دکتر چاوشی: کسانی که درسهایم را حذف کرده اند هیچگونه بهانۀ آکادمیکی برای این کار ندارند و علت اینکار را باید در اغراض شخصی آنان جستوجو کرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ «جنگ قدرت» واژه مناسبی برای توصیف آنچه که این روزها در گروه فلسفهعلم دانشگاه شریف میگذرد نیست. ماجرا از یک نزاع بر سر قدرت فراتر است. اساساً گروه فلسفهعلم شریف و آن ساختمان کوچک «قدرت» محسوب نمیشود که کسی بخواهد برایش بجنگد. داستان، داستان یک نزاع همیشگی است. یک تقابل جدی میان دو آبشخور فکری که یکی از علم دینی و تعهد به آن سرچشمه میگیرد و یکی از جای دیگری که دقیقاً نمیدانیم کجاست، یا اگر میدانیم هم بهتر است چیزی دربارهاش نگوییم!
دکتر مهدی گلشنی را با «علم دینی» میشناسند.با نظریهپردازی برای علم متعهد و دغدغه فراوان در این حوزه. او اما اول مرداد امسال از گروه فلسفهعلم شریف بازنشسته شد. ماجراهای بازنشستگی او را به تفصیل واکاوی کردیم. اینجا و اینجا و اینجا. گروه فلسفهعلم شریف اما این روزها درگیر یک اتفاق تازه است. اتفاقی که یک سوی آن، استادی با دغدغههایی جدی در حوزه «علم دینی» است و سوی دیگرش... بگذریم! دکتر جعفر آقایانی چاوشی، یکی از اساتید گروه فلسفهعلم دانشگاه شریف که از همراهان و چهرههای نزدیک به دکتر گلشنی محسوب میشود، در ترم جاری اجازه تدریس در این گروه پیدا نکرد! دو درس تاریخ علم 1 و 2 که همواره با تدریس او در این گروه تدریس میشده، این ترم با استاد مدعوی از خارج دانشگاه شریف ارائه شده است. ماجرا را یک بار و از زاویه همه طرفین، اینجا بررسی کردهبودیم. دکتر چاوشی اما توضیحات مفصلتری درباره این موضوع دارد که آنها را در گفتگو با ما تشریح کرده.او که دکترای خود را از فرانسه گرفته و مقالات متعددی در حوزه فلسفه منتشر کرده است، میگوید تمام معیارهای لازم برای جذب به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه شریف را داشته، اما مسئولین جذب دانشگاه شریف هربار با بهانهای از این کار طفره رفتهاند و او را میان زمین و هوا معلق نگه داشتهاند. توضیحات چاوشی را در ادامه خواهید خواند:
دکتر جعفر چاوشی درباره حذف دروس خود از برنامه درسی گروه فلسفه علم دانشگاه شریف میگوید: «برای حذف درسهایم با من هیچگونه هماهنگی نشده و هیچ درس دیگری نیز به من پیشنهاد نگردیده است. این حذف دروس با توجه به اینکه من استادیار رسمی- آزمایشی هستم، بر خلاف قانون است. متاسفانه این قانون شکنی را مسئولین دانشگاه اصلا به روی خودشان نمیآورند.» او درباره تلاشهای خود برای پیگیری موضوع میگوید: «دانشگاه تا کنون به نامه من پاسخی نداده است و علت اینکار را نمیدانم، تنها میدانم که دفتر ریاست دانشگاه نامه مرا به آقای رشتچیان-معاون آموزشی دانشگاه شریف- ارسال کرده است و ایشان آنرا بدون جواب گذاشته اند! متاسفانه این شیوۀ برخورد با موارد نقض قانون، در محیط ما رواج پیدا کرده است. وقتی کاری غیرقانونی است و مجریان آن نمیتوانند آنرا توجیه کنند مسکوتش میگذارند، تا آبها از آسیاب بیفتد و یا اتفاق دیگری رخ دهد!»
چاوشی درباره علت حذف درسهایش از گروه فلسفه علم میگوید: «کسانی که درسهایم را حذف کرده اند هیچگونه بهانۀ آکادمیکی برای این کار ندارند و علت اینکار را باید در اغراض شخصی آنان جست و جو کرد. البته یک نکته وجود دارد و آن اینکه یکی از پارامترهای ارتقاء اساتید، نمرۀ ارزیابی دانشجویان است. وقتی به استادی درس ندهند به طور خودکار او این امتیاز را از دست خواهد داد؛ لذا این اقدام میتواند مقدمۀ بهانه جویی برای عدم موافقت دانشگاه با ارتقاء من باشد.»
آیا حذف درسهای دکتر چاوشی به ماجراهای بازنشستگی دکتر گلشنی ارتباطی دارد؟ چاوشی پاسخ میدهد: «متاسفانه شاهد بودیم که اینها در حذف هرگونه اثری از جناب آقای دکتر گلشنی اصرار میورزند. شما ببینید کتابخانه تخصصی گروه را که ایشان با خون دل فراهم کرده بودند و مورد مراجعه بسیاری از دانشجویان بود نابود کردند. البته این کار یک عمل سمبلیک بود تا بگویند که دید ما دیگر در باره فلسفه علم آن دید قبلی نیست. بنا بر این حق دارند که به اشخاصی که مورد تایید ایشانند به دیدۀ سو ظن نگاه کنند. من هم از این اشخاص مستثنی نیستم. زیرا دروس من همگی پیشتر از سوی دکتر هماهنگ شده بود. موارد دیگری هست که نمیتوانم اینجا بازگو کنم! من هم به هرحال مورد تایید دکتر گلشنی بودم و از لحاظ فکری و فلسفی نیز با ایشان همگام هستم.»
