گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ساجده امین فر؛ در شرایطی که معیشت روزمره مردم، با کشاورزی گره خورده است و تحقق امر کشاورزی وابسته به فعالیت دانش آموختگان و متخصصان رشتههای مختلف کشاورزی میباشد، نباید اجازه دهیم که دانش آموختگان رشتههای کشاورزی،به جای کار کردن پیرامون رشته تخصصی خود، به دلیل چالشهای یافتن شغل در زمینه کشاورزی، در کسب و کارهای غیرمرتبط، با رشته تحصیلی خود فعالیت کنند. در سال ۱۳۹۶ بود که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای در پیامی، از مجموعه اقتصاد مقاومتی دو نقطه اساسی را مشخص کردند که همهی فعالیتها باید به سمت آن متمرکز شود؛ که اولین آنها بحث تولید و دومین مورد اشتغال است.
به گفته ایشان یکی از مسائلی که باید هدف گذاری کلان کشور به سمت آن حرکت کند، اشتغال جوانان است. واضح است یکی از مسائلی که در این هدف گذاری نقش دارد ایجاد سازوکارهایی برای تسهیل این امر است. مسئله اشتغال فقط مربوط به کسب مجوز کسب و کار نیست بلکه در صدر آن، نبود سرمایه مورد نیاز برای ایجاد کسب و کار است. یکی از حوزه هایی که اگر سازوکارهای تسهیل ایجاد کسب و کار، در آن انجام بگیرد، میتواند بخش عمدهای از مشکلات کلان اقتصادی جامعه را حل کند؛ اشتغال دانش اموختگان حوزه کشاورزی است. زیرا که مسئله تضعیف اشتغال دانش آموختگان کشاورزی، مسئلهای تاثیرگذار بر اقتصاد و معیشت مردم است، لذا بسیاری از عنوانها نظیر امنیت غذایی، صادرات و واردات محصولات غذایی، استفاده از ظرفیت های داخلی کشور و خود کفایی در تولید محصولات، به این بخش گره خورده است.
ناظر به اینکه در سالهای اخیر، با افزایش شمار دانش آموختگان کشاورزی، اشتغال آنان با چالشهای جدی روبه رو شده است؛ به همین دلیل بسیاری از دانشآموختگان این رشتهها به کارهای غیر مرتبط با رشته تحصیلی خود پس از پایان تحصیل میپردازند، که باعث هدر رفت منابع و سرمایه گذاریهای انجام شده روی آنان می شود. تنگناها و چالشهای دانشآموختگان کشاورزی که میتواند در نهایت در دامن زدن به بیکاری آنان نقش بسزایی داشته باشد به عواملی نظیر : گرایش منفی به انجام کار خصوصی، نبود گزینش عقلایی، بار منفی جامعه در تعیین موقعیت های اجتماعی و تنگناهای جذب دانشآموختگان بر میگردد که در مجموع این عوامل چالشهای موجود را تبیین میکند که البته یافته ها گویای آن است، که پارهای از این چالشها با عنایت به سیاستهای جدید بخش آموزش و کشاورزی روندی کاهنده داشته و بهبودی آنها مورد انتظار پاسخگویان میباشد.
درحال حاضر اکثر دانش آموختگان کشاورزی درمقاطع مختلف کارشناسی،کارشناسی ارشد و دکتری فاقد شغل تخصصی هستند؛ که این مشکل در دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی حادتر است. به عقیده برخی از کارشناسان بحرانهای نظام آموزش کشاورزی که در آینده، کشور با آن مواجه خواهد شد، عبارتند از: جذب پایین دانش آموختگان کشاورزی در سازمان های دولتی، مهاجرت دانش آموختگان روستایی به مناطق شهری، اشتغال دانش آموختگان در مشاغل غیر مرتبط و نداشتن گرایش دانش آموختگان به انجام کارهای کشاورزی. ناظر به اینکه فعلا دورنمای خوبی برای اشتغال دانش آموختگان در بخشهای دولتی مشاهده نمیشود، در صورتی که به جد می توان گفت که اگر از سوی دولت تسهیلات مورد نیاز برای این موضوع داده شود بسیاری از مسائل حل خواهد شد.
