دانشگاه شریف نزدیک به ۵۰۰ مرکز پژوهشی و دانشبنیان را زیر نظر دارد. اغلب این مرکزها بین میدان انقلاب تا میدان آزادی واقع شدهاند. شریف نیز همانند قلب این مراکز است.
*گوشه و کنار نشریات: آغاز سال تحصیلی یکی از چالشی است برای دانشجویان؛ چه آنها که ورودی جدید هستند و چه آنها که چند پیراهنی در فضای دانشجویی پاره کرده اند. برای دانشجویان ورودی، آغاز فصل جدیدی از زندگی با بستری متفاوت که باید برای آشنایی با آن تلاش بکنند، مشاوره دانشجویان سال بالایی و اساتید بسیار راه گشاست؛ به همین خاطر گفتگویی از نشریه «میدان انقلاب» دانشگاه شریف که با دکتر روح الله دهقانی، استاد دانشکده هوافضا و معاون فرهنگی سابق دانشگاه صنعتی شریف، با موضوع راهنمایی تحصیلی و آشنایی با فضای دانشگاهی را تنظیم کردیم.
در مورد فضاهای مختلف دانشگاه شریف و فضای رشدی در آن توضیحاتی بدهید دانشگاه شریف طبق آخرین اطلاعاتی که من دارم نزدیک به پانصد مرکز پژوهشی و دانشبنیان را زیر نظر دارد. اغلب این مرکزها بین میدان انقلاب تا میدانآزادی واقع شدهاند. شریف نیز همانند قلب این مراکز است. از این بابت از کلیدواژهی قلب استفاده کردم که بحث خونرسانی درمیان است. خونرسانی هم مسئولیت قلب است نه مغز. دانشگاه شریف با تامینکردن نیروی انسانی مورد نیاز این مراکز همانند موتورمحرکی ایفای نقش میکند. البته با توجه به شرایط فعلی دنیا و وجود کرونا یکسری چالشها به وجود آمدهاست که در رابطه با آنها حرفهایی خواهم زد. ولی به صورت کلی این مراکز پروژهها و کارهای بزرگی انجام میدهند و درکنارش نیروهای خوبی را تربیت میکنند. تلاش میکنند تا شخصیت کاملتری را از افرادی که بعضا یکبعدی پرورش داده شدهاند ارائه دهند. پس اگر به همین صورت به کارشان ادامه دهند مطمئنا نتایج بهتری حاصل میشود. گرچه باید برنامهریزی داشته باشیم تا درآیندهای نزدیک بچههای شهرستان هم بتوانند از ایننعمت برخوردار شوند.
دانشجویی که روحیهی تکبعدی دارد چگونه میتواند مسیر خودش را در شریف پیدا کند؟ این جور شخصیتها معمولا نیازمند عامل بیرونی هستند. دانشجوی شریف مثل ورزشکاری هست که در این چندساله فقط دمبل تمرین میکردهاست. بهتر بگویم خیلی خوب درس خوانده است، ولی بهاحتمال زیاد به کارهای دیگر به صورت برنامهریزی شده نرسیده است. از این بابت تکبعدی بودن مطرح میشود. خوب درسخواندن بد نیست؛ اما فقط یکی از مولفههای کمال است. در ابتدا باید آدم کامل یا دارای کمال را تعریف کنیم. به صورت ساده آدمی که تحصیل میکند و به اخلاقیات و معنویاتش میرسد و درکنار آن ورزش را هم در برنامهاش دارد آدم کاملی هست. البته این را هم باید بگویم که در کنار اخلاقخوب باید آداب معاشرت هم داشته باشد.
دانشجوی شریفی برای رسیدن به شریف سختی زیادی را تحمل کرده و محدودیتهای زیادی را به خود چشانده است. یکی از محدودیتها نبودن در فضای جمعی میباشد. به عنوان مثال مهمانی نرفته است. خب باید به این کمبودها فکر کند. اگر مهمانی نرفته از این به بعد برود اگر معنویاتش ضعیف است یک وقتی را به مطالعه دراین زمینه اختصاص بدهد. یا به روایتی دیگر دانشجوی ورودی شریف تازه هجده سالش هست، ولی کمردرد دارد گردن درد دارد و. پس خیلی شفاف میگویم اولین کار دانشجوی ورودی آن است که تحقیق کند و بفهمد که انسان کامل چه ویژگیهایی باید داشته باشد.
