عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مشکل پیش روی ما این است که حوزه مطالعات فلسفی را از حوزه مطالعات تجربی کاملاً جدا میکنیم و حوزه مطالعات تجربی تقریباً به حوزه مطالعات فلسفی بیعلاقه و بیاعتماد است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ دکتر جمیله علم الهدی، مشاور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: طرح ملی پژوهشی «تبیین مبانی و تدوین الگوی رشد انسان بر اساس تعالیم اسلام» نخستین گام در جهت نهادینه شدن مبانی اسلامی رشد است.
دکتر جمیله علم الهدی با بیان این مطلب افزود: این طرح در سال ۱۳۹۱ طراحی و از ابتدای سال ۱۳۹۲ به اجرا در آمد و مطالعه آن نیز در تابستان امسال تقریباً به پایان رسید و پس از داوری طرح و اصلاحات آن، گزارش نهایی طرح در دی ماه همان سال به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی تحویل داده شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: به سبب آنکه طرح مذکور یک طرح کلان ملی است، لذا به طرحهای کوچکتر تقسیم شد و مورد ارزیابی و اجرا قرار گرفت.
دکتر علم الهدی گفت: این طرح ارتباط مستحکم با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دارد و در واقع این طرح در ادامه مطالعات مربوط به مبانی سند است.
وی افزود: بنده در سالهای ۸۴ تا ۸۶ با کمک برخی از اساتید و محققان دانشگاهها و همچنین علمای حوزه علمیه قم عهدهدار انجام طراحی و اجرای طرح پژوهشی فلسفه تربیت رسمی از دیدگاه اسلام بودم و در ادامه همین مطالعات به تدوین این طرح اقدام کردم.
مشاور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ما دست کم دچار سه مشکل علمی بودیم؛ یکی از این مشکلات کم رونق بودن بحثهای نفسشناسی در حوزه فلسفه و مطالعات دینی از جمله تفسیر قرآن کریم و احادیث بود.
وی گفت: مشکل دیگر مربوط به روش تحقیق بود که سبب شد نه تنها برای هر بخش روشهای متنوعی را بهکار بگیریم بلکه به ابداعاتی هم در این زمینه دست زدیم و بررسیهای چند جانبه داشته باشیم.
دکتر علم الهدی افزود: یکی دیگر از مشکلات به مطالعات روانشناسی رشد مربوط بود، زیرا برخلاف تصور اولیه در زبان فارسی و انگلیسی آثار منسجمی در حوزه رشد نداشتیم.
مشاور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: متأسفانه نگاهی که اکنون در کشور وجود دارد این است که میخواهیم از یک مطالعه خاص در مقوله دینی به راه حلهای معینی برسیم، ولی این یک شتابزدگی بیجاست و درست نیست که مطلبی را به عنوان غیراسلامی بودن یکسره کنار بگذاریم یا چشم بسته اجرا کنیم.
وی گفت: این منطق همه یا هیچ! اصلاً نگاهی علمی به مسائل نیست و اصولا در عمل هم معقول نیست.
دکتر علم الهدی افزود: در علوم طبیعی و ذیل نظریه فرآیند تکامل تدریجی نظریههای علمی به چالشهای اجتماعی کمی رخ داده است و حتی در علوم انسانی نیز نظریههای متعدد و متنوعی را میتوان یافت که به صورت مکمل و گاه متعارض هستند، ولی پیشاپیش نمیتوان موضع صریح و قطعی گرفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در نظریه اسلامی رشد، مفاهیم کلیدی و اصول اساسی تغییر میکنند و به عبارت دیگر این نظریه موازی با نظریههای دیگر نیست، بلکه این نظریه نیز همچون سایر نظریهها میتواند تأثیرگذار یا تأثیرپذیر باشد.
مشاور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: فکر میکنم این پروژه توسط پروژههای متعدد بعدی، میتواند تکمیل شود و وجود طرح پژوهشی حاضر به این معنا نیست که حرف آخر باشد؛ بلکه باید گفت: تازه آغاز کار و حرف اول است یعنی این گام نخستین در جهت نهادینه شدن مبانی اسلامی رشد خواهد بود.
وی افزود: حتی این طرح برای محققینی که اصلاً اعتقادی به مبانی اسلامی هم نداشته باشند میتواند زمینهای برای مواجهه با مبانی جدید و سپهرهای تازه تفکر ایجاد کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: این طرح، حرفهای تازه زیادی برای گفتن دارد، ولی اگر به موضوع با دید ایدئولوژیک نگاه شود ممکن است راه هر نوع ایدهپردازی بسته شود.
وی گفت: هم به طرفداران تفکر اسلامی که معتقدند برای رشد انسان میتوان مبنایی اسلامی ساخت و هم به مخالفان که اعتقاد دارند اسلام یک دین شرعی است و باید از ساحت علم دور نگه داشته شود میتوان گفت که اگر آزاداندیشانه به موضوعات نگریسته شود و حرفهای تازهای که به استناد مفاهیم قرآن، تفسیر، روایت و حدیث بیان شده است، شنیده شود ممکن است ایدههای جدید خلق شوند و اگر قرآن را به عنوان یک کتاب معرفتبخش قبول داشته باشیم حتی اگر مسلمان نباشیم، میتوانیم از آن بهره کافی ببریم.
دکتر علم الهدی افزود: مشکل پیش روی ما این است که حوزه مطالعات فلسفی را از حوزه مطالعات تجربی کاملاً جدا میکنیم و حوزه مطالعات تجربی تقریباً به حوزه مطالعات فلسفی بیعلاقه و بیاعتماد است؛ یعنی دانشجوی روانشناسی، علاقهای به خواندن مطالب فلسفی ندارد و محقق روانشناس هم علاقهای به خواندن کتابهای فلسفی ندارد؛ این چیزی است که در اروپا و آمریکا کمتر دیده میشود و محققان و دانشجویان غربی به راحتی وارد بحثهای فلسفی کانت میشوند و سعی میکنند مطالعات تجربی خود را با آن هماهنگ کنند و این کمتر در میان محققان و دانشجویان خودمان دیده میشود.