در جامعه شفاف مردم باید از همه چیز مطلع باشند. مردمی که این انقلاب برای آن هاست و بدون وجود مردم سخن گفتن از انقلاب عملا کار بی معنایی است. اعتماد مردم به نظام بزرگترین سرمایه انقلاب است و هر آنچه باعث خدشه وارد شدن به این اعتماد است بدون شک باید اصلاح شود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مرتضی فتح الله زاده مسئول تحلیل بررسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در نماز جمعه اسلامشهر سخنرانی کرد.
مشروح سخنرانی به شرح زیر است:
سلام علیکم و رحمه الله
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم/ بسم الله الرحمن الرحیم/ و لا حول و لا قوه الا باالله العلی العظیم.
سلام و درود بی پایان محضر مبارک حضرت صاحب الزمان(عج) و روح پرفتوح امام راحلمان/ ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امام محمد باقر(ع)، نثار روح والای تمامی شهدا، از صدر اسلام تا شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و مدافعان حریم آل الله، صلواتی ختم بفرمایید.
بنده مرتضی فتح الله زاده هستم. دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران و مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران. بنده به عنوان نماینده کوچکی از دانشجویان بسیجی و انقلابی ، مامور شده ام ضمن ابلاغ سلام آنان به محضر شریف شما مردم انقلابی، بدون واسطه با شما سخن بگویم و شما را از دغدغه های جنبش دانشجویی مسلمان مطلع نمایم.
البته جا دارد قبل از شروع صحبت، از مسئولین ستاد نماز جمعه کشور خاصه شهرستان اسلامشهر بابت در اختیار قرار دادن این وقت باارزش کمال تشکر را داشته باشم.
نکاتم را در چند بخش بصورت خلاصه و کوتاه خدمتتان عرض میکنم:
یکم:
اجازه بدهید حرفم را با انقلاب اسلامی 57 شروع کنم. انقلابی که بعد از سال ها حضورو تلاش و خون دل خوردن مردم که با دادن جان و جوان شان توامان شده بود و با رهبری آن عبد صالح خدا یعنی امام خمینی کبیر و البته به خواست خدای بزرگ به ثمر نشست. انقلابی که قرار بوده و هست در ادامه انقلاب اسلامی پیامبر(ص) باشد و در مسیر و محور حکومت امیرالمومنین حرکت نماید.حکومتی مبتنی بر دین. حکومتی بر پایه اسلام. حکومتی بر پایه توحید و عدل.
گفتیم حکومت اسلامی. حکومت اسلامی تعریفی دارد که بر پایه سخن تعریف کنندگان آن به عبارتی بیشتر نمی رسیم و آن این است: حکومت عدالت. به بیانی دیگر، طبق آیات و روایات بسیاری مشخص است که هدف انبیا و امامان معصوم از ایجاد حکومت اسلامی برقراری حق و عدالت در جامعه بوده است. زیرا بسط و گسترش آرمان ها و اصول معنوی و دینی در جهان میسر نمی شود مگر با ایجاد حکومت دینی. همچنین طبق آیه 25 سوره حدید(و لقد ارسلنا رسلنا باالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان، لیقوم الناس باالقسط...) معنی: ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ غایت دین جز اصلاحات برای عدالت نیست و انبیا جز برای اصلاح بین الناس و برقراری عدل و قسط در جامعه نیامده اند. پس نتیجتا وقتی می گوییم انقلاب اسلامی، یعنی انقلابی برای اقامه عدل. یعنی قرار است بر علیه بی عدالتی ها قیام شود. یعنی حکومتی که همه مشروعیتش به عدل گره خورده باشد. طبق فرموده حضرت امیر در خطبه 3 و 23 نهج البلاغه نیز: حکومت هیچ ارزشی ندارد جز برای عدل. امام خمینی هم که ایده جمهوری اسلامی را از نص آیات و روایات گرفته است می فرماید: وقتی ما می گوییم حکومت اسلامی یعنی حکومت عدالت.
