
ترس اسرائیل از افکار عمومی غرب / افول روایت دروغین مظلومیت و ظهور موجی از دشمنی

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، علیرضا سهرابی نور تحلیلگر مسائل فلسطین در یادداشتی به این مسئله پرداخت که اگر به محتوای رسانههای اسرائیلی دقت کنیم، متوجه ترسی عمیق و واقعی خواهیم شد که اسرائیل در حال تجربه آن است. امروز کمتر کسی در میان ناظران است که از تحولات اساسی و بیسابقهای که در افکار عمومی غرب نسبت به اسرائیل به وجود آمده، تردید داشته باشد. این تحولات پس از گذشت بیش از بیست ماه از جنگی که در غزه جریان دارد و همچنان در برابر چشم و گوش جهانیان ادامه دارد، بیش از پیش خود را نشان داده است.
این تغییرات عمدتاً در میان نسل جوان کشورهای غربی مشاهده میشود. نسلی که در گذشته بیشتر از نسلهای قبلی با مسئله فلسطین همدل بود، امروز این همدلی به یک موج از دشمنی آشکار و اعلامشده با هر چیزی که اسرائیل و پروژهاش در منطقه نمایندگی میکند، تبدیل شده است. این تغییر نگرش حتی در صحنهای بیسابقه در جشنواره گلاستونبری بریتانیا خود را نمایان کرد، جایی که هزاران جوان بریتانیایی در پی خواننده رپ «بوب فایلان» فریاد زدند: «مرگ بر ارتش دفاع اسرائیل.»
شعارهایی که امروز شنیده میشود دیگر صرفاً همدلی عمومی با فلسطین نیست، بلکه به وضوح اعلام دشمنی با ارتش اسرائیل است. این شعارها حتی به کلمهی «مرگ» هم رسیدهاند، کلمهای که همهچیز را روشن میکند. این تغییر در نوع شعارها بهویژه نشاندهنده دشمنی با ارتش اشغالگر اسرائیل است؛ نیروهایی که به نماد خشونت مطلق و جنایات جنگی تبدیل شدهاند و بوی آن در سرتاسر جهان پیچیده است.
اما اسرائیل همچنان اصرار دارد که این شعارها را به جامعه اسرائیلی تعمیم دهد. این تناقض اسرائیل، در برخورد با چنین افکار عمومی جدیدی آشکار میشود.
اسرائیل امروز ترسی واقعی را تجربه میکند که هیچگاه در دهههای گذشته با آن مواجه نبوده است. تا پیش از این، اسرائیل همواره تلاش میکرد خود را بهعنوان قربانی در برابر اتهام «ضدیت با یهود» معرفی کند. در گذشته، روایت مظلومیت اسرائیل حتی در دل پروپاگاندای رسانهای صهیونیستی زیر عنوانهایی، چون «تنها دموکراسی در خاورمیانه» و «نقطهای روشن در محیطی تاریک» پنهان میشد. اما اکنون اسرائیل دیگر نمیتواند این روایتها را حفظ کند.
آنچه امروز در جریان است، همان چیزی است که اسرائیل هرگز انتظار نداشت: فروپاشی سیستم رسانهای که خود در طول هفت دهه ساخته بود. این فروپاشی از همان رسانههایی صورت میگیرد که اسرائیل بهطور استادانه از آنها بهره میبرد. اما تفاوت در اینجاست که امروز رسانهها دیگر تنها در دست صاحبان قدرت و میلیونها دلار نیستند، بلکه رسانههای اجتماعی رایگان و باز هستند که در دست میلیونها نفر قرار دارند. این رسانهها به ابزاری کشنده برای اسرائیل تبدیل شدهاند.
در این شرایط، بسیاری از مراکز تحقیقاتی و رسانههای حامی اسرائیل بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت فشار قرار گرفتهاند. تصویری که از اسرائیل در میان ملتهای غربی منتشر میشود، دیگر آن تصویری نیست که اسرائیل سالها سعی در پنهان کردن آن داشت.
مراکز مطالعاتی برجستهای همچون موسسه «هاریس» در آمریکا و مرکز مطالعات سیاسی دانشگاه هاروارد، که همیشه در حال اندازهگیری افکار عمومی آمریکا نسبت به اسرائیل هستند، این تغییرات را به دقت دنبال کردهاند. این نتایج بهطور مداوم در رسانههای اسرائیلی منتشر میشوند.
برای مثال، تحقیقی که این موسسات در اکتبر ۲۰۲۳ پیش از شروع جنگ اسرائیل علیه غزه انجام دادند، نشان میدهد که در آن زمان حمایت عمومی از اسرائیل در میان مردم آمریکا به ۸۴ درصد رسیده بود، در حالی که تنها ۱۶ درصد از مردم آمریکا از جنبش حماس حمایت میکردند. اگرچه این رقم برای سیاستگذاران اسرائیلی رضایتبخش به نظر میرسید، اما رسانههای اسرائیلی این عدد را نادیده گرفتند و تمرکز خود را بر نتیجه نظرسنجی میان جوانان آمریکایی قرار دادند. این گروه در آن زمان ۵۲ درصد به نفع اسرائیل و ۴۸ درصد به نفع حماس بودند. این تغییرات بهشدت نگرانکننده بود و روزنامه «جیروزالم پست» آن را بهعنوان زنگ خطری جدی برای اسرائیل معرفی کرد.
آنچه در هفتههای اخیر اسرائیل را بیشتر نگران کرده، کاهش چشمگیر فاصله در حمایت عمومی از اسرائیل و حماس است. نظرسنجیهایی که دو موسسه در پایان ژوئن ۲۰۲۵ انجام دادند، نشان داد که حمایت از حماس در میان جوانان آمریکایی به ۲۵ درصد افزایش یافته است، در حالی که حمایت از اسرائیل تقریباً ثابت باقی مانده است.
سوالی که اکنون مطرح میشود این است که اسرائیل چگونه به این تغییرات نگاه میکند و چگونه با آنها برخورد خواهد کرد؟ واقعیت این است که اسرائیل با تمامی ارگانهای خود بهطور جدی به این تحولات توجه میکند. همین امر باعث شده است که دکترین تبلیغاتی اسرائیل از دفاع به حمله تغییر کند و هرگونه نشانهای حتی بهطور غیرمستقیم به حمایت از فلسطینیها در این درگیری را به شدت مورد حمله قرار دهد.
در این راستا، اتهام «ضدیت با یهود» دوباره بهشدت مطرح شده است. بهطوری که هر فردی که اسرائیل را نقد کند بهراحتی بهعنوان «ضد یهودی» شناخته میشود، حتی اگر این فرد پیش از این یکی از حامیان سرسخت اسرائیل بوده باشد.
این وضعیت نشاندهنده این است که اسرائیل نهتنها از تغییرات در نگرشهای افکار عمومی غرب بهشدت نگران است، بلکه در تلاش است تا این تغییرات را با تحریف و سوءاستفاده از تاریخ، به موجی از نفرت جهانی علیه خود تبدیل کند.