به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نوشتن و گفتن از حوزه چاپ و نشر برای من همیشه لذتبخش است؛ گفتن از مسائلی که میتواند راهگشایی برای این حوزه باشد. سوژه امروزمان هم از آن دست سوژههایی است که امیدواریم بتواند کمککننده به این حوزه باشد. امروز میخواهیم از یک انتشارات بگوییم با سابقهای ۵۰ ساله؛ انتشاراتی که سابقه شروعش به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد و بسیار هم در حوزه کاریاش موفق بوده است. تیم مدیریتی این انتشارات بهتازگی تغییر کرده است و به بهانه همین تغییر سراغ سابقه و ظرفیتهای انتشارات سروش رفتیم. چرایی مهمبودن این انتشارات را بررسی کردیم؛ از ظرفیتها و مزیتهای این انتشارات نسبت به انتشاراتهای دیگر گفتیم و درکنارش با دو مسئول قبلی این انتشارات گفتگو کردیم. سروش خاطرهای را برای همه ما در ذهن ایجاد کرده است، خاطرهای از سالهای دور با کتابهای خوب و مناسب در حوزه کودک و کتابهایی که در حوزه رسانه منتشر میکردند و در هیچ جایی این کتابها پیدا نمیشد.
انتشارات سروش، انتشارات سازمان صداوسیماست که در سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرده است. شرکت انتشارات سروش، وارث نام و آثار واحد انتشارات سروش است که یکی از واحدهای سازمان صداوسیما بوده است. مبنای شکلگیری این واحد، انتشار مجله هفتگی «سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران» به نام «تماشا» و تشکیل «واحد انتشارات تماشا» بود. اولین شماره مجله تماشا در ۹ اسفند ۱۳۴۶ منتشر و در سطح تهران و شهرستانها توزیع شد. انتشار مجله مذکور و چاپ کتابهای رادیو و تلویزیونی تا سال ۱۳۵۶ ذیل همین عنوان ادامه داشت. در سال ۱۳۵۶، نام انتشارات به «سروش» تغییر یافت و شماره ۳۹۵ مجله مذکور در ۳۰ خرداد ۱۳۵۶ با نام «سروش» منتشر شد. شماره ۴۳۵، آخرین شماره قبل از انقلاب «سروش» بود. تا دوسال سروش هیچ فعالیتی نداشت و بالاخره، سروش جدید با شماره یک در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ منتشر شد و انتشار آن تا امروز ادامه دارد. البته باید این نکته را متذکر شد که در این سالها انتشار مجله گاهی با افتوخیز همراه بوده است. طی دوره جدید، تجربههای دیگری برای چاپ مجلاتی به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عربی حاصل شد که تداوم نیافت. انتشار مجله سروش کودکان از شهریور ۱۳۷۰ آغاز شد. یک نکته مهم درمورد این انتشارات این است که شروع انتشار روزنامه جامجم (پیششماره در روز ۱۶ فروردین ۷۹) در انتشارات سروش بود و قبل از استقلال به صورت شرکت انتشارات جامجم، تا آخرین شماره سال ۱۳۸۲ آن در سروش منتشر میشد.
انتشارات سروش سابقهای ۵۳ ساله دارد، سابقهای که برای کمتر انتشاراتی وجود دارد. سروش بهخاطر وابستگی به سازمان صداوسیما، در حوزه ارتباطات و رسانه کارهای زیادی انجام داده است. در کنار آن کارهای تاریخی هم در این انتشارات زیاد صورت گرفته و نویسندههای بنامی در این انتشارات کتاب داشتهاند. از طرف دیگر شاید سروش تنها انتشاراتی باشد که درکنار تالیف کتاب، مجله هم منتشر کرده است. مجلاتی که برای کودکان و نوجوانان از طرف این انتشارات منتشر میشد، آنقدر جذابیت داشت که بچههای دهه ۶۰، همه یادشان میآید که چقدر منتظر میماندند تا سروش کودک و نوجوان را بخوانند و با نویسندگان موردعلاقهشان بیشتر آشنا شوند.
