در حالی برخی دانشجویان معلومالحال دانشگاه تهران امروز در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی، شعار «ایستادهایم در سنگر، دانشجو و کارگر» سر دادند که تاکنون پیوندی بین فضای کارگری و جنبش دانشجویی از سوی این گروه صورت نگرفته است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زنگ دانشگاهها نه یکی دوهفته پیش، که امروز به صدا درآمد؛ آن هم با حضور روحانی در دانشگاه تهران. چند سالی میشود که مراسم آغاز سال تحصیلی با چند هفته تاخیر در یکی از دانشگاهها که معمولا هم دانشگاه تهران است، با حضور رئیس جمهور برگزار میشود. مراسمی که بیشتر نمایشی است و به جای اینکه دانشجویان در آن حضور داشته باشند، میزبان کارمندان، اساتید و وزارت علومی ها هستند.
به گفته یکی از فعالان دانشجویی، امسال تنها ۳۰ نفر از اعضای کانونهای علمی دانشگاه تهران سهمیه حضور در سالن داشتند که با اعتراض تشکلهای دانشجویی و نامهنگاریهای صورت گرفته، به کل تشکلهای دانشجویی این دانشگاه بزرگ، چیزی حدود ۱۰-۱۲ سهمیه تعلق گرفت.
حال که امروز رئیس جمهور در دانشگاه تهران حضور یافت، دانشجویان به این حضور گزینشی اعتراض کردند. جمعی با در دست داشتن پلاکاردهایی با عناوین «ورود افراد زیر ۴۰ سال به داخل سالن ممنوع»، «جشن آغاز سال تحصیلی کارمندان وزارت علوم» و «بریدن صدا از نوع تدبیر و امیدها» اعتراض خود را به عدم حضور خود در جشنی که برای آنها ترتیب داده شده، اعلام کردند؛ اعتراضی در سکوت و به حق. جمعی نیز سالن را به نشانه اعتراض ترک کردند.
اما در گوشهای دیگر از دانشگاه، گروهی از افراد معلوم الحال به موضوعات بی ربط و با ربط اعتراض کردند. این دانشجویان که مثل همیشه شعارهای خود را با موضوعات صنفی و پولی شدن دانشگاهها آغاز کردند، به موضوعات کارگری رسیده و در شعاری گفتند: «ایستاده ایم در سنگر، دانشجو و کارگر»!. شعاری که ذهن بسیاری را به این باور رساند که موضوعات کارگری و پیگیری آنها همیشه از جانب این گروه بود. این شعار ما را بر آن داشت تا نگاهی به پروندههای مسئله محور دانشجویی کنیم تا اصل ماجرا روشن شود.
مهمترین حرکتی که در فضای دانشجویی طی سال ۹۷ شکل گرفت، پیوند فضای کارگری و جنبش دانشجویی با هم بود، به گونهای که در این سال فضای دانشجویی به صورت گسترده درگیر دغدغههای کارگران در کف صحنه شد. البته گاهی ظرفیتهایی برای ایجاد تنش و سیاسی شدن دغدغههای صنفی و به حق کارگران وجود داشت؛ اما با ورود جنبش دانشجویی در مسئله های مهمی همچون هفت تپه، فولاد اهواز، ماشین سازی تبریز و هپکو باعث شد که اعتماد بین فضای کارگری و دانشجویی پررنگتر شود و پیگیری مسائل کارگران به درستی هدایت شود و بسیاری از برنامههای بعدی ضد انقلاب که بر روی کارگران در سال ۹۷ سرمایه گذاری کرده بود از هم بپاشد.
ماشین سازی تبریز
ماشین سازی تبریز یکی از موضوعاتی بود که دانشجویان بسیجی سهند و تبریز همیشه و همه جا پیگیر مشکلاتش بودند. شرکت ماشین سازی تبریز که حدود ۴۷ سال از تاسیسش گذشته، از سال ۸۳ وارد روند خصوصی سازی شد و تا سال ۹۴ یازده مرتبه به مزایده گذاشته شد و هر بار یازده بار ناکام ماند و در نهایت در سال ۹۷ با قیمت سال ۹۴ به فردی با نام قربانعلی فرخزاد فروخته شد.
این شرکت در طول یازده سال مزایده ناکام و دست به دست شدن، در روند جذب نیرو، تولید و پرداخت حقوق کارکنان با مشکل مواجه شد تا جایی که منجر به اعتراضات کارگرانش در اسفند ماه سال ۹۶ شد و از همین اعتراضات بود که دانشجویان آذربایجان شرقی به ماجرا ورود کردند و اعتراضات کارگری با مطالبات دانشجویی همراه شد.
از مرداد ۹۷ که روند خصوصی سازی این شرکت عظیم آغاز م تا تیرماه ۹۸ که قرارداد واگذاری شرکت به فرخزاد، فسخ شد، درست همانجا که بحث واگذاری دوباره شرکت به صندوق بازنشستگی فولاد مطرح شد، دانشجویان بسیجی سهند و تبریز شانه به شانه در کنار کارگران بودند و با مسئولان جلسه میگذاشتند و راهکار ارائه میدادند. حتی اریبهشت امسال هم در دیدار با رئیس قوه قضاییه انتقاد خود نسبت به روند خصوصی سازیها را مطرح کردند و رئیس دستگاه قضا هم موکدا قول پیگیری داد.
اما نیشکر هفت تپه؛ فریادی که گوش همه را کر کرد جز آنهایی که باید بشنوند. سال ٩٧ این اعتراضات به حدی بالا گرفت که کارگران به خیابانها آمدند و یاری خواستند. برخی به خاطر حقوقهای معوق طولانی مدتشان حتی نمیتوانستند حداقل مایحتاج زندگیشان را تامین کنند. چندی بعد با ورود برخی ارگانها، اعتراضات کارگری هفت تپه خاتمه یافت و کارگران به کارشان برگشتند و معوقات به مرور پرداخت شد. هرچند که برخی از کارگران معترض به جرم اعتراض دستگیر شدند و هنوز در بازداشت به سر میبرند، اما هر چه بود قضیه فیصله پیدا کرد و فضای هفت تپه آرام گرفت؛ اما شهریور امسال، بار دیگر صدای اعتراض هفت تپه بلند شد و اینبار به خاطر اخراج تعدادی از کارگران به بهانه پایان قرارداد کاری، کارگران در راستای حمایت از همکاران اخراجی خود و نگرانی از بابت وضعیت قراردادی خود، شروع به اعتراض کردند.
با اوج گیری اعتراضات کارگری هفت تپه، تشکلهای دانشجویی استان خوزستان (بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی اهواز) به منظور حمایت از این کارگران مظلوم که تنها مطالبهشان، گرفتن حق و حقوق خود بوده، به جمع معترضان آمدند و پای درد دلهای کارگران نشستند.
اعتراضات مسالمت آمیز کارگران هفت تپه ادامه پیدا کرد تا آنجا که منجر به بازداشت کارگران کارخانه به دلیل مسائل امنیتی شد! به نحوی که حدود ۱۱ کارگر این کارخانه هفته گذشته در مسیر تهران-شوش که برای حضور در جلسهای که با نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی عازم تهران بودند، در عوارضی خرم آباد دستگیر شدند.
با دستگیری این کارگران و بعد از دیدار دانشجویان و طلاب بسیجی دانشگاههای اهواز با کارگران هفت تپه، نوبت به دانشجویان انقلابی دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و شریف رسید و این دانشجویان مطالبهگر با همراهی دانشجویان بسیجی دانشگاههای خوزستان به مدت سه روز در اهواز و منطقه هفت تپه حضور پیدا کرده و با امام جمعه اهواز و مسئولان استانی برای حل مشکلات کارگران دیدار کردند. همچنین در جمع کارگران حاضر شدند. که این همراهی باعث شد که این هفته کارگران بدون مشکلی به تهران بیایند و با مسئولان سازمان خصوصی سازی و نمایندگان مجلس گپ بزنند.
