گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه محمدیان؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دستگاه آموزش و پرورش که به تقلید از نظام آموزشی غرب احیا شده بود؛ به قوت خود باقی ماند مگر در برخی بخشهای جزئی که مغایر با دین مبین اسلام بود. اکنون که اجرایی کردن سند تحول بنیادین، رسالت دهه پنجم انقلاب اسلامی است؛ مسئولین محترم این دستگاه تنها به تغییر برخی محتوا و قالب های آموزشی از قبیل نظام آموزشی ۳_۳_۶ بسنده کرده و دست به تغییراتی زده اند که برگرفته و به تقلید از سیستمهای آموزشی بیگانه و غربی بوده است. این درحالیست که هم اکنون نیز به وضوح شاهد تبعات این تصمیمات هستیم و نیازی به شرح و بسط ماجرا نیست.
اما نکته ای که در این راستا حایز اهمیت می باشد این است که چه اصول و اسناد بالا دستی بر این تصمیمات حاکم بوده است؟ آیا مسئولین ذی ربط مطابق سلایق شخصی شان و متاثر از سیستمهای آموزشی بیگانه دست به تغییر در این نظام زدند؟ مطابق فرمایشات رهبر معظم انقلاب، وزارت آموزش و پرورش به تحولی بنیادین احتیاج دارد و نباید به تغییر در ظاهر چنین دستگاه مهمی کفایت نمود. با توجه به تاکیدات مکرر ایشان نسبت به تحول بنیادین؛ مطلبی که در ذهن تداعی میشود این است که آیا هدف غایی ما صرفا تغییر یافت فرسوده دستگاه تعلیم و تربیت است یا هدف والاتری مطرح است؟
برای پاسخ به این سوال لازم است قدری با تامل بیشتر به تجربیات و عبرت های تاریخی در گذشته بپردازیم. آموزش رسمی در قالب سیستم نظام مند در دوران قاجار و پهلوی که تحت تاثیر مدارس عثمانی شروع به فعالیت کرده بود تنها هدف آموزش نیروهای کار مورد نیاز ارگانهای اداری را دنبال میکرد نه هدف دیگری؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، افقهای والاتری در رابطه با این نظام مطرح شد و آن هم زمینه سازی بستری برای پرورش نسلی متدین، استقلال طلب، عدالتخواه، ظلم ستیز، شجاع، سرشار از استعداد های پرورش یافته، دارای پشتوانه علمی قوی و آشنا با فرهنگ غنی خود.
با این اوصاف میتوان چنین اذعان داشت که تغییرات اخیر در دستگاه تعلیم و تربیت نه تنها کافی نبوده بلکه باطل و عبث تلقی میشود و طبیعتاً موجب غفلت از افق های پیش رو میگردد. برای رسیدن به تحول بنیادین به یک نقشه راه نیازمندیم و چه نقشه راهی بهتر از سند تحول بنیادین که حاصل تلاشها و مجاهدتهای فعالان و دردمندان فکور عرصه تعلیم و تربیت است و منطبق بر شریعت ، فرهنگ، بوم و هویت ملی ماست؛ اما متاسفانه مغفول مانده است و به تعبیری در کنار بقیه اسناد خاک میخورد! و هنوز اقدام چشمگیری برای به بار نشستن سند و اجرایی شدن آن صورت نگرفته است.
مقام معظم رهبری با تاکیدات موکد در دیدار با مسئولین تعلیم و تربیت ، خواستار پیگیری مجدانه و پیاده سازی آن شدهاند. این در حالیست که سخنان رهبر انقلاب بر زمین مانده و مسئولین تمام اهتمام خود را بر اجرای سند ننگین ۲۰۳۰ گماشتهاند و برای توجیه کار خود سند تحول را نامطلوب قلمداد میکنند. اما مگر پدران و پدربزرگان ما برای دستیابی به استقلال انقلاب نکردند؟ حالا چه دلیلی دارد که در نظام تعلیم و تربیت استقلال را از خود سلب کنیم و مطابق نظر بیگانگان عمل کنیم؛ آن هم در این دستگاه اهم که وظیفه پرورش و آموزش نسلهای مختلف ایران زمین که مهمترین ذخایر این بوم هستند را بر عهده دارد .
آیا این کار چیزی جز افکندن یوغ بردگی دشمن بر گردن ماست ؟ پس تکلیف قاعده نفی سبیل چه خواهد شد؟
برای رسیدن به تحولی عظیم که مدنظر است، ما نیازی به اسناد خارجی نداریم: چرا که اولا مکرراً در بیانات رهبری شنیدهایم که ما فرهنگی غنی داریم و به فرهنگ و عقاید خارجی نیازی نداریم و دوما استقلال ما خدشه دار میشود. برای محقق سازی آرمانهای انقلاب اسلامی، تنها راه، پرورش ذخایر نسلی این بوم منطبق بر این آرمان ها ست که از طریق سند تحول بنیادین میسر می گردد و بر مبنای جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی و منطبق بر بوم ما نگاشته شده است. حال گزافه نیست اگر بگوییم:« سند تحول بنیادین رسالت دهه پنجم انقلاب اسلامی»
فاطمه محمدیان - معاونت رشد و کادرسازی پردیس شهید باهنر همدا معاونت رشد و کادرسازی بسیج دانشجویی پردیس شهید باهنر دانشگاه فرهنگیان همدان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.