گروه دین و اندیشه « خبرگزاری دانشجو»، در پیامها، بیانات و نامه های حضرت امام نمونه های بسیاری از توجه به امام جسین(ع) و قیام او به چشم میخورد، اعم از اینکه یه طور مستقیم به تحلیل قیام عاشورا پرداخته شده و یا این قیام به عنوان الگویی مورد رجوع قرار گرفته شده باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا نمونه هایی از اشارات حضرت امام(ره) به قیام اباعبدالله(ع) را در ذیل بیاوریم.
صحیفه امام، ج1، ص: 167 ... ناراحت و نگران نشوید، مضطرب نگردید، ترس و هراس را از خود دور کنید. شما پیرو پیشوایانى هستید که در برابر مصایب و فجایعْ صبر و استقامت کردند، که آنچه ما امروز مىبینیم نسبت به آن چیزى نیست. پیشوایان بزرگوار ما، حوادثى چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشتهاند و در راه دین خدا یک چنان مصایبى را تحمل کردهاند. شما امروز چه مىگویید؟ از چه مىترسید؟ براى چه مضطربید؟
عیب است براى کسانى که ادعاى پیروى از حضرت امیر- علیه السلام- و امام حسین- علیه السلام- را دارند، در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحتآمیز دستگاه حاکمه، خود را ببازند. دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت، خود را رسوا و مفتضح ساخت. بزرگان اسلام ما، در راه حفظ اسلام و احکام قرآن کریم کشته شدند، زندان رفتند، فداکاریها کردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ کنند و به دست ما برسانند. امروز وظیفه ماست که در برابر خطراتى که متوجه اسلام و مسلمین مىباشد، براى تحمل هر گونه ناملایمات آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلو اغراض و مطامع آنها را بگیریم ....
صحیفه امام، ج10، ص: 123-122 این کلمه «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء» یک کلمه بزرگى است که اشتباهى مىفهمند. آنها خیال مىکنند که یعنى هر روز باید گریه کرد! لکن این محتوایش غیر از این است. کربلا چه کرد، ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشى را بازى کرد، همه زمین ها باید آن طور باشند. نقش کربلا این بود که سید الشهداء- سلام اللَّه علیه- با چند نفر جمعیت و عدد معدود، آمدند کربلا و ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار. در مقابل امپراتور زمان ایستادند و فداکارى کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند، و شکست دادند یزید را. همه جا باید این طور باشد.
همه روز هم باید این طور باشد. همهروز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشوراست و ما باید مقابل ظلم بایستیم؛ و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را ما پیاده کنیم، انحصار به یک زمین نداشته؛ انحصار به یک افراد نداشته. قضیه کربلا منحصر به یک جمعیت هفتاد و چند نفرى و یک زمین کربلا نبوده. همه زمین ها باید این نقشه را اجرا کنند، و همه روزها غفلت نکنند.
صحیفه امام، ج5، ص: 228 جنایات شاه که در بسیارى از شهرها، بخصوص در اصفهان و نجفآباد با وحشیگرى بىسابقه مأمورین او واقع شده است، و گفته مىشود برنامهاى است که بتدریج در سایر شهرها نیز انجام مىگیرد و بناست به بزرگ و کوچک رحم نشود و تمام خانهها و مغازهها و مراکز مذهبى به آتش کشیده شود، نشانه تزلزل و ضعف دولت نظامى و یأس شاه از امکان ادامه قدرت شیطانى است. و اکنون که به پرتگاه و سقوط حتمى نزدیک شده است، مىخواهد جنایات خود را هر چه بیشتر تکمیل کند و به گفته خودش ایران را به تل خاکى مبدل ساخته و برود.
ملت آگاه باید بداند که این آخرین حملهاى است که از جنون و حمله روحى که به شاه دست داده است ناشى شده و باید این جنایات بسیار احمقانه و سَبُعانه موجب تضعیف روحى ملت نشود. شاه خود را از ملتْ جدا و تنها مىبیند؛ ناچار با تمام وجود به آغوش اشرار و مزدوران پناه برده تا شاید عقدههاى روحى خود را خالى کند. شاه خود را از سلطنت خیالى مخلوع مىبیند و ادامه حکومت خود را با رفراندم تاسوعا و عاشورا غیر ممکن مىداند؛ از این جهت از هیچ جنایت غیر انسانى رویگردان نیست و با دست اشرار و بعضى از سران ارتش، که شریک جرم او هستند، مىخواهد آخرین تیر ترکش را رها کند. شاه رفتنى است!
لکن سران ارتش که با او و به امر او مرتکب جنایات هستند و مىشوند، در کار خود تجدید نظر کنند و از عواقب امر بترسند. جنایاتى که در اصفهان و نجفآباد و بعضى از شهرستانها شده است، به قدرى با شرافت انسانى منافى است که وجدان هر انسانى را سخت رنج مىدهد. از قرار اطلاع، مأمورین شاه با مسلسل به داخل منازل مردم محروم و بىدفاع حمله کردند، مساجد را به آتش کشیدند، به زنان محترم اهانت کردند، هر کس را که دیدند «جاوید شاه» نمىگوید، بیدریغ کشتند و آزادى به منطق کارتر را به خوبى و خیلى سریع اجرا کردند.
اکنون با در نظر گرفتن رفراندم تاسوعا و عاشورا- که غیر رسمى بودن شاه و دولت را به جهانیان ثابت نمود- بر ملت است که به حکم اسلام و قانون، از اطاعت شاه و دولت سرپیچى کنند: مالیات نپردازند و کلیه اعتصابات ادارات و مؤسسات و شرکتهاى دولتى، خصوصاً اعتصاب شرکت نفت را تا رفتن شاه و دولت ادامه دهند و بر ملت است که با گسترش اعتصابات خود از آنان پشتیبانى نمایند. این جانب مصیبت وارده بر خواهران و برادران سراسر کشور را تسلیت مىگویم و از خداى بزرگ، اجر و صبر براى آنان و رحمت واسعه حق تعالى را براى شهداى راه خدا مسألت مىنمایم؛ و روز دوشنبه 17 محرّم الحرام «1» را به مناسبت هفتم شهدا، عزاى عمومى اعلام مىکنم.
صحیفه امام، ج4، ص: 369 در طول سلطنت این سلسله یک اشتباهاتى شده است که خیلى موجب تأسف است. بعضى اشتباهات در زمان رضا شاه و بعضى هم در زمان حکومت این آقا. از اول که کودتا شد- کودتاى رضا شاه شد و با امر انگلیسها این امر واقع شد- اشتباه این بود که مردم را، آنهایى که اطلاعات داشتند و مسائل را مىتوانستند بفهمند، مردم را مطلع نکردند ... رضا شاه هم همین کارهایى که- بعضى از این کارهایى که- این آدم مىکند، در اوایل امرش شروع کرد.
روضهخوانى شروع کرد. دستجات ارتش را در روز عاشورا (اینها را من خودم شاهدم یعنى یادم است) دستههاى ارتش را روز عاشورا براى سینه زنى بیرون آورد. خودش در این تکیههایى که در تهران بود راه مىافتاد دوره، و به این تکیهها یکى یکى مىرفت. در آنجایى که بود روضهخوانى مفصل داشت. این سنخ حقه بازیهایى که حالا این دارد یک جور دیگر! او هم از اول با این سلاح وارد شد. و همان وقت هم اشخاصى بودند که اطلاع بر این مسائل داشتند و مىدانستند که این چه جور است. یکى از غفلت هایى که شده است این است که اینها شروع نکردند که به مردم، به ملت چهره او را نمایش بدهند. دنبال این کارهایى که ریاکارانه انجام داد، آن چهره دیگرش را نمایش داد که تمام پایگاههاى مذهبى را تعطیل کرد؛ یعنى تمام تکیهها و مجالس وعظ و خطابه و اینها را، تمام را بکلى تعطیل کرد که در تمام ایران دیگر یک- مثلًا- مجلس روضهخوانى، یک مجلس وعظ و خطابه نگذاشت بماند. و آن کارهایى که همه مىدانید و کرد.
صحیفه امام، ج15، ص: 483 ... دعوت به اسلام، اصلش دعوت به وحدت است؛ یعنى، همه در کلمه اسلام با هم مجتمع باشند و در آسایش. لکن همان طور که مىدانید نگذاشتند که این وحدت تحقق پیدا بکند، خصوصاً در این عصرهاى آخر زیادتر دامنزدند به این اختلافات و عمده هم نظرشان به این بود که کارشناسهاى آنها فهمیده بودند که اگر این اجتماع بزرگ اسلام یک وقتى به هم نزدیک بشوند و پیوند کنند، دیگر هیچ قدرتى نمىتواند با اینها مقابله کند و هیچ قدرتى نمىتواند سلطهجویى پیدا کند نسبت به اینها. و آن راهى که آنها پیدا کردند براى مقاصد شوم خودشان، همان بود که بین همه گروهها تفرقه بیندازند. شما در هر جا مىروید مىبینید، حتى در یک شهر تفرقه هست. حالا کمتر است، ولى باز هم هست. در هر شهرى، در هر محلهاى، دستجات مختلفى با هم اختلاف داشتند.