محمد اکبری، سالهاست کتابفروشی دارد و بیشتر کتابهایش هم در حوزه ارتباطات، رسانه و فرهنگ است. او درمورد انتشارات سروش و اهمیت آن میگوید: «سالهاست بین کتابها زندگی میکنم، انتشارات سروش را هم بسیار میشناسم، شاید کمتر انتشاراتی مثل سروش بهصورت تخصصی در زمینه ارتباطات و مدیریت رسانه کتاب منتشر کرده باشد. اما این انتشارات چند سالی است فعالیتش کم شده است. خیلی اوقات میبینیم تقاضای یک کتاب از سوی مخاطب بسیار زیاد میشود، اما انتشارات سروش آن را منتشر نمیکند. ما کتابهایی در سروش داریم که در هیچ انتشارات دیگری نمیتوانیم آنها را پیدا کنیم، میتوانم اسمش را گنجینه بگذارم. چون در آن زمانی که سروش در دهه ۷۰ شروع به کار تخصصی در این حوزه کرد، جای دیگری برای این موضوع وجود نداشت. یادم میآید خیلی از نویسندگان از هم پیشی میگرفتند تا در سروش بنویسند. همه اینها نشان از اهمیت این انتشارات باسابقه دارد. نکته بعدی اینجاست که کتابهایی که در این انتشارات و در حوزه فرهنگ و هنر منتشر شده تا بهحال در هیچ انتشاراتی دیگر نداشتهایم. اما خب سالهاست که خبری از این انتشارها نیست.»
با توجه به بودجهای که در این انتشارات وجود دارد باید هرسال شاهد چاپ کتابهای زیادی باشیم یا حداقل تجدیدچاپها زیاد باشد، اما با توجه به جدول زیر متوجه میشویم در برخی سالها اصلا کتابی (چاپ اول) منتشر نشده است درحالی که میتوان بودجه زیادی را که این انتشارات دارد، به شکلی دقیق و در راستای چاپ آثار جدید هدایت و مدیریت کرد.
یادم میآید یکی از ناشران خصوصی در این سال سخت کرونایی، میگفت: «دلم میخواهد یکبار خودم را جای ناشران دولتی با بودجههای زیاد بگذارم، آن وقت یک شب با خیال راحت میخوابیدم و دغدغه هر روزه چاپ کتاب، فروش و خیلی مسائل دیگر را نداشتم.» این شاید دغدغه کوچکی از ناشران خصوصی باشد که درحال فعالیت هستند، در گزارشی که درمورد انتشارات سوره مهر هم منتشر کردیم، این نکات را متذکر شدیم که ناشران دولتی از این دست مزیتها زیاد دارند، انتشارات سروش چاپخانه بزرگی دارد که در آن دستگاههای مختلف چاپ فعال هستند. داشتن چنین ظرفیتی در روزهایی که اکثر چاپخانهها مشکلات زیادی دارند، بسیار کمککننده است. مزیت وجود این چاپخانه، دستگاههایی است که در کمتر چاپخانهای وجود دارد و میتواند برای آنها درآمدزایی هم داشته باشد و با چاپ کردن کتابهای ناشران دیگر، از این بخش برای خودشان درآمدزایی کنند. یکیدیگر از ظرفیتهای انتشارات سروش، مجلات آن بود. خیلی از مجلاتی که در دهه ۷۰ و ۸۰ منتشر میشدند الان دیگر وجود ندارند و چاپ شدن این مجلات نشانه خوبی برای سروش است و میتوانست به فروش کتابها هم کمک کند. معمولا انتشارات بزرگ برای بالابردن سبد فروش آثار خودشان، علاوهبر اینکه از کتابفروشیهای سراسر کشور بهره میبرند خود نیز فروشگاه و مراکزی را دایر میکنند که بتوانند محصولاتشان را به دست مخاطب برسانند. انتشارات سروش دو فروشگاه در بهترین نقاط شهر تهران دارد که به گفته یکی از فعالان صنعت نشر این انتشارات اگر به همین دو فروشگاه تکیه کند، به راحتی میتواند درآمد داشته باشد و شاید حتی به بودجهای هم که از سازمان صداوسیما میگیرد، احتیاج نداشته باشد.
