گروه اجتماعي «خبرگزاری دانشجو» - سمیرا حمیدی؛ اعتیاد به مواد مخدر از معضلات بنیادی و انحرافات خاص عصر مدرن است که در جامعه ما به علل مختلف به یکی از انحرافات اثرگذار و بحران زا مبدل شده است.
اعتیاد در میان جوانان و البته به مواد مخدر مختلف، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد در میان دانشجویان از مسائل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن و بی توجهی حاکمان و سیاستگذاران کشور نسبت بدان عواقب خطرناکی را متوجه جامعه ما خواهد کرد.
در این نوشته سعی می شود ضمن بررسی چیستی و چرایی اعتیاد و نگاهی به نظریات جامعه شناختی موجود در این زمینه، موضوع اعتیاد در میان دانشجویان و بررسی وضعیت فعلی و افق های آینده در این زمینه از نگاه جامعه شناختی و آماری بررسی شود.
چیستی و چرایی اعتیاد؟
اعتیاد Addiction نوعی ابراز علاقه جسمی و روانی به یک موضوع یا چیز خاص است که بر دستگاه عصبی انسان اثر گذاشته و موجب اختلال در عملکرد فیزیولوژیک بدن مي شود و نارسایی های زیستی برای بدن ایجاد می کند.
اعتیاد کنش، رفتار و سلوکی است که با هنجارهای اجتماعی در تضاد است و به طریقی با انتظارات مشترک رفتاری در جامعه سازگاری ندارد و دیگر اعضای جامعه آن را ناپسند و نادرست ارزیابی کنند؛ به مرور اختیار مصرف و ترک ماده مخدر از اراده شخص خارج شده و به عنوان احتیاج روانی و لذت جسمی برای فرد مطرح است.
امروزه در بحث اجتماعی و روانی اعتیاد به مواد و موضوعات گوناگونی اشاره می شود: اعتیاد به هر نوع مواد مخدر از جمله سیگار، الکلیسم یا اعتیاد به اینترنت و چت نیز در بحث اعتیاد مطرح می شود که خارج از بحث ماست.
در مورد اعتیاد به مواد مخدر، سازمان جهانی بهداشت، اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن، حالتی مضر برای فرد و اجتماع می داند که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیرکننده (طبیعی یا مصنوعی) ایجاد می شود.
این مصرف، موجب گرایش جهت اضافه كردن بیشتر آن در هر روز شده و اغلب باعث انقیاد روانی و جسمی می شود. این نوع احتیاج شدید به مواد مخدر، حالت وابستگی یا عادت در فرد ایجاد می کند که برای انسان شکلی مطبوع داشته و آرام بخش دستگاه عصبی اوست، البته در تحقیقات اثبات شده که این مسئله در جوانی و گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال که سن دانشجویی نیز هست، رونق و رواج بیشتری دارد.
به طور کلی از چند منظر می توان به پدیده اعتیاد نگریست که در این زمینه روان شناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان با دیدگاه های متفاوت بر نظریات مختلفی درباره اعتیاد و عوامل مؤثر بر آن تأکید دارند.
برخی معتقدند اعتیاد یک بیماری فردی است و فرد به علل مختلف ناکامی ها و شکست ها تنها راه حل را در پناه بردن به مواد مخدر می داند و پس از چندی به این مواد معتاد می شود و همین باعث تباهی میلیون ها سلول مغزی او می گردد.
بنا بر این نظریه، اعتیاد، ذاتاً یک بیماری فردی است که می تواند در جوامع مختلف آثار و تبعات اجتماعی، فرهنگی نیز داشته باشد.
نظریه دیگری، اعتیاد را نوعی جرم تلقی می کند؛ از این منظر معتاد مانند منحرفان دیگر مجرم است و باید به علت همین جرم، متحمل مجازات و زندان شود که این نوع نگاه از گذشته در ایران وجود داشت و در فرهنگ و خرده فرهنگ شهری ما حضور فعالی دارد.
اما از دیدگاه اکثر جامعه شناسان و خصوصاً جامعه شناسی انحرافات، اعتیاد یک بیماری اجتماعی است که البته و به طور ویژه عوارض جسمی و روانی نیز دارد.
از آنجا که اعتیاد منجر به انحرافات فراوانی در جامعه می شود، فرد معتاد و احتمالاً خانواده اش را به جرم و انحراف سوق می دهد؛ اعتياد برای فرد و خانواده اش هزینه های فراوان مادی، اجتماعی و حیثیتی دارد، تغییرات روانی در فرد به وجود آورده و وی را دچار حالت آنومیک كرده و از مشارکت اجتماعی بازمی دارد؛ همچنین خرید و فروش آن در جامعه نوعی انحراف اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، از همین روست که می توان این پدیده را نوعی مسئله اجتماعی مهم در نظر گرفت.