در قضیه عاشورا که باید مرکز وحدت باشد همه شهرها، ما مىدیدیم حتى در شهرهاى مقدس بین دستجات سینه زن، دستجات عزادار با هم اختلاف مىافتاد و اینکاشف از این بود که اولًا، ما خودمان رشد نداشتیم و نداریم و ثانیاً، دستهایى که در کار بوده است این طور همه جا نفوذ کرده است که حتى در دستجات سینه زنى نفوذ کرده است که دستجات سینه زنى که باید همه زیر بیرق امام حسین- سلام اللَّه علیه- مجتمع باشند، جنگ و نزاع بکنند. یک دسته چه، آن دسته چه، و اختلافاتى بود که تا آخر هم محلات با هم مختلف بودند.
از آنجا که مىگذشتى، در سطح شهر، شهرهاى بزرگ، اختلاف ایجاد کرده بودند. هم بین خود روحانیون با هم و هم بین مردم با هم. حزب درست مىکردند منشأ اختلاف بوده؛ هر مسئلهاى که اینها ایجاد مىکردند، براى همین مسأله بود که نگذارند این مجتمع با هم اتحاد پیدا کنند و مع الأسف، تأثیر کرده بود حتى در بالاترین قشر روحانى و بالاترین قشر روشنفکر و حتى آنها هم تحت تأثیر واقع شده بودند و آن اختلافاتى که باید اینجا جلویش را بگیرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان مىکنم که امروز روزى است که همه ما مسائل را فهمیدهایم، مردم هم فهمیدهاند؛ یعنى، به برکت این انقلاب اسلامى دید سیاسى رعیتها هم بالا رفته است؛ الآن دید سیاسى در آنها، آنهایى که اصلًا داخل در این مسائل نبودند، آنها الآن داخل مسائل هستند و همه قشرهاى ملت مسائل را مىفهمند امروز، و رو به رشد هستند. زنها که بکلى خارج بودند از همه چیز جامعه، هر گز حتى نمىتوانستند راه پیدا بکنند، بحمد اللَّه در این سالهاى اخیر، آنها هم وارد شدند و به طور شایسته با حفظ موازین شرعى وارد شدند و خودشان کلاسهایى دارند و- عرض کنم- تبلیغات دارند، همه چیز حالا دارند.
صحیفه امام، ج15، ص: 326 باید ما محرّم و صفر را زنده نگه داریم به ذکر مصائب اهل بیت- علیهم السلام- که با ذکر مصائب اهل بیت- علیهم السلام- زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتى، با همان وضع مرثیه سرایى و روضهخوانى. شیاطین به گوش شما نگویند که ما انقلاب کردیم، حالا باید همان مسائل انقلاب را بگوییم و مسائلى که در سابق بود حالا دیگر منسى باید بشود؛ خیر. ما باید حافظ این سنتهاى اسلامى، حافظ این دستجات مبارک اسلامى که در عاشورا، در محرّم و صفر، در مواقع مقتضى به راه مىافتند، [باشیم؛] تأکید کنیم که بیشتر دنبالش باشند. محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است.
فداکارى سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- است که اسلام را براى ما زنده نگه داشته است؛ زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتى خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههاى مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجاتعزادارى به عنوان عزادارى راه مىافتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنت ها را حفظ کنید. .. این خون سید الشهداست که خونهاى همه ملتهاى اسلامى را به جوش مىآورد و این دستهجات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان مىآورد و براى اسلام و براى حفظ مقاصد اسلامى مهیا مىکند.
در این امر، باید در همه منابر به این جوانهایى که گول خوردهاند- از این منافقین و امثال آنها- نصیحت بشود، دعوت به حق بشود. باید آنها را فهماند که اینهایى که شما را دعوت مىکنند که به ضد جمهورى اسلامى قیام کنید، اینها با اسلام بَدند؛ با اسم اسلام، مىخواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز با مقاصد اسلامى همراه نبودهاند. اینها نهج البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند؛ براى اینکه نهج البلاغه و قرآن را از بین ببرند. و این جوانهاى بىاطلاع، این دخترهاى بىاطلاع، این پسرهاى بىاطلاع [که] دستخوش این تبلیغات سوء اینها شدهاند و در مقابل ملت ایستادهاند و در مقابل ملت مىخواهند کارى انجام بدهند، حالا باید بفهمند اینها که نمىتوانند کارى انجام بدهند.