گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - حسین طیب، با رای شورایعالی اداری، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور منحل و به دو سازمان «برنامه و بودجه» و «اداری و استخدامی» تجزیه شد. این سازمان نخستین بار در دولت مدعی اصلاحطلبی و به بهانهی کوچک و چابکسازی دولت، با ادغام دو سازمان فوق در یکدیگر ایجاد شد. ادغامی که از همان ابتدا با حرف و حدیثها و انتقادات فراوانی همراه بود. منتقدان دولت دوم خرداد سازمان تازه تاسیس این دولت را ادامهی دو سازمان برنامه و بودجه و اداری استخدامی سابق میدانستند که صرفا با یک جراحی زیبایی(!) نامی جدید یافته است.
ماجرای تفکیک سازمان برنامه و بودجه در دولت قبل چه بود؟
از منظر منتقدان، ساختار اجرایی این سازمان کهنه و پوسیده بوده و کارآیی لازم را نداشت. خصوصا آنکه در تبلیغات دولتمردان دوم خردادی، سازمان مدیریت و برنامهریزی به عنوان مغز متفکر مدیریت کشور معرفی میشد که قرار است برنامهریزیها کلان کشور خصوصا درمورد چگونگی هزینه کرد بودجه را انجام دهد. ایراد دومی که به این سازمان تازه تاسیس وارد میشد، حاکمیت نگاه شدید لیبرالیستی بر آن بود.
جمیع این موارد سبب شد تا محمود احمدینژاد که با شعار اصلاح ساختارهای معیوب و ناکارآمد پیشین بر سر کار آمده بود، در دو سال نخست ریاستش بر دولت، اصلاح سازمان مدیریت و برنامهریزی را در دستور کار خود قرار دهد. به این ترتیب و در یکصد و سی و سومین جلسهی شورایعالی اداری و بنا به پیشنهاد ریاست وقت سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، این سازمان منحل و به دو معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور تجزیه شد. احمدینژاد در سخنرانی خود در 20 اردیبهشت 88 در قزوین، پیرامون حاکمیت نگاه غربزده بر سازمان مدیریت و برنامهریزی اظهار میدارد: "بالطبع افرادي که در سازمان برنامه کار مي کردند بسياري شان انسان هاي پاکي بودند اما مبناي برنامه ريزي سازمان برنامه وارداتي و اقتباسي بود (از غرب) و از آن سوي مرزها منتقل مي شد."
دکتر فتحالله آقاسی نویسندهی کتاب «انحلال سازمان تدبیر»، درخصوص انحلال سازمان مدیریت توسط دولت نهم میگوید: "باید باور کنیم که سازمان مدیریت و برنامه ریزی سازمان چندان مقدسی نبوده و نیست و انحلال یا تغییر نامش هم چندان مهم نبوده و نیست. این سازمان در دو موضوع برنامه و بودجه ناکارآمدیهایی را با خود داشت."
تمامی انتقادات وارد بر عملکرد سازمان مدیریت و برنامهریزی اما سبب نشد که حسن روحانی و شرکای او در دولت یازدهم فکر احیای آن را در سر نپرورانند. به نظر میرسید حسن روحانی عزم خود را جزم کرده بود که با همهی اقدامات دولت قبل فارغ از درست یا غلط بودن آن به مخالفت برخیزد. وی در اردیبهشت ماه 92 یعنی پیش از انتخاب شدن به ریاست دولت یازدهم، در دیدار با نمایندگان اقلیت ادوار مجلس اظهار میدارد: "احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی جزو برنامه های من و از تصمیمات هفته اول دولت تدبیر و امید است."
انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و کسب رای 50 درصدی توسط روحانی کافی بود تا روزگار خوش برای طرفداران احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی بار دیگر از سر گرفته شود. روحانی در اولین نشست خبریاش پس از انتخاب شدن، بار دیگر تاکید کرد که سازمان مدیریت را احیاء خواهد کرد.
محمدباقر نوبخت معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی حسن روحانی نیز وعده داد: "تشکیل این سازمان (مدیریت و برنامهریزی) از اولویتهای در نظر گرفته شده است و در 100 روز پس از تشکیل دولت تدبیر و امید اجرایی میشود." البته وعدهی 100 روزه برای مردم ایران بسیار آشنا بود چرا که پیشتر روحانی در مناظرههای انتخاباتی وعده داده بود که مشکلات اقتصادی کشور را در 100 روز حل خواهد کرد! این وعدهی رئیس دولت یازدهم هیچگاه رنگ واقعیت به خود نگرفت، اما وعدهی نوبخت سرانجام به حقیقت پیوست البته با تاخیری بیش از یکساله! هرچند دولت در همان روزهای ابتدایی شروع به کارش، نخستین گامها را برای احیای سازمان پر حرف و حدیث مدیریت و برنامهریزی برداشته بود، اما مخالفت برخی اعضای دولت با احیای این سازمان سبب تعویق یکسالهی آن شد.
