گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ خط 4 BRT تهران، این روزها شلوغ تر از همیشه است.. خدمات ویژه شهرداری اما توانسته تا حدودی معضل برگزاری نمایشگاه در خیابان سئول را برطرف کند. الکامپ این روز ها میهمان خیابان سئول شده، فرصتی برای گردهمایی شرکتهایی که نقطه اشتراکشان دو چیز است : تجارت و اینترنت.
با یکی از دوستان آشنا به فناوری اطلاعات یا به قول خودمان ITباز، برای حضور در نمایشگاه قرار میگذاریم. «مهرداد» توضیحاتی درباره استارتاپها و وضعیت آنها در ایران میدهد:«قدیمترها در امریکا همه به دنبال طلا میگشتند اما یک نفر با فروش بیل میلیاردر شد! این اولین چیزی است که در کلاسهای آموزشی راهاندازی استارتآپ میگویند. شرکت های نوپایی که برای حل نیاز مردم راه اندازی میشوند، ریسک بالایی دارند و با حمایت شتاب دهندهها، به یک کسب و کار درآمد زا تبدیل میشوند. در اغلب موارد هم در ابتدای کار شکست میخورند!» گپ و گفت من و مهرداد توجه «محسن» را جلب کرد. سعی دارد با ما وارد مکالمه شود. مدتی نمیگذرد که متوجه میشویم بله، محسن به دنبال نیرو برای تیمش میگردد. قصد تیم سازی دارد. اما ما قصد پیوستن به تیم او را نداریم! پس بهزحمت با او خداحافظی میکنیم. پس از گپ و گفت مفصل با محسن به ایستگاه نمایشگاه میرسیم .مسیر نسبتا طولانی تا ورودی نمایشگاه را دست فروش ها قرق کردهاند. بازدید از نمایشگاه هزینه دارد. 2000 تومان. که البته معمولاً به آن توجه نمیشود و خیلی ها بدون خرید بلیت وارد میشوند.البته برای دانشجویان و دانش آموزان، رایگان بود.
نگاهی به نقشه نمایشگاه میاندازیم و مستقیم به سالن 8 میرویم. محل غرفه استارتآپها، همگی جوان هستند. غرفهها دو نوع بودند، غرفههای لاکچری برای استارتاپهای متمول، و غرفههای محقر برای نوپاها. فشردگی عجیب، تعداد زیاد شرکتها و راهرو های تودرتو کار را برای بازدید سخت کرده؛ هیچ قاعده و قانونی هم برای تقسیم مکان آنها وجود ندارد. جذب سرمایه و همکار توانمند، آرزوی مشترک همه غرفه دارهاست. «مهرداد» میگوید رشد استارتآپها در چند سال اخیر بینظیر بوده، اما غالباً خدمتی که ارائه میدهند برخاسته از نیاز واقعی جامعه نیست، بلکه تقلید عموماً ناشیانهای از یک ایده موفق غربی است.
مالکان غرفههای بزرگتر، برای جلب توجه بازدیدکنندگان همه کار میکنند، از راه انداختن کلکل بازی PES تا مسابقه روپایی با هزاران جایزه رنگارنگ! غرفه «اسنپ» توجه خیلیها را به خود جلب کرده، یک کسب و کار موفق که در طول سال گذشته پیشرفت زیادی کرده و وضعیت خدمات تاکسیرانی را بهبود بخشیده، و البته کار آژانسیهای سنتی را حسابی کساد کرده. مدل کسب و کار اسنپ حالا الهامبخش خیلی از ایده های موجود در استارتاپ ها شده. این روزها در صنایع مختلف، از رستورانداری گرفته تا سرویسکاری منزل، حرف از مدل اسنپ است. اهل فن به هر استارتآپ تازه در صنایع مختلف میگویند «اسنپ»ِ فلان صعنت! «مهرداد» میگوید این کارها شاید بازار کسب و کار های سنتی را خراب کند اما در نهایت به نفع مردم است و وقتی رقابت ایجاد میشود، همه برای ارائه خدمت بهتر تلاش میکنند. این، برای همه بهتر است. برد برد.
