گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، احمد تلوری- قطار دولت تدبیر و امید با تمام فراز و فرودها و نقاط ضعفها و قوتها سرانجام پس از گذشت هشت سال امروز به ایستگاه پایانی میرسد و سکان این قطار با برگزاری مراسم تنفیذ به سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب دولت سیزدهم واگذار میشود. ناظران سیاسی بر این باورند که ابراهیم رئیسی به دلیل مواجهه کشور با چالشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مسیر سختی را برای عبور از این چالشها پیش روی خود دارد.
واقعیت این است که حسن روحانی در حالی ردای ریاست جمهوری را از تن میکند که بعد از گذشت هشت سال بخش عمدهای از وعدههای داده شده از سوی او و دولت تدبیر و امید محقق نشده و این مسئلهای است که نه تنها بر نارضایتیهای عمومی دامن زده بلکه کار دولت سیزدهم را برای جبران این عقب ماندگیها صد چندان کرده است.
با این اوصاف خبرگزاری دانشجو برای بررسی اولویتهای کلان و چالشهای پیش روی دولت سیزدهم با محمد اسکندی، عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی، رضا قلعه نوئی، عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و رسول یوسفی، دبیر قرارگاه شهید احمدی روشن سازمان بسیج دانشجویی به گفتگو پرداخته که در ادامه این گفتگو را میخوانید.
دانشجو: نظر و تحلیل شما راجع به کلان مسئلهای که باید اولویت دولت آینده باشد چیست و با توجه به واقعیت جامعه امروز چه مسائلی اصلی و چه مسائلی در درجههای بعدی قرار میگیرند؟
قلعه نوئی: به نظر بنده کلان مسئلهای که باید در اولویت دولت آقای رئیسی قرار بگیرد بحث تحول حکمرانی در گام دوم انقلاب است و این تحول نیز باید در ابعاد مختلف اعم از اقتصاد، سیاست خارجی سیاست و داخلی، صنعت، ارتباطات و فناوری و فرهنگ اتفاق بیفتد و قطعا نتیجه تحقق این اولویت کارآمدی خواهد بود.
با توجه به تورم ۵۰ درصدی، نوسانات بازار ارز، کاهش قدرت خرید مردم و مسائل سیاست خارجی در دولت روحانی بنده معتقدم که ما در گام دوم انقلاب و در دولت سیزدهم نیازمند یک تحول نوین در حکمرانی هستیم و این نیازی است که بیش از پیش احساس میشود.
اسکندری: دولت با مجموعهای از مسائل و مشکلات درگیر است از این رو با توجه به اختیارانی که در بخشهای مختلف دارد باید برای تمام این مسائل و مشکلات راهکار داشته باشد. در شرایط فعلی که حکایت گر یک ناامیدی عمومی در جامعه نسبت به تغییرات است مردم دلسرد و نگرانند و از سوی دیگر منتظر تغییراتاند و میخواهند ببینند که شرایط بهتر میشود یا بدتر و البته ریشه این نگرانیها و ناامیدیها را نیز میتوان در اتفاقات آبان ۹۸ جستجو کرد اتفاقاتی که نتیجه آن را در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم.
معتقدم اولین رویکردی که دولت سیزدهم باید در پیش بگیرد مسئله احیاء جمهوریت و بازگشت مردم به صحنه است به این نحو که مردم بعد از پایان دولت آقای رئیسی باید به طور ملموس احساس کنند که تا چه میزان در تغییرات و حرکتهای کشور به سمت پیشرفت نقش داشته اند.
مسئلهای که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم مسائل کشور لنگ مسئله سیاست خارجی است و این یک گره کوری است که به نظر میرسد حتی دولت نیز در مواجهه با آن نمیداند باید چه رویکردی را اتخاذ کند. با این وجود ضرورت دارد که دولت سیزدهم هر چه سریعتر رویکرد خود را در حوزه سیاست خارجی مشخص کند، چون هنوز تصویر روشنی از رویکرد سیاست خارجی این دولت وجود ندارد.