داشتن بودجه برای نشرهای دولتی به یک عادت تبدیل شده؛ عادتی که آنها را به سمت این میبرد که دیگر برای بازگشت سرمایه و خوداتکایی تلاش نکنند. سروش هم از این قاعده مستثنی نیست. بودجهای که سروش طی این سالها از سازمان صداوسیما گرفته است، رقمی بین ۸ تا ۱۰ میلیارد تومان بوده است که این بودجه طی تفاهمنامهای که انتشارات با سازمان دارد، به آنها تعلق میگیرد. گاهی حتی این بودجه فقط خرج کارمندان میشود و حتی برای تالیف کتابها هم استفاده نمیشود! که این مساله بسیار مهم است.
در گفتوگویی که با یکی از کارمندان این انتشارات داشتیم، وی میگوید: «واقعا این بودجه برای کار انتشارات حتی با توجه به تورم این سالها کفایت میکند. میتوان با تقسیم کارها و همچنین درآمدزایی از فروشگاهها، حتی بودجه را کمتر کرد. اما خب این اتفاق در انتشارات نمیافتد و گاهی شاهد این هستیم که مقدار کمی از این بودجه برای چاپ کتاب اختصاص پیدا میکند و بقیه فقط خرج کارمندان میشود! درحالی که میدانیم باید این بودجه صرف چاپ کتاب و حقالتالیف نویسندگان شود. از طرف دیگر ما نویسندهای در اینجا داریم که حدود ۳۰ سال است حقالتالیف خود را نگرفته، حتی کتابش تجدیدچاپ میشود، اما درنهایت انتشارات، پول نویسنده را نمیدهد. خب این مسائل در کار بسیار تاثیرگذار است. باعث دلسردی نویسندگان از کار با انتشارات میشود. میتوان از همین بودجه ۱۰ میلیاردی، استفاده کرد و برای پیشبرد کار و چاپ کتاب و تعامل با نویسندگان، انتشارات را به آن نقطه اوجش برگرداند.»
حسین نظری هم در یک دورهای معاون فرهنگی انتشارات سروش بوده است و نکات جالبی درمورد این انتشارات دارد و درباره اهمیت این انتشارات میگوید: «انتشارات سروش باتوجه به پیشینه درخشان در تولید آثار فاخر از نویسندگان و پدیدآورندگان بنام، یکی از سرمایههای ملی و پراهمیت صنعت نشر ایران محسوب میشود. یادم هست که به یکی از مدیران سابق انتشارات گفتم اگر شما ورودی جدید آثار را نیز برای مدتی مسدود کنید، با این حال تنها با تجدید چاپ آثار فاخر گذشته و بهروزآوری این آثار، دیگر نیازی به بودجه سازمان نخواهید داشت؛ آثاری همچون قانون ابنسینا، موسیقی کبیر، حافظنامه، تاریخ طبری، تاریخ فلسفه، ریتم در موسیقی و.... از مجموع بیش از ۱۶۰۰ عنوان کتاب تولیدشده در انتشارات سروش بیش از ۵۰۰ اثر فاخر و قابلبازنشر و اقتصادی موجود است که مخاطبان زیادی خواهان خرید و تهیه آنها هستند، ولی متاسفانه یا تولید آثار متوقف شده یا به همان شکل و شمایل گذشته و خیلی ضعیف تولید میشود.» او درمورد وضعیت حال حاضر انتشارات سروش میگوید: «متاسفانه هرچه پیش میرویم، تولید آثار معمولی (نه ضعیف) در انتشارات سروش بیشتر میشود. در سالهای اخیر کمتر دیده شده که اثری تولید شود که بتواند حرفی در خور شأن و جایگاه انتشارات سروش بزند و حداقل در مجامع فرهنگی مطرح شود. شاید آخرین اثری که این ویژگی را داشته باشد بتوان از کتاب خشت و خیال نام برد که بعد از سالها اصلاح و تکمیل توسط مؤلفان اثر (مهندس نوایی و حاجیقاسمی) آماده نشر شد و اواخر سال ۱۳۹۶ روانه بازار نشر شد و البته جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را نیز از آن خود کرد.» نظری چهار مورد را نقاط ضعف سروش برمیشمارد: «ساختار دولتی و ضعف مدیریت (انتخاب مدیر انتشارات با بازه زمانی کوتاه)، عدم برنامهریزی برای تولید، فروش و بازرگانی آثار (بنا به دلیل گفتهشده در بالا)، تعداد زیاد نیروی انسانی (برعکس مراکز نشر موفق در بازار کتاب)، کندی روند تولید آثار بهدلیل ساختار کارمندی و عدم نظارت بر کارها.»
