اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ * اندکی قبل شاهد خوانده شدن اشعاری انتقادی در نماز عید فطر بودیم و بلافاصله بعد از آن حجم گسترده ای از انتقادات نسبت به این اشعار وارد شد و جالب آنکه در این مورد یکی از جناح های داخل کشور و مسئولین منتسب به آن جناح با رسانه های ضد انقلاب و بیگانه هم نوا و هم نفس شده تا آخرین نفس فحش ها و ناسزا هایشان را خرج جوانان انقلابی کردند و نام خودشان را گذاشتند عادل و آزادی خواه و انتقادپذیر!
پیرو همین موضوع چندی پیش متنی از علی مطهری منتشر شد که شدیدا از این اشعار انتقاد کرده بود. نامه او اما بسیار جای تامل دارد و به نظرم ناراستی های نامه او خیلی بیشتر از آنچیزی است که او به عنوان ناراستی به شعر میثم مطیعی نسبت داده است.
آقای مطهری این اشعار را یک بیانیه سیاسی و غیر متناسب با مراسم عید فطر خواندند و گفتند که در این مراسم باید از ماه مبارک رمضان و مبارزه با نفسانیت و غیره و غیره صحبت شود نه مسائل سیاسی! اولا که باید از ایشان پرسید که آیا تمام اشعار میثم مطیعی را در روز عید گوش کردند یا اینکه اشعار میثم مطیعی همانند کاری که یک کانال ضد انقلاب انجام داده به صورت تقطیعی به دستشان رسیده؟ اتفاقا قبل از بیان هر مسئله و انتقادی در این اشعار از همین مباحثی صحبت شد که آقای مطهری انتظارش را داشت.اما سوال دوم از آقای مطهری این است که آیا اصولا ایشان، دین را جدای از سیاست میداند یا نه؟ به نظر متن منتشر شده از ایشان این مطلب را میرساند که ایشان دید سکولار به جامعه دارد و دوست ندارد در یک مراسم عبادی دینی، از مسائل سیاسی حرفی به میان بیاید و این مطالب را متناسب با عید فطر نمیداند. خب برای پاسخ به ایشان همین یک جمله کافی خواهد بود:«سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست»
مطلب بعدی در متن ایشان این بود که در این اشعار برجام به کلی تخطئه شده و تخطئه برجام تخطئه کل نطام است. در این مورد تا حدی با ایشان موافقم. بله حق با ایشان است و برجام به کلی تخطئه شده، اما نه توسط مداح و شاعران این شعر، بلکه توسط کدخدا و دوستان کدخدا! آن چه که در این اشعار بود، تنها نقدی مودبانه و منصفانه از برجام بود نه تخطئه آن. به قولی یک انتقاد تمیز و نمونه بارز آتش به اختیار بود. زمانی میتوان به این اشعار و زبان منتقدانه آن ایراد گرفت که مثلا شاعر برجام و دست اندرکاران برجام را ادم هایی «ترسو»،«بی شناسنامه»،«بزدل سیاسی» و... بداند و آن ها را حواله به جهنم بدهد.
مورد بعدی این که آقای مطهری ناراحت از سیلی خوردن از کوخ نشینان بود و اذعان داشتند که این دید طبقاتی به جامعه حاصل مارکسیسم است نه اسلام. اتفاقا در این مورد هم بنده تا حدی با ایشان موافقم. ایجاد و القای دید طبقاتی در جامعه هیچ تناسبی با اسلام ندارد، اما این فاصله طبقاتی در جامعه را میثم مطیعی و شاعران شعرش ایجاد نکردند که به آنها خورده بگیریم. آقای مطهری بهتر است اگر در این باره حرفی دارند به وزیران ملیاردی و مسئولان شیشلیک خور بگویند که این مسئله را به صورت نهادین در جامعه ما باب کردند.
مورد بعدی هم قصه تکراری کج فهمی های تاریخی ماست و ظاهرا علاوه بر دیگران آقای مطهری هم قصد دارند از کربلا درس مذاکره بگیرند! ایشان فرموده بوند که حرکت و قیام امام حسین(ع) یک حرکت دقیق و حساب شده بوده و ما نباید بی جهت و بدون حساب و کتاب برای مردممان تحریم بیاوریم. در این مورد که اصلا مطهری با ما هم صدا شدند چون ما هم همین را میگوییم.ما هم میگوییم که چرا بی هیچ حساب و کتاب و تضمینی در قلب راکتورمان سیمان ریختیم و پی در پی برای ملتمان تحریم آوردیم؟
در ادامه این متن اما به نکات جالب تری بر میخوریم و آن حمایت تکراری از اقدام دولت درباره سند۲۰۳۰ است. ظاهرا آقای مطهری قائل به این موضوعند که ما به هر قیمتی حتی به قیمت افساد کودکانمان باید با سازمان های بین المللی ارتباط داشته باشیم و توجیه این مسئله را نیز بهره اندک یونسکو از استقلال! و حمایت یونسکو از فلسطین آن هم بعد از قریب به هفتاد سال میداند. این دید واقعا از یک رجل سیاسی بعید و دور از ذهن است.
*سید رضا میررضایی- دانشجوی مدیریت مالی شهید بهشتی عضو انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی عضو دفتر تحکیم
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است