سرانجام در 19 آبان 93، زور روحانی و نوبخت و سایر موافقان سازمان مدیریت و برنامهریزی بر منتقدان آن در درون دولت چربید و این سازمان پس از 9 سال مجددا احیاء شده و خود نوبخت بر کرسی ریاست آن قرار گرفت تا بار دیگر بازار وعده دادنها گرم شود و محمدباقر نوبخت این بار سخن از معجزهی رشد 8 درصدی براند؛ معجزهای که قرار بود سازمان مدیریت و برنامهریزی به ریاست نوبخت یک طرف آن باشد. وی در این خصوص اظهار داشت: "این سازمان برای رسیدن به رشد اقتصادی هشت درصدی و جلب سرمایه گذاری های داخلی در همه بخش ها ... از هرگونه حمایت ... دریغ نمی کند." اکنون اما با گذشت کمتر از دو سال از موفقیت روحانی و شرکایش در احیای این سازمان، پوچی وعدههای داده شده آشکار شده است. سازمان مدیریت و برنامهریزی روحانی، نه تنها موفق نشد معجزهی رشد 8 درصدی را در صنعت رکودزدهی کشور ایجاد کند، بلکه اینک سینهچاکان این سازمان در دولت یازدهم به اشتباه خود پی برده و سعی دارند تا به نقطهی آغاز بازگردند.
فروزنده: احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی غیرکارشناسی بود/ ۳ سال فرصت سوزی کردند
لطف الله فروزنده، معاون سابق سازمان توسعه مدیریت و منابع انسانی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «آقای روحانی در شعار انتخاباتی اعلام کرد سازمان مدیریت و برنامهریزی را احیا میکنیم؛ سازمان مدیریت به ۲ معاونت در دولت نهم و دهم تبدیل شده و این فاجعه است. ما با دیدگاه کارشناسی گفتیم هر ۲ تشکیلات باید باشند. یکی از اینها به مسئله نیروی انسانی و فرآیندهای مرتبط با آن بپردازد و یکی دیگر کار برنامهریزی را بکند. مسئله نیروی انسانی مهم است.»
معاون رئیس جمهور سابق اضافه کرد: «آقایان این حرف کارشناسی را قبول نکردند. برخورد و بهرهبرداری سیاسی با موضوع کردند و گفتند اگر این دو معاونت با هم ادغام شود اتفاق بزرگی میافتد. به حرفهای کارشناسی توجهی نکردند. خودشان در عمل دیدند که هیچ چارهای جز جدا کردن این دو سازمان ندارند. من از این تصمیم از نظر کارشناسی خوشحالم و از مجلس محترم میخواهم قانونی تصویب کند و این ۲ سازمان را به رسمیت بشناسد تا دستخوش تحولات دولتها نباشد.»
ارتباط تجزیه سازمان مدیریت با فیشهای نجومی چیست؟
آنگونه که رسانههای حامی دولت اذعان میکنند این سازمان یکی از منافذ و گلوگاههای تولد شوم فیشهای نجومی بوده است زیرا با ایجاد آن عملا مرکزی که مسئولیت نظارت بر عملکرد مدیران را داشت (چیزی شبیه سازمان اداری و استخدامی سابق) از میان رفته است. این نکته در گزارش اسحاق جهانگيري دربارهی ريشهيابي فيشهاي حقوقي نیز قابل مشاهده است. وی در گزارشش به عدم وجود سازماني براي نظارت بر اين وضعيت اذعان كرد. نهادی كه خيليها را به ياد سازمان اداري و استخدامي انداخت.
اکنون و پس از گذشت اندک زمانی از این گزارش، دولتمردانی که قرار بود مدبر و امیدآفرین باشند، ظاهرا از دندهی لجالت کوتاه آمده و به نادرستی تصمیمشان پی بردهاند. اکنون زمان آن رسیده است که حامیان سازمان مدیریت بار دیگر و این بار بدون عینک سیاسی و جناحی، دلایل منتقدان را بازخوانی کنند. شاید این نتیجه به دست آمدنی باشد که کشور را نمیتوان با لجاجت و احساسات اداره کرد و نهایتا اینک زمان خوبی است برای آنکه دولت یازدهم در سایر تصمیمات مبتنی بر احساساتش که بوی عناد و دشمنی با دولت قبل از آن به مشام میرسد ازجمله مسکن مهر و همچنین ظلم بزرگ ماجرای بورسیهها؛ تجدیدنظر کرده و جلوی ضرر و بیعدالتی را از همین جا بگیرد.
انجام بدهند !
خداوندا ملت را از شردشمنان و مزدورانشان نجات بده ، يارب العالمين ،