عبرت آندلس نشان داد، هر جا که غربیها تصور کنند، تمدنی در حال شکلگیری است و اسلام نقش اول آن است وارد کارزار میشوند. ابتدا با زور و سر نیزه ورود میکنند، اگر میسر بود، خوب است و اگر نبود وارد فاز تهاجم فرهنگی میشوند.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شاید اسم «گرانادا» را در فوتبالهای لایگا اسپانیا شنیده باشید، اما این شهر سرآغاز گفتمان مبارزه و مقاومت مسلمانان در مقابل صلیبیون است. صلیبیان مسیحی از همه جای اروپای غربی در جنگهایی مجزا بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱م/ ۴۸۸ تا ۶۹۰ ق. (۱۹۶ سال شمسی) برای بازپسگیری مناطق جنوبی اروپا رهسپار کشورهای کنونی مانند؛ اسپانیا، پرتغال شدند.
صلیبیان در ابتدا موفقیتهای موقتی داشتند، اما سرانجام از سرزمینهای مقدس بیرون رانده شدند. در دولتهای اولیه اسلام مردم با خلوص نیت شمشیر میزنند و بسیاری از مورخان گفتهاند که مسلمانان فقط برای شهادت زره به تن میکنند و دیگر کاری در مقابل آنها نمیتوانیم انجام دهیم.
عبرت آندلس نشان داد، هر جا که غربیها تصور کنند، تمدنی در حال شکلگیری است و اسلام نقش اول آن است وارد کارزار می شوند. ابتدا با زور و سر نیزه ورود میکنند، اگر میسر بود، خوب است و اگر نبود وارد فاز تهاجم فرهنگی میشوند. اما بررسی نشان میدهد، مجموعهای گسترده و مرکّبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و مذهبی در ظهور و سقوط دولتهای غرب اسلامی بهویژه در سقوط آندلس تأثیر گذاشتهاند.
اسپانیا که در قدیم اندلس نامیده میشد درسال ۷۱۱ میلادی توسط مسلمین فتح شد. مسلمانان حدود ۸۰۰ سال بر آن حکومت کردند که هنوز هم آثار اسلامی و بناهای معماری اسلامی در جای جای آن به چشم میخورد. بارها مسیحیان بر این کشور تاختند، اما مسلمانان مقاومت نمودند و آنها را شکست دادند.
رخنه صلیبون در آندلس تا کجا ادامه یافت؛ نقش اروپا در سقوطش چه بود؟ اما این آغاز کار برای نفود و رخنه صلیبیون به داخل مرزهای اسلامی نبود. مسلمانان از سراسر جهان اسلام در طول هفت قرن به اسپانیا و پرتغال کنونی یا همان سرزمین مقدس آندلس آمدند و چنان تمدنی شگرف را ایجاد کردند که برخی معتقدند کارکرد رفاه وپیشرفت فعلی اروپاییها در زمان تمدن اسلام آندلسی شکل گرفته است.
بعد از اینکه دولت اموی سقوط کرد، عباسیان بر مسند کار خلافت نشستند. عبدالرحمن اموی از نوادگان این خاندان برای در امان ماندن از حکومت عباسیان به آندلس رفت و حکومتی را در انجا بنا نهاد، ولی او هم دوامی نیاورد. حکومتهای بعدی سرزمین افسانهای آندلس را «موروها» نام گذاشتهاند. این افراد را مسلمانانی میگفتند که دارای نژاد عرب، اروپایی و شمال آفریقایی هستند.
بر همین اساس؛ سقوط آندلس بهدست یک زن و یک مرد مسیحی نشان میدهد که باید فرضیههای مختلفی برای سقوط آندلس در نظر گرفت. برخی از مورخان فتح شبه جزیره "ایبریا" یا همان سرزمین آندلس را عامل فرهنگی دانسته، بعضی دیگر عدم اتحاد مسلمانان و بعضی هم ابعاد نظامی را نگاه کردهاند؛ هر چه که هست مورخانی مانند رسول جعفریان هم نتوانستند ابعاد فرهنگی و شبیخون و ناتوی صلیبون به سرزمین اسلامی آندلس را نادیده بگیرند.
دیر نبود که آندلس، مهد تمدن نوین امروزه اروپا و افسانه تمدنسازی اسلامی که در اشعار ابنمفاخر به ان للجنة بالأندلس تعبیر شده است با روشهای فرهنگی از هم بپاشد. در ابعاد نظامی هیچوقت صلیبیون نتوانستند پیروزی بزرگی را کسب کنند. اما بعد از نفوذ فرهنگی اروپاییها به درون سرزمین اسلامی این موضوع سهل و آسان شد. اروپاییها با ایجاد فاحشهخوانها، مدارس فرهنگی و تربیتی خودشان، رونق اقتصاد ضد اسلامی توانستند، فحشا، فساد، تجاوز و ربا را در آندلس به تدریج حاکم کنند و زمانی که درصدد حمله به سرزمینهای اسلامی برآمدند، همه جوانهای اسلامی در بستر فساد و غرق ربا بودند.