دوم:
با این دو مقدمه میخواهم شما را متوجه چالشی جدی در پیش روی انقلاب اسلامی نمایم. جمهوری اسلامی از همان ابتدای کار با مشکلات و موانع بسیاری روبه رو بوده است. دشمنان و بدخواهان داخلی و خارجی به هر شکل ممکن و با هر وسیله ای که داشتند و نداشتند و می توانستند و نمی توانستند درصدد شکست انقلاب برآمدند و برای جلوگیری از حرکت رو به جلوی انقلاب کار کرده اند و خواهند کرد. که دلایل این دشمنی ها هم بر همگان واضح است. اما موضوعی که به زعم ما دانشجویان، یکی از اصلی ترین چالش های انقلاب اسلامی است که اتفاقا تکیه کلام امروز بنده با شما نیز هست، مسئله عدالت در کشور و مشخصا مسئله فساد موجود در سیستم است. مسئله ای که اگر چاره ای برای آن اندیشیده نشود قطعا آثار مخربش بیشتر از آثار مخرب اقدامات دشمنان قسم خورده نظام و مردم خواهد بود. کمااینکه در بعضی موارد خودش را نشان نیز داده است.
فساد سیستمی؛ یعنی فقط فساد کارگزاران و مدیران نظام مطرح نیست. یعنی نه فقط اختلاس ها و فیش های نجومی و نه املاک شهرداری ها و غیره و غیره. مسئله فقط این نیست. در این مرحله مفسدان معلول شرایط فسادخیز نیستند بلکه خود تبدیل به بخشی از علت اصلی میشوند. درست است که سیاستهای نادرست و ساختارهای نامناسب علت موجده رشد زرپرستان فاسد است، ولی وقتی به مرحله سیستمی میرسیم زرپرستان فاسد خود علت فساد موجودند، زیرا اصلاح ساختارها و روشها (اعم از قانون یا سیاست و ساختارها) با مقاومت و دسیسههای آنها به سختی به نتیجه مطلوب میرسد و حتی گاهی ابتر میماند.
فساد زمانی سیستمی می شود که ساختارها معیوب باشد. زمانی که قوانین ناکارآمد باشند. زمانی که قانونگذار قانونی وضع می کند که مریض احوال ها و سوءاستفاده کنندگان به راحتی می توانند از این قانون در جهت منافع شخصی و جناحی خود سوءاستفاده کنند. زمانی که طبق خود قانون می شود یک مدیرماهیانه میلیون ها تومان پول به جیب بزند و زمانی هم که مورد سوال قرار گرفت بگوید قانونی است. و اتفاقا بر طبق همان قانون، دیگری در جایی دیگر و در جناح سیاسی دیگر ملک بذل و بخشش می کند و باز می گوید قانونی است. بله طبق این قانون می شود قوانین الهی را دور زد. ما ادعایمان این نیست که همه سیستم خراب است، ما می گوییم سیستم بخشی از قدرت دفاع خود را از دست می دهد و لذا نمی تواند فعالانه برخورد کند. لذا می گوییم فساد سیستمی است. اگر ما قانع شویم که فساد سیستمی است، آنگاه با آن سیستماتیک مبارزه می کنیم و مبارزه نقطه ای نمی کنیم. می فهمیم که باید خیلی چیزها را با هم ببینیم و لذا بر اساس این تحلیل نظام یافته، با فساد نظام یافته برخورد می کنیم
اجازه دهید همین جا این را بگویم. برای بسیج دانشجویی هیچ طیف و جناح سیاسی مطرح نیست. هر کسی از هر طرف سیاسی که باشد در صورتی که تخلف کند و باعث خدشه دار شدن چهره مظلوم انقلاب شود، ما با او برخورد خواهیم کرد و قطعا دوگانه ها و چندگانه های مطرح سیاسی از قبیل اصولگرایی و اصلاح طلبی و اعتدال جایی در ملاحظات ما دانشجویان ندارند و صرفا به دوگانه انقلابی – غیر انقلابی معتقدیم.
خلاصه آن که آنچه در آینده، نظام را تهدید میکند، نه حمله نظامی، نه تحریم، نه تجاوز خارجی و نه انقلاب مخملی است. بلکه فساد به شکل فعلی خطر اصلی برای نظام است. یعنی غیر از اعتقادات صحیح ما که الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم، تمام دلایل و شواهد علمی و تجربی ما را در معرض خطر جدی نشان میدهد.
سوم:
اما چاره چیست؟ ما معتقدیم نسخه شفا بخش برای درمان اینگونه تهدیدها، صرفا دنبال کردن مسئله شفافیت اطلاعات بصورت یک راهبرد ملی است. مشکل تنها با باز کردن پای مردم به عرصه نظارت عمومی قابل حل است. که مستلزم شفاف بودن اطلاعات مربوط به گره های تصمیم گیری و تمامی رویه های تصمیم گیری در کشور است. که این نیازمند تحول در قوانین، ساختارها، سخت افزارها و نرم افزارهای کشور است.