فضای دانشگاه تا چه حد این مسائل را برطرف میکند؟ قبل از این بستر خوبی فراهم بود. وجود افراد ذوالوجهین و چندبعدی این مسائل را تا حدودی برطرف کرده بود. ایجاد تشکلهای دانشجویی و امکان انجام فعالیتهای دانشکدهای بخشی از این نیازها را برطرف میکرد. البته این فعالیتها به صورت اختیاری است و اینجاست که مسئلهی خواستن مطرح میشود. اما حالا که درگیر ویروس و مشکلات آن هستیم من یک فاجعه را میبینم. فاجعهای به نام دانشگاه مجازی. دوازده سال تحصیل و خستگی برای شریف. حالا کو شریف؟ همینجا. همین اتاق. کامپیوتر را روشن کن این هم از شریف. روراست بخواهم بگویم عملا متربی و کاربلد از اینسیستم بیرون نمیآید. دانشجو هیچچیزی از دانشگاه ندیده است. شفافتر بخواهم توضیح بدهم با این روش مدرکشریف با مدرک دانشگاه فلانجا خیلی تفاوتی ندارد. این جملهای که میخواهم بگویم را حتما بولد کنید. شرکتها و مراکز استخدامی بهدنبال مدرک نیستند، ولی آدم ماهر را مثل آب خوردن جذب میکنند.
ارزش اصلی شریف به مدرک آن نیست به جو و فضای آن هست. فضایی متشکل از دانشجوی نخبه و استاد درجه یک. پس با وجود این تفاسیر تعطیلی دانشگاهها اصلا راه مناسبی نیست. درحال واردکردن یک ضربهی بزرگ و بسیار سنگین به پیکرهی کشور هستیم. این رویکرد دانشجوی مارا پرت میکند. شریفیها از بین صدهزارنفر گزیده شدهاند و این مسئله باعث نابودی استعداد آنها میشود. بهتر بخواهم توصیف کنم درحال تحویلدادن یک نسل ناقص دانشجو هستیم.
مسئولیت دانشجو در اینشرایط چیست؟ خب مسئولیت دانشجو متفاوت از بحث دانشگاه و دولت و دولتمردان است. ولی دانشجو چندان هم دستوپا بسته نیست. من دهقانی اگر در شرایط فعلی دانشجو بودم اولین کاری که میکردم این بود که خیلیجدی و رسمی سرکلاسها حاضر میشدم. پشت میز هم مینشستم روی صندلی یا مبل لم نمیدادم. اگر هم میشد در کتابخانه یا فضای عمومی با رعایتکامل پروتکلها درس میخواندم. یا حداقل اگر بحث رفتوآمد به شهرها مطرح هست من یک ایدهای را در ذهن دارم. آنهم اینکه دانشگاههای هر استان برای بچههای بومی آنشهر باز شود. یعنی حداقل دانشجو فضای دانشگاه را ببیند. یک تصویر حقیقی از دانشگاه داشته باشد. تا اینجا دوتا توصیه گفتیم. توصیه سوم من این هست که حتما یک روز بیایند و شریف و محیط آن را از نزدیک ببینند. اساتید را از نزدیک ملاقات کنند. اساتید راهنما را ببینند. سعی کنند ارتباط برقرار کنند.