او درمورد نقاط قوت این انتشارات هم میگوید: «داشتن محل مناسب و عدم پرداخت اجارهبها، دریافت بودجه مشخص ماهانه و عدم بازپرداخت، داشتن انبوهی از آثار فاخر گذشته و امکان بازتولید آثار (درصورت شناخت درست بازار کتاب)، داشتن اعتبار در بین مؤلفان، مترجمان، هنرمندان، مخاطبان کتاب و بازار نشر ازجمله مواردی است که سروش میتواند از آنها استفاده کند و ناشران زیادی از این امکانات بیبهره هستند.» نظری درمورد بهبود وضعیت انتشارات سروش هم میگوید: «راههای زیادی جهت برونرفت از این وضعیت وجود دارد؛ بررسی درست نقاطضعف و قوت و مشورت با اهلفن و مدیران گذشته بسیار راهگشا خواهد بود. یکی از مهمترین موارد، خروج انتشارات سروش از مبنای دولتی و کارمندی و استقلال کاری و مالی خواهد بود. در این صورت است که برای بقا و دیده شدن تلاش خواهد شد. تا زمانی که مدیران انتشارات برای تولید و فروش آثار تلاشی مانند ناشران خصوصی نداشته باشند، اوضاع خرابتر هم خواهد شد و روزی فرامیرسد که از این انتشارات وزین تنها نامی و یادی باقی خواهد ماند.»
سعید کرمی چند ماهی است که مسئولیت مدیریت انتشارات سروش را بهعهده گرفت است. به سراغ او رفتیم تا در مورد برخی از نظرات و نقدهایی صحبت کنیم که در خلال گفتگو با کارشناسان حوزه نشر و نویسندگان مطرح شده بود. او در ابتدای صحبتهایش به کارهایی اشاره کرد که در چند ماه اخیر در انتشارات سروش به نتیجه رسیده است و در این باره گفت: «انتشارات سروش پیشینه خوبی دارد و در برخی حوزهها بهعنوان یک نشر بهنوعی عمومی و در جهاتی تخصصی شناخته میشود. در حوزههای تخصصی مثل رسانه و فرهنگ و هنر که به آن شناخته میشویم در سال آینده ورود جدی خواهیم داشت. انشاءالله در سال آینده حوزههایی را تقویت خواهیم کرد که مخاطبان سروش با آن ذهنیت و از آن خاطره دارند. مثل رسانه و حوزههای تخصصی فیلم و عکس و تلویزیون. البته برای حوزههای عمومیتر هم برنامه خواهیم داشت. ولی انتشارات سروش در حوزههای تخصصی ورود جدی خواهد کرد. درحالحاضر بحث توسعه رسانهای در فضای جدید بسیار داغ است و انتشارات سروش حتما در این حوزه فعالیت خواهد داشت.
بعضی از حوزهها، حوزه دایرهالمعارفها و دانشنامههاست که قبلا سروش در این حوزه بسیار کار کرده بود و میخواهیم در سال جدید حتما به این موضوع بپردازیم و آن را تقویت کنیم. بخشهایی از کار در این حوزه بلاتکلیف و ناتمام مانده بود که میخواهیم این را به سرانجام برسانیم و تمام کنیم. ذیل این موضوع درمورد فرهنگنامه جنگها کاری را درحال انجام داریم که بسیار مجموعه جذابی خواهد شد. یکی دیگر از حوزههایی که مخاطبان خاص خودش را دارد، حوزه اندیشه و فلسفه است. کتابهای فاخری در این حوزه خواهیم داشت و نکته مهم در باب این حوزه، موضوعات جذابی است که برای چاپ کتاب انتخاب کردیم.» مدیر انتشارات سروش با اشاره به اهمیت و سابقه آثار تاریخی این انتشارات گفت: «چند وقتی است که چاپ کتاب در این حوزه متوقف شده بود. متاسفانه ترجمه کتابهایی از تاریخ که بهنوعی مرجع هستند و میتوانند در تحقیقهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرند هم صورت نگرفته است، اما ما برای سال پیشرو تقریبا ۱۰ عنوان کتاب ترجمه در این حوزه خواهیم داشت.» کرمی اضافه کرد: «این قابلیت وجود دارد ما مباحثی که بهصورت گفتگو در رادیو و تلویزیون پخش میشود را با یک ویراست قابل توجه بهصورت آثار مکتوب منتشر کنیم.» مدیر انتشارات سروش همچنین درباره بازنشر کتابهای قدیمی این انتشارات گفت: «یک نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که از نظر حرفهای نسبت تجدیدچاپ به چاپ اول باید دوبرابر باشد. اگر نشری این راه را برود میتوانیم بگوییم که این نشر حرفهای است که در این مدت کوتاه ۴۰ عنوان را تجدیدچاپ کردیم؛ خیلی از کتابها شاید سالها بود تجدید چاپ نشدند و حالا وارد این مرحله شدند. برخی از اینها هم کاملا تغییر کردهاند و بازنشر شدند. پیشبینی ما این است که ۲۰ عنوان دیگر را تجدیدچاپ خواهیم کرد. برای ما مهم است که این کتابهای قدیمی دوباره چاپ شوند.» کرمی درباره درآمدزایی برای انتشارات که مساله مهمی است، میگوید: «بهنظرم نشری میتواند موفق باشد که به اقتصاد حوزه نشر توجه داشته باشد.
برخی مولفهها در این حوزه مهم است. یکی از مولفهها الان کتابهای درسی است که میتواند برای یک انتشارات درآمدزایی کند. کتابهای درسی که اساتید درمورد آن نوشته باشند و البته یک نکته مهم درمورد این کتابها این است که کتابهایی باید منتشر شوند که با نیازهای جامعه تناسب داشته باشند. این مساله خیلی میتواند کمک کند. یک فرد دنبال کتابی است که حوزه دانشی یا مهارتی خودش را تقویت کند اگر نشر به ذائقه و نیاز مخاطب توجه کند میتواند گام مهمی را بردارد. ما باید بدانیم که برای مخاطب چه چیزهایی مهم است و به چه چیزهایی توجه دارد، مثلا الان نیاز به اقتصاد دیجیتال برای بخشی از جامعه مهم است پس در این مورد باید کتاب عرضه شود. البته یک مولفه بسیار مهم دیگر این است که حوزه نشر، حوزه فرهنگ است. ما امروز با یک اوضاع و احوالی مواجه هستیم که تیراژ کتاب بسیار پایین است. امروز نیاز داریم دولت حمایت کند که هم کتابهای فاخر منتشر شود و هم اینکه کتابهای متنوع از حوزههای دیگر. البته باید این نکته را بگویم که ما هم مثل انتشاراتیهای دیگر بودجه مشخصی نداریم و باید اقتصاد خودگردان داشته باشیم.»