البته از منشأ اجتماعی آن نیز نباید غافل شد؛ چرا که به عقیده بسیاری از محققان، منشأ اصلی اعتیاد در جامعه و شرایط آن نهفته است.
با توجه به این مقدمات، معتاد آسیب های فراوانی به خود، خانواده، محیط شغلی و نظام های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وارد می سازد و نمی توان از اثرات و تبعات آن چشم پوشید و تنها آن را عاملی فردی دانست.
برخی علل اعتیاد
وجود فرهنگ استبدادی در جامعه ای مانند ایران که با سرکوب اعتراض ها، عدم بروز خلاقیت ها و ایده ها و عدم ابتکار و اعتماد به نفس توأم بوده است، اکثر افراد را در هنگام رویارویی با مسائل مختلف، با مشکل مواجه کرده است و جوانان در مواجهه با مسائل مختلف زندگی به یأس و سرخوردگی مبتلا می شوند که همین در گرایش آنها به مواد مخدر تأثیر دارد.
در اینجا نباید از نقش تبلیغات نیز غافل ماند که مصرف مواد مخدر را در تسکین فکر و کاهش مشکلات ذهنی مؤثر می داند؛ از دیگر جنبه های فرهنگ ایرانی، صوفی گری و لذت بخشي است که این مسئله نیز می تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در پدیده اعتیاد در جوانان مورد مطالعه قرار گیرد.
مسائل اقتصادی اعتياد
مشکلات اقتصادی، عدم اطمینان به آینده، بیکاری، فشار اقتصادی و نداشتن امکانات رفاهی، نابرابری اقتصادی و شکاف عمیق بین طبقه ها و اقشار مختلف در جامعه و همچنین در مقابل فقر و محرومیت ها، منزلت ثروت و ارائه تصویر آرزوهای بلندپروازانه از یک سو خود عاملی برای کسب ثروت از راه های غیرمجاز و غیرمشروع مانند تجارت و قاچاق مواد مخدر می شود و از سوی دیگر کسانی که نتوانسته اند از راه های مشروع و غیرمشروع کسب ثروت و منزلت کنند، اکثراً به یأس و سرخوردگی دچار شده و در آنها پتانسیل زیادی برای گرایش و اعتیاد به مواد مخدر ايجاد مي شود.
وجود این مسائل اقتصادی به طور ملموس و به عنوان یک نگرانی میان دانشجویان نیز از مسائلی است که در بروز برخی انحرافات مانند اعتیاد نقش فعالی داشته است.
گرچه ظاهراً مشکل اقتصادی از سوی دیگر خود مانع ایجاد اعتیاد است، اما تحقیقات اجتماعی ثابت کرده است که اعتیاد (لااقل اعتیاد به مواد مخدر ارزان قیمت) در طبقات فقیر و مستمند بیشتر از طبقات متوسط و رو به بالاست.
پیامدهای اعتیاد در میان دانشجویان
اعتیاد به مواد مخدر برای هر انسانی چه زن و چه مرد و چه باسواد و چه بی سواد، مشکلات فراوانی به همراه دارد. طبق آمار سازمان های جهانی بهداشتی، بر اثر اعتیاد ۵۰ درصد کارآیی فرد از بین می رود.
بسیاری از انحرافات و معضلات اجتماعی از قبیل خودکشی، فقر، فحشا و سرقت نیز متاثر از اعتیاد است.
فارغ از این مسئله، اعتیاد به ظهور و بروز بسیاری از بیماری های دیگر از جمله ایدز و هپاتیت منجر شده و اثرات مخربی در سیستم ایمنی و فیزیکی بدن برجای می گذارد.
در میان دانشجویان این اثرات مخرب، مضرات بیشتری را به همراه دارد، دانشجویی که سرمایه مالی و زمانی و فکری خویش را باید معطوف به آموختن و دانشجویی کند برای لذت های زودگذر، وقت و انرژی خویش را هدر می دهد، کارآیی علمی خویش را کاهش می دهد، از برنامه ریزی برای آینده غافل مانده و عموماً نسبت به آینده خویش به یاس و ناامیدی دچار می شود.
مهم تر آن که بر اثر اعتیاد، کمابیش از درس و تحصیل غافل مانده و اگر هم بتواند از دانشگاه فارغ التحصیل شود، توان ایجاد و پیگیری شغل مناسب را ندارد.