زنی که آندلس را سقوط داد ایزابلای یکم کاستیا و فردیناند دوم آراگون زمانی که آخرین سنگر آندلس یعنی همان سرزمین گراناد را از محمد دوازدهم تحویل میگرفتند، با مسلمانان شرط کردند که جان و مالشان در امان است؛ اما مذاکره با اسکتبار صلیبی جواب نداد و بعد از چند ماه و سالی کشتار مسلمانان حتی آنهایی که مسیحی شده بودند هم ادامه یافت و در نتیجه با ایجاد هولکاست فرهنگی و نظامی مسلمانان به ناچار به سرزمینهای آفریقایی جنوب اروپا مهاجرت کردند. مسیحیان این کار خودشان را «جهاد مقدس» نامیدند که نشان میدهد، فقط ابعاد نظامی ندارد.
از سوی دیگر، حاکمان اندلس توجه چندانی به تحرکات دشمنان نداشته ودر شهوات وخوشگذرانی واسراف وغفلت از جهان بیرونی غرق شده بودند ومیان والیان مسابقه بر سر جذب کنیزان زیبا رو بود!
گفتنی است؛ مرحوم استاد مطهری، انحطاط و سقوط اندلس را از نظر داخلی به یک سلسله عوامل درون زای فساد و تباهی فکری و اجتماعی پیوند زده است و غرق در بیحجابی، شهوت را عامل این موضوع میدانستند.
نظر شهید مطهری درباره سقوط آندلس و فرهنگ اسلامی شهید مطهری در این باره گفتند: «بنابراین اولین کار برای تسخییر یک کشور تسخییر فرهنگی آن کشور است و فتح قلب آنهاست. یکی از مهمترین وسلیههایی که تمدن غربی از آن برای پیشبرد اهداف خود سرمایه گذاری کرده است، بهرهبرداری از رواج فساد اخلاقی است که فرهنگ خود را به وسیله آن غلبه کند»
از همین رو رهبر انقلاب در دهه ۷۰ واژه «ناتو یا شبیخون فرهنگی» را بهکار بردند که نشان میداد دشمن برای رخنه در موضوعات فرهنگی کشور برنامه دارد. رشد تکنولوژی برای دستیابی به مسائل مختلف و ترویج فرهنگ غربی در اصطلاح «دهکده جهانی» از جمله این موارد است. ترویج شبکههای فارسی فساد، ایجاد کانالهای بیاخلاقی، راهاندازی شبکههای پورن در اینترنت نشان میدهد برنامه خاصی برای ایرانیان و مسلمانان در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر عوامل نفوذی و داخلی هم باید بهره گرفته شودو ترویج مسائلی مانند «چهارشنبههای سفید»، بیحجابی، رواج بیعفتی از جمله راهکارهای داخلی دشمن برای نفوذ در مسائل فرهنگی است. مانند تمدن آندلس صلیبیون فعلی جهان از دولتهای ضعیف نیز استفاده میکنند و در پی ایجاد مدارس آندلسی صلیبی در پوشش سندهای مانند ۲۰۳۰ هستند تا بتوانند همان دهکده جهانی را ایجاد کند.
۲۰۳۰ همان زنان فاحش آندلس هستند
رواج برخی بیفرهنگیها، ترویج اینکه باید مشروب و فساد در سرزمینهای اسلامی آزاد باشد، نمیتواند کار عدهای فریبخورده در نظام اسلامی دانست. بازداشت جاسوسهای که در فضای روزنامهنگاری، آموزشی و اینترنت در داخل کشور فعالیت داشتند همان نقش راهبرهای جهاد نکاح صلیبیون است که امروزه در ایران پیدا میشود. ناگفته نماند مسیحیان اروپا در زمان تمدن اسلامی به راهبرها اعلام میکردند با جوانهای مسلمان فساد انجام دهند تا آنها در مسیر اسلامی قرار نگیرند تا بهتر بتوان به تمدن اسلامی نفوذ کرد.
در مجموع امروز تمام شاخصهای دشمن در ناتوی فرهنگی به مثابه جنگ صلیبی علیه تمدن بزرگ آندلس اسلامی است که در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ادامه یافته است و دوباره در حال شکلگیری و مسئولان هم به این امر توجه جدی ندارند؛ پس متاسفانه باید منتظر سقوط فرهنگی اسلامی هم با این منوال باشیم.