زدن اتهام معاونت در قتل به مرحوم هاشمی رئیسجمهور وقت کشور در قضیه میکونوس، توهین به وزرای مختلف روحانی، ضربه به منافع کشور، کمک به آمریکاییها و صدها تجربه ناخوشایند دیگر، نتیجه سالها همراهی مسئولین ما با اروپاییها است.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- علیرضا جاویدان؛ در قسمت اول گزارش به این موضوع پرداختیم که «چرا در این برهه زمانی، رهبر انقلاب بیش از یک سوم سخنرانی مهمشان در حرم رضوی را به غربیها و بالاخص اروپاییها اختصاص دادند؟» و در ادامه نیز تجربههای حساس ، پر اهمیت و البته پر از دردی از ارتباط با اروپاییها را بررسی کردیم که عدم توجه و درس نگرفتن از هرکدام از آنها میتواند خسارتهای بزرگی برای کشور بیافریند. بررسی و تحلیل این تجارب باعث میشود تا بهتر بتوان راجع به موضوعاتی خطیر، چون FATF تصمیم گرفت.
اکنون و در ادامه گزارش اول، چهار پرده دیگر از روابط با اروپاییها را بررسی خواهیم نمود.
پرده سوم: از متهم کردن مسئولین ارشد دولت در دادگاه به جرم معاونت در قتل تا توهین به رئیس فقید مجمع
سال ۷۱ در رستوران میکونوس واقع در برلین آلمان، مهاجمین مسلح، جلسه اعضای حزب منحله دموکرات کردستان را بر هم زده و دبیر کل این حزب و چند نفر دیگر را ترور کردند. با آنکه در این ماجرا نظام مقدس جمهوری اسلامی هیچ نقشی نداشت، اما دادگاه آلمانی بعد از چند سال و بدون هیچ سند و مدرکی ایران را محکوم و در اقدامی بی سابقه، توهین آمیز و و همراه با خصومت، برخی از مسئولین من جمله آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور کشورمان را متهم نمود!
بعد از رای دادگاه و به دنبال تنشهای بوجود آمده بین ایران و آلمان، کشورهای اروپایی مجددا دست به خباثت و توطئه زدند و سفرای خود را از ایران فراخواندند تا از این طریق فشاری سنگین، همه جانبه و بین المللی به کشورمان وارد آید.
نکته بسیار مهم و عبرت آموز قضیه این است که اتفاقات یاد شده دقیقا زمانی رخ داده بود که دولت هاشمی رفسنجانی با همه توان در تلاش بود تا بیشترین همکاری را با اروپاییها داشته باشته باشد؛ حتی در این راستا و برای نشان دادن حسن نیت کشورمان، دولت حاضر شده بود در جلساتی مشترک با اروپاییها (موسوم به گفتگوهای انتقادی) شرکت کند، تا آنها انتقادات خود را از ایران مطرح نمایند!
خوش بختانه ماجرای مذکور به همین جا ختم نمیشود و مقام معظم رهبری قاطعانه به این قضیه ورود پیدا میکنند. به عنوان مثال ایشان در فروردین ۷۶ بیان میفرمایند که: «ملت ایران مگر با این حرفها تسلیم میشود؟ بدانند، اگر همه اروپا هم با ایران فاصله پیدا کند، قطع رابطه کند، یا هر چه بشود، ملت ایران به اعتماد اروپا و آسیا و این و آن، به این میدان قدم نگذاشته است که با رفتن آنها احساس خالی بودن پشت خود را بکند» و در جایی دیگر بیان میفرمایند: «به خیال خودشان، دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع میکنیم. به درک که قطع میکنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم» راجع به خروج سفرای اروپایی هم، بدون ذرهای عقب نشینی و به صورت غرور آمیز بیان میدارند که: «در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلا تا مدّتی نباید راه بدهند که به ایران بیاید. بقیه هم که میخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتی جویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمیگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد... کسانی که میخواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند که اگر ارتباط، ارتباط استکباری شد، ملت ایران پس خواهد زد.»
پس از سخنرانیهای کوبنده رهبر معظم انقلاب که نشان دهنده ایستادگی و عدم عقب نشینی کشورمان بود، اروپاییها متوجه شکست خود میشوند و با فضاحت هرچه تمامتر سفرای خود را به ایران باز میگردانند.
