آخرین اخبار:
کد خبر:۸۹۳۳۲۹
گوشه و کنار نشریات |

خسارات بی‌عملی!

محسن فخری‌زاده تنها یک دانشمند هسته‌ای نبود. بسیاری از تحلیلگران او را پدر برنامه هسته‌ای ایران می‌نامند؛ یعنی عنصر کلیدی در پروژه‌ای که ایران برای تامین امنیت خود در منطقه‌ی پر تلاطم و جهان پر از تهدید تعریف کرده است.

خسارات بی‌عملی!

*گوشه و کنار نشریات، عرفان علمشاهی: عصر جمعه ۷ آذر ماه ۱۳۹۹ دکتر محسن فخری زاده ترور شد و به شهادت رسید. این چند کلمه ،تنها حاکی از یک خبر و اتفاق نیستند بلکه روایتگر نتیجه روندی طولانی است و البته نکات فراوانی در خود دارد.

١- محسن فخری‌زاده تنها یک دانشمند هسته‌ای نبود. بسیاری از تحلیل گران او را پدر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی می نامند؛ یعنی عنصر کلیدی در پروژه ای که ایران برای تامین امنیت خود در منطقه‌ی پر تلاطم و جهان پر از تهدید تعریف کرده است. شهید فخری‌زاده یک مقام رسمی جمهوری اسلامی نیز بود.این دانشمند بزرگ، رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع بود که از اهمیت نقش وی در پروژه قدرت بازدارنده موشکی کشورمان (عنصر کلیدی دیگر در عناصر تامین امنیت ملی) حکایت دارد. پس ترور ایشان مشخصاً به قصد و نیت وارد کردن ضربه به امنیت و عناصر قدرت ملی ایران انجام شده است و اتفاق کوچکی نیست. البته اشاره به نقش ایشان در پروژه واکسن ایرانی کرونا-که اخیراً مجوز تست انسانی را نیز دریافت کرده- خالی از لطف نیست.

٢- شناخت جایگاه و اهمیت شهید فخری زاده از شدت و عمق ضربه وارد شده و میزان جسارت دشمن در اقدام به ترور ایشان پرده برمی دارد. پرسش اینجاست که وقتی امریکا مهم ترین و محبوب ترین و کلیدی ترین شخصیت نظامی کشور یعنی شهید حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند که نشان از جسارت یافتن بی‌اندازه‌ی دشمن داشت،چرا پاسخی دندان شکن و متوازن داده نشد که حالا بعد از ترور مرد شماره یک منطقه ای، شاهد ترور مرد شماره یک هسته ای و عنصر کلیدی برنامه موشکی کشور آن هم در نزدیکی پایتخت باشیم؟!

٣- اینجا نیز سوالات دیگری به ذهن می رسد و آن اینکه چرا در ضرباتی که پیش از شهادت حاج قاسم خوردیم پاسخ قاطع به دشمن ندادیم؟ وقتی اسرائیل مواضع محور مقاومت را هدف قرار داد پاسخی ندادیم؛ وقتی مواضع نیروهای مسلح کشورمان را زد و چندین تن از نیروهای ایرانی را به شهادت رساند پاسخ مناسبی ندادیم؛ وقتی حملاتش به نیروهای ایرانی در منطقه و نیروهای محور مقاومت را شدت بخشید باز هم پاسخ درخور ندادیم! کم کم و مرحله به مرحله دشمن ظرفیت کوتاه آمدن و نادیده گرفتن ما را سنجید و در نهایت به این تحلیل رسید که اگر مهمترین عنصر نظامی مان را هم بزند پاسخ آنچنانی نخواهیم داد؛ که از قضا تحلیلش هم چندان بیراه نبود! انتقام خودمان محدود شد به حمله به دو پایگاه امریکایی آن هم در حالی که از ۶ ساعت قبل حمله به نیروهای عراقی اخطار داده بودیم و بعد از آن هم مدام خبر می رسید که ایران عناصر محور مقاومت را از طراحی عملیات گسترده انتقام منع می‌کند!

۴- در حالی که عقل و منطق می گوید اگر در برابر جسارت اولیه دشمن پاسخ کوبنده و پر خسارت ندهی و مناسبات سود هزینه اش را به سوی هزینه سنگین نکنی،او باز هم به فکر ضربه زدن می‌افتد و این بار ضربه سنگین تری وارد خواهد کرد، این همه صبر و تغافل و کم عملی و سهل گیری برابر دشمن با کدام توجیه انجام شد؟ نگاهی به وقایع ما را به این می رساند که این سلسله‌ی توسری خوردن و دم بر نیاوردن همه از خروج امریکا از برجام و تدوین راهبرد مثلاً عقلایی «صبر استراتژیک» شروع شد و ادامه یافت. خلاصه این راهبرد چه بود؟ اینکه با هر هزینه‌ای و به هر قیمتی و در هر شرایطی برای حفظ توافق ضعیف و پرخسارت برجام در برابر همه اقدامات امریکا و متحد منطقه‌ای او -اسرائیل- سکوت کنیم و هیچ پاسخی ندهیم که «مبادا افزایش تنش‌ها برجام را به خطر بیندازد» و به این روند تا پایان دولت ترامپ ادامه دهیم تا دموکرات‌های مهربان برگردند و برجام نیمه‌جان زنده شود و تحریم ها برداشته شود و سایه جنگ دور شود و امنیت برقرار شود و صلح با دشمن قسم خورده ممکن شود!

۵- همانطور که گفتیم مبنای عقلی راهبرد صبر استراتژیک زیر سوال است و البته آینده‌ای که برای آن ترسیم شده هم با واقعیات فاصله‌ای قابل توجه دارد! انگار نه انگار که ترور دانشمندان هسته‌ای ما در دوران اوباما رخ داد؛ انگار نه انگار که ساختمان اصلی تحریم ها در دوران اوباما مهندسی شد؛ انگار نه انگار که هنگام خروج امریکا از برجام شخصیت‌های دموکرات نامداری از این اقدام ترامپ حمایت کردند و بدتر از همه انگار نه انگار که جو بایدن بعد از ترور شهید سلیمانی در بیانیه ای این اقدام را تایید کرد! عجیب تر از همه همین است که حضرات هنوز هم به این آینده رویایی امید بسته‌اند و مردم را نیز به این توهم دعوت می‌کنند!

۶- خلاصه اینکه اگر پس از خروج امریکا از برجام، از این توافق خارج می‌شدیم و گزینه خروج از ان پی تی را هم روی میز می گذاشتیم و اگر برابر ضربات اسرائیل به محور مقاومت و نیروهایمان پاسخ خردکننده می‌دادیم و اسرائیل را سر جایش می نشاندیم، کسی جرات فکر به ترور شهید سلیمانی را هم به خود نمی داد و البته اگر پس از ترور حاج قاسم به جای دو پایگاه، همه پایگاه‌های آمریکایی در منطقه را هدف قرار می دادیم و مانع محور مقاومت برای پیشبرد برنامه انتقامی نمی‌شدیم امروز شهید فخری زاده در خون خود نمی غلتید و البته سایه جنگ به خاک مقدس‌مان نزدیک نبود.

٧- همه اینها دلایل واضحی است برای این نتیجه که «باید برابر ترور شهید فخری‌زاده پاسخی درخور بدهیم و گرنه بایدن هم مثل ترامپ به یاغی گری ادامه خواهد داد.»

برای شروع، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را اخراج کنید!

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار