کتاب «خبرنگار (قصهها و خاطرات حرفهایِ باب دوترو)» با ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «خبرنگار (قصهها و خاطرات حرفهایِ باب دوترو)» بهتازگی با ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینناشر چندی پیش رمان «دختران ماه» نوشته جوخه الهارسی نویسنده اهل عمان برنده جایزه منبوکر را با ترجمه اینمترجم راهی بازار نشر کرد.
اینکتاب ترجمه بخشی از خاطرات یک خبرنگار ماجراجو را در بر میگیرد که ابتدا بهعنوان فیلمبردار و سپس خبرنگار فعالیت کرده است. مترجم کتاب نیز از دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ به کار خبرنگاری و رسانهای مشغول بوده است. باب دوترو نویسنده اینکتاب به ۹۰ کشور سفر کرده و مترجم به ۴۰ کشور و در برخی موارد، کشورهایی که نویسنده به آنها سفر کرده و اتفاقاتشان را پوشش داده، توسط مترجم اثر نیز پوشش داده شدهاند.
دو خبرنگار حاضر در اینکتاب یعنی مولف و مترجم، در دهه ۱۹۸۰ در خانهای در منطقه ویمبلدون شهر لندن اقامت داشته و زندگی کردهاند؛ بدون اینکه با هم آشنا باشند. علیاکبر عبدالرشیدی در مقدمهای که برای ترجمهاش از خاطرات باب دوترو نوشته، توضیحاتی درباره حرفه خبرنگاری و کمبودهای منابع آموزشیاش در ایران گفته است. او همچنین در معرفی باب دوترو میگوید اینخبرنگار در صحنه رویدادهای زیادی از جمله جنگ ویتنام، جنگ داخلی بیروت، مبارزات ارتش جمهوریخواه ایرلند در ایرلند شمالی، هاییتی، شورشهای بریکستون لندن، ترور انور سادات رئیسجمهور مصر، جشن عروسیهای سلطنتی و ... حضور داشته است.
باب دوترو هم که متولد شهر لندن و هنگام نوشتن خاطراتش مقیم کانادا، کنار آبشار نیاگارا بوده، بهمدت ۴۰ سال بهعنوان خبرنگار و تصویربردار برنامههای مستند و رسانهای فعالیت کرده که نتایجشان در شبکههای آمریکایی و کانادایی پخش شده است. او میگوید برخی اتفاقاتی که برای من رخ داده، مو بر اندام خواننده و شنونده راست میکنند. اینخبرنگار در سال ۲۰۱۰ بهخاطر دستاوردهای زندگیاش مورد تجلیل قرار گرفت. ابتدای کتاب «خبرنگار» وی و پیش از شروع متن اصلی، اینجمله درج شده است: «تقدیم به خبرنگارانی که جان خود را در راه جلوگیری از تحریف تاریخ نثار کردهاند.»
پس از ۳ پیشگفتار ناشر، مترجم و نویسنده، عناوین اصلی کتاب پیشرو به اینترتیب هستند:
مصاحبه با فرانک سیناترا، انجمن میمونهای بریتانیا، اولین جنگ کوههای ویتنام، برنامهریزی (۱۹۷۶)، بیروت، بیافرا، رودزیا، شاه ایران، چارلی مینگوس، سفر خبری_تبلیغاتی، خبرنگاری در زندان، نیویورک و رابرت موزس، زلزله در مکزیک، جنگ فالکلند، تعطیلات کوتاه، والنتینو، گدایان نیویورک، فیلمهای آرشیوی، اعتصاب غذا، لیبی، شکارچی نازی، ترور انور سادات، مارگارت تاچر، دکتر مارتین لوتر کینگ، ویتنام.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
_. چقدر میگیرید ما را به وینتیان ببرید؟
تاکسیها کوچک بودند و جعبههای حاویِ وسایل ما بسیار بزرگ. رانندهها نگاهی به هم انداختند و لبخندی زدند.
_. چهارصد دلار.
بهنظرم کمی تند گفته بودند. چون وینتیان فقط شش کیلومتر با ما فاصله داشت. سری تکان دادم و وارد تاکسی شدم. روی صندلی نشستم و شیشهها را پایین کشیدم. دون هنوز بیرون بود.
_. پنج دلار!
غوغایی به پا شد. رانندههای تاکسی خشمگین به سمت دون کامرون دست تکان میدادند. دون اصلا فرانسه بلد نبود. لبخندی روی لبش پیدا بود. لایوسیها فریاد میزدند و او لبخند تحویل آنها میداد. بالاخره رضایت دادند که هشت دلار بگیرند. وقتی دلارهای آمریکایی را در دست گرفتند رضایت از چهرهشان میبارید. در آن روزها خبرنگاران تلویزیون مجبور بودند مبالغ زیادی پول نقد با خود حمل کنند. معمولا ما در جاهایی فیلمبرداری میکردیم که بانکی وجود نداشت که چک مسافرتی را نقد کند. محلی که ما از روی رودخانه مکونگ عبور میکردیم به شدت تحت کنترل مرزی بود و ژنرالی به نام کونگ لی فرمانده آنجا. رانندههای تاکسی خبر نداشتند که ما در آن لحظه چیزی در حدود هشت تا نه هزار دلار پول نقد حمل میکردیم. اگر میدانستند معلوم نبود جان سالمی از آنجا به در ببریم.
وقتی به وینتیان رسیدیم در بهترین و بزرگترین هتل آن منطقه اقامت کردیم.
اینکتاب با ۱۹۱ صفحه، شمارگان۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۶ هزار تومان منتشر شده است.