در سالیان اخیر نیز با اینکه دولت آقای روحانی با هدایت و حمایتهای آقای هاشمی رفسنجانی با غربیها وارد فاز جدیدی از مذاکرات شد و صنعت هستهای را در جهت اعتمادسازی با آنها به حالت نیمه تعطیل در آورد؛ اما کشورمان بارها از سوی اروپاییها در زمینههای موشکی، منطقه ای، حقوق بشری و... مورد هجمه قرار گرفت و بهانه گیریها و دخالتهای اروپاییها نیز روز به روز افزایش پیدا کرد. نتیجه رویکرد آقای هاشمی رفسنجانی و دولت تدبیر و امید را میتوان به صورت نمادین در اتفاق سال ۹۲ خلاصه کرد. در این سال با آنکه دولت آقای روحانی امتیازات فراوانی به اروپاییها داد، اما زمانی که آنها در قالب هیاتی دیپلماتیک به ریاست خانم کرونبرگ به ایران آمدند، در اقدامی مداخله جویانه، غیر متعارف و توهین آمیز نسبت به دولتمان، با دوتن از مجرمین امنیتی یعنی نسرین ستوده و جعفر پناهی دیدار و در حمایت از فعالیتهای مجرمانه آنها جایزه ساخاروف، که از مهمترین جوایز اتحادیه اروپاست را به آن دو اهدا نمودند. همچنین در اقدامی بی شرمانهتر نیز، زمانی که به دیدار رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام رفته بودند، رئیس هیات اروپایی، برخلاف دیگر خانمهای جلسه حاضر نمیشود جلوی آقای هاشمی رفسنجانی از جای خود بلند شود! همانطور که گفته شد، تصویر زیر نمادیست از نتایج این دست رویکردهای غرب گرایانه
پرده چهارم: نفت در برار غذا؛ شوخی تلخ با هشتاد میلیون ایرانی بعد از خروج آمریکا از برجام؛ انتظار میرفت کشورمان نیز قید برجام را بزند و به سرعت محدویتهای هستهای را بردارد، لکن مسئولان با توجه به قولها و پیگیریهای اروپاییها مبنی بر جبران خسارات ناشی از خروج آمریکا از برجام، متقاعد شدند تا فعلا در برجام بمانند و این فرصت به اروپاییها داده شود تا آنها اقدامات لازم، برای حفظ برجام را انجام دهند. اقداماتی، چون تضمین خرید نفت ایران و برطرف کردن مشکلات مرتبط با نقل و انتقالات مالی و بانکی. با وجود دادن این امتیاز و فرصت مهم به اروپایی ها، اما آنها بارها خلف وعده کردند و هربار عمل به وعدههای خود را به تاخیر انداختند. در نهایت بعد از ماهها تاخیر، اوپاییها با تمام وقاحت، از یک ساز وکار مالی به نام INSTEX رونمایی کردند که نهایت فایده آن این است که کشورهای خریدار نفت ایران به جای پرداخت پول به کشورمان، آن را باید به اروپاییها بدهند و اروپاییها نیز در ازای آن به ما غذا و دارو برسانند. البته اجرای این سازوکار مالی را هم به زمانی نامعلوم در آینده حواله دادند و مقامات و رسانههای اروپایی با بیمسئولیتی اعلام کردند که اجرای کانال مالی INSTEX زمانبر است.
به قدری راهکار اروپاییها بی خاصیت بود که وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «انتظار نداریم کانالهایی از این دست به هیچ نحو بر کارزار فشار حداکثری ما علیه ایران اثرگذار باشند.» همچنین یک دیپلمات ارشد لهستانی در این زمینه اینگونه واکنش نشان داد: «به اعتقاد من، این اقدام نوعی ژست نمادین برای حفظ چهره اتحادیه اروپا بوده، اما در واقع هیچ اهمیتی ندارد.» اروپاییها به همین مقدار وقاحت نیز اکتفا نکردند و در بیانیهای که این سازوکار مالی بی فایده و توهین آمیز را معرفی میکرد به دخالت در مسائل داخلی ما روی آوردند و با پر رویی هرچه تمامتر نوشتند: «سه کشور اروپایی از ایران انتظار دارند همه عناصر برنامه اقدام FATF خود را سریعا اجرا کند.» متاسفانه نمیتوان از ذکر این نکته گذر کرد که برخی دولتمردان ما از سازوکار مالی مذکور حمایت و اقدام اروپاییها را مثبت ارزیابی کردند. روزنامههای زنجیرهای یا نزدیک به دولت و برخی اصلاح طلبان هم اینگونه واکنش نشان دادند: «پیروزی جدید دولت تدبیر و امید»!، «ایستادن اروپا کنار ایران»!، «فرصتی استثنایی برای اقتصاد ایران»! و...
اما مقام معظم رهبری در اولین سخنرانی خود در سال ۹۸؛ قاطعانه و روشنگرانه حقایق را بیان نمودند: «در همین قضیّهی اخیر، در قضیّهی برجام، وظیفهی اروپاییها چه بود؟ وظیفهی اروپاییها این بود که میایستادند در مقابل آمریکا، میگفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریمها به طور کلّی برداشته بشود؛ باید محکم میایستادند، [امّا]با بهانههای مختلف نَایستادند. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و میکنند که «نبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شدهاند؛ یعنی حتّی تحریمهای جدیدی را علیه ایران به وجود آوردهاند. این رفتار اروپاییها است؛ از اینها میشود توقّع داشت؟ این کانال مالیای هم که اخیراً مدام گفته میشود یک کانال مالی درست کردهاند، این به شوخی شبیهتر است؛ البتّه شوخی تلخی است. در آخرین مسئلهی بینالمللی ما، باز اروپاییها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند. از اینها توقّع نمیشود داشت؛ هیچ توقّعی نمیشود داشت.»