امیرمسعود شهرامنیا در فاصله سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ مسئولیت معاونت فرهنگی انتشارات سروش را بهعهده داشته است. شهرامنیا درمورد اهمیت این انتشارات میگوید: «اهمیت انتشارات سروش در مقاطع مختلف متفاوت است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیران تلویزیون احساس میکردند به یک رسانه مکتوب احتیاج دارند که پازل رسانهایاش را تکمیل کند و برای همین این انتشارات متولد میشود. بعد از پیروزی انقلاب سروش نقشش پررنگتر شد، چون دسترسی به منابع داشت و همین به فعالیتهایش کمک میکرد و از همینجا سروش به یکی از جدیترین انتشاراتهایی که در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت میکرد تبدیل شد. این اتفاق تا دهه ۸۰ ادامه پیدا کرد و تقریبا میتوان گفت سروش رقیبی نداشت و بلامنازع یکی از ناشرانی بود که کارهای خوبی در این حوزه کرد.»
او ورود ناشران خصوصی را یکی از دلایل فعالیت کم سروش میداند و میگوید: «از زمانی که بخش خصوصی وارد حوزه نشر شد، فعالیتهای انتشارات سروش کم شد. برای همین بهنظرم باید از همان زمان سروش تخصصیتر کار میکرد، آنهم در حوزههایی که پیشرو بود؛ مثل ارتباطات و رسانه.»
شهرامنیا ادامه میدهد: «هرچه جلوتر آمدیم، تعداد رسانهها بیشتر شد، از آن طرف تعداد ناشران هم بیشتر شد، اما نکته مهم این است که اهمیت انتشارات سروش در این است که این انتشارات را مکمل جدی فعالیتهای رسانهای قرار داده بود. البته من از وضعیت فعلی این انتشارات خبر ندارم، اما یکی از ایرادهای انتشارات سروش که از ابتدا با آن درگیر بوده است و همین باعث میشود این انتشارات دوران افول فراوانی را تجربه کند و حتی در دوران اوج آنهم وجود داشته است، وابستگی بیشاز حدش به صداوسیما است. این وابستگی بهضرر این انتشارات تمام شده که به همه دوران مدیریت این انتشارات برمیگردد و فقط منحصربه یک زمان نیست.»
شهرامنیا معتقد است خودگردان نبودن انتشارات سروش یک مساله مهم است و میگوید: «سروش هیچ وقت خودگردان نبوده است. داشتن بودجه از سازمان، داشتن ساختمانی جداگانه بدون پرداخت اجارهبها، خرید کاغذ با نرخ ارزانتر و دولتی، همه اینها باعث میشود تا بخواهد به راحتی توسعه ایجاد کند. ببینید، اینکه یک ناشر به بخش دولتی وابسته باشد، هیچ ایرادی ندارد، اما زمانی میتواند ادعا داشته باشد که کارهای مختلف انجام داده باشد که در اولین قدم، پس از این همه سال فعالیت، حداقل خودگردان اداره شود. مهم است که این اتفاق بیفتد، وگرنه بیماری این انتشارات ادامه پیدا میکند، چون تعداد پرسنل بسیار زیاد است و درنتیجه هزینهها زیاد است و اینها وابسته به بودجه سازمان هستند.»
شهرامنیا با اشاره به راه خروج از رکود برای این انتشارات میگوید: «اگر بخواهم صریح و بدون تعارف صحبت کنم، باید بگویم راه خروج از رکود انتشارات این است که خصوصی شود. مثلا یکی از راههای خصوصی شدن میتواند این باشد که حتی سهامش را به پرسنلش واگذار کند. اگر نخواهیم اینقدر جسورانه صحبت کنیم، باید مدیران انتشارات بهدنبال راهی باشند که سروش بتواند خودش را اداره کند. ازلحاظ امکانات سروش اوضاع خوبی دارد و میتواند در خصوصی شدن خودش را اداره کند.»
