استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی گفت: براساس پژوهشی که سال گذشته در تهران انجام شد به این نتیجه رسیدیم که ۳۰ درصد از شهروندان تهرانی یا افسردهاند یا ناامید هستند یا نسبت به آینده نگرانی مفرط دارند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، رضا صفری شالی در هشتمین نشست بررسی مسائل اجتماعی و اقتصادی ایران که با موضوع سرمایه اجتماعی به همت اداره فعالیتهای دینی، ادبی، هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی البرز در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: هر جامعهای برای رشد و توسعه نیاز به چند سرمایه دارد؛ اولین سرمایه فیزیکی و اقتصادی است، اما از دهه ۱۹۵۰ خیلی از صاحب نظران به سرمایه انسانی پرداختند؛ عمده تاکید سرمایه انسانی بر دانش و تخصص بود و گفته میشد یک جامعه برای رسیدن به توسعه علاوه بر سرمایه اقتصادی به سرمایه انسانی هم نیاز دارد که شامل کارشناسان، مدیران و نیروی انسانی متخصص است.
صفری افزود:، اما از دهه ۱۹۷۰ به بعد مشاهده شد که برخی جوامع هم سرمایه اقتصادی و هم سرمایه انسانی دارند، اما به پیشرفت دست نمییابند، بنابراین به این نتیجه رسیدند که حتماً یک پارامتر دیگر هم وجود دارد و از آن به بعد بحث سرمایه اجتماعی مطرح شد.
وی ادامه داد: این سرمایه به موضوعات غیرملموس جامعه، چون پیوندها، ارتباطات، امنیت، مشارکت، امید و نشاط اشاره دارد؛ تصور کنید جامعهای که در آن سرمایه انسانی و اقتصادی وجود دارد، اما مردم به مسئولین یا به هم اعتماد ندارند اینجاست که یک جای کار میلنگد؛ بر این اساس میتوان گفت که سرمایه اقتصادی و انسانی برای پیشرفت شرط لازم هستند، اما سرمایه اجتماعی شرط کافی است.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: برای سرمایه اجتماعی میتوان شش بعد شامل رضایت، اعتماد، امنیت، مشارکت، امید و نشاط در نظر گرفت. جوامعی که در آن رضایت فردی، خانوادگی، اجتماعی، نهادین و سیاسی بالاتر است شانس رسیدن به پیشرفت بیشتر است.
صفری خاطرنشان کرد: بعد دوم؛ اعتماد که در ارتباط انسانها تجلی پیدا میکند اگر این اعتماد وجود نداشته باشد ارتباط قطع میشود؛ بالاترین سطح اعتماد در ازدواج شکل میگیرد.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: سومین بعد امنیت است که در این رابطه میتوان گفت: امنیت به معنای در امان بودن و نداشتن ترس است، اگر وارد جایی شوید که احساس امنیت نکنید احتمال ترک کردن آن مکان بسیار بالاست.
این پژوهشگر دانشگاهی اضافه کرد: اریک اریکسون میگوید انسان از زمانی که متولد میشود تا زمانی که فوت میکند به دنبال امنیت است بر همین اساس بالاترین احساس امنیت را یک انسان نسبت به مادر دارد، اما شعاع امنیت به ترتیب گسترش پیدا میکند و انسان پس از مادر به پدر این احساس را پیدا میکند تا در گام بعد به دایی، عمو و خاله این احساس به وجود میآید.
صفری خاطرنشان کرد: آنتونی گیدنز میگوید جامعه مدرن مملو از ناامنی است و ما مدام به دنبال ایجاد امنیت برای خود هستیم، مثلاً درس خواندن ما یک بخش آن به امنیت ما باز میگردد، چون ما دنبال این هستیم که در بعد شغلی خود امنیت داشته باشیم.
وی در خصوص اهمیت احساس امنیت توضیح داد: براساس آمار موجود و پژوهشهایی که انجام شده، مشخص گردید که میزان سرقتها در تهران از لندن کمتر است، اما احساس امنیت در لندن بالاتر از تهران بود، دلیلی که برای این موضوع پس از بررسیها به دست آمد این است که مکانیزمهای اعتمادآفرین و جبرانی در لندن بهتر است مثلاً بیمه هزینه یک سرقت را جبران میکند این در ترمیم احساس امنیت نقش دارد البته این به معنای بهتر بودن یا بدتر بودن نیست منظور این است که مثلاً در این موضوع نظامهای بیمهگر باید بهتر فعالیت کنند.
