گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب سادات قریشی محمدی؛ در پاسخ به این سوال که جنبش دانشجویی آرمانی کدام است؟ ابتدا باید به تعریفی جامع و مانع از آن برسیم و در ادامه سایر ابعاد موثر را بررسی کنیم. که به مناسبت روز دانشجو این بحث را مورد کنکاش قرار دادیم و حال در قالب یادداشتی اجمالی ارائه میکنیم. جنبش دانشجویی را می توان عمل جمعی، داوطلبانه، اختیاری و جهت دار دانشجویان به منظور ایجاد تغییر و تحول سیاسی اجتماعی تعریف کرد. هم چنین کوشش جمعی از دانشجویان برای پیشبرد یا مقاومت در برابر دگرگونی های اجتماعی در جامعه ای که خود جزئی از آن محسوب می شوند نیز تعریف می شود. بنابراین نمی توان هر عمل جمعی دانشجویی را جنبش دانشجویی دانست.
بلکه جنبش دانشجویی؛ آن حرکت جمعی است که افراد حاضر در آن، با قصد ایجاد تغییر و تحول سیاسی اجتماعی وارد صحنه می شوند و حتی در بعضی مواقع به قصد ایستادن در مقابل برخی تغییرات و تحولات سیاسی اجتماعی، شروع به فعالیت میکنند. در واقع این دانشجویان، جمع خود برانگیخته هستند که تغییر و تحول سیاسی اجتماعی و... را جستجو می کنند که روند این تغییر و تحولات می تواند بسیار گسترده باشد. دو ویژگی اساسی یعنی پرسشگری، روحیه چون و چرا کردن در قبال قضایای که منافع و یا اضراری کوتاه مدت یا بلند مدت برای جامعه داشته باشد و همچنین آرمان خواهی و کمال گرایی و نفی مناسبات تبعیضآمیز اجتماعی، باعث شده که جنبش دانشجویی از سایر جنبش هایی نظیر جنبش کارگری و یا جنبش حقوق زنان متمایز باشد.
به صورت کلی همه تاریخ حیات جنبش دانشجویی را میتوان در سه مقطع؛ چپ گرایی از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۵، اسلامگرایی از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۷۳ و راست گرایی از سال ۱۳۷۴ تاکنون دستهبندی و بررسی کرد. که مجال کوتاه و بحث پیرامون این موضوع مفصل بوده و به ذکر همین موارد بسنده می کنیم. ساخت اجتماعی طبقاتی جنبش دانشجویی در ایران نیز در سه بحث مستقل و کلان جامعه شناسی سیاسی قابل بررسی است، مدل اول قالب جنبش های اجتماعی یا جنبش دانشجویی همانند جنبش اجتماعی است. مدل دوم جنبش های روشنفکری و در نهایت مدل سوم جنبش های طبقه متوسط جدید را در بر می گیرد. در بخش گفتمان های فکری فرهنگی حاکم بر جنبش دانشجویی در ایران نیز، با نگاهی کلی به گذشته تاریخ سیاسی و ساخت اجتماعی طبقاتی جنبش دانشجویی ایران؛ میتوان از حاکمیت سه گفتمان کمونیستی مارکسیستی، لیبرالیستی و اسلامی نام برد.
به صورت کلی و جنبش دانشجویی در ایران، به شکل دهی و شکل گیری مسائل و حوادثی منجر شده که از جمله آنها می توان به شکل گیری، رشد احزاب، گروه ها و دسته های سیاسی در سه پلان؛ کمونیستی، لیبرالیستی و اسلامی و همچنین سیاسی شدن دانشجویان و گاه تنفر آنها نسبت به سیاست و حکومت و همچنین تلاش های سیاسی همانند واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ اشاره کرد. حال از آنجایی که تحلیل تحولات تاریخ معاصر، بدون بررسی و شناخت عملکرد مجموعه های اجتماعی امکان پذیر نیست و دانشگاه و جنبش دانشجویی هم به عنوان یکی از مهمترین نهادهای فعال جامعه از این قاعده مستثنا نیستند و همچنین دانشجو، دانشگاه و اجتماعات سطح جامعه نیز به دلیل ساخت انتقادی و تبعیت از متدولوژی پرسشگری در قالب نقش های مختلف تأثیرگذارند؛ میتوان به اهمیت شناخت و بررسی اتوپیایی جنبش دانشجویی بیش از گذشته اشاره کرد.
در این میان متاسفانه شاهد هستیم که خطمشی جنبش های دانشجویی در سال های اخیر در بخش کثیری صرفاً به دنبال ارائه راهکارهای سیاسی قدرت در تمام زمینه ها بوده که این مسئله نهایتاً منجر به سیاسی شدن جنبش دانشجوئی و تمام شئونات اجتماعی مربوط به آن خواهد شد. اما باید بدانیم که این امر فینفسه با فلسفه وجودی جنبش دانشجویی در تضاد بوده؛ چرا که حرکت جمعی فرهیختگان جهت درک مشکلات و ارائه راه حل ها، محتاج شناخت ملموس، واقعی و عینی تحولات اجتماعی به دور از هرگونه تندروی می باشد. هرچند که ارائه راهکارهای سیاسی در برخی موارد نیز امکان پذیر است ولی این سیاسی شدن هرگز نباید به صورت افراطی و آرمان غالب جنبش های دانشجویی درآید.
به صورت کلی جنبش دانشجویی باید ضمن برخورداری از تعهد اجتماعی، به رسالت اجتماعی خویش نیز توجه داشته باشند و در اجرای آن بکوشد. همچنین توجه دقیق و عمیق به حوزه آسیب شناسی حرکت دانشجویی و بررسی کارشناسانه ی مواردی که جنبش ها را به رکود و یکسو نگری می کشاند را در دستور کار خویش قرار داده تا از این طریق بتوانند مسیر تعالی و رشد مادی و معنوی خویش و به تبع جامعه خود را به ارمغان آورند.
زینب سادات قریشی محمدی - دبیرانجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.