طبیعتا با توجه به شرایط موجود در داخل کشور حوزه اقتصاد باید در اولویت دولت سیزدهم قرار بگیرد. همانطور که میدانیم بخشی از اقتصاد ایران درگیر مساله سیاست خارجی است؛ ولی در بخشهایی از آن مانند بخش مسکن دولت سیزدهم میتواند با تکیه بر توان داخلی اقداماتی را حداقل بهتر از دولت منفعل روحانی انجام دهد و یا با پیمانهای پولی دوجانبه اقداماتی را در جهت اهداف اقتصادی خود پیش ببرد؛ البته اینکه کدام بخش از مشکلات اقتصادی ما میتواند در ارتباط با سیاست خارجی و یا با تکیه بر توان داخلی حل شود خود یک مسئله است، اما مسئلهای که وجود دارد این است که باید روی هر دو بخش سرمایه گذاری صورت بگیرد اگر چه دولت سیزدهم باید آن بخش از اقتصاد را که میتواند با تکیه بر توان داخلی پیش ببرد مهم و جدی تلقی کند.
یوسفی: با توجه به شرایط فعلی کشور، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم (که تأمین کالاهای اساسی، مدیریت قیمتها و بحث مسکن در این مقوله میگنجد) و مدیریت کرونا در مسئلهی سلامت دو مسئله کلان و الویت دار در صدر مسائل مهم کشور هستند که دولت باید به آنها بپردازد؛ و پس از آن پرداختن به مسائلی، چون اصلاح ساختارهای دولتی، بازکردن گلوگاهها تولیدی و اقتصادی و بحثهای مرتبط با آموزش و پرورش از اهم کارهایی است که دولت آقای رئیسی باید به آنها بپردازد.
دانشجو: به نظر شما دولتمردان دولت سیزدهم باید دارای چه ویژگیها و روحیاتی بوده و چه رویکردی در قبال وزارت خانهها و بعد از آن عموم جامعه داشته باشند؟
قلعه نوئی: جوانگرایی همراه با تخصص گرایی و توام با روحیه انقلابی و جهادی اولین ویژگی و رویکردی است که وزرای در دولت سیزدهم باید در قبال وزارتخانهها داشته باشند. ما امروزه نیازمند این هستیم که کارها را به افراد متخصص، متعهد و جوانان انقلابی واگذار کنیم. در واقع ما اگر در اوایل انقلاب با دوگانه تخصص و تعهد روبرو بوده ایم امروزه این دوگانگی دیگر وجود ندارد؛ چرا که امروز چهار دهه از انقلاب گذشته و کشور از وجود تعداد زیادی از جوانان متعهد و متخصص برخوردار است.
وزرای دولت سیزدهم باید ضمن برخورداری از روحیه انقلابی و جهادی بتوانند این روحیه را نیز در وزارتخانه تحت امر خود اعمال کنند؛ چرا که ما هر گاه در انجام امور به صورت جهادی عمل کرده ایم و کارها را به جوانان متعهد انقلابی سپرده ایم در نهایت سربلند و موفق بوده ایم؛ البته منظور از جوانگرایی به معنای پیرزدایی نیست؛ چون ما در بخشی از مسائل و حوزهها اعم از حوزه اقتصاد و معیشت مردم نیازمند پختگی و نگاه کلان همراه با تجربه هستیم تا بتوانیم با یک نگاه فراملی و همه جانبه بر مشکلات فائق شویم.
بنده مطمئنم که با رویکرد تخصص گرایی، جوان گرایی و استفاده از ظرفیت جوانان مومن و انقلابی میتوانیم از مشکلات اقتصادی و معیشتی عبور کنیم و قطعا اگر به نیازهای اولیه مردم پاسخ بدهیم رضایت عمومی را جلب خواهیم کرد و این نکته مهمی است که باید مورد توجه وزرای دولت سیزدهم باشد.
