کمتر توجه میشود و رنگ و بوی قومیتی به جانبداریهای حزبی ارجحیت دارد؛ اما در رابطه با چگونگی حاکم شدن آرامش، بدون شک، با اجرای دقیق قانون از سوی دستگاه اجرایی و رقابت سالم کاندیداها و تمکین به قانون، فضا آرام خواهد شد.
رسانهها و دانشگاهیان در این میان چه نقشی دارند؟ به طور کلی سهم این دو را در رعایت اخلاق انتخاباتی شرح دهید.
رسانهها باید سعی کنند حق گو باشند و یک جانبه به مسائل نگاه نکنند؛ البته در هیچ جای دنیا رسانه مستقلی وجود ندارد؛ اما این موضوع منافاتی با حق گویی نخواهد داشت، رسانههای زیر سایه این نظام بدون شک و به صورت منطقی موظف هستند؛ ضمن رعایت اخلاق، مواضع و آرمانهای انقلاب اسلامی را بر منافع خود ترجیح دهند.
اما در رابطه با نقش دانشگاهها؛ در واقع مشکل بزرگ ما با دانشجویان عدم ورود آنها به فضای سیاسی است! مقام معظم رهبری فرمودند سیاست زده نباشید؛ اما نفرمودند به سیاست ورود پیدا نکنید؛ اما بسیاری از دانشجویان اصلا وارد سیاست نمیشوند و تا حرفی از انتخابات زده میشود بی طرفانه از کنار آن عبور میکنند که این برای دانشجو (اینکه موضع و دیدگاهی نداشته باشد هر چند غلط باشد) سم است. این موضوع یعنی دین سکولاریزه و جدای از سیاست که از هجمههای نرم دشمن است که در نظر دارد به بدنه جوانان ما تزریق کند.
فکر می کنید چرا ورود نمیکنند؟ آیا فضا انقباضیست و یا تفکر دانشجویان به این شکل درآمده است؟ به نظر شما این را میتوان نتیجه تزریق یک تفکر از یک جریان حساب شده دانست؟
شاید فکر میکنند نظرهایشان بی فایده است و یا حرفهایشان بی تاثیر است؛اما نمیدانند تضارب بحث و گفتوگو در دانشگاهها، خود مولد جریان است.
خیر! فضا انقباضی نیست؛ بلکه دانشجویان گویا میل و تمایلی ندارند.
البته این مسئله در شهرستانها اینگونه است. دلیلش را میتوان از بین رفتن فضاهای مناظره، بحث و جدل دانست که در نتیجه محافظه کاری مسئولان بوجود آمده است، در واقع ترس از ورود به این فضاها دلیل پررنگی است که نمیتوان آن را انکار کرد. متأسفانه دانشگاهی که به زبان امام مبدا تحولات است را امروز باید اینگونه نوشت: دانشگاه مبدأ تحولات بود.
البته تشکلهای انقلابی در تلاش هستند با برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، حرف دانشجو زده شود؛اما مادامی که دانشجو خودش نخواهد این اتفاق نمیافتد.
به طور کلی فکر میکنید کدام طیف سیاسی شانس بیشتری در تصاحب کرسیهای مجلس دارد؟ چرا؟
به طور کلی امروز کشور نیازمند نماینده انقلابی است که تخصص و دانش هم داشته باشد، به نظرم این طیف سهم بیشتری در مجلس داشته باشند؛اما در شهرستان جریانهای حزبی تاثیرگذار نیستند، به نظرم ترکیب بعدی مجلس زیاد با ترکیب فعلی آن تفاوتی نکند.
چرا ؟
مجلس نهم نشان داد که این مجلس به دنبال کار است و مثل مجلس ششم اهل درگیری و نزاع نیست، از سویی بیشترین همکاریها را با دولتی که از طیف مقابل او بود داشته است.
متاسفانه آنچه که عذاب آور است، افراد یک بام و دو هوا هستند، افرادی که موضع و رفتار مشخصی ندارند.
منظورتان چه کسانی هستند؟
افرادی که برای مثال چندی پیش در یک طیف مواضع انقلابی داشتند؛اما حالا که شرایط در طیف دیگر بهتر است، به آن مکان رفتهاند. به نظر شما این افراد میتوانند برای نظام و انقلاب قابل اعتماد باشند؟ افرادی که موضع مشخص و رفتار ثابتی ندارند و در شرایط متفاوت رنگ و لعاب عوض میکنند.
از آنجایی که تصاحب کرسیها نیازمند رای مردم است، آیا فکر میکنید مردم چگونه نقش ایفا کنند؟
بطن جامعه هر جا لازم بوده حرکتهای انقلابی خود را نشان داده است. ببینید انتخاب با مردم است و هر جریانی باید مبنای فکری مناسبی برای خود داشته باشد و صحبتهای آنها به آرمانهای نظام نزدیکتر باشد. برای مثال مردم برای خودشان تفکر اعتدالی را معنا کنند، یعنی چی؟ اعتدال بین چه و چه؟ بین حق و باطل؟ بین منافع و آرمان؟ «اشدا علی الکفار و رحما بینهم» در این تفکر به «با دوستان مروت با دشمنان مدارا!» تبدیل شده است.
دورههای قبلی مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه گنبد را تحلیل کنید؟ اینکه تا چه انداره نمایندههای قبلی موفق عمل کردند و چقدر مردم رضایت داشتند.