در رابطه با فضای مجازی و استفادهی غیردرسی دانشجو از آن چه نظری دارید؟ من تاکید میکنم دانشجو فیلم ببیند، اطلاعاتعمومی کسب کند. انسانکامل اینویژگیهارا داراست. تلگرامگردی یا اینستاگرامگردی تقریبا جز آسیب چیزی برای ما ندارد. منبع را ما انتخاب میکنیم. بهتر است تلویزیون، رادیو یا سایتهای خبری باشد. رسانهها در فضای مجازی باعث هرزگردی ما میشوند. درکنار اینها برنامهریزی هم حتما داشته باشیم. حالا الآن درست هست که دانشگاه تعطیل هست، ولی باید خودمان دستبهکار شویم. براساس محورهایی که مشخص کردیم برنامهریزی کنیم. بهعنوانمثال یک ساعتی را در روز مشخص میکنم برای قدمزدن و پیادهروی. درضمن این را هم بگویم که تا ترم چهارم بحث درس و جزوه درمیان هست. دانشجو از ترمچهار به بعد باید قاطی کار شود. به عنوان مثال رشتهی مکانیک تحصیل میکند برود سراغ آناتومی ماشینآلات و ابزارآلات. عمران میخواند برود از نزدیک بناییکردن را ببیند. باید اخلاق دانشجویی پیدا کند. دیگر یادش باشد که دانشآموز نیست. به عبارتی خاک درگه اهل هنرشود. در این بحث حرفم را اینگونه تمام میکنم: افتادگی آموز اگر طالب فیضی، هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.
به دغدغههای دیگر بپردازیم. در قبال بحث مسائل عاطفی و جنس مخالف چه پیشنهادهایی دارید؟ اگر نظر من را بخواهید الآن خیلیخطرناکتر است. چون شما در فضای حقیقی خیلی اطلاعات بیشتری از اطراف و محیط میتوانید کسب کنید. درفضای مجازی من جز عکس هیچ اطلاعات درستی از طرف مقابلم نمیتوانم کسب کنم. به عنوان مثال در فضایحقیقی شما تا حدود زیادی شاخصهها را درمییابید. پسری هست که خیلی خوشتیپ هست، ولی اخلاق جالبی ندارد. دخترخانمی هست که در درس فوقالعاده هست، ولی سبک لباسپوشیدنش را من نمیپسندم. اینهارا من با چشم خودم میبینم، ولی فضای مجازی اینمشکل را دارد که من همانطور که دلم میخواهد طرف مقابل را ترسیم میکنم. واضح به شما جوانهای عزیز میگوییم: خیلی پخته نیستید. آسیب میبینید. روحشما پوستهی نازکی دارد که خیلی راحت مثل برگ گل چیده میشود. در بهترین فصل زندگیتان بهسر میبرید. اگر قرار است آدم بزرگ و کارهای بشوید در همین سنین یعنی از هجده تا بیستوپنجسالگی جرقه میخورد. یادتان باشد عمر گذراست پس حسرت آن را نخورید.
تجربهای دارید از این قبیل صحبتهایی که کردید تا برای ما تعریف کنید؟ من خودم یک زمانی عضو کمیته موارد خاص دانشگاه بودم. نفر سوم کنکور اخراج شد. دارنده مدال طلای المپیاد. شاید باورتان نشود در آخرهم خودکشی کرد. برای آخرین بار می گویم ضربه میخورید. سراغ مسائل ندیده و نشنیده نروید. درخیلی از کارها باید با بزرگترتان مشورت کنید. فکر نکنید، چون شریف قبول شدهاید، دیگر نیازی به کمک کسی ندارید. دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف از آسیبپذیرترین افراد هستند.
در رابطه با بحث اپلای چه نظری دارید؟ من به عنوان یک استاد شریف این حرف را میزنم. هیچ مخالفتی با اپلای ندارم. فقط به شرطی که از روی تفکر و تعقل باشد. به بهانهی جوسازیها و صحبتهای فامیل و عمه و خاله و دایی نباشد. دانشجو باید به خودش مراجعه کند. به درونش مراجعه کند. اگر دلیل منطقی و عاقلانه پیدا کرد اینکار را انجام بدهد. قرار نیست کسی دنیا را تکان بدهد. پس از روی احساسات تصمیم نگیریم.
نشریه میدان انقلاب، دانشگاه شریف، شماره هفتاد و نهمین