چرا جذب چاوشی به عنوان یک عضو هیات علمی در دانشگاه شریف انجام نشده؟ او میگوید: «بیش از پنج سال است که برای ارتقاء به رسمی-آزمایشی و دانشیاری دو پرونده جداگانه تشکیل داده و به مرکز جذب دانشگاه ارسال کرده ام. امتیازاتم به گواهی یکی از کارشناسان پروندهها بیش از خواسته قانونی دانشگاه بوده، و بنابراین طبق قانون استحقاق ارتقاء را داشتم. با این حال آقای دکتر نقدآبادی دبیر این مرکز این ارتقاء را مشروط به تایید دو استاد متخصص در تاریخ علم از بیرون دانشگاه کرد. آقایان دکتر محمد جواد ناطق از دانشگاه تربیت مدرس و آقای دکتر علیرضا مدقالچی چهره ماندگار ریاضی از دانشگاه خوارزمی آمدند و بر تخصص من در تاریخ علم صحه گذاشتند. مدتها از این تاریخ گذشت و خبری از ترفیع من نرسید، وقتی علت را جویا شدم آقای نقدآبادی گفت: باید استاد سومی که استاد ممتاز باشد صلاحیت مرا تایید کند. آقای دکتر مهدی محقق هم از دانشگاه تهران آمد و صلاحیت مرا تایید کرد. اما باز آب از آب تکان نخورد. شخصا به مرکز جذب رفتم و اعتراض خود را مطرح کردم. در آن جلسه علاوه بر آقای نقدآبادی، اقای بهزادی پور همکار دیگرشان هم حضور داشت. آقای نقد آبادی به من گفت: مقالاتی که من به زبانهای انگلیسی و فرانسه در خارج چاپ کرده ام قدیمی اند باید یک مقاله جدید در خارج چاپ کنم تا این ارتقاء حاصل شود. گفتم درخواست خودتان را کتبا به من بدهید تا باز مثل دفعات قبل حاشا نکنید. آقای نقدآبادی گفت: همین قول من کفایت میکند! مقالهای به زبان فرانسه در ریاضیات نوشتم و در مجلهای در فرانسه چاپ کردم و فتوکپی آن را ضمن نامهای برای آقای نقدآبادی فرستادم. نامبرده این بار هم مرا مایوس کرد و گفت: اصولا کار شما به بن بست خورده و مشکل شما کبر سن است! که دیگر از عهدۀ ما خارج است! حالا دیگر مرکز جذب وزارت علوم و تحقیقات و فناوری باید مجوز این کار را بدهد. همین قدر که ما به شما یاری رساندیم باید سپاسگزارمان باشید!»
چاوشی ادامه میدهد: «نامهای به وزیر علوم و فناوری وقت، جناب آقای دکتر فرهادی نوشتم و اوضاع و احوال خود را شرح دادم و از وی طلب کمک نمودم. مشارالیه از مرکز جذب وزارت علوم و فناوری خواست که پرونده ام را مورد تجدید نظر قرار دهند. با این تجدید نظر سرانجام مشکل سنی ام حل شد. با اینکه اکنون استادیار رسمی آزمایشی هستم، ولی علیرغم تذکرات مکرر من و جناب دکتر گلشنی رئیس سابق گروه به مرکز جذب دانشگاه ارتقای من به دانشیاری هنوز صورت نگرفته است. راستی شکایت از آقای نقدآبادی را باید به کجا برد که واقعاً رسیدگی کنند؟»
استاد گروه فلسفه علم دانشگاه شریف درباره روش تدریس خود و انتقادات وارد شده به این موضوع میگوید: «من روش خاص خود را درتدریس دارم که نتیجه تحقیقات و سابقۀ ۲۰ ساله است. رویکردم نسبت به تاریخ علم و تمدن اسلامی رویکردی تحلیلی است. ما نمیخواهیم بدانیم که فلان شخص درفلان تاریخ چه کرد. مسئله این است که چرا اینکار را کرد، چه زمینه شناخت شناسی داشت و درچه فضای فکری به سر میبرد و غیره. خوب اینها شاید به مذاق دانشجویی خوش نیاید... ترمهایی داشتهام که نمره ارزیابیام بالابوده است، البته اخیرا بدلیل برخی از تخریبهای صورت گرفته، این نمره کاهش یافته است. بالاخره هر فردی کاستیهایی دارد، من منکر ضعف هایم نیستم، ولی این نوع برخورد و تخریب، خارج از اخلاق آکادمیک است. سؤال من این است چه میزان از این ارزیابیها با حقیقت وفق میدهند؟»
چاوشی در انتها تاکید کرد:«پس از برکنار کردن دکتر گلشنی از ریاست گروه فلسفه علم چه اتفاقی افتاده است. من هشدار می دهم که متولیان فعلی گروه نه تنها فلسفه علم را از مسیر اصلی آن که بحث دربارۀ مسائل چالش برانگیز علوم بود خارج کردهاند بلکه فلسفۀ تحلیلی رادیکال غربی را ترویج میدهند، که چیزی از آن برای علوم متصور نیست و قطعا در آینده برای نسل جوان ایرانی خطرآفرین خواهد شد.»
واقعا باید به دنبال این باشیم که خواسته ما از فلسفه علم و تاریخ علم چیست، وجود اساتیدی چون استاد گلشنی و استاد چاووشی حائز اهمیت است در این شرایط ناهنجار فرهنگی...
چه میشود گفت ...
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
چه میشود گفت ...