استارتآپهای تلگرامی حضور فعالی در نمایشگاه امسال داشتند. مدیریت چتها و کانالها، تبلیغات در تلگرام، حتی کسب و کار های مشابه اسنپ(!) بیشترین ایدههایی بود که در بستر تلگرام به کار گرفته شده بود، یاد مناظرههای انتخاباتی میافتم که یکی از نامزد ها میگفت اگر دولت شرایط لازم را تسهیل کند میتوانیم تعداد بسیار زیادی کسب و کار اینترنتی ایجاد کنیم. چند تایی هم استارتآپ خبری در نمایشگاه هستند که اخبار را به صورت دستهبندیشده به مخاطب ارائه میدهند، اما چیزی که بیشتر از همه جلب توجه میکند، وجود شرکت های سرمایهگذاری، اپلیکشین سازی، و طراحی سایت است. انگار تعداد زیاد استارتآپ ها موقعیت مناسبی برای شکلگیری خدمات مرتبط با این حوزه ایجاد کرده است. غرفهدارها از دانشگاههای مختلف هستند. شریف، تهران، امیرکبیر و... انگار امیدی به انجام کار در حوزه صنعت و تولید و اشتغال در دانشگاههای مهم کشور وجود ندارد و بچه ها به سمت کارهای خدماتی سوق داده میشوند. همین چند وقت پیش بود که در «اسنپ» با یک دانشجوی شریف مواجه شدم.شریفیها در اینجا هم کم نیستند. اغلب غرفهدار ها جوان هستند. از 18 تا 27 سال، پر انرژی و دارای اعتماد به نفس بالا. بازدیدکننده ها اما هم جوان هستند هم میانسال. و هر گروه سنی با هدفی خاص به نمایشگاه آمده. جوان ها برای پیدا کردن کار و آشنا شدن با ایدهها آمده اند و میانسال ها برای سرمایه گذاری در استارتآپ ها. «مهرداد» میگوید نهایتا تا 10 سال دیگر، تمام ایده های استارت آپی در حوزه خدمات اشباع میشود و احتمالا به سختی ایده جدیدی به وجود میآید.
باقری رئیس هیئتمدیره شرکت «اسمارتآپ» دراینباره میگویند:«وقتی استارتاپی در مقابل من ارائه میشود، سعی میکنم روایتش را هم بشنوم، اینکه داستان از کجا شروع شده است و چگونه نیاز را درک کرده. سعی میکنم متوجه شوم با یک روایت حقیقی روبرو هستم یا یک الگوبرداری ناقص، اینکه کارآفرین چگونه نیاز را درک کرده و به این نتیجه رسیده است که راهحل جدید میتواند نیاز را برطرف کند. "بهجای پرسیدن آنکه من چه مسئلهای را باید حل کنم؟ به این سؤال جواب دهید که چه مسئلهای دارم که دوست دارم کسی برای من آن را حل کند”. بدین ترتیب داستان یک استارتاپ واقعی، از اینجا شروع میشود، نه از دره سیلیکون!»
در بخشی از سالن ، جایگاهی طراحی شده که صاحبان استارتآپها کار خود را برای حضار ارائه میدهند. یکی میگوید استارتآپش اخبار مورد علاقه مخاطب را از سایتها و کانالهای خبری در اختیارش میگذارد. یکی دیگر هم سایتی ساخته که خارجیها را برای درمان در بیمارستانهای ایران جذب میکند و به زبانهای مختلف تبلیغ دارد. داوران هم با پرسش و پاسخ، برای ادامه کار، آنها را راهنمایی میکنند. اکثرا هم از یک چیز درآمد کسب میکنند: تبلیغات!
«مهرداد» میگوید، ایجاد یک استارتآپ کار سختی است، اما چون وضعیت اشتغال در حوزه صنعت مناسب نیست این حوزه برای دانشجویان مهندسی جذاب شده. و بچهها خودشان دست به کار شدند تا درآمدی داشته باشند. انرژیشان خیلی زیاد است. ایدههای فوق العادهای در بین آنها وجود دارد. اما بهبود وضعیت صنعت و تولید کشور باید در اولویت بالاتری قرار بگیرد و استعداد های برتر به سمتش هدایت شوند.