این مدیر نشر درمورد نقطهضعف این انتشارات میگوید: «یکی از نقاط ضعف انتشارات سروش، استفاده نکردن از مدیران حرفهای است. معمولا برای این انتشارات حرفهای بودن مدیر لحاظ نشده است. همیشه سعی شده از چهرههای مختلف سیاسی یا فرهنگی استفاده شود. اگر مدیریت حرفهای که بنگاهداری در نشر را بلد باشد در این انتشارات فعال میشد، میتوانست بسیار کمککننده باشد. خیلی از ناشران خصوصی در این تبوتاب کرونا هم توانستند خودشان را نجات دهند و درآمدزایی داشته باشند. این خیلی موضوع مهمی است که یک مدیر حرفهای نشر در این انتشارات فعالیت کند. البته من با مدیران فعلی سروش آشنایی ندارم و قضاوتی درمورد الان نمیکنم. در برخی دورهها که مدیران را میشناختم، چهرههای فرهنگی یا سیاسیای بودند که در سازمان هم دورهای مشغول به خدمت بودند و این مساله نبودن مدیران حرفهای که به حوزه نشر آشنا باشند، بهشدت به سروش آسیب زده است.»
شهرامنیا سروش را دارای سرمایه هنگفتی در قالب محتوا میداند و میگوید: «یکی از مزیتهای این انتشارات همین مساله است و قالب مدیران این انتشارات از آن غافل هستند. مجموعه کتابهای سروش گنجینه گهرباری است که در کمتر انتشاراتی ما این متنهای قوی را داریم. یادم هست که در یکی از نمایشگاههای خارجی که در آن زمان شرکت میکردیم، برای سروش یک غرفه گرفته بودیم و من برخی از کتابهای قدیمی را برده بودم و واقعا بعضی از این کتابها برای مخاطبان برونمرزی بهتآور بود و تحسین میکردند، ولی باید ببینیم چقدر از این محتوا مورد بازبینی قرار گرفته است؛ کاری که در انتشارات امیرکبیر انجام گرفته است. از این کتابهای قدیمی در سروش زیاد وجود دارد و قابلیت این را دارد که در شکلها و سایزهای مختلف منتشر شود. درواقع بازانتشار صورت بگیرد. حتی درمورد مجلات سروش کودک که سالها است منتشر میشود یا سروش نوجوان که محتوای زیادی دارد، میتوان از آنها استفاده کرد، مثلا قیصر امینپور هم در این مجلات نوشته و این خودش گنجینهای است که با بازنشر دوباره میتوان از آنها استفاده و درآمدزایی کرد.»
او در پایان صحبتهایش گفت: «بهنظرم مشکل توزیع کتابهای سروش باوجود داشتن فروشگاه برای خودش همچنان وجود دارد و شما کمتر کتابهای این انتشارات را در کتابفروشیها یا حتی در فروش آنلاین میبینید و هیچوقت نتوانسته توزیع گسترده و خوبی داشته باشد. جا دارد این کار صورت بگیرد و با توزیع مناسب میتوان این مشکل را حل کرد. نقطهقوت و سرمایه عظیم و ارزشمند این انتشارات، نویسندگان آن هستند که البته پرداختها خوب انجام نشده و رفتار مناسبی با این نویسندگان صورت نگرفته و بهنظرم جا دارد این آدمها تکریم و دعوت بهکار شوند. در گذشته، یکسری نشستهای سالانه یا برنامههای مختلف و جشنها گذاشته میشد و این نویسندگان تکریم میشدند و خیلی از آنها افتخار این را داشتند که با سروش همکاری کنند و این انتشارات را پشت و پناه خود میدانستند. اما باوجود رفتارهای نامناسب، حالا از این انتشارات دلچرکین هستند و باید این مساله حل شود.»