نماینده قبلی به نظر بنده اقدامات زیادی را انجام داد. نماینده باید دید کلان داشته باشد و با برنامه بیاید. مردم متاسفانه نگاهشان این است که نماینده جلوی کوچهها را هم آسفالت کند؛ اما وظیفه نماینده قانون گذاری است هر چند نماینده قبلی طرح آسفالت ریزی برخی خیابانها را هم انجام داد و آدم پرتلاشی بود.
پس دوره فعلی را به صورت شخصی مثبت ارزیابی میکنید، اما آیا دیدگاه عمومی نیز همین طور است؟
بله رضایت نسبی وجود داشت، اگر برخی کارشکنیها از مرکز استان انجام نمیگرفت، نماینده فعلی گنبدکاووس دست به اقدامات خوبی زده بود.
ببینید دیدگاه عموم نسبت به نماینده فعلی مثبت است؛اما پیشتر گفتم که در گنبد شرایط قومیتی مانع تصمیم گیریها بر پایه تخصص محوری شده است.
چه اقداماتی از نماینده انتظار میرفت که مرکز استان مانع آن شد؟
اقداماتی مانند مرکز سرطانی که در گرگان کلنگ زنی شد؛ در حالیکه گنبد دومین شهر سرطان کشور است و یا قطاری که میتوانست به راحتی شرایط بهتری را برای گنبدکاووس فراهم کند که متاسفانه شنیدهها از کارشکنیهای مرکز استان خبر میدهد و یا تقسیم غیرمتوازن بودجه در حالی که گنبدکاووس دومین شهر استان از نظر جمعیت و اولین شهر از نظر وسعت است.
دورههای قبلتر از نماینده فعلی را نیز تحلیل کنید، تصور میکنید چرا در دوره قبلی نماینده فعلی انتخاب شد؟
در دوره قبل وحدت بین کاندیداهای غیرترکمن باعث روی کارآمدن نماینده فعلی شد؛ البته شاخصههای دیگری نیز در این فرد وجود داشت؛اما خب از آنجا که هنوز شایسته سالاری به عنوان یک اصل محوری در انتخابات جریان سازی نشده است و رنگ و بوی قومی اولویت بیشتری دارد، میتوان نتیجه گرفت وحدت غیرترکمنها در انتخاب نماینده فعلی موثرتر بود.
این بار کاندیدای ترکمن کمتر هستند و قومیت گرایی پررنگتر؟
خیر! جمعیت کاندیدا در ترکمن و غیرترکمن بالا است؛اما آنچه مهم است انتخاب فرد شایسته است نه نگاه قومیت گرایی!
تصور میشود این بار نسبت به دورههای قبل رنگ و بوی قوم و قبلیه ای کمتر شده باشد ولی هنوز رنگ و بوی قومی قبلیهای در این مناطق وجود دارد.
این یعنی این بار مردم به دور از تعصبات قومی به دنبال فرد اصلح هستند؟
ببینید رنگ و بوی قومی قبیلهای کمتر شده؛ اما از بین نرفته و ساختار خود را هنوز دارد. در واقع از بین رفتن این قضیه نیازمند جریان سازی است، باید فعالان فرهنگی و سیاسی نگاه شایسته سالاری را فرهنگ سازی کنند، باید نگاه به سمت منافع همه مردم سمت و سو بگیرد.
از دورههای مجلس شهرستان خود تحلیلی داشتید، میخواهم یک تحلیل هم از دورههای مجلس به صورت کلی داشته باشید، برای مثال مجلس ششم که سر و صدای بیشتری کرد، فکر میکنید چرا آن دوره مقبول واقع نشد؟
مجلس ششم نمونه نفوذ تفکر غرب گرا در مجلس بود که خواستار جامعه مدنی بودند، جامعه ای مدنی که برگرفته از نمونه غربی بود. آنها حتی به فکر اوضاع اقتصادی مردم و معیشت آنان نبوده و به طور خلاصه فرصتهایی که داشته اند را از دست دادند.
کاندیداهای مجلس ششم در مجلس هفتم وقتی با این عملکرد رد صلاحیت شدند به سمت تحریم انتخابات، استعفای نمایندگان، اعتصاب در مجلس و مقابله با مجلس پرداختند.
حمايت برخي نمايندگان مجلس در حمايت از متهمان و محکومان قضايي، سر و صداها، دعواها، درگیریها، تنشها، همه و همه نشانگر ورود افرادی بود که حق الناس مردم را رعایت نکردند و برای منافع خود از انجام هر اقدامی کوتاه نیامدند.
مورد مقبول نیست به دلیل اینکه حق مردم در آن دوره ضایع شد و میتوان گفت کشور خیلی در آن دوره عقب افتاد؛ زیرا تمام وقت مجلس به درگیریها و اقدامات فتنهگرایانه پرداخت.
این درست نیست که هر که از فیلتر شورای نگهبان رد شد و تائید صلاحیت شد پس باید به او رای داد بلکه مهم پیدا کردن اصلح از بین این افراد است.
به نظر شما مردم به قدر کافی مطلع هستند تا بتوان جلوی نفوذ جریان ضدانقلابی را در مجلس شورای اسلامی و خبرگان گرفت؟
این اتفاقات با نظارت استصوابی شورای نگبهان تا حدودی حل شد؛ اما نیاز به بصیرت مردمی هنوز هم از مهمترین نیازهاست.