یکی دیگر از ویژگیهایی که کارگزاران دولت سیزدهم باید داشته باشند این است که فاصله خود را با مردم کم کنند و در جامعه حضور یابند و این مسئلهای است که همواره مورد توجه رئیس جمهور منتخب بوده است با این وجود ضرورت دارد تا وزراء از این رویه درس بگیرند و همواره خود را در کنار مردم ببینند.
معتقدم نگاه مردم به دولت سیزدهم مثبت است با این وجود اگر ارتباط مسئولان با مردم بیشتر شود این نگاه مثبت نیز تقویت خواهد شد.
اسکندری: افرادی که فرصت حضور در دولت سیزدهم را مییابند باید دارای روحیه احیاء جمهوریت باشند تا بتوانند به تدریج مقوله نقش آفرینی و مشارکت مردم در معادلات مختلف کشور را احیاء کنند. از سوی دیگر با توجه به اینکه دولت آقای رئیسی یک دولت ضد فساد است با این وجود دولتمردان در این دولت خود نه تنها نباید مفسد باشند بلکه باید با عوامل فساد زا برخورد کنند و این ویژگی متناسب با دولت آقای رئیسی است.
در دولت آقای روحانی بعضا افرادی وجود داشتند که فاسد نبودند، اما بسیاری از اطرافیان آنها و عملکردهایشان این ظن را به وجود آورد که این افراد ضد فساد هم نیستند.
یقینا افرادی که فرصت حضور در دولت آقای رئیسی را پیدا میکنند وابسته به جریان سیاسی اصولگرا هستند و این در حالی است که جامعه از این جریان به دلیل تحدید آزادیهای اجتماعی و سیاسی ترس دارد. با این وجود افرادی که در این دولت مناصب کلیدی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر دستگاهها را بر عهده میگیرند باید نسبت به موضوع آزادیهای اجتماعی و سیاسی دغدغه داشته باشند.
واقعیت این است که دولتهای وابسته به جریان اصلاحات میتوانند مدعی این باشند که به تعداد مشخصی فیلم و یا کتاب که امکان صدور مجوز نداشتند مجوز داده اند، ولی چالشی که در مواجهه با دولتهای اصولگرا وجود دارد همین مسئله است به گونهای که نسبت این جریان و چهرههای وابسته به آن با گفتمان آزادی خیلی مشخص نیست و این یک معضل است که پیش روی دولت سیزدهم قرار دارد.
طبیعتا اصولگراهایی که در دولت سیزدهم حضور مییابند وامدار، وفادار و تحت تاثیر پدرخواندهها و جریانات اصولگرایی هستند. با این وجود این مشی اصولگرایی حتی میتواند کمر دولت سیزدهم را خم کند و آن را زمین بزند. مثلا در ماجرای برجام کاملا واضح بود که قاطبه جریان اصولگرایی از پدرخواندههای این جریان خط میگیرد تا جایی که شاهد بودیم همه رسانهها و جریانهای اصولگرایی از سوی پدرخواندهها برای دفاع از برجام به خط شدند و این آسیب زاست؛ پس ضرورت دارد که افراد استقلال خود را حفظ کنند اگر چه شاید این انتظار، انتظار بیجایی باشد.
یوسفی: همانطور که سابقا رهبری فرمودند، امروز علاج مشکلات کشور دولت جوان حزب اللهی است و دولت سیزدهم اگر میخواهد موفق شود باید ویژگیها دولت جوان حزب اللهی را در خود متبلور کند.
ایستادگی در برابر فساد و تبعیض ها، خستگی ناپذیری، پرتلاش بودن و جهادی عمل کردن و صراحت ویژگیهایی است که دولت آقای رئیسی برای سر و سامان دادن به وضعیت فعلی نیاز دارد.
