گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ خبر اول اینکه بلیت سینماهای کشور در طول ایام دهه فجر نیمبها میشود.
محمدرضا فرجی، مدیرکل نظارت بر مراکز و مشاغل و اماکن سینمایی معاونت فعالیتهای سازمان سینمایی گفت: با هماهنگی انجمن سینماداران و تهیه کنندگان سینمای ایران و موافقت ریاست سازمان سینمایی، تمام سینماهای کشور برای اولین بار از 12 تا 22 بهمن، به مناسبت ایام الله دهه فجر به صورت تمام وقت و تمام روز، بلیت نیم بها عرضه خواهند کرد.
وی این شرایط را فرصت خوبی دانست تا خانوادهها در این ایام از سینماها و فیلمهای در حال اکران استفاده کنند.
امید بهکار، کارگردان و تدوینگر سینما، در سن 35 سالگی در منزل شخصیاش درگذشت.
خبر تأثربرانگیز دوم اینکه امید بهکار که تا روز گذشته مشغول تدوین نسخه نهایی مستند «حاج کاظم» برای تحویل به دفتر جشنواره بود، بامداد 4 بهمنماه، پس از تحویل آخرین کارش، از دنیا رفت.
وی سالها پیش فیلم بلند سینمایی «آقا» را ساخت و طی سالهای اخیر بیشتر به عنوان تدوینگر فعالیت داشت؛ آخرین کار سینمایی او «همه چی آرومه» بود که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
هنوز علت دقیق مرگ امید بهکار مشخص نیست.
اما خبر بعدی مربوط به حواشی فیلم علی وزیریان است. کارگردان فیلم سینمایی «یک سطر واقعیت» نامهای خطاب به سید مهدی خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نوشت.
در متن نامه علی وزیریان خطاب به خاموشی آمده است: «همان طور که مستحضر هستید، جناب آقای نوروزبیگی، تهیه کننده فیلم سینمایی «یک سطر واقعیت» علیرغم میل باطنی اینجانب، قریب یک سال مصرانه پیگیر اکران این فیلم در سینماهای حوزه بود که حاصل تلاشش چیزی جز بیاعتنایی شما و طفره رفتن مدیرانتان را در بر نداشت. تهیهکننده محترم اظهار میکرد که بعد از یک سال پیگیری، شما از گفتگوی حضوری برای چند دقیقه یا حتی یک مکالمه تلفنی کوتاه با ایشان امتناع میکنید!
بحمدالله لطف و مدد و عنایت حق تعالی نسبت به این فیلم ادامه دارد و اکنون گروه سینمایی «آفریقا» به آن اختصاص یافته و انشاالله بزودی اکرانش نیز آغاز میشود، آن هم بی نیاز از حوزه هنری و سینماهایش، و اما دلیل نوشتن نامه سرگشاده!
چند روز پیش مسئول پخش فیلم میگفت، وقتی برای گرفتن سینما به حوزه هنری مراجعه کرده، شاهد واکنشی نسبت به فیلم «یک سطر واقعیت» بوده، به مراتب تندتر و شدیدتر و خصمانهتر از سایر فیلمهای تحریمی! این رفتار برای او غیر قابل باور و بسیار عجیب بود و میپرسید مگر چه چیزی در این فیلم است که مستحق تحریم حوزه هنری شده است؟ به نظر میرسد سوال او قابل تأمل و مستلزم پاسخ است، لذا از آنجایی که جناب عالی و مدیرانتان فرصت ملاقات و تعامل برای حل این گونه مسئله را ندارید، جهت شفاف سازی چنین حاشیهای برای فیلم اخیرم، ناچارم موضوع را در قالب این نامه سرگشاده مطرح کنم.»
کارگردان «یک سطر واقعیت» در ادامه نوشته است: « جنجالهای اکران در سال جاری و تحریم تعدادی از فیلمها (جدا از درست یا نادرست بودن ادعا) دلایل و بهانههای مشخصی داشت که هیچ کدامشان به «یک سطر واقعیت» نمیچسبد. این فیلم نه ضد ارزشی است و نه غیر اخلاقی، موضوع آن خیانت و قصاص هم نیست، ترویج فساد و بیبند و باری هم نمیکند، فیلم سیاه و سیاسی و ضد ملی هم نیست؛ این فیلم نه به شأن اجتماعی و اعتقادی و فرهنگی کشور لطمهای وارد میکند و نه مضمونی حساسیت برانگیز برای جامعه متدین اسلامی دارد و نه ... »
علی وزیریان نوشته است: «جناب آقای خاموشی، مسئول مورد سوال قرار می گیرد و شما بالاترین مسئول برای حوزه هنری هستید. به همین جهت از شما میپرسم «دلیل تحریم فیلم یک سطر واقعیت چیست؟» اگر هیچ یک از دلایل مطرح شده سبب تحریم آن نباشد، آنگاه این سوال به ذهن میرسد که آیا غرضورزیهای شخصی و نفسانی و کینهتوزیهای فردی میتواند دلیل تحریم یک فیلم باشد؟»
این کارگردان در پایان نامهاش خطاب به خاموشی نوشته است: «نمیدانم کنترل حوزه هنری از دست شما خارج است و از اداره کردن و اصلاح امور آن عاجز هستید یا اینکه وضع موجود و شرایط حاضر را به سر و سامان دادن آنجا ترجیح میدهید؛ واقعاً نمیدانم.»
فیلم سینمایی «یک سطر واقعیت» درباره زوجی است که فعالیتهای آنها در زمینه فرهنگی و مطبوعاتی می باشد، کسری و فروغ برای ادامه کارشان با مشکلات متعددی مواجه هستند که یکی از بزرگترین آنها مشکلات مالی است.
در این فیلم بازیگرانی چون حسین یاری، مهراوه شریفینیا، همایون ارشادی، رضا ناجی، شبنم مقدمی، شهرام شکیبا، مینا جعفرزاده، رضا بنفشهخواه، شیوا خنیاگر، رحیم بیابانی، علی حسن ناصری، مهدی گلستانیان، اصغر نوبخت، نسرین دولت، سارا کهربایی، معصومه موسوی، سارا بیگلری افشار، غلامعلی خورشیدی، یوسف طاهریان، محمد ابراهیم اقبالفر، کاوه نوید، سروان حجت الله فرحی، محمدرضا مرادی برومند و حجت الله ولیپور حضور دارند.
خبر بعدی اینکه فیلم های برجسته «سرقت بزرگ قطار»، «ام» و «شمال از شمال غربی» از جمله بهترین فیلمها با موضوع جستجوی گسترده انتخاب شده اند.
فیلیپ فرنچ، نویسنده روزنامه گاردین به بهانه اکران فیلم «30 دقیقه بامداد» درباره پیدا کردن اسامه بن لادن، 10 فیلم برتر تاریخ درباره تعقیب سراسری را معرفی کرده است.
«سرقت بزرگ قطار» The Great Train Robbery (ادوین اس پورتر، 1903)
داستان این فیلم که نقطه عطف سینمای داستانی بود، در غرب وحشی روی میدهد و فیلم در سراسر رود هادسن در نیویورک فیلمبرداری شده است. داستان «سرقت بزرگ قطار» از یک ایستگاه قطار آغاز میشود. گروهی سارق دست و پای تلگرافچی را میبندند و سپس به شکلی خشن و خونبار یک قطار را مورد سرقت قرار میدهند. داستان یورش، تعقیب و مجازات که «سرقت بزرگ قطار» الگوی نخستین آن بود، حدود 110 سال است که یکی از دغدغههای سینماست.
«ام» M (فریتس لانگ، 1931)
«ام» اولین فیلم ناطق فریتس لانگ که پیشگام تریلرهای پلیسی بود و علاقه سالهای بعد سینما به قاتلان زنجیرهای را پیشبینی کرد. در این فیلم پیتر لوره، بازیگر بزرگ متولد مجارستان نقش شکار را بازی میکند؛ شکاری که حس دلسوزی تماشاگر را برمی انگیزد. او قاتل کودکان است، قاتلی که در دوسلدورف وحشت ایجاد میکند و باعث میشود پلیس و جنایتکاران برای پیدا کردن او کنار هم قرار بگیرند. نازیها به درستی شک کردند که خودشان یکی از اهداف فیلم هستند و آن را ممنوع کردند. لانگ یک دهه بعد و در دوران تبعید در آمریکا فیلم «تعقیب سراسری» را کارگردانی کرد که داستان آن درباره تلاش برای کشتن آدولف هیتلر است.
«خطرناکترین بازی» The Most Dangerous Game (ارنست بی شودساک، اروینگ پیچل، 1932)
در همان حال که «کینگ کونگ» در مرحله پیشتولید بود، این تریلر در جنگل کونگ توسط سازندگان همان فیلم (تهیهکننده، نویسنده، یکی از کارگردانان، آهنگساز و چند نفر از بازیگران) فیلمبرداری شد؛ لسلی بنکس، ستاره تئاتر بریتانیایی نقش یک اعیانزاده روس را بازی میکند که خسته از شکار حیوانات بزرگ، اکنون انسانها را شکار میکند، انسانهایی که او به جزیره شخصی خود در مجمعالجزایر مالایی کشانده است؛ تازهترین شکار او یک شکارچی آمریکایی با بازی جوئل مکرا است. این فیلم دو بار بازسازی شده و به دفعات مورد تقلید قرار گرفته که از همه جدیدتر در فیلم آمریکایی «بازیهای گرسنگی» است.
«بینوایان» Les Misérables (ریچارد بولسلاوسکی، 1935)
رمان 1862 ویکتور هوگو طولانیترین و جاودانیترین مبنای مضمون تعقیب سراسری است که از 1913 تا همین امسال که نسخه موزیکال آن روی پرده سینماها رفت، دهها بار یا شاید بیشتر در سینما بازسازی شده است. بهترین اقتباسهای سینمایی از این رمان در اواسط دهه 1930 ساخته شد؛ از همه مهمتر نسخه 305 دقیقهای فرانسویها به کارگردانی ریموند برنار با بازی هاری بور به نقش ژان والژان، فراری ابدی و شارل وانل به نقش بازرس ژاور، تعقیبکننده سرسخت او و نسخه 109 دقیقهای هالیوود به کارگردانی ریچارد بولسلاوسکی با بازی فردریک مارچ و چارلز لاتن است.
«بیگانه» The Stranger (اورسن ولز، 1946)
ولز درباره این تریلر مهیج گفت: «هیچ چیز از من در این فیلم نیست»، برای اینکه او فیلمنامهای (که با همکاری جان هیوستن نوشته شد) را مبنا قرار داد که آغازگر حلقهای بیپایان از فیلمهایی درباره جنایتکاران جنگی فراری بود، اما سبک او بسیار خاص است؛ درست مانند شخصیتی که ولز نقش او را بازی میکند - یک نازی مودب (و چیزی بین چارلز فاستر کین و هری لایم) که یک مامور تحقیق دادگاه جنایتکاران جنگی است با بازی ادوارد جی؛ رابینسن، رد او را از اروپا تا دانشکدهای در نیو اینگلند که اکنون در آن تدریس میکند، پی میگیرد. «بیگانه» را راسل متی فیلمبرداری کرده است؛ او فیلمبردار «نشانی از شر» آخرین فیلم آمریکایی ولز هم بود.
«جداافتاده» Odd Man Out (کارول رید، 1947)
جیمز میسن در یکی از بهترین فیلمهای سینمای بریتانیا به نقش جانی مکویین - یک رهبر بشدت مجروحشده ارتش جمهوریخواه ایرلند که در بلفاست فراری است - بهترین نقشآفرینی خود را ارائه میدهد. فیلم به لحاظ سبک (که توسط رابرت کراسکر فیلمبردار «مرد سوم» فیلمبرداری شده) تلفیقی از مستند بریتانیایی، اکسپرسیونیسم آلمان و رئالیسم شاعرانه فرانسوی است و داستان آن دقیقاً بین ساعت چهار عصر و نیمه شب روی میدهد.
«شمال از شمالغربی» North by Northwest (آلفرد هیچکاک، 1959)
هیچکاک تمام فیلمهای قبلی خود را به ارنست لیمن، فیلمنامهنویس نشان داد و از او خواست چیزی بنویسد که نهایت یک کمدی-تریلر هیچکاک باشد. ناگزیر، نتیجه کار فیلمی بسیار سرگرمکننده درباره یک مرد عادی بیگناه است که باید به خاطر جنایتی که مرتکب نشده فرار کند. او در این راه با یک ضدقهرمان پیچیده و زنی زیبا روبرو میشود؛ در این مورد، او کری گرانت است، یک مدیر پولدار که هم پلیس و هم ماموران روس او را از منهتن تا کوه راشمور تعقیب میکنند.
«اسپارتاکوس» Spartacus (استنلی کوبریک، 1960)
«اسپارتاکوس» همان «بینوایان» است، با این تفاوت که داستان آن پیش از مسیحیت روی میدهد؛ داستانی درباره بیعدالتی هولناک اجتماعی در سال 73 پیش از میلاد. کرک داگلاس نقش اسپارتاکوس، برده تراکیان را بازی میکند؛ شخصیتی «ژان والژان»وار که رهبری شورش بردهها و گلادیاتورها را به عهده میگیرد و تحت تعقیب شخصیتی «ژاور»وار قرار دارد که در قالب مارکوس کراسوس، ژنرال مغرور رومی (لارنس اولیویر) تصویر شده است. «اسپارتاکوس» فیلمی سیاسی درباره آمریکای سرکوبگر پس از جنگ است و صحنهای هیجانانگیز دارد که در آن بردههای شورشی اتحاد خود با رهبرشان را به این شکل نشان میدهند که همه کنار هم میایستند و به جای اینکه او را به مقامات رومی بفروشند، میگویند: «من اسپارتاکوس هستم.»
«پت گارت و بیلی د کید» Pat Garrett & Billy the Kid (سام پکینپا، 1973)
این وسترن غمانگیز و شاهکار سام پکینپا درباره آخرین روزهای بیلی بد کید (با بازی کریس کریستوفرسن) در لینکلن کانتی در نیو مکزیکو در سال 1881 است و در حلقه فیلمهایی مانند «بوچ کسیدی و ساندنس کید» و «گروه خشن» درباره قانونشکنان شریف تحت تعقیب، قرار میگیرد. ما داستان را از نگاه یک شکارچی در حال مرگ میبینیم که اکنون قربانی همان آدمهای فاسد است که او را به کار گرفتند تا کید را تعقیب کند.
«فراری» The Fugitive (اندرو دیویس، 1993)
اقتباس ضعیف جان فورد از «قدرت و افتخار» نوشته گراهام گرین، «فراری» نام گرفت، اما این عنوان همیشه یادآور یک مجموعه تلویزیونی برجسته است که در اواسط دهه 1960 در قالب 120 اپیزود پخش شد. دیوید جانسن نقش ریچارد کیمبل را بازی کرد، یک دکتر که به اشتباه به قتل همسرش متهم میشود و در حال فرار از دست کارآگاه بری مورس کارهای خوب انجام میدهد. در نسخه سینمایی فیلم، هریسن فورد نقش کیمبل را بازی میکند و تامی لی جونز برای حضور تحسینشده خود به نقش یک مارشال که در تعقیب اوست، برنده اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل شد. این فیلم چیزی بین تام و جری و «بینوایان» است.
خبر دیگر اینکه اسامی دو فیلم ایرانی بخش سینمای غیرمتعهدها در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر اعلام شد.
فیلمهای «فرزند چهارم» به کارگردانی وحید موساییان و «خاک و مرجان» به کارگردانی مسعود اطیابی از کشورمان به همراه 12 فیلم از کشورهایی چون هند، عراق، تونس، امارات، الجزایر، مراکش، آذربایجان، سنