اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اختتامیه دومین جشنواره تلویزیونی «رمز موفقیت» با حضور محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و کارآفرینان برتر کشور در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شد.
فرهادی در این مراسم گفت: اهمیت اشتغال و رشد اقتصادی در برنامه پنجم توسعه و نیز برنامه ششم مورد تأکید قرار گرفته است. در چشمانداز افق ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی ایران رسیدن به اشتغال کامل هدف محسوب شده است. مضاف بر آن که ذکر شده است که نرخ اشتغال و تورم باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف الزامات چشمانداز تنظیم و تعیین شود.
وی افزود: در همان صفحه ۶ در ماده ۲۴ نیز تأکید شده است که سند راهبردی ارتقاء سطح شاخص توسعه انسانی، تدوین و توسط هیأت وزیران ابلاغ شود. اهمیتهای این سند از آن رو است که ایران باید بتواند از جایگاهی که هم اکنون در سطح شاخص توسعه انسانی در میان ۱۷۸ کشور به دست آورده است، بالاتر رود. بحثی که خود مجال دیگری میطلبد مضاف بر این که در ماده ۸۰ به طور کامل به این موضوع پرداخته شده است طبق برخی از مفاد آن ماده حمایت مالی، اشتغالزایی از طریق خوشههای تولیدی، کسب و کار خانگی و مشاغل از راه دور مورد تأیید شده است. به علاوه دولت باید از بخش خصوصی حمایت کند و آموزشهای کسب و کار، کارآفرینی فنی حرفهای و علمی کاربردی، اعمال تخصیص پلکانی برای واحدهای کاری تازهکار، مبنا قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه در برنامه ششم توسعه طبق ماده ۳ اشتغال در کنار محیط کسب و کار جز مسائل محوری محسوب میشود و طبق ماده ۱۷ به خاطر ارتقاء اشتغال امتیازی در نظر گرفته شده است مضاف بر آنکه توسعه بعد بینالمللی دانشگاهها به عنوان یک راهبرد برای نیل و هدف اشتغالزایی در نظر گرفته شده است، اظهارداشت: نقد و بررسی انجام شده در نوشتارهای برنامههای پنجم و ششم توسعه از دیدگاه اشتغالزایی آن است که تأکید زیادی لااقل در برنامه پنجم در روی سرمایه اقتصادی شده است. حال آنکه نقش سرمایههای فکری و داراییهای ناملموس کشور به صورت درخور مورد توجه قرار نگرفته است. در ماده ۸۰ فصل ۵ برنامه پنجم به صورت کلی به مقوله آموزش پرداخته است البته در ماده ۱۷ برنامه ششم به توسعه بخش بینالملل دانشگاهی پرداخته شده است. در توسعه سرمایه فکری میتواند راهکاری قابل تأمل باشد زیرا اندوخته علمی کشور با برنامهریزی دقیق و گردش علمی قابلیت توسعه را به سرمایه فکری خواهد داد. به هر حال جای دارد که جایگاه سرمایه فکری داراییهای ناملموس و اهمیت نیروی انسانی در برنامههای توسعه کشور پررنگتر شود که امید است به واسطه کارهای زیرساختی برنامههای قبلی در برنامه توسعه ششم و هفتم نهادینهتر شود؛ امکانهای بزرگی را برای رشد اقتصادی ما ایجاد خواهد کرد.
وزیر علوم در ادامه سخنانش گفت: به هر حال موارد دیگری نیز از این دیدگاه جای رشد و توسعه دارد. در برنامه چهارم اعطای تسهیلات مالی برای اشتغالزایی پیشبینی شده اما اعطای دانش فنی این تسهیلات نیز باید پیشبینی میشود یا در صورت لحاظ شدن مورد تأکید قرار میگرفت. در برنامههای دیگر نیز شورای عالی اشتغال و سرمایهگذاری برای حل معضل اشتغال پیشبینی شده که جای آن دارد فراتر از تسهیلات مالی به تسهیلات نرمافزاری و نیروی متخصص ماهر مورد نیاز هم توجه شود.
وی افزود: به طور کلی در جهان ۸۰ درصد ارزش داراییهای یک نهاد داراییهای ناملموس آن است که مهمترین آن داراییها نیز نیروی انسانی و پرسنل متعهد و ماهر است. قسمت بسیار کمی از این داراییها به صورت مالکیت معنوی ثبت شده در آمده است و قسمت اعظم آن نیاز به مدیریت و برنامهریزی دارد. بر مبنای همین مبناست که نگاهی به آمارهای موجود بسیار مفید مینماید. وضعیت سرمایههای فکری در کشورهای صنعتی از سوی دیگر اقتصاد کشورهای صنعتی تبدیل به اقتصادی ایدهمحور شده است.
فرهادی ادامه داد: به گزارش دادهها بخش عمدهای از سرمایهگذاریها به جای سرمایههای فیزیکی سنتی به سرمایهگذاریهای ناملموس تغییر کرده است. سرمایههای ناملموس شامل مالکیت معنوی پتنتها، کپیرایتها، سرمایههای معنوی پایگاههای اطلاعاتی،روشهای تجاری، پژوهش و توسعه R&E میباشد به علاوه دانش مربوط به انجام کار حرفهای و دانش مربوط به تولید. همچنین دانش حرفهای مدیران و کارگران و مهارتهای اقتصادی آنها به عنوان سرمایههای فکری محسوب میشود. میزان سرمایههای فکری از ۵.۵ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ به ۹.۲ هزار میلیارد در سال ۲۰۱۲ افزایش داشته است.
وی گفت: ارزش سرمایههای ناملموس صرفاً متعلق به یکی از کشورهای صنعتی است که دربرگیرنده سرمایه فکری به علاوه مهارتهای اقتصادی در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۴.۵ هزار میلیارد دلار ارزیابی شده است و این نشان میدهند که بیش از نیمی از سرمایههای فکری دنیا فقط در اختیار یک کشور است و اما اهمیت مهاجرت در کشورهای صنعتی به ویژه مهاجرت نخبگان صرفا جذب سرمایه مالی مهاجرین نیست. بلکه جذب سرمایه معنوی و فکری مهاجرین نیز برای آنها اهمیت دارد. اهمیت استارتآپ به حدی بوده است که قانون اهمیت استارتآپ در سال ۲۰۱۱ در یکی از کشورهای صنعتی اجرا شده است بر اساس آن افراد خلاقی که سرمایه گذارانی حاضر شده باشد تولید ایده آنها یا حمایت مالی از تولید آنها را عهدهدار شوند به عنوان مقیم یا شهروند آن کشور محسوب میشوند دقیقا در نطق رئیس جمهور آمریکا این جمله بسیار چشمگیر بوده است که ما میخواهیم هر کس در هر جای دنیا که خلاقیت داشت خود را آمریکایی بداند. با توجه به آنچه مطرح شد آمار زیر جای بحث دارد. یک ششم از ۱۳۰ میلیون نیروی کار یکی از کشورهای صنعتی مهاجرین جدید هستند. حدود بیش از ۲۱ میلیون ۱۵ درصد از تمام فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی یکی از کشورهای صنعتی از مهاجرین هستند. با وجود تعداد آنها در برخی از رشتههای خاص بسیار بیش از این است . ۲۷ درصد از پزشکان بیش از ۳۴ درصد از مهندسین کامپیوتر از مهاجرین جدید میباشند. از سال ۲۰۰۰ میزان دانشجویان خارجی در یکی از کشورهای صنعتی ۴۹ درصد افزایش داشته است.
فرهادی در ادامه سخنانش در دومین جشنواره برنامه تلویزیونی «رمز موفقیت» عنوان داشت: یک چهارم از نیروی کار شاغل در صنایع مرتب با نوآوری و کارآفرینی از میان مهاجرین هستند و این میزان در حیطه ثبت پاتنت و یا شروع فعالیت کارخانهای هم صادق است. آمارهای دیگری نیز از قبل قابل استناد هستند. بیش از ۴۰ درصد از ۵۰۰ شرکت برتر کمپانیها و فعالیتهای کارآفرینی در یکی از کشورهای صنعتی یا توسط مهاجرین یا توسط فرزندان مهاجرین نسل اول ایجاد شده است. این افراد حداقل برای ۱۳.۶ میلیون نفر شغل ایجاد کردهاند. مطالعات بنیاد کاوسمن در سال ۲۰۱۲ نشان میدهد میزان کارآفرینی مهاجرین و فرزندان آنها حداقل دو برابر غیر مهاجرین است. هر دانشجوی خارجی که از دانشگاه معتبر فارغالتحصیل شده است و در شاخه MATHEMACIC، ENDINEERING، TECHNONOGY،FCIENCE،STEM شغل گرفته است. حداقل برای ۲.۶۲ نفر از شهروندان یکی از کشورهای صنعتی شغل ایجاد کرده است.
وی تصریح کرد: معرفی زیرساختهای نظری و تبیین سرمایههای فکری برای درک اهمیت سرمایههای فکری و درک نحوه تبیین آنها باید زمینه بروز و شکوفایی سرمایه فکری را درک کرد. سرمایه فکری متعلق به موج اخیر اقتصادی به گفته کلارک میباشد. که به جای آنکه ثروت را از طبیعت یا از کار انسانی در روی متریال استخراج شده ایجاد کنند مبنای رشد خود را خدمات و طراحی خدمات قرار میدهد به خصوص خدمات عمومی و سیاستگذاریهای اجتماعی. سرمایههای فکری به گفته دانیال بل متعلق به جامعه پسا صنعتی به جای تولید استخراجی و یا تولید کارخانهای به تولید اطلاعات و پردازش فرایند میپردازد.
وی گفت: مهمترین بخش اقتصاد پساصنعتی تولید دانش و اطلاعات است. سرمایهگذاری بر روی حمل و نقل امکانات، تجارت، امور مالی، بیمه مستقلات، بهداشت، آموزش و پرورش، توانبخشی، تفریحات، و سرگرمی از بخشهایی هستند که در اقتصاد پسا صنعتی مورد تأیید قرار میگیرند. به جای نیروهای طبیعی و یا نیروی تولید شده از منبع غیرانسانی (بخار، نفت و ...) به اطلاعات و دانش برنامهریزی و الگوریتم، رایانهها و تبادل اطلاعات، تعامل انسانی به عنوان منبع تغییر توجه میشود و اینها منابع تغییر محسوب میشود. منابع راهبردی در این میان سرمایه فکری و نوع فناوری راهبردی، فناوری فکری ـ انسانی است. امری که فراتر از منابع خام، سرمایه مالی و یا حتی ابزار و فناوری ماشینی است. منابع نیروی کار در این میان نه پیشهوران یا کارگران نیمهماهر و نه حتی مهندسین بلکه دانشمندان و فنشناسان و صاحبان تجربهاند. نوع کار نه کار فیزیکی نه تقسیم کار، بلکه کار شبکهایسازی است . اهمیت مدلسازی، طراحی، شبیهسازی و تفکر سیستماتیک به عنوان روش مبنا قرار میگرفت. محور اصلی پیشرفت در دوران معاصر دانش کدگذاری شده است. مهمترین جنبه مشهود در معاملات اقتصادی با علت پیشرفت اقتصاد دانشبنیان این است که فعالیت انسانی بیشترین ارزش را به محصولات و خدمات ارائه میدهد پس در نتیجه سرمایه فکری و سرمایه انسانی متخصص، خلاق، بالاترین ارزش را در میان انواع دیگر سرمایهها دارد.
وی عنوان داشت: بر این مبناست که در برنامه توسعه ششم به مقوله سرمایه انسانی پرداخته شده است. ضمن آنکه توجه به سرمایه اقتصادی نیز که در برنامههای پیشین پرداخته شده است نیز مفید بوده است که باور اکثر اقتصاددانان سرمایه فکری دارایی ناملموس و نظایر آن زمانی اثر میکند که کشور هدف رشد اقتصادی مناسبی را مد نظر قرار داشته باشد. به همین دلیل پرداختن به سرمایه مالی و چگونگی رشد اقتصادی امری منفی نخواهد بود. ولی به شرط آنکه به سرمایه انسانی نیز پرداخته شود و رشد آن هم در نظر گرفته شود. در نهایت شایان ذکر است که ایجاد سرمایههای انسانی دارای شاخصههای متنوعی از قبیل آموزش، دانایی، تخصص و مهارت، سرمایهگذاری و رشد تولید، محیط مناسب کسب و کار، زیرساخت مناسب و امن سرمایهگذاری،بازاریابی، تولید و فروش در سطح کلان، تجارت دوسویه بینالمللی، فرهنگ کار و بهرهوری و نگرش مثبت آحاد جامعه به مقوله کار و در نهایت نظام اداری و تسهیلگر است. به عبارتی این امر مشارکت گسترده و همه جانبه همه نهادهای دولت را میطلبد. در یک کلام کارآفرینی باید دانشبنیان و پژوهش ما باید نظاممند و مشارکتی شود. یعنی مشارکت چند تخصص و چند وزارتخانه را در قالبی منسجم داشته باشد.
وزیر علوم در ادامه سخنانش به ارائه آمار پرداخت و گفت: حدود ۵ میلیون نفر دانشجو در کلیه مقاطع در ساختار آموزش عالی ما موجود است. (کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکترا)، دانشجوی کاردانی ۲۳ درصد، دانشجوی کارشناسی ۶۶ درصد، دانشجوی ارشد ۱۰ درصد، ۹۰ هزار دانشجوی دکترا نسبت دانشجو به جمعیت ۵ هزار در هر ۱۰۰ هزار، جزو ۱۰ کشور دنیاست. در سند چشمانداز ۱۴۰۴ جمعیت دانشجویان دکترا از ۰.۹ درصد باید به ۳.۵ درصد در پایان سال ۱۴۰۴ شمسی برسد که این امر طی سه برنامه پیشبینی شده است. بنا بر آمار بخش دولتی باید بتوان توان جذب نیروی کار فارغالتحصیلان در چارچوب قانون اساسی داشته باشد. چالش پیش روی بر سر این است که چگونه بخش دولتی بتواند خلاقیت و توسعه خود را به دست آورد. از طرف دیگر به سبب پیامدهای جهانی شدن اقتصاد بخش خصوصی نیز در رشد خود با چالشهایی روبهرو است.
وی ادامه داد: اگر از زاویه مدیریتی به مسئله بنگریم از یک سو طبق قانون اساسی دولت باید کار حاکمیتی بکند و تصدیگریها واگذار شود. یعنی خلاقیت و نوآوری در سامانه دولتی نمیتواند لزوماً به معنای جذب فارغالتحصیلان باشد. از سوی دیگر بخش خصوصی به خاطر بقای خود باید در جذب فارغالتحصیلان نوآوری داشته باشد. پس بیش از پیش نیازمند خلاقیت هست در این میان مهمترین راه پیش روی برنامهریزان اشتغال توجه جدی و همهجانبه به خلاقیت،کارآفرینی، نوآوری سرمایه فکری و مدیریت آنها است. این بدان معناست که باید فراتر از چرخههای متعارف و مبادلاتی کسب و کار و عرضه و تقاضا حرکت کرد و با خلاقیت دربهای پنهان ارتقاء روابط مدنی ـ اقتصادی را باز کرد. امری که شاید در ابتدا در قالب شرکتهای ایدهپرداز، پارکهای علم و فناوری و خلق مدل کسب و کار نمود کرد. ولی اگر ریشهای نگاه کنید موارد فوق نیاز به احیای دو گرایش را همراه خود دارند. اول اینکخ برنامهریزی، برنامهسازی، راهبردسازی، که تحت عنوان مهندسی طراحی و برنامهریزی مطرح است.
وی اظهارداشت: نکته دوم تبدیل تهدید بحران کار به فرصت احیای خلاقیت و کاربردی سازی فناوری و دانش فنی دانشگاهی به کشور.هر دوی این امر مستلزم احیای ارتباط دانشگاهی و شبکهسازی فکر است. تا بتوان سرمایه معنوی را به واسطه چرخش شبکهای به گردش درآورد و از سوی دیگر به واسطه احیای تفکر بینرشتهای به سرمایه فکری و ساختارهای آموزشی جهت داد تا به جای آنکه نیازهای کشورهای تولید علم جدید را برآورده کند برای حل نیازهای خود کشور کاربردیسازی شوند.
فرهادی تاکید کرد: ژاپن نه تنها از زاویه خلاقیت بلکه از زاویه تبدیل ایده به عمل نیز پیشرو محسوب میشود. علت را از نظر جامعهشناسی خلاقیت این طور میتوان درک کرد که تمدن و فرهنگ ژاپن هم توانسته پشتوانه خلاقیت فنی آن کشور محسوب شود. ضمن آنکه به واسطه تلاش برنامهریزی شده متفکران ژاپنی و غربشناسی دقیق آن کشور رویکرد و فلسفه برخورد با فناوری به شیوه غربی ترجمه شده و درک شده است. این امر میتواند نشان دهد که فرهنگ ایران نیز بالقوه میتواند پشتوانه قوی برای جهش فناوری ما محسوب شود. ضمن اینکه ایران بیشترین سرعت توسعه در زمینه استارتآپ را دارا بوده است. ایران ۱۲ درصد ـ لتونی ۱۱ درصد ـ یونان ۱۰ درصد.