دانشجو: به نظر شما کدام وزارتخانهها از منظر ساختاری و مدیریتی دارای مشکلات بیشتری هستند و باید در اولویت قرار بگیرند؟
قلعه نوئی: متاسفانه در اکثر وزارتخانهها و بخشها به ویژه در وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه، وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سیستم مدیریتی فشل، ناکارآمد و بسیار خسته وجود دارد؛ مثلا در دولت روحانی نگاه مدیریتی حاکم بر حوزه اقتصادی در بازار سرمایه مشکل ساز بوده و قطعا رفع این مشکلات و اصلاح ساختارها باید در اولویت دولت سیزدهم قرار بگیرد.
یقینا وزارت خانههایی نظیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت امور خارجه و وزارت علوم وزارت خانههای مهمی هستند؛ اما با توجه به مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و همچنین تورم چند ده درصدی به ویژه در رابطه با کالاهای اساسی نگاه اقتصادی باید در اولویت کابینه دولت سیزدهم قرار بگیرد به این معنا که باید یک نگاه اقتصادی در بین بدنه دولت و مشخصا در بین سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد وجود داشته باشد و تمام این مجموعهها باید با یک نگاه و یک هدف و تحت یک سیستم مدیریتی اداره شوند، چون در این برهه که با جنگ اقتصادی روبرو هستیم مهمترین اولویت برای عبور از بحرانهای اقتصادی هماهنگی بین دستگاههای اقتصادی است.
اسکندری: با توجه به اینکه تمام وزارتخانهها حائز اهمیت هستند؛ بنابراین اولویت بندی آنها کار سختی است؛ با این وجود بنده ترجیح میدهم که به مسائل مبتلاء به وزارت خانه ها، سازمانها و ارگانها بپردازم؛ مثلا مساله شفافیت مسالهای است که همه وزارت خانه ها، سازمانها و ارگانها با آن درگیر هستند و دولت سیزدهم نیز باید با جدیت آن را پیگیری کند. مسئله دیگری که وجود دارد مسئله تعارض منافع است به گونهای که وقتی خیلی از وزارت خانهها و سازمانها را بررسی میکنیم متوجه میشویم که بسیاری از مسائل و مشکلات آنها مرتبط با تعارض منافع است و اگر این تعارض منافع تعدیل، کنترل و حتی در مواردی حذف شود خیلی از مسائل و مشکلات از بین میروند.
هر کدام از وزارت خانهها دارای اهداف و سیاستهای مشخصی هستند به همین دلیل ممکن است برخی از آنها همچون وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی به خاطر برخی مسائل خاص همچون آب دچار تعارض شوند؛ البته شورایی به عنوان شورای عالی آب وجود دارد، اما این شورا خیلی کارآمدی خاصی نداشته و لااقل نتوانسته بر ساختارها مسلط شود و هماهنگیهای لازم را بین وزارتخانههای مذکور به وجود بیاورد. بدیهی است که وزارت جهاد کشاورزی به عنوان مصرف کننده آب یک سیاست را در پیش میگیرد و وزارت نیرو نیز باید مصرف آب را کنترل کند با این وجود این وزارتخانهها ممکن است با تعارض مواجه شوند پس باید در رابطه با ایجاد هماهنگی بین وزارتخانهها فکر شود.
دانشجو: با توجه به همراه بودن مجلس شورای اسلامی با دولت منتخب، آیا به نظر شما این اتفاق باعث حرکتهای خوب و مثبت در فضای کشور میشود یا باعث عدم نظارت درست و مطلوب نمایندگان بر دولت و وزارت خانهها و دولتمردان خواهد شد؟
قلعه نوئی: یکی از ابزاهای مجلس شورای اسلامی نظارت بر دولت یا قوه مجریه است و این نظارت نیز با استفاده از ابزارهایی همچون تحقیق و تفحص، سوال و استیضاح انجام میشود. معتقدم در این دوره که بحث همراهی خوب بین دولت سیزدهم و مجلس مطرح میشود این همراهی را باید به فال نیک بگیریم، چون نتیجه این تعامل و همراهی به سود و منفعت مردم خواهد بود.
