گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس مهراجی؛ هیچ کار تکراری وجود ندارد، خبر از ایدههای دم دستی و کپی شده نیست. همهچیز برآمده از تفکرات و سلیقه جانانه تصویرگران و ناشرانی است که به دنیای کودکان و نوجوان اشراف دارند، در یک کلام همه چیز در این کتابها به طرز عجیب و غریبیتر و تازه است. تصویرهای خوشرنگ و لعاب برخی از کتابهای کودک و نوجوان حتی نگاه و توجه ما بزرگترها را هم جلب میکند؛ تصاویری پر از سرزندگی و به غایت آغشته به خلاقیت که بیش از هرچیز در ذائقه کتاب خوانی کودکان تاثیر گذار است، حالا کمی دقیقتر میشویم، شناسنامهی این آثار را نگاهی میاندازیم، تصویرگران و نویسندگان خارجی اسمشان از میان همین تصاویر هوایدا میشود.
وقتی صحبت از ضعف کتابهای تالیفی میشود بیشتر کودکان و والدین دست روی همین نکته میگذارند و میگویند تصاویر کتابهای تالیفی روح ندارند. اما این علت این مشکل چیست؟ آیا ما با کمبود تصویرگران و ایدههای خلاقانه در زمینه تصویرگری روبرو هستیم؟
علت این ماجرا را که از فعالان این حوزه جویا میشویم باز هم مثل همیشه به هزینههای بالا و مشکلات اقتصادی میرسیم. بیشتر آثار حوزه کودک و نوجوان نیازمند تصویرگری و چاپ رنگی است. بسیاری از ناشران توانایی پرداخت هزینههای تصویرگری را ندارند و برای اینکه بتوانند کسب و کارشان را سرپا نگه دارند به انتشار آثار ترجمه روی میآورند تا مجبور به پرداخت هزینه تصویرگری و طراحی جلد نباشند. حالا همه چیز برای یک فروش خوب روبهراه است. تصاویری مطابق با ذائقه کودکان و حق تکثیری که نیاز به پرداختش نیست. در مقابل برخی از آثار تالیفی هم تصویرگریهای ضعیف و غیرقابل قبولی دارند که بیشتر دفع کننده مخاطب است تا جذب کننده.
سیدعلی کاشفی خوانساری، نویسنده و سردبیر گاهنامه نقد کتاب کودک و نوجوان معتقد است: «افزایش کیفیت آثار تالیفی چه از لحاظ محتوا و چه تصویرگری در گرو پذیرش قانون حق تکثیر است چراکه با استفاده از این روش، دیگر ناشران قادر نخواهند بود بدون پرداخت هزینه، به ترجمه کتابها روی بیاورند و به این ترتیب در جریان انتشار بی رویه آثار ترجمه موانعی ایجاد خواهد شد که موجب میشود انتشار بی رویه و گاها ضعیف این دسته از آثار برای ناشران خیلی هم باصرفه نباشد.
البته شکل قراردادهای تصویرگری نیز در این موضوع دخیل است. تصویرگران عموماً به شکل فروش قطعی با ناشران همکاری میکنند درحالیکه اگر تصویرگران هم مانند نویسندگان با هر نوبت از چاپ یک اثر، مبلغی را به عنوان درصد پشت جلد دریافت کنند و به عبارتی درفروش نوبتهای بعدی هم سهیم باشند، به نفع انتشار بیشتر کتابها تالیفی خواهد بود. چرا که این روند از همکاری در ابتدای امر برای ناشران هزینههای گزافی به همراه نخواهد داشت و لازم نیست در همان آغاز فرایند انتشار یک اثر، هزینهی بالایی را برای تصویرگری پرداخت کنند.
البته برخی از ناشران درجهت کاهش هزینههای تصویرگری کتاب کودک از تصاویر کتابهای خارجی برای کتابهای تالیفی استفاده میکنند. اثری که به طورکامل، تالیفی تعریف نمیشود بلکه در همان فضای داستانها و قصههای خارجی با تصاویر خارجی، از نویسندگان تالیفی میخواهند تا محتوایی را ارائه دهند یعنی راهی برای فرار از هزینههای تصویرگری که خلاقیتی را هم شامل نمیشود. در این میان عدم رعایت حق تکثیر هم مسیر را برایشان هموارتر میسازد.».
اما به عقیده این نویسنده و فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان موضوع تصویرگری یکی از مشکلاتی است که سر راه انتشار کتابهای تالیفی حوزه کودک و نوجوان وجود دارد. سرآغاز دیگر مشکلات این حوزه و کاهش کیفیت آثار تالیفی، راهکارهایی است که ناشران برای صرفه جویی در هزینهها به کار میگیرند. سید علی کاشفی به چند نمونه از آنها اشاره میکند و میگوید: «همکاری ناشران با نویسندگان گمنام که دستمزد بسیار اندکی را میپذیرند، مسئله ایست که این روزها به وفور در ادبیات کودک و نوجوان به چشم میآید. از طرف دیگر برخی ناشران با افزایش تعداد اثر، هزینه پرداختی بابت هر کتاب را به کمترین مقدار میرسانند.
به این صورت که گاهی در قرارداد با یک نویسنده یا داستان نویس، بر سر تعدادی بالا نظیر ۲۰ جلد کتاب به تفاهم میرسند و به این ترتیب هزینه پرداختی بابت هر کتاب برای ناشر، یک سوم زمانی است که نویسنده تنها قرار داد یک اثر با ناشر را به اجرا میرساند. موضوعی که به زیان نویسندههای حرفهای خواهد بود.»
این نویسنده با بیان ایکه طرحهای حمایتی در این حوزه میتواند به گونهای برنامه ریزی شود که به نفع آثار تالیفی باشد افزود: «بهتر است در جشنوارهها آن دسته از آثار ترجمه که بدون خرید حق تکثیر منتشر شدهاند به فهرست برگزیدگان راه نیابند یا در تهیه فهرست کتابهای مناسب نسبت به کتابهای ترجمه سختگیری بیشتری اعمال شود. هیئتهای خرید کتاب یعنی همان گروههایی که به صورت عمده کتاب خریداری میکنند برای آثار تالیفی اولویت قائل شوند و برای آثار ترجمه سقف محدودتری را در نظر بگیرند.
البته در هیئت خرید کتاب ارشاد این مسئله تا حدودی رعایت میشود و سقف خرید کتاب ترجمه در حوزه کودک و نوجوان نسبت به سقف خرید کتاب تالیفی کمتر از نصف است. یعنی کتابهای تالیفی مناسب تا ۷۰۰ نسخه میتواند خریداری شود، اما این سقف در کتابهای ترجمه ۳۰۰ نسخه است. اما این به تنهایی کافی نیست و هیئتهای دیگر نیز باید برای این مسئله نگاه ویژهتری داشتهباشند.
در شرایط کنونی تا زمانی که درباره معاهده بین المللی حق تکثیر در ایران به نتیجه نرسیدیم میتوانیم شکلی بومیسازی شده از حق تکثیر را پایهگذاری کنیم. به این صورت که اگر ناشر ایرانی، کپی رایت کتاب خارجی را خریداری نمود و آن اثر را منتشر کرد سایر ناشران نتوانند همان اثر را با ترجمهای دیگر روانه بازار کنند و به تعبیری از موازیکاری جلوگیری شود که این کار با قوانین موجود نیز سازگاری دارد.»
مشکلات حوزه نشر در ایران مشکلات اندک و انگشت شمار نیستند، اما گاهی نگاههای مقایسهای میان آثار تالیفی و ترجمه واقع بینانه نیست. سیدعلی کاشفی دراینباره میگوید: «قوی یا ضعیف بودن آثار تالیفی نسبت به آثار ترجمه به طور مطلق قابل ارزیابی نیست؛ در حال حاضر دو دسته از آثار ترجمه تحت عنوان آثار شاهکار ادبیات جهان و دیگری کتابهای ضعیف و زرد در بازار به چشم میآید.
در مقایسه با این دو دسته از آثار ارزیابی کتابهای تالیفی متفاوت است؛ در مقایسه قدرت نویسندگان ایرانی و خارجی هم باید ارزیابی منصفانه را ارائه دهیم، به هر حال مقایسه کلی نویسندگان یک کشور با نویسندگان خارجی که جامعه آماری بالایی از کشورهای متفاوت را شامل میشوند منطقی به نظر نمیرسد؛ ادبیات کودک و نوجوان ایران در جهان از سطحی متوسط رو به بالایی برخوردار است و جزو کشورهای مطرح در این حوزه محسوب میشود، اما وقتی که تعداد نویسندگان خارجی چند برابر باشد اینجاست که آثار خارجی قوی نسبت به زبان فارسی بیشتر خواهد بود.»
طرح مسئله علاقهمندی کودکان به کتاب فانتزی در ایران با سید علی کاشفی خوانساری به ارائه دسته بندی و توضیحی درباره گونههای ادبیات منجر میشود که در شفاف شدن قصه برایمان بیتاثیر نیست. مخاطبان کتاب در دنیا در سه سطح دسته بندی میشوند: مخاطبان ادبیات عامه پسند، مخاطبان ادبیات ژانر، مخاطبان ادبیات خلاق و نوگرایانه (فراژانر). اما وضعیت مخاطبان ادبیات ژانر در ایران به چه صورت است؟
این نویسنده در این باره میگوید: «ادبیات کودک و نوجوان در ۸ ژانر تقسیم بندی شده که در ایران بیشتر آثار ترجمه در قالب ۲ ژانر هستند در نتیجه ترجمه آثار بسیاری از ژانرها نظیر معنویت گرایی، مکاشفانه، عاشقانه، تاریخی و... در میان آثار به چشم نمیآید. در نتیجه ذائقه کتابخوانی کودکان و نوجوان حول محور آثار فانتزی و وحشت شکل میگیرد و این مسئله طبیعی است.»
این نویسنده در توضیح ماهیت ادبیات نوآورانه افزود: «ادبیات فراژانر آن دسته از آثاری است که در چهارچوب ژانر قرار نمیگیرند و تا حدودی نوآورانه به حساب میآید. این آثار در همه جای دنیا مخاطبان محدودتری نسبت به دو ژانر دیگر دارند. اینپدیده درباره ذائقه کتابخوانی ایرانیان نیز صادق است در حالی که بیشتر نویسندگان سعی میکنند آثاری در حوزه فرا ژانر ارائه دهند که البته آنچه با عنوان ادبیات ژانر از سوی نویسندگان ایرانی منتشر میشود با معیارها و استانداردهای جهانی فاصله دارد.
نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان در ایران باید بتوانند تا اندازهای خود را با ادبیات ژانر وفق دهند و در این زمینه بنویسند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنند. کمبود ادبیات ژانر در ایران به همین مسئله برمی گردد چرا که نویسندهها دنبال خلق اثری شخصی هستند و این تصور که من نویسندهام و مطابق با احساسات و برداشتهای شخصی مینویسم در ادبیات کودک جایگاهی ندارد.»