
وقتی آزمایشگاهها خاک میخورند/ زیرساختهای پیشرفته، اما ناشناخته
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در دهههای اخیر، دانشگاههای ایران گامهای قابل توجه در مسیر توسعه علمی، ارتقاء پژوهشهای زیرساختی و تحقیقات فضاهای تخصصی برداشتهاند. این پژوهشها در قالب ایجاد و توسعه کارگاهها، آزمایشگاهها، مراکز نوآوری و پژوهشهای متعددی در سراسر کشور ایجاد کردند. فضاهایی که با صرف هزینههای کلان از محل بودجههای دولتی، طرحهای پژوهشی و حمایتهای صنعتی تجهیز شدهاند.
این زیرساختها، نقش کلیدی و بیبدیلی در ارتقای کیفیت آموزش عملی دانشجویان و همچنین پیشبرد پروژههای فناورانه، تولید نمونههای اولیه و انجام تحقیقات میانرشتهای ایفا میکنند. در بسیاری از دانشگاهها و مراکز پژوهشی، تجهیزات پیشرفتهای مستقر شدهاند که میتوانند ایجاد نوآوریهای بزرگ و حتی تجاریسازی ایدههای علمی باشند.
با این حال، با وجود گستردگی این امکانات در سطح ملی، یک چالش جدی بر سر راه بهرهبرداری بهینه از آنها وجود دارد: سامانههای یکپارچه برای معرفی و مدیریت این ظرفیتها وجود ندارد. بسیاری از دانشجویان، پژوهشگران، و حتی اعضای هیئت علمی از وجود این تجهیزات در مراکز دانشگاهی یا پژوهشی نزدیک خود بیاطلاعاند. این ناتوانی باعث میشود که برای استفاده از تجهیزات در تعداد معدودی از دانشگاههای مرکزی کشور استفاده شود، دانشگاههایی که به مکانهای مورد توجه شهرت، مکان یا منابع، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند.
پژوهش در استفاده از تجهیزات پژوهشی؛ فشاری مضاف بر دانشگاههای بزرگ کشور
با توجه به زیرساختهای علمی، آزمایشگاههای مجهز و ایجاد مراکز تحقیقاتی در دانشگاههای سراسر کشور در دهههای متوالی، تعداد زیادی از پروژههای علمی کشور بر دوش تعداد محدودی از دانشگاههایی مانند دانشگاه تهران، شریف، علم و صنعت ایران، و برخی از مؤسسات بزرگ هستند. این بررسی که در گذر زمان بر اساس عواملی، چون سابقه تاریخی، شهرت علمی، دسترسیپذیری بیشتر، و تبلیغات نهادهای ذیربط شکل گرفته شده، امروز به یکی از چالشهای جدی بهرهبرداری عادلانه و بهینه از منابع پژوهشی کشور تبدیل شده است.
یکی از چالشهای قابل توجه نظام پژوهشی کشور، شکلگیری پدیدههایی است که میتوانم آن را «تمرکزگرایی پژوهشی» نام ببرم. میکننددر این وضعیت، بخش بزرگی از جامعه علمی کشور از دانشجویان تحصیلات تکمیلی کشور تا پژوهشگران و اعضای هیئت علمی برای انجام فعالیتهای آزمایشگاهی و کارگاهی خود، به تعداد محدودی از دانشگاههای بزرگ و شناختهشده میشوند. این واپستگی به مراکز خاص، به این دلیل شکل گرفته است که اینها از شهرت بیشتر دانشگاهها میشوند، پژوهشگرانی که میتوانند شناختهشده باشند.
این در حالی است که بسیاری از دانشگاههای دیگر در سراسر کشور نیز به تجهیزات مشابه یا حتی پیشرفتهتری مجهز هستند. اما بهدلیل ضعف در اطلاعرسانی، نبود سازوکارهای مدیریتی کارآمد و عدم وجود یک شبکه ارتباطی ملی میان مراکز علمی، این امکانات عملاً بلااستفاده باقی میمانند. در نتیجه، هم فرصتهای پژوهشی در این دانشگاهها نادیده گرفته میشود و هم بار سنگینی به مراکز پرمراجعه تحمیل میشود.
فرسودگی زیرساخت و اتلاف منابع انسانی
بررسی بیرویه بررسیهای پژوهشی بر چند دانشگاه خاص، پیامهای منفی متعددی به دنبال دارد. نخست آن که این حجم سنگین، فشار بیسابقهای را بر تجهیزات و زیرساختهای آزمایشگاهی این دانشگاهها وارد کرده است. افزایش میزان بهرهبرداری از دستگاهها، علاوه بر کاهش عمر مفید آنها، هزینههای تعمیر و نگهداری را نیز به شدت بالا برده و در مواردی باعث توقف فعالیت برخی از تجهیزات کلیدی میشود. از سوی دیگر، فشار مضاعف بر کارشناسان فنی و اعضای هیئت مسئول در این مراکز، باعث ایجاد شغلی علمی، کاهش بهرهوری و در موارد نارضایتی درونی و ترکهای محیطی علمی میشود.
همچنین، تشکیل صفهای طولانی و زمانبر برای استفاده از تجهیزات خاص، محل توقف یا تعقیب پروژههای پژوهشی میشود. پژوهشگرانی که نیاز فوری به آزمایش نمونه اولیه دارند، انجام تحلیلهای دقیق یا ثبت دادههای آزمایشگاهی، گاهی ناچارند ماهها منتظر بمانند تا به دستگاه نظر دسترسی پیدا کنند. در حالی که همان نوع تجهیزات در دانشگاهی دیگر در همان استان یا شهر، بدون کاربر و استفاده، راکد ماندهاند.
سامانههای ملی در پیشرو؛ الگویی برای ایران
درتجربه پیشرو در عرصه علم و فناوری، حاکی از آن است که ساماندهی ملی به تجهیزات علمی نه تنها بهرهوری را بهشدت میدهد، بلکه به توسعه متوازن و عدالت میپردازدنه بهرهوری را بهشدت افزایش میدهد، بلکه تنها به توسعه متوازن و عدالت پژوهشی نیز کمک میکند. برای مثال، در اتحادیه اروپا سامانهای با عنوان MIL (Mapping of Research Infrastructures Landscape) مشاهده کنید، بینی را، ثبت وهای راهاندازی شده است که به محققان این امکان را میدهد تا در یک پلتفرم واحد، فهرست کاملی از تجهیزات علمی موجود در عضو را مشاهده کنید، وضعیت دسترسی آنها را بررسی کنید، درخواست ثبت و حتی مشاوره از راه دور دریافت کنید. در ایالات متحده نیز سامانههای مشابه تحت عنوان Shared Research Facilities یایا Core Facilities در حال اجراست که دانشگاهها و مراکز تحقیقات تحقیقاتی را به هم پیوند میکند و شبکههای از منابع علمی به اشتراک میگذارند.
این سامانههای فناوری عموماً بر روی هوشمندهای هوشمند، داشبوردهای کاربرمحور، تقویمهای رزرو، سیستمهای قیمتگذاری منصفانه و قراردادهای بینسازمانی هستند. از این طریق، پژوهشگران حتی در نقاط دورافتاده یا دانشگاههای کمتر میتوانند به پیشرفتهترین منابع علمی دسترسی داشته باشند، بیآنکه نیاز به سفر کردن یا انتقال منابع انسانی داشته باشد.
دیوانسالاری دانشگاهی؛ مانعی پنهان بر سر راه دسترسی پژوهشگران به تجهیزات تخصصی
در کنار مشکلات زیرساختی و نابرابری جغرافیایی در توسعه تجهیزات پژوهشی، یکی از چالشهای مهم، اما کمتر مورد توجه، بروکراسی پیچیده و میتواند اداری باشد. ادامه در دانشگاههاست که روند دسترسی دانشجویان و پژوهشگران به کارگاهها و آزمایشگاهها را بهشدت دچار مشکل کرده است.
در بسیاری از مراکز آموزش عالی کشور، روند درخواست برای استفاده از تجهیزات آزمایشگاهی مستلزم طی مراحل متعددی است: از ارائه نامهنگاری رسمی و اخذ مدرک کارشناسی ارشد تا ثبتنام در سامانههای داخلی، هماهنگ با مسئول آزمایشگاه فنی و در حد انتظار برای صدور مجوز استفاده. این فرآیندهای وقتگیر نهتنها انگیزههای دانشجویان را کاهش میدهند، بلکه در بسیاری از موارد باعث تأثیرگذاری در اجرای پروژههای تحقیقاتی میشوند یا حتی ممکن است آنها میشوند.
