ساجده امین فر، معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشکدگان ابوریحان دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با انتقاد از روند کاهش دانشجو در رشته کشاورزی، عوامل مؤثر بر این فرآیند را، ضعف در بهکارگیری فارغالتحصیلان، نیاز به سرمایهگذاری بالا در خوداشتغالی و ذهنیـت منفـی جامعـه عنوان کرد.
وی افزود: ما به منظور پیگیری عوامل موثر در کاهش دانشجویان رشتههای کشاورزی خواستار برگزاری نشستی با حضور وزیر علوم شدیم، اما روابط عمومی این وزارتخانه دعوت ما را نپذیرفت و به نوعی دست رد به سینه ما زد و این در حالی است که سرپرستی آموزش این قشر از دانشجویان نیز، به عهده وزارت علوم است. انتظار ما از وزیر علوم این است که از حدود ۵/۷ درصد دانشجویان مراجع آموزش عالی کشاورزی غافل نشوند و به مشکلاتشان رسیدگی کنند.
امین فر بیان کرد: اساسا مشکل ما با وزارت علوم مشکل آموزشی است. ساختاری که وزارت علوم در دانشگاههای ذیل خود ایجاد کرده، ساختاری برای پرورش افراد متخصص حل کننده مسائل روز کشور نیست، بلکه ساختاری است که ماحصل آن رزومه سازی برای افراد، به وسیله تعداد مقالههایی است که منتشر میکنند.
وی اظهار کرد: ماهیتی که وزارت علوم میخواهد و در راستای آن تلاش میکند پژوهش است؛ که آن را ملاک ارزشگذاری دانشگاه میداند و برای رتبه بندی دانشگاهها، به تعداد مقالههای منتشر شده از آنها دقت میکند، نه ماهیت موضوعی که مقاله در راستای آن نوشته شده است. دانشگاه باید افراد متخصص را متناسب با مسائل روز کشور تربیت کند؛ اما دچار یک رخنه قدیمی شده و تا متحول نشود شکوفایی نخواهد شد.
امین فر افزود: هدف اصلی و رویکرد ایجاد دانشگاه ها، پرورش افرادی بود که بتوانند متناسب با تخصص شان در حل مشکلات صنعت راهگشا باشند، اما چیزی که الان از منظومه دانشگاه و تربیت مراجع آموزش عالی مشاهده میشود، ایجاد شکاف بین صنعت و دانشگاه است؛ به گونهای که دانشجو به هیچ عنوان متناسب با نیازی که صنعت دارد تربیت نمیشود و به همین دلیل نمیتواند در حل مشکلات و نیازهای اساسی صنعت گره گشا باشد.
وی اضافه کرد: در واقع نهاد دانشگاه به جای تربیت افراد متخصص حل کننده مسائل و معضلات صنعت در بخشهای مختلف، منبع درآمدی است برای افرادی که در خود دانشگاه خدمات آموزشی ارائه میدهند. امروزه دانشجوهای ما امیدی برای اینکه بتوانند بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه صاحب شغلی متناسب با تخصصشان در صنعت شوند ندارند و تنها چیزی که ماحصل تحصیل چند ساله آنها در دانشگاه میشود فعالیت در خود کادر دانشگاه و یا مراجع آموزش عالی است که ممکن است منبع درآمدی برای آنها شود.
این فعال دانشجویی در ادامه نظام آموزشی رشتههای کشاورزی را غلط دانست و گفت: آنچه امروزه در دانشگاههای ما رخ میدهد، اجبار دانشجویان به حفظ و یادگیری مطالبی است که اساسا تحلیلی در آنها گنجانده نشده است و صرفا با شیوه حفظ محوری تدریس میشوند و کسی حق نقض و انکار مطالب را ندارد، حتی اگر آن مطلب علمی امروزه دیگر کاربرد نداشته باشد و با روشهای دیگری مثل استفاده از نرم افزار محاسبه شود، اما چارت درسی دانشگاه همچنان اصرار به آموزش آن مبحث به آن شیوه را دارد و در خود تحولی ایجاد نمیکند و با شیوهای راکد به آموزش خود ادامه میدهد. درواقع منظومه دانشگاه بیشتر شبیه به مرکز ترجمه و تولید مقالات است تا تولید علم به معنای حقیقی کلمه.
امین فر اظهار کرد: نظام آموزش کشاورزی همواره با مشکلات و تهدیدهایی مواجه بوده است. آموزش نقش مهمی در توسعه کشورها دارد؛ چرا که سازندگان جوامع، انسانها هستند و انسانها زمانی میتوانند در توسعه کشور خود نقش مؤثری بازی کنند که از آموزش خوبی برخوردار باشند. با توجه به هماهنگ نبودن این نظام با تغییرات جهانی و پیشرفتهای علمی، ابعاد آموزش کشاورزی باید بهطور دقیق بازنگری شود و ارکان آن براساس اوضاع و احوال موجود و پیشبینی آینده مورد بازسازی قرار گیرد.