نمایندگان مجلس باید به این نکته واقف باشند که هیچ گاه از اختیارات قانونی خود چشم پوشی نکنند و در مواجهه با مشکلات دستگاههای دولتی استفاده از ابزارهای نظارتی اعم از استیضاح، سوال و تحقیق و تفحص را در اولویت قرار دهند تا این ذهنیت به افکار عمومی القاء نشود که آنها به کرسیهای وزارت خانهها چشم دوخته اند و از ابزارهای نظارتی خود استفاده نکرده اند و در واقع به جای نمایندگی مردم نماینده دولت بوده اند؛ البته با توجه به روحیه انقلابی نمایندگان قطعا این اتفاق رخ نخواهد داد.
اسکندری: همراهی و همدلی دولت و مجلس میتواند دارای جنبه مثبت و منفی باشد. به این صورت که همراهی و همدلی این دو از یک سو ممکن است به شکل گیری همکاریهای مثبت در جهت پیشبرد اهداف کشور منجر شود؛ اما از سوی دیگر باید مراقب بود که این اتفاق نظر در ارتباط با مسائلی شکل بگیرد که در نهایت بسط عدالت، آزادی و پیشرفت کشور را رقم بزند. مثلا ممکن است که دولت و مجلس در ارتباط با طرح صیانت از کاربران فضای مجازی از طراحی تا اجرا با هم اتفاق نظر داشته باشند، اما از سوی دیگر مردم را نگران کند و در نهایت موجب منجر به محدودیت آزادیها و بسط آگاهیهای عمومی شود؛ اما از یک بعد دیگر ممکن است این طرح به رشد و بسط آزادیهای سیاسی و اجتماعی و رشد، توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور بینجامد و این اتفاق مبارکی است.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که با هماهنگی و همدلی بین دولت و مجلس تعطیلی نظارت محتمل است. همه ما میدانیم که مجلس یازدهم مدعی است در خیلی از حوزها با دولت روحانی مخالف بوده با این وجود این مجلس تاکنون نتوانسته این دولت را وادار به کار کند و به نوعی با استفاده ازابزارهای خود مثل استیضاح و طرح سوال وظایفش را پیش ببرد و به نتیجه عینی برسد؛ پس ما نمیتوانیم از این مجلس خیلی انتظار داشته باشیم که همزمان با دولت سیزدهم اتفاق خاصی را در حوزه نظارت رقم بزند.
با توجه به اینکه دولت آقای رئیسی بر اساس یک اجماع شکل گرفته پس طبیعتا افرادی که بخواهند ابزارهای نظارتی را در مجلس تقویت کنند قشر محدودی خواهند بود که قرار است به گوشه رینگ بروند و خیلی هم هزینه بدهند. مضاف بر این گمانه زنیهایی نسبت به آینده آقای رئیس هم وجود دارد به همین دلیل برخی نمایندگان به صرفه نمیبینند که زمینه تقابل با او را ایجاد کنند و ابزارهای نظارتی را مورد استفاده قرار دهند. به هر روی ما باید ببینیم که ثمره همکاری و هماهنگی دولت و مجلس چیست؟ اگر ثمره این همکاری بسط عدالت و توسعه در کشور باشد همکاری خوبی است در غیر این صورت ثمره این همکاری بد خواهد بود.
یوسفی: همراه بودن دولت و مجلس میتواند فضای خوبی را ایجاد کند، از آن جهت که منازعات سیاسی میان قوه مجریه و مققنه را به حداقل خود میرساند و این فرصتی است تا دو قوه با تمرکز و جدیت بیشتر به مسائل مردم و کشور بپردازند.
اما باید توجه شود که این همراهی منجر به کوتاهی از سمت مجلس در بحث نظارتها نشود و هم مجلس و هم دولت به درستی به ایفای نقش خود بپردازند.
دانشجو: به نظر شما با توجه به دولت منتخب و وضعیت واقعی جامعه امروز، میتوان انتظار اتفاقات مثبت در آینده نزدیک را داشت یا زمان خیلی زیادی باید منتظر ماند تا برخی مسائل اصلاح شود؟
قلعه نوئی: رئیس جمهور منتخب مسئولیت اداره کشور را با مشکلات متعددی تحویل خواهد گرفت با این وجود دولت سیزدهم باید این مشکلات را رفع کند. متاسفانه کارنامه دولت تدبیر و امید کارنامه مثبتی نیست و امروز کشور در سایر ساختارها و حوزهها اعم از بازار سرمایه، نهادههای دامی، اقتصاد و دیگر حوزهها دچار مشکل است تا جایی که نمیتوانیم بگوییم این دولت در فلان حوزه عملکرد موفقی داشته است.
با توجه به مشکلات متعددی که پیش روی دولت منتخب قرار گرفته ما نمیتوانیم با نگاه آرمانگرایانه بگوییم که این مشکلات در زمان کوتاه مدتی قابل هستند. اگر ما نگاه واقع بینانه به مشکلات داشته باشیم برخی از این مشکلات در کوتاه مدت، برخیها در میان مدت و برخیها نیز در بلند مدت قابل حل هستند؛ مثلا ما نمیتوانیم مشکل گرانی و ساخت مسکن، بازار سرمایه و نهادههای دامی را در کوتاه مدت حل کنیم، ولی این امکان وجود دارد که با اقدامات کوتاه مدت و اثرگذار در مواجهه با برخی از مشکلات اتفاقات خوبی را برای مردم رقم بزنیم.
معتقدم دولت سیزدهم با نگاه تخصصی، جوان گرایانه، انقلابی و همراه با برنامه میتواند به صورت جهادی در جهت بهبود زندگی، معیشت و اقتصاد مردم قدم بردارد و مشکلات را حل کند.
اسکندری: به چند دلیل اصلاح وضع موجود در دولت سیزدهم خیلی زمان بر است. نخست به این دلیل که آقای رئیسی دولت را در شرایط مناسبی تحویل نگرفته است به گونهای که ما در خیلی از حوزهها اعم از اقتصاد، سیاست خارجی و اعتماد عمومی در شرایط بحرانی و ملتهبی قرار داریم پس دولت نمیتواند یک شبه و آنی دست به کارهای عجیب و غریبی بزند. مضاف بر این علی رغم اینکه خیلی از دستگاهها با دولت آقای رئیسی همسو هستند، اما مردم خیلی حس همسویی با دولت ندارند چرا که همه منتظرند و میخواهند ببینند که چه اتفاقی میافتد و این شکاک بودن و عدم همراهی آحاد مردم که تبعات آن را نیز در میزان مشارکت در انتخابات دیدیم بزرگترین مانع پیش روی دولت است. به هر روی میتوان گفت که دولت سیزدهم در بحث پتانسیل اعتماد عمومی هم ضعف دارد و این بزرگترین چالش دولت به شمار میرود.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که دولت آقای رئیسی گفتمان خاصی را نمایندگی نمیکند و این مشکلی است که به شخص رئیس جمهور منتخب و تیم او برمی گردد. همه ما میدانیم که دولت روحانی در سال ۹۲ میدانست که در صحنه سیاست میخواهد چه کاری انجام دهد، اما در رابطه با دولت رئیسی هیچ چیز مشخص نیست و واقعا نمیتوان هیچ گفتمانی را به دولت او نسبت داد و این یک ضعف جدی است.
مردم بزرگترین سرمایه ما هستند، اما امروز شکاف بزرگی بین مردم و حاکمیت ایجاد شده و این خیلی نگران کننده است، از سوی دیگر ما با دولتی مواجه ایم که تکلیفش با خودش مشخص نیست و نمیداند میخواهد چه کار کند؛ مثلا امروز در حوزه سیاست خارجی از گزینههایی همچون امیر عبداللهیان، صفری و عراقچی اسم برده میشود و این بدان معناست که دایره افراد در دولت سیزدهم عجیب و غریب بوده و آقای رئیسی هنوز به جمع بندی نرسیده است.