دانشجویان تحصیلات تکمیلی عنوان میکنند که برای استفاده از یک دستگاه ساده، چند هفته درگیر مکاتبات و پیگیریهای اداری هستند، در حالی که زمان آنها برای اجرای پایاننامه یا پروژههای پژوهشی محدود است. از سوی دیگر، نبود یک واحد در میان دانشگاهها باعث شد هر مرکز، شیوههای خاص خود را در ارائه خدمات آزمایشگاهی داشته باشند، این موضوع نیز مانعی در مسیری که بیندانشگاهی از تجهیزات مورد استفاده قرار میگیرد، است.
ایجاد یک شبکه ملی تجهیزات پژوهشی؛ ضرورت برای عدالت علمی
در سالهای اخیر، برخی دانشگاهها بهصورت مستقل سامانهها برای ثبت و مدیریت تجهیزات آزمایشگاهی خود راهاندازی کردهاند. با این حال، یک سامانه ملی یکپارچه، جامع و غیرتبعیضآمیز، به یکی از خلأهای نظام جدید پژوهشی کشور تبدیل شده است. این ناهنگماهی باعث میشود بخشی از تجهیزات گرانقیمت بلااستفاده باقی بماند، منابع علمی هدر رود، رقابت ناسالم میان مراکز علمی شکل گرفته و بسیاری از پژوهشگران در دانشگاههای کمتر شناختهشده، از دسترسی به امکانات لازم محروم شدن میشوند.
راهاندازی پایگاه ملی تجهیزات هوشمند علمی کشور، که در آن دانشگاهها، پژوهشگاهها، پارکهای علم و فناوری و حتی مراکز خصوصی، تجهیزات خود را ثبت و به اشتراک بگذارید، میتوان کلیدی در جهت یک پژوهش علمی، افزایش بهرهوری علمی و شتاب دهی به توسعه فناوری باشد.
چنین پلتفرمی باید با همکاری و حمایت از نهادهای سیاستگذاری و غیرقابل استفاده از منابع مانند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معاونت علمی و فناوریجمهوری و سازمان برنامه و بودجه طراحی، مدیریت و بهروزرسانی باشد. هدف نهایی این سامانه، ایجاد یک شبکه ملی کارآمد برای اشتراکگذاری، رزرو، و استفاده از ظرفیتهای پژوهشی کشور خواهد بود.
جمعبندی: از پراکندگی تا همافزایی ملی
در شرایطی که ایران با شتابی فزاینده بهسوی توسعه فناوریهای بومی، گسترش مرزهای دانش و فناوریسازیهای علمی میشود، بهرهبرداری از زیرساختهای موجود دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضروری است. امکانات و تجهیزات علمی که با هزینههای هنگفت در دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور ارائه میشوند، باید در قالب یک شبکه ملی هوشمند به اشتراک گذاشته شوند تا از سرمایهگذاریهای موازی، منابع مالی و نابرابری جلوگیری شود.
عبور از وضعیت فعلی که در آن پراکندگی، جزیرهایعملکردن و عدم شفافیت بر نظام پژوهش کشور حاکم است، نیازمند طرحریزی یکپارچه، زیرساخت ارتباطی ملی و سیاستگذاری بلندمدت است. ایجاد یک سامانه جامع برای ثبت، رصد و بهرهبرداری از تجهیزات علمی، امکان دسترسی به عادلانهتری برای تمامی پژوهشگران در سراسر کشور نه تنها فراهم میشود، بلکه زمینهساز شکلگیری همافزایی، همکاریهای بیندانشگاهی، و توسعه علمی در سطح ملی خواهد بود.
تنها در سایهی این تحول ساختاری است که میتوان به سمت آیندهای دانشبنیان، مبتنی بر عدالت پژوهشی و برخوردار از حداکثر بهرهوری حرکت کرد آیندهای که در آن علم، نه در گرو تمرکزگرایی و انحصار، بلکه در بستری از مشارکت، شفافیت و دسترسی برابر رشد مییابد.