کد خبر:۱۶۹۷۷۶
تأملي كوتاه بر جملهاي از بيانات ديروز رهبرانقلاب؛
ناهمترازي علم و تهذيب: نهيبي كه بايد بيدارمان كند ...
مقام معظم رهبري ديروز پس از بيان نقاط قوت علمي در كشور، به بيان نقاط ضعف پرداختند و يكي از اين نقاط ضعف را عدم همترازي و موازنه پيشرفت عملي و سياسي با ارتقاي معنوي و تزكيه نفس دانستند و ...
گروه علمي «خبرگزاري دانشجو»؛ خطبه هاي نماز جمعه اين هفته به امامت آيت الله العظمي امام خامنه اي (دامت ظله العالي) حاوي نكات و بيانات مهم و متنوعي بود كه توجه و دقت در آنها بر مومنين لازم و واجب است و يكي از اهم اين موارد برشمردن موارد قوت و ضعف انقلاب اسلامي طي سه دهه اي است كه از آن رخداد عظيم مي گذرد.
ما به موازات علم و پيشرفتهاي علمي، پيشرفت اخلاقي و تزكيه اخلاقي و نفسي پيدا نكردهايم
در بين بيانات روشنگرانه و اميد بخش ايشان، علاوه بر تاكيد بر پيشرفت هاي علمي و فني به عنوان يكي از نقاط قوت نظام در اين چند سال و برشمردن آنها به هدف افزايش اميد و روحيه خودباوري ملت، تناظر برخي نقاط قوت و ضعف بيان شده، حاوي نكات ظريف و عميقي است كه ذكر آنها به اختصار خالي از فايده نخواهد بود.
ايشان پس از بيان نقاط قوت علمي، به بيان نقاط ضعف پرداختند و يكي از اين نقاط ضعف را عدم همترازي و موازنه پيشرفت عملي و سياسي با ارتقاي معنوي و تزكيه نفس دانستند.
مقام معظم رهبري در اين بيانات به صراحت از اين ضعف مهم ياد مي كنند و مي فرمايند: «ما به موازات علم و پيشرفت هاي علمي، پيشرفت اخلاقي و تزكيه ي اخلاقي و نفسي پيدا نكرده ايم.» و از آن به «عقب ماندگي» ياد مي كنند.
كسي نيست كه از اهميت و اولويت تزكيه بر تعليم و تعلم و به عبارتي اخلاق بر علم آموزي مطلع نباشد، اما بيان روشن و بي اغماض و به شكلي گلايه ايشان از تقدم معكوس پيشرفت علمي و سياسي بر پيشرفت معنوي و اخلاقي، هشداري است كه نمي توان در شرايط حساس و موثر ايران در منطقه و جهان بدان بي اعتنا بود.
اين ضعف يا به تعبير ايشان عقب ماندگي، ضعفي است كه در صورت ناديده انگاشتنش، خطرات فراواني را به همراه دارد. آنهايي كه خود درك كرده اند و نسل سومي هايي كه بعدها از پدر و مادرهايشان شنيده اند، فراموش نكرده اند بي تخصصي و بي سوادي اجباري ملت ايران را كه چه بر سرشان آورد و به ناچار براي كوچكترين نيازشان بايستي دست نياز به سوي چشم آبيان طماع و گرگ صفت انگليسي يا يانكي هاي گاوچران آمريكايي دراز مي كرديم و آن هم بعد از كلي تحقير و توهين، كم كيفيت ترين خدمات را به بالاترين هزينه كه آبروي ملت و مملكتمان بود، در اختيارمان مي گذاشتند.
حضور مهندسان و دانشمنداني كه تخصص داشتند، ولي تعهدي به اسلام و ارزش هاي اسلامي نداشتند و تنها اهداف حزب و گروه و دسته و كشور مطبوعشان همه چيزشان را تعيين مي كرد و ضربه هايي كه پزشكان غير بومي، مهندسان فرانسوي و آلماني و روسي، اساتيد دانشگاه ها كه مدت ها ذهن جوانان را صحنه تاخت و تاز عقايد و افكار غير اسلامي و عمدتا ضد اسلامي خود مي كردند، از ياد هيچ يك از دغدغه مندان و دلسوزان انقلاب كه قدر اين نعمت بزرگ را مي دانند نمي رود.
پس از انقلاب نيز همواره اين پرسش مهم مطرح بوده است كه بايستي كار را به افراد متخصص سپرد يا متعهد؟ خطرها و مشكلات كدام گروه كمتر است ؟ افرادي كه كار بلدند، اما مطمئن نيستيم كه مصداق ضرب المثل «چو دزدي با چراغ آيد...» قرار مي گيرد يا خير. يا افراد متعهدي كه پول بيت المال را به زمين نمي سايند و مطمئنيم كه كم كاري در كارشان نيست، اما فرق پل و سد را نمي دانند.
اگر متعهدين ما، تخصص كافي را داشتند، چرا بايد ساخت نيروگاه بوشهر با چندين سال تاخير به پايان برسد؟ اگر متعهدين ما تخصص كافي را داشتند، نيازي به آمدن اساتيد ضد نظام نداشتيم. اگر متعهدين ما تخصص كافي را داشتند لازم نبود يك وزير يا مدير يا كارمند متعهد متخصص به اندازه چندين نفر و در چندين مسئوليت كار كند و بقيه نظاره گر باشند.
اگر برخي متخصصين ما (در دوره هايي) تعهد كافي را داشتند، چرا بايد در برخي صنايع همچون نساجي و يا توليد البسه و پوشاك با ركود و شكست مواجه مي شديم يا همچنان نتوانيم پوشش مناسب يك ايراني مسلمان را در اختيارش قرار دهيم؟ اگر برخي متخصصين ما تعهد كافي را داشتند، چرا بايستي اكنون و بعد از سه دهه بحث تحول در علوم انساني را شاهد باشيم، در حالي كه كمترين كسي است كه از محتواي ضد ارزشي منابع موجود در حوزه علوم انساني خبر نداشته باشد.
چرا هنوز تحولات ارز، جامعه و بازار ما را دستخوش تغييرات نسبتا شديد مي كند؟ چرا با وجود آنكه از محدوديت و تجديد ناپذيري ذخاير نفتي خود اطلاع داريم و رهبري نيز به كرات در خصوص قطع صادرات نفت و صادرات ساير محصولات تذكر داده اند، اما همچنان شاهد خروج مهمترين سرمايه مادي كشور به نازلترين قيمت هستيم؟
اگر برخي متخصصين ما تعهد كافي را داشتند، چرا بجاي آنكه خود و توان علمي خود را صرف پيشرفت مملكت خود بكنند، با چند پيشنهاد ناچيز و حقير، قيد همه تعلقات خود را زده و براي نوكري به كشورهايي كه دشمنيشان با انقلاب را علنا اعلام مي كنند، كوچ كنند و چراهاي بسيار ديگري كه پاسخش تنها مي تواند رشد نامتوازن اخلاق و تعهد در كنار علم باشد.
بيانات مقام معظم رهبري بيانگر اين اصل اساسي و مهم است كه قطعا بايستي هر دو اينها در كنار هم مي بوده است؛ به عبارتي هيچ يك از دو گروه بالا آنچه انقلاب براي پيشرفت بدان نياز دارند را بدست نمي دهند و هر دو خطراتي به همراه دارند؛ چرا كه تخصص بدون تعهد و اخلاق، روش و منش سرمايه داري است كه تنها سود و سرمايه را ملاك مي داند و ارزش ها را به پاي آن ذبح مي كند و تعهد بدون تخصص هم، گرفتاري در آزمون و خطاهاي مكرر و اشتباهات متعددي را به همراه دارد كه خطر آن كمتر از مورد اول نيست، بنابراين نياز به دانشمندان مومن و انقلابي نيازي است كه نبايد آن را ناديده گرفت؛ افرادي چون شهرياري، عليمحمدي ها، تهراني مقدم ها، احمدي روشن ها و رضايي نژادها كه در معنويت و تعهدشان شانه به شانه تخصصشان رشد كرده و تخصصشان وقف آرمان و تعهدشان شده باشد و وجودشان خار چشم دشمن و قوت قلب امام و امت باشد.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.