گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرحسین روزبهانی؛ داغ شدن ماجرای مذاکرات وین پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم؛ دارای ابعاد محتلفی است که در تبیین دقیق این موضوع نباید از آنها غافل شد. آنچه که مشخص است این است که از تاثیرات مقوله تحریم بر مولفه های اقتصادی مانند تولید ، سرمایه گذاری مخصوصا در جذب سرمایه گذاران خارجی نمی توان غافل شد، لکن رویه ای که دولت گذشته در پیش گرفت، منحصرا در برهم کنش مسائل اقتصادی و امور مربوط به مذاکرات خلاصه می شد. با کمی بررسی تاملی و انتقادی در رابطه با موضوع، با این نکته مواجه خواهیم شد که تاثیراتی که فرایندِ مذاکرات بر مناسبات اقتصادی کشور گذاشته است، به مراتب بیشتر از موضوع مذاکره یعنی تحریم بوده است. تاثیرات نه چندان معقولانه رسانه ای شدن مذاکرات ؛ بر بازار پولی و نظام اقتصادی ارزی در طی این مدت کاملا مشهود بوده است.
آنچه که در این میان باید برای دولت سیزدهم موضوعیت داشته باشد؛ این است که به وسیله پی ریزی یک نظامِ پیوست رسانه و شکل دهی اهرمی قوی برای تغییر افکار عمومی است. بدیهی است که غریی ها به دنبال این هستند با اعمال سیاست های مختلف رسانه ای، شرطی سازی عمیقی بین وضعیت اقتصادی ایران با برجام برقرار سازند؛ عدم موفقیت و رویکرد انفعالی دولت گذشته در مواجهه با این مسئله، لزوم کنشگری این چنینی را بیش از پیش برای ما نمایان می سازد. در دورِ جدید مذاکرات؛ آمریکایی ها با ارایه ایده توافق موفق صادقانه در پی اثبات این هستند که هیچگاه به دنبال حل اساسی مسئله نیستند؛ چرا که دولت ایران صرفا حل تحریم ها را به عنوان هدف اصلی و غایی مذاکرات گره زده و عملا امریکا با طرح چنین ایده ای ؛ وجود و لغو تحریم ها را اساسا نادیده می گیرد.
سیاست امریکا به دنبال این است که برای ایجاد یک توافق وسیع، با طولانی تر کردن زمان و ایجاد جنگ روانی؛ از پیشرفت های روز افزون هسته ای ایران در مقابل ازادکردن بخشی از اموال ایران جلوگیری کند و گام به گام برنامه های خود را برای زمین زدن طرف ایرانی مذاکره عملیاتی کند. باید این نکته را پذیرفت که طرف غربی مذاکره، به دلیل قدرت رسانه ای قوی، می تواند فشار گسترده ای را به دولت ایران علی الخصوص برای هدایت برنامه ریزی شده افکار جمعی اعمال نماید؛ لذا باید عنوان کرد که با توجه به این گزاره ها، ایده توافق گام به گام چندان کارامدی و اثرات مطلوبی برای ما در پی نخواهد داشت؛ چرا که با توجه به توانِ رسانه ای فوق الذکر می تواند به آسیب پذیر تر شدن پارامتر ها و مناسبات اقتصادی داخلی بیانجامد و این ایده شرطی سازی به برجام همچنان به روند تاثیر گذاری پرشتاب خود ادامه دهد.
برای دولت سیزدهم ، رویکردی که باید برای گروه مقابل در پیش بگیرد ، کاملا مطالبه گرانه با تاکید بر لغو کلیه تحریم ها و گرفتن تضمین های عینی و راستی آزمایی رفع تحریم ها توسط جمهوری اسلامی ایران پشت میزهای مذاکره باشد و در این بین چیزی که مبرهن است ، این است که مذاکره برای مذاکره معنی ندارد! به وسیله آن پیوست رسانه ای فوق الذکر باید این هدف و پیامِ دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به دنیا مخابره شود. در حوزه روابط بین المللی، مقوله ای به نام تضمین موضوعیت چندانی ندارد؛ متناسب با این مسئله باید خاطر نشان کرد که رویکرد دولت ها نسبت به دو مقوله امنیت و منافع ملی و نسبتی که در یک قرار داد بین المللی دارد مشخص خواهد کرد که چه مواردی منجر به تضمین اجرایی می رسد. تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم ، باید با عبرت از ادوار قبلی مذاکرات ؛ همچنان بر هدف اصلی مذاکرات یعنی منتج به رفع تحریم ها شدن بماند و مغلوب جنگ روانی غربی ها در ارائه پیشنهادهای مبهم و غیر قابل اتکا و اهتماد نشوند.
نتیجه ای که می توان گرفت این است که در روند مذاکرات پیش رو، پیوست رسانه ای منسجمی نیاز هست تا در افکار جمعی؛ دائما این پیام منتقل شود که دولت اقتصاد و معیشت مردم را به هیچ عنوان با مذاکرات پیوند نخواهد زد تا غربی ها نیز در جریان سازی این شرطی سازی ها نتوانند باعث این شوند که زیست اقتصادی کشور ما دائما در معرض بازخورد های حاصل از برجام و مذاکرات قرار بگیرد و نهایتا منجر به غفلت از سایر ظرفیت های اساسی کشور در حوزه اقتصاد برای رسیدن به وضعیت مطلوب نشویم.
امیرحسین روزبهانی - معاونت پژوهش و فناوری بسیج دانشجویی فرهنگیان همدان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.