پس جامعه شفاف: در جامعه شفاف مسئولان زیر نظر خواهند بود. زیر نظر مردم. در جامعه شفاف دیگر شاهد بی اخلاقی های سیاسی و بگم و بگم های انتخاباتی نخواهیم بود. در جامعه شفاف مردم با ساز و کارهای مشخصی از تصمیمات با خبر خواهند بود. در جامعه شفاف دارایی های مسئولین توسط مردم رصد می شود تا از بیت المال برای خود پس انداز نکنند و کار به جایی نمی رسد که حق فرزند و اوقات فراغت اولادشان بیشتر از حقوق ماهیانه یک کارگر ساده باشد. در جامعه شفاف مردم جلوی تصمیمات غلط را خواهند گرفت. در جامعه شفاف اگر دستگاه های نظارتی هم خواب باشند مردم بیدار خواهند بود. در جامعه شفاف مردم می دانند نمایندگان مجلس به چه طرح و لایحه ای رای می دهند و به کدامیک رای نمی دهند. در جامعه شفاف اگر قانون را هم بشود دور زد مردم را نمی شود. در جامعه شفاف اگر بگم بگم وجود ندارد، بخور بخور و رانت خواری نیز وجود نخواهد داشت. در جامعه شفاف هم اخلاق رعایت می شود و دیگر کسی افشاگری نمی کند و هم عدالت وجود خواهد داشت چرا که دیگر کسی جرات دور زدن ملت را نخواهد داشت.
پنجم:
پس در جامعه شفاف مردم باید از همه چیز مطلع باشند. مردمی که این انقلاب برای آن هاست و بدون وجود مردم سخن گفتن از انقلاب عملا کار بی معنایی است. اعتماد مردم به نظام بزرگترین سرمایه انقلاب است و هر آنچه باعث خدشه وارد شدن به این اعتماد است بدون شک باید اصلاح شود. در جامعه اسلامی مردم نباید فقط در 20 روز مانده به انتخاباتها دیده شوند. در جمهوری اسلامی مردم کارفرما هستند و مسئولین کارگزار. و وظیفه کارگزار در خدمت مردم بودن است.
در چنین جامعه ای نمی توان شاهد کارهای محرمانه بود. متاسفانه در طول این سال ها شاهد اتفاق هایی در دولت ها بوده ایم که به هیج عنوان مردم در آن دیده نشده اند. قراردادهایی محرمانه و به دور از خواست و اراده مستقیم مردم که بی واسطه با اقتصاد مردم ارتباط دارند. قراردادهایی که مستقیما باعث ضربه زدن به اقتصاد داخلی و توان داخلی می شوند.آن هم در سالهایی که مقام معظم رهبری تنها راه نجات اقتصاد را اقتصاد مقاومتی نام برده اند. چرا مردم نباید در مورد ipc چیزی بدانند؟(همان قراردادهای نفتی که علیرغم داشتن توان داخلی با شرکت های خارجی و مسئله دار بسته شده است، آن هم به شکلی بسیار تعجب آور و با دادن امتیازهایی متعدد). چرا مردم و نخبگان کشور نباید در مورد fatf و جزییات و تبعات و آثار آن مطلع باشند؟(همان قراردادی که نتیجه آن این می شود که بانک های داخلی با اختیار خودشان و بصورت داوطلبانه نهادها و سازمان های انقلابی و خدمت گذار را تحریم می کنند و اطلاعات بانکی و محرمانه ملت را به راحتی در اختیار بیگانه قرار می دهند تا مبادا به حمایت از تروریسم متهم شود. حال آنکه تعریف تروریسم در نظر آنان و ما از زمین است تا آسمان و هیچ مبنای مشترکی نداریم. و باید طبق این قرارداد برای حمایت از فلسطین و سوریه و تمام مستضعفین عالم که این کمیته آنان را تروریست می نامد، موافقت این کمیته را جلب نماییم تا مبادا در نظر آنان به حمایت از تروریسم متهم شویم).این ها نمونه هایی از قراردادهایی هستند که هر کدام به قیمت از دست رفتن امنیت ملی، استقلال و اقتصاد داخلی کشور تمام می شوند. آیا مردم از بیگانگان بیگانه ترند؟ ما دانشجویان در بسیج دانشجویی دانشگاه های کشور به هیچ عنوان در مقابل این اتفاقات که مستقیما مصداق نفوذ در سیستم تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور است سکوت نکرده و علیه این مصادیق فساد بدون کمترین ملاحظه ای فریاد خواهیم زد و از شما ملت غیور و انقلابی خواستاریم شما نیز به سهم خود در این راستا کمک حالمان باشید.