حدود یک ماه پیش صدای اعتراض کارگران هپکو هم در کشور پیچید؛ کارگرانی که جان به لبشان رسیده بوده و ریل راه آهن شمال به جنوب را چند ساعتی بستند. هر چند استاندار مرکزی در جمع آنها حضور یافت و از اینکه موافق بستن ریل راه آهن نیست سخن گفت و رفت. اما ریختند به جان کارگران و زدند و گرفتند و عدهای را هم بردند. جمعه همان هفته بود که دانشجویان انقلابی و طلاب با همراهی جمعی از کارگران کارخانه در نماز جمعه اراک حضور یافتند و از خصوصی سازی افسار گسیخته گلایه کردند. حتی به دیدار کارگران مضروب رفتند و از آنها عیادت ودلجویی کردند.
همان هفته میزبان کارگران در خبرگزاری دانشجو شدیم و صدایشان را منعکس کردیم. تاکید داشتند که موافق نظامیم و اعتراضمان صنفی است. میگفتند که بیشتر از حق و حقوق عقب مانده شان نگران سرنوشت این کارخانه غول پیکر هستند که از سال گذشته هیچ خودرویی نساخته.
خلاصه بعد از همه تلاشها و رسانهای کردنها، صدا به گوش مسئولان رسید. کارگران آزاد شدند و با دستور رییس جمهور قرارداد سهامدار این شرکت فسخ شد و حالا بعد از یک ماه فرابورس با انتشار اطلاعیهای رسمی اعلام کرد که سهام هپکو در اختیار دولت قرار گرفته است.
هر چند هنوز سرنوشت این شرکت و از سرگیری خط تولید در ابهام است؛ اما یک پله جلوتر رفتیم و باز هم دانشجویان همگام با کارگران مشکلی را پیش بردند.
شرکت کنتورسازی قزوین هم یکی از شرکتهایی است که مانند نیشکر هفت تپه، هپکوی اراک و برخی صنایع دیگر زخم خصوصی سازی را بر سینه دارد؛ زخمی که حدود ده سال پیش از خصوصی سازی خورده و حالا دردش بر تن کاراگران نشسته.
کارگران میگویند دقیقا از وقتی که که کارخانه به سمت خصوصی سازی رفت و سهام را فروختند، مشکلاتشان شروع شد. کم کم آنها را به بهانههای مختلف از کار اخراج میکردند؛ به طوری که از ۵۰۰ نیرو به ۱۸۰ نفر در این ده سال رسیدند. کارگران این شرکت میگویند به دلیل اختلالی که سهامدار در بورس بوجود آورده، نماد شرکت را بستند و مدیر عامل و پدرش و صاحب شرکت را بازداشت موقت کردند. میگویند: عاملی در حال حاضر در زندان بسر میبرد؛ اما به اسم زندان است و از زندان کارها را پیگیری میکند. او حتی مدیر عامل شرکت را عزل و نصب میکند. تریبون این کارگران شدیم وسخنانشان را منعکس کردیم و حتی از سخنگوی قوه قضائیه پرسیدیم. او گفت که اینها از تدابیر قوه است تا در کنار رسیدگی قضایی، از تعطیلی واحدهای صنعتی و تولیدی و اداری کشور به دلیل رسیدگی قضایی و یا تخلف مدیران آن شرکت خودداری کنیم. البته بماند که با این تدابیر همچنان این شرکت تولیدی ندارد و در حال حاضر ۱۸۰ کارگر کارخانه بیکار هستند.
حالا دوباره جنبش دانشجویی به میدان آمده؛ دانشجویان انجمن اسلامی دانشجویان تحکیم وحدت دانشگاه بینالمللی امام (ره) چند روز گذشته وارد گود شدند و با ارسال نامهای به استاندار قزوین، خواستار پرداخت وام اضطراری به جهت مرتفع کردن مشکلات اولیه کارگران کنتورسازی شدند. دانشجویان بسیجی استان هم با تشکیل جلسه ای در صدد حل این مشکل برآمدند.
همه این تلاشها تنها ذرهای از ورود جنبش دانشجویی به مطالبات کارگری بود؛ دانشجویانی که با اعتقاد و التزام به نظام و در چهارچوب قانون، به دنبال مرتفع کردن مشکلات کشور و کارگران هستند. قضاوت با شما