وی افزود: یا براساس آمار مشخص شد که تعداد سرقتها در تهران به نسبت جمعیت در مقایسه با دیگر شهرهای ما بسیار پایین است، اما به دلیل انعکاس بالا، احساس ناامنی زود گسترش پیدا میکند و به صورت تصاعدی بالا میرود.
وی در خصوص ابعاد امنیت نیز گفت: امنیت سه بعد فردی اجتماعی و ملی دارد، امنیت فردی یعنی امنیت ناشی از معیشت، آموزش، بهداشت و خانواده، امنیت اجتماعی یعنی امنیت حضور در جامعه است و امنیت ملی هم امنیت مرزها و جغرافیایی است که پژوهشها نشان میدهد علی رغم وجود مسائل برهم زننده امنیت در منطقه احساس امنیت ملی ایرانیها بسیار بالاست.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بعد چهارم سرمایه اجتماعی، مشارکت است که نمود عینیتر اعتماد و امنیت است، در شکلگیری سرمایه اجتماعی، امنیت و اعتماد مهم هستند و وقتی که شکل میگیرند مشارکت هم به وجود میآید، البته بخشی از مشارکت، روانشناختی است و برخی افراد از این نظر ضعیف هستند، اما در حالت کلی به دو مقوله اعتماد و امنیت باز میگردد.
صفری افزود: بعد پنجم و ششم سرمایه اجتماعی، امید و نشاط است، این دو بعد در سالهای اخیر به مقوله سرمایه اجتماعی اضافه شده است، امید چشم انداز از آینده است که از مقایسه خودمان نسبت به گذشته خودمان و مقایسه خودمان با افراد هم تراز خودمان به دست میآید.
وی توضیح داد: تدگار در کتاب "چرا انسانها شورش میکنند" به موضوع محرومیت نسبی اشاره میکند که همین ممکن است باعث شورش شود، احساس ناکامی هم ناامیدی را ایجاد میکند.
صفری اظهار کرد: بخشی از امید هم بر اثر توقع و رفع توقع به وجود میآید مثلاً وقتی مسئولان به قولها و تعهدهای خود پایبند هستند باعث میشود امید اجتماعی در مردم افزایش پیدا کند، اما برعکس آن امید اجتماعی دچار کاهش میشود. امید در جامعه ما نیاز به آسیبشناسی دارد، هر چه امید اجتماعی کاهش پیدا میکند مردم برای حوزه امید فردی سرمایهگذاری میکنند، این شرایط خوب نیست، چون در جامعه احساس بیگانگی اجتماعی به وجود میآید.
وی ادامه داد: جامعهشناسی ما در حوزه امید باید پرسش و مطالبهگری کند و به آن پاسخ دهد، من سال ۹۶ یک پیمایش در شهر تهران انجام دادم که براساس آن مشخص شد ۳۰ درصد از شهروندان تهرانی یا افسردهاند یا ناامیدند یا نسبت به آینده نگرانی مفرط دارند، این ۳۰ درصد نمیتوانند سرمایه اجتماعی مثبتی برای جامعه شکل دهند.
این پژوهشگر دانشگاهی اضافه کرد: نیاز است که بر روی این ۳۰ درصد کار کنیم، چون اینها دچار احساس بیگانگی شدهاند و در واقع اینها همان افرادی هستند که تا سکه گران میشود اگر پول داشته باشند سکه میخرند و رفتارهایی از این دست دارند.
وی به بعد نشاط هم اشاره و خاطرنشان کرد: نشاط اجتماعی در جامعهشناسی با هیجان زودگذر فرق دارد و به معنای سرزندگی اجتماعی است، نشاط با امید قرین است و نشاط اجتماعی از یک جامعه زنده و بالنده حکایت دارد.
صفری تصریح کرد: خوشبختانه در مواردی، چون امنیت، مشارکت و اعتماد وضعیت جامعه ما مطلوب است، اما در حوزه امید اجتماعی نیاز است که کارهای بیشتری انجام شود.
وی ادامه داد: برای اینکه سرمایه اجتماعی تقویت شود علوم انسانی ما باید موضوعاتی که در خصوص سرمایه اجتماعی در فرهنگ ایرانی اسلامی وجود دارد شناسایی و معرفی شود ما باید فعالیتهای داوطلبانه انجام دهیم، چون رسالت دانشگاهی ما ایجاب میکند که خیلی از کارها را مشارکتی و به صورت داوطلبانه انجام دهیم و انتظار هم نداشته باشیم.
صفری در پایان گفت: اوج سرمایه اجتماعی ایرانیها را در جنگ تحمیلی میتوان دید که هشت سال با کمترین امکانات و با بالاترین سرمایه اجتماعی توانستیم دوام بیاوریم.