وی تصریح کرد: مهمترین نقطه ضعف آموزش کشاورزی، تناسب نداشتن کیفیت تأسیسات و تجهیزات آموزش عملی است. علاوه بر این، با توجه به حساسیت بهرهبرداران کشاورزی به محیط فعالیتشان، ایجاد ارتباط با فعالان این بخش بسیار دشوار است.
امین فر با بیان اینکه امروزه رشته و دانشکدههای کشاورزی مظلوم واقع شدهاند و این در حالی است که آینده کشاورزی به دلیل نداشتن فناوران نخبه تهدید میشود، اضافه کرد: درواقع کشاورزی محیط جهانی را با بزرگترین وسعت دگرگون میکند؛ اما در تناسب این ارزش، به نحوه درستی برای تربیت دانش اموختگان این عرصه سرمایه گذاری نمیشود.
وی در ادامه امین فر به بیان مهمترین چالشهای نظام اموزشی غلط در دانشگاههای کشاورزی پرداخت و گفت: در کشاورزی ما، مشکل مهارتی وجود دارد. ساختار آموزش کشاورزی در کشور ما ناکارآمد است و اگر نیروی انسانی کاربلدی هم در این حوزه وجود داشته باشد، عملا بستر کار مناسبی نیست. درحالیکه در کشورهای دیگر مزارع کشاورزی در مساحتی چند صد هکتاری هستند، این مساحت در ایران به دو یا نهایتا سه هکتار میرسد. از طرف دیگر کشاورزی یک رشته تجربی محسوب شده و بهرغم اینکه بسیاری از اساتید ما حتی تا مقطع دکتری نیز تحصیل کردهاند، تحصیلاتشان بهصورت تئوری بوده است. به همین دلیل دانشگاه ما نتوانسته نیروی انسانی کاربلد در حوزه کشاورزی تربیت کند و لذا استادی که بتواند بهاصطلاح فوتوفن کشاورزی را به دانشجو آموزش دهد، نداریم و تدریس اساتید بیشتر تئوری محور است و کشاورزی بلد نیستند و به تبع نمیتوانند دانشجوی کشاورزی نیز تربیت کنند.
وی افزود: هرچند در چند سال اخیر، با همکاری برخی از اساتید تلاش شده درس مهارتآموزی برای دانشجویان تدوین شود تا دانشجو از ابتدای پاییز تا انتهای تابستان سال در تمام مراحل کاشت، داشت و برداشت یک محصول قرار بگیرند؛ اما واقعیت این است که درعمل برای اجرایی کردن این درس هم هزاران کیلومتر با ایدهآلهایمان فاصله داریم، چرا که نه مدرس کاربلدی در این حوزه داریم و نه بستر و امکانات لازم برای اجرایی کردن آن فراهم است. همچنین دروسی مانند کارآموزی و عملیات کشاورزی که امروزه در دانشگاهها وجود دارد، بسیار مینیاتوری اجرا میشود و فاصله میان آنچه در عرصه کشاورزی وجود دارد با آنچه در دانشگاهها میگذرد، بسیار زیاد است.
امین فر با بیان اینکه تحقیقات در حوزه کشاورزی بیهدف هستند، اظهار کرد: نکته تاسفبار اینجاست که دستاورد تحقیقات جامعه دانشگاهی کشور، از ۹ دهه پیش تا امروز ۲۲ هزار و ۸۲۵ پایاننامه با موضوع کشاورزی بوده است؛ مسالهای که به صراحت نشان میدهد جامعه آکادمیک کشور نتوانسته به رسالت اصلی خود در حوزه پژوهش مرتبط با کشاورزی عمل کند و ماحصل آن را نیز امروزه در زمینهای کشاورزی شاهدیم، که همچنان کشاورزان و باغداران ایرانی ترجیح میدهند از روشهای سنتی که بعضا از نظر علمی نیز رد شدهاند، در بخشهای مختلف کاشت، داشت و برداشت محصول استفاده کنند.مسائل مشابه این صنعت، پیشتر دامنگیر صنایع دیگر نیز بوده است؛ اما یکی از مهمترین دلایلی که مانع از رفع موانع در حوزه کشاورزی میشود، این است که ما در این حوزه، تحقیقات برنامه ریزی شده و هدفمندی که مشکلات این حوزه را ریشهیابی کند نداریم. یکی از دلایلی که منجر به تولید مقالات بیارزش میشود، نظام ارتقای اساتید در دانشگاهها و عدم بسترسازی برای پژوهشهای کاربردی و سوق دادن بدنه دانشگاهی به این سمت است، در حالی که سیاستگذاری در این حوزه کاملا در دست وزارت علوم است.
معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشکدگان ابوریحان دانشگاه تهران گفت: درست است که دانشگاهها از دهه ۹۰ ورود نسبتا جدیتری به پژوهش در حوزه کشاورزی داشتهاند؛ اما با نگاهی به مقالات منتشرشده باید گفت که اکثر اساتید و دانشجویان ترجیح دادهاند، بخشهای اقتصادی مرتبط با این حوزه را مورد کنکاش قرار دهند و کمتر به چگونگی استفاده از فناوریهای نوین و تغییر در شیوههای کشاورزی پرداخته شده است؛ مسالهای که با توجه به گسترش جمعیت و همچنین نیاز همیشگی انسان به محصولات کشاورزی باید بیش از پیش به آن توجه شود.