پرده پنجم: عدم سوخت رسانی به هواپیمای وزیر امورخارجه با وجود آنکه آقای ظریف و تیم وزارت خارجه تمام سعی خود را برای حصول برجام انجام و بارها در برابر غرب انعطاف نشان دادند و فرصتهای ویژه اقتصادی برای شرکتهای اروپایی فراهم آوردند؛ اما زمانی که از نشست امنیتی مونیخ قصد برگشت داشتند با مشکلی عجیب رو به رو میشوند. شرکتهای اروپایی با وقاحت هرچه تمامتر و به بهانه ترس از تحریمهای آمریکا حاضر نمیشوند به هواپیمای آقای ظریف سوخت رسانی انجام دهند. در نهایت نیز نیروی هوایی ارتش آلمان مجبور میشود وارد عمل شده و سوخت مورد نیاز هواپیما را تامین نماید. جالب آنکه در آن زمان آمریکا هنوز از برجام خارج نشده بود و شرکتهای اروپایی مشکلات فعلی را نیز نداشتند.
پرده ششم: ضربه به درآمد ملی همراه با اشک تمساح برای سیل زدگان در حالی که بسیاری از مردم عزتمند کشورمان درگیر سیلی بی سابقه با خسارتی معادل ۳۵ هزار میلیارد تومان بودند، خبر رسید که اتحادیه اروپا با ۲۸ کشور عضو، روی هم رفته ۱.۲ میلیون یورو (۱۶ میلیارد تومان) برای کمک به سیل زدگان تخصیص داده است. دست و دلبازی اروپاییها باعث شد تا فتاح رئیس کمیته امداد اینچنین واکنش نشان دهد: «اتحادیه اروپا هم ۱.۵ میلیون یورو به سیل زدگان کشورمان کمک کرد، وزارت امور خارجه باید این رقم ناچیز را در حالی که هنوز آن را هم نداده اند به صورت اروپاییها میزد. کمک ۱.۵ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به ایران در حالی است که آنها ۴۰ میلیون یورو به آنجلیناجولی که یک رقاصه است کمک کردند.» همچنین اگر دقیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم این حاتم بخشی اروپاییها همزمان است با ضرر رساندن میلیاردی و روزانه آنها به کشورمان! درواقع اتحادیه اروپا در راستای سیاست آمریکاییها و با عمل نکردن عمدی و کینه توزانه به تعهداتشان در برجام باعث شده اند تا ثروتهای ما به کشور بازنگردد. علاوه بر این کشورهای اروپایی معاف از تحریمها نیز از مدتها پیش، خرید نفت از کشورمان را متوقف کرده بودند. زمانی که معافیتهای تحریمی آمریکا پابرجا بود، کشورهای اروپایی مشمول این معافیتها میتوانستند روزانه ۲۰۰ هزار بشکه نفت معادل ۱۰ میلیون دلار از ایران خریداری کنند؛ اما بعلت خوش رقصی برای آمریکاییها از چنین کاری سر باز زدند و این یعنی در هر روز، ۱۳۰ میلیارد تومان به کشور ضرر رسانده اند. (به بیانی دیگر، روزانه ۸ برابر کمک به سیل زدگان، به کشورمان خسارت زده اند.) در کنار این خیانت بزرگ، آنها حتی دست از اقدامات گستاخانه و بی ادبانه خود نیز برنمی دارند و با پر رویی هر چه تمامتر، جواب تماسهای وزیر نفت دولت آقای روحانی را نیز نمیدهند؛ وزیری که بیشترین تلاش را انجام داد تا شرکتهای نفتی اروپایی به بیشترین منافع اقتصادی در ایران دست یابند.
آقای زنگنه در نشست خبری خود در ۱۶ بهمن ۹۷، بی احترامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا را علنی میکند: «اروپاییها به هیچ عنوان نفت از ایران برداشت نمیکنند با اینکه دو کشور اروپایی عملاً مجوز خرید نفت از ایران را دارند و ما بارها با آنها تماس گرفتهایم، اما جواب تماس ما را نمیدهند.»!
در پایان جا دارد از برخی مسئولین و رسانهها پرسید چه موقع قرار است تا از این همه تجربه درس بگیرند و برای برطرف کردن مشکلات کشور راهی جز دل بستن به اروپاییها پیدا کنند؟ این همه تحقیر و هزینه و خسارت کافی نیست و باید موضوعاتی چون FATF هم به این لیست بلند بالا اضافه شود؟
بخصوص که اگر FATF تصویب شود بیش از هر زمان دیگری فرصت برای اثرگذاری، نفوذ و ضربه به کشور برای اروپایی ها فراهم میشود، کسانی که به گفته صریح رهبر انقلاب دارای چنین صفاتی میباشند: به معنی واقعی کلمه وحشی، خائن، استعمارگر، اهل از پشت خنجر زدن، زورگو، ظالم، بی منطق، زیاده خواه، دارای شرارت و شیطنت، توطئه گر!
متشکریم از این تحلیل آدم دلش به درد میآید بابا جان ما کی می خواهیم بفهمیم خداوند در این ماه مبارک به حق این ماه مبارک دل اینها را به درد آورد خدایا چقدر ندانم کاری چقدر خوش خدمتی
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.