وزیر سابق بهداشت در این پنج سال، پنج کار عمده کرد که نباید میکرد چون انجام آنها شرایط را به وخامت کشاند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سعید توانا راد*؛ این روزها تحلیلها از استعفای قاضیزاده وزیر سابق بهداشت، محدود به اختلافات وزیر سابق و دکتر محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه و در نهایت استعفایی برای فرار از عواقب سیاسی وضعیت وزارت بهداشت شده است، اما آن چه غالباً در این میان نادیده گرفته میشود؛ جایگاه نامناسب وزیر در میان همکاران خود در رشتههای علوم پزشکی است.
وزیر میلیاردر بهداشت در روزهای ابتدایی دولت یازدهم در شرایطی وزارت را پذیرفت و کار خود را شروع کرد که شعار «طرح تحول نظام سلامت» و عواید مادی و معنوی که ادعا میشد از آن به مردم و نظام سلامت کشور میرسد، در اوج محبوبیت قرار گرفت و توسط همکاران خود به خصوص قشر پزشکان و دانشجویان مورد ستایش قرار میگرفت، اما این اواخر شاهد شرایط کاملاً متفاوتی بودیم. قاضیزاده هاشمی در این ۵ سال، ۵ کار عمده کرد که نباید میکرد و انجام آنها شرایط را به وخامت کشاند:
افزایش توقعات بخشی از جامعهی علوم پزشکی کشور با پرداخت حقوقها و کارانههای نجومی که علیرغم پر کردن جیب بخشی از جامعهی پزشکی، نه تنها آنها را برای کار در بخش دولتی و خدمت به مردم ترغیب نکرد و به سمت او نبرد، بلکه تبعیض گسترش یافته بین خوزههای علوم پزشکی، موجب نارضایتی عمومی از وزارت بهداشت در بین پرستاران، رشتههای پیراپزشکی، توانبخشی، بهداشت و... شد که دامنهی این اعتراضات با عمیقتر شدن شکاف اقتصادی در جامعهی پزشکی بهمرور گستردهتر شد و به پزشکان، داروسازان و دندانپزشکان هم رسید که موجب ناتوانسازی بدنهی حامی او در دانشگاهها و بیمارستانها برای توجیه اقداماتش گشت.
برخوردهای تند و نگاه بالا به پایین او نسبت به انتقادات و اعتراضات صنفی، سیاسی و علمی دانشجویان موجب گشت تا سکاندار کشتی آموزش پزشکی و سلامت کشور، برخلاف تصور عموم، در جمع دانشجویان بهعنوان مصداق تفرعن و تندخویی شناخته شود. ماهها پیش از خلق واژهها و عباراتی همچون «بیشعور»، «خودت بمال» و مانند آن، دانشجویان منتقد وزیر به خوردن برچسب فرقانی و داعشی در پی کوچکترین انتقاداتشان عادت کرده بودند!
هزینه کرد بودجههای هنگفت تخصیصیافته به وزارت بهداشت در سالهای ۹۲ تا ۹۶ به قدری بینظم بود که داد فعالین فرهنگی و دانشجویی نیز درآورده بود. عدم شفافیت در نظام درآمدها و هزینه کرد ساختارهای تابعه، موجب ریخته شدن حجم بزرگی از این پولها به جیب دلالان تجهیزات پزشکی و دارو، سودجویان بخش خصوصی و فسادهای درون ساختاری شد که در بلندمدت باعث انباشت بدهیهای دانشگاهها و ورشکسته شدن بیمههای حوزه سلامت شد که مواجهه با آنهم به روش پاک کردن صورتمسئله صورت گرفت و بیمهی سلامت پس از کشمکشهای فراوان بین وزارت بهداشت و وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، به وزارت بهداشت واگذار شد.
تمرکز بیشازحد بر طرح تحول سلامت و رویکرد درمانمحور، وزارت بهداشت را از تمرکز بر حوزهی آموزش پزشکی و مطالبات دانشجویی بازداشت و روند خصوصیسازی و پولیسازی درمان، حوزهی آموزش بالینی دانشجویان را تحت تأثیر قرار داد. واگذاری بخشهای مختلف بیمارستانی به بخش خصوصی نیز مدتی است صدای اعتراض دانشجویان را درآورده است که از آن جمله میتوان به اعتراض دانشجویان به زمزمهی واگذاری بخش توانبخشی ارتوپدی بیمارستان اختر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران به بخش خصوصی اشاره کرد.
- سیاسیکاری در وزارتخانه و اعمال نقش مستقیم شخص وزیر، مدیران و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی در جریان انتخابات سال ۹۶ و به کارگیری امکانات اجتماعی و دانشجویان نزدیک به دولت در انتخابات، نیروهای حامی دولت را در میان دانشجویان و اساتید منفعل کرد و امکان ورود حمایتی در بزنگاههای مهم از جمله آخرین تلاشهای اخیر معاونت آموزش وزارت بهداشت برای اجرای طرح خصوصیسازی آموزش پزشکی را از آنها سلب نمود و در نتیجه، نه تنها خود وزیر مستعفی بلکه تمام طرحها، ایدهها و سیاستهای کلان او با مخالفتها و اعتراضهای شدید بدنهی اساتید، کارمندان و دانشجویان مواجه شد.
وزیر بعدی، پیش از هر کاری باید اشتباهات ۵ سال گذشته را پیش روی قرار دهد و برای عدم تکرار و بلکه اصلاح آنها در دوران مسئولیتش، برنامه داشته باشد.
*سعید توانا راد- دبیر سیاسی سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
اینهمه در چند سال تعریف وتمجید از وزیر آخرش مهلک وخیانتکار وعدم کارایی شناخته شد اگر درست است چرا بعد از چند سال گند کاری الان بر ملا میکنید در این میان مقصر کیه