امین فر افزود: نقش آموزش در توسعه کشاورزی یکی از اصلیترین موضوعات این حوزه به شمار میرود، اما تعداد مقالات منتشرشده با این موضوع شاید از تعداد انگشتان یک دست فراتر نرود؛ موضوعی که میتواند نقش اثرگذاری در ایجاد تحول اساسی در بخشهای مختلف کشاورزی داشته باشد، چراکه نیروی انسانی یکی از اصلیترین عوامل اقتصادی جهت دستیابی به توسعه اقتصادی است و در اصل امروزه دیگر قدرت بازو و کار فیزیکی نیست که میتواند تعیینکننده موفقیت باشد بلکه دانش و مهارت افراد است که میتواند حرف اول را در این زمینه بزند. با اینحال بررسی نقش نیروی انسانی در حوزه کشاورزی جایگاه مورد انتظار را در میان تحقیقات دانشگاهی ندارد.
وی بیتفاوتی نظام اموزشی دانشگاههای کشاورزی به امنیت غذایی اشاره کرد و گفت: درحالی که کشاورزی مساله فوق حساس برای تمامی کشورها محسوب میشود؛ از این رو میطلبد تا همه دانشگاهها برای ایجاد تحول در حوزه کشاورزی وارد میدان شوند، دانشگاههای تبریز، تربیتمدرس و ارومیه بیشتر از دیگر دانشگاههای بزرگ کشور در تحقیقات مربوط به حوزه کشاورزی سهم داشتهاند. نکته جالب اینجاست که حوزه امنیت غذایی نیز چندان مورد تمایل دانشگاهها نبوده است، درحالیکه امنیت غذایی یکی از حوزههای امنیتی و مهم برای تمام کشورها محسوب میشود و دانشگاههای بزرگ نگاه متفاوتتری نسبت به آن خواهند داشت.
امین فر بیان کرد: دانشگاههای کشور زمان زیادی را برای پرداختن به حوزههای کشاورزی از دست دادهاند، اما براساس آمار دهه ۹۰ جامعه آکادمیک مسیر تازهای را در تحقیقات مرتبط با این حوزه درپیش گرفته و امید است، بتوانند در آینده نزدیک به راهکارهای علمی و عملی برای ایجاد تغییرات لازم و متناسب با نیاز کشور و از آن مهمتر رساندن کشور به خودکفایی در بخشهای مختلف کشاورزی برسند.
وی در ادامه به وجود چارتهای درسی ناکارآمد اشاره کرد و افزود: از اصلیترین دلایل تضعیف نظام آموزش کشاورزی وجود چارتهای تحصیلی متناسب با دهههای گذشته است که سنخیتی با نیازهای روز دنیا ندارند. این مسئله علاوه بر ایجاد حس ناامیدی، بیانگیزگی و القای ناکارآمدی رشتههای مختلف کشاورزی در دانشجویان، موجب در پیش گرفتن رویههای زرد و کلیشهای در دانشگاهها شده است.
امین فر تصریح کرد: بیشتر اساتید سالیان درازی است که تدریس خود را بر اساس یک منبع فوق قدیمی انجام میدهند و به رغم وجود نرم افزارهایی محاسباتی، هنوز هم اصرار به استفاده از راهکارهای قدیمی دارند و این معضلی است که موجب اتلاف وقت و عقب ماندگی علم کشاورزی کشورمان نسبت به جهان شده است. همچنین در چارت تحصیلی گرایشهای مختلف این حوزه درسهای موازی متعددی دیده میشوند که ارائهشان کمکی به رشد علم و دانش در این حوزه نکرده و صرفا دلزدگی دانشجویان را در پی دارد.
وی به نبود آییننامههای کافی برای ورود اساتید و دانشجویان به طرحهای کشاورزی اشاره کرد و گفت: متاسفانه یکی دیگر از مشکلات این بخش نبود آییننامههای کافی برای ورود اساتید و دانشجویان به طرحهای کشاورزی است؛ از این رو باید در این حوزه اقدامات ویژهای انجام شود تا بتوان مسیر را برای ورود اعضای هیاتعلمی به بخشهای مختلف کشاورزی فراهم کرد. بهعبارت دیگر مشکل اصلی ما در حوزه کشاورزی نبود علم نیست، بلکه سازوکارهای لازم برای حضور اساتید و دانشجویان در طرحهای کشاورزی وجود ندارد.
امین فر اظهار کرد: القای فرهگ غلط نسبت به امر کشاورزی از پیش از انقلاب و تداوم آن، سبب شده است تا مسئولین نگاه دست دومی به مسائل کشاورزی پردیس و دانشکدههای کشاورزی داشته باشند و حل معضلاتشان را در اولویت پایینتری قرار دهند و بین دانشگاههای کشاورزی و وزارت علوم شکاف ایجاد کنند. در حالی که این دانشکدهها و یا بعضا پردیسها هم تحت نظر وزارت علوم هستند و وزارت علوم در قبال زیر مجموعههای خود مسئول است.