همچنین با توجه به تاکید دولت در توسعه بخش خصوصی و کوچك شدن بدنه دولت، درصورتی که سرمایهگذاری در بخش کشاورزی سودمند باشد، میتوان به آینده بهتر برای اشتغال دانش آموختگان کشاورزی امیدوار بود. مشکل بزرگ درسرمایه گذاری دربخش کشاورزی درقیاس با بخشهای دیگر این است، که سرمایه بایستی به مدت حداقل دو الی سه سال مراحل خواب را طی کند تا بعد منجر به سود اقتصادی گردد؛ زیرا این مشکل در بخشهای دیگر کمتر میباشد و سرمایه گذاری در بخشهای دیگر به ویژه در بخش خدمات، بیشتر انجام میگیرد. گفتنی است که کشور در حال حاضر، کمبود نگاه به ظرفیت های داخلی دارد نه کمبود نیروی متخصص.
نگاه به ظرفیتهای داخلی که قائل به ورود جدی و مسئله محور دانشجویان متخصص به حوزههای علمی و صنعتی باشد و به جای القای فرهنگ غلط نسبت به کشاورز و دانش آموختگانش، از آنها برای بهبود مسائل کنونی استفاده شود؛ این موضوع که چرا باید برای دانش آموختگان علومی مثل پزشکی که در درمان نقش دارند نه در پیشگیری این میزان از پرستیژ غیر اصولی باشد، اما برای قشری که در پیشگیری بسیاری از مسائل و رویدادها نقش دارند نگاه درجه سومی وجود داشته باشد و این رشته در مدارس به دانش آموزان معرفی نشود و اکثر افراد جامعه نسبت به آنها بی اطلاع باشند؟
منشا این طرز نگاه از کجا میآید؟ مگر غیر از این است که مهم ترین رکن جامعه در شرایط فعلی اقتصاد میباشد، که به طور مستقیمی به کشاورزی گره خورده است! پس این همه تفاوت ارزشی با رشتههای دیگر از کجا نشات میگیرد؟ فارغ از کارشکنی و سوء مدیریت که خود، بخش عمدهای از دلایل اختلاف بازار کشاورزی گیاهی است؛ چرا برنامهای دقیق و ثابت، برای برون رفت از این مشکل تعریف نمیشود و یا تعریف می شود اما بعضاً ناقص انجام می گیرد جای بحث فراوان دارد. فراتر از آن، این سوال مطرح است که در این برنامه ریزی و ارائه راهکار ها، جایگاه جوانان و متخصصین دانشگاهی کجاست؟
اگر نقطه ظهور استراژِی مقابله با تضعیف اشتغال دانش آموختگان، از درون هستههای نخبگانی دانشگاه نیست، کجاست؟ و اگر قرار نباشد تصمیم سازی در این موضوع توسط دانش آموختگان و کار آفرینان صورت نگیرد در کدام فرمول و بند توافق قرار است به امید رفع مشکل اشتغال بنشینیم تا مشکل اشتغال دانش اموختگان کشاورزی حل و فصل شود؟ با هزینه ناامیدی چند جوان نخبه؟ قطعا در حوزه کشاورزی نیز اساتید و دانش آموختگان، راه کارهای موثری برای رفع خلاهای قانونی، به کار گیری روش های تخصصی و رونق بازار کشاورزی دارند، که هر کدام از اینها تنها در صورتی مشکل اشتغال فارغالتحصیلان کشاورزی را بیاثر خواهند کرد که سازمانهایی ،چون جهاد کشاورزی به عنوان اصلیترین متولی این امر ،تصمیمات درستی که پایه علمی و تخصصی دارند را اتخاذ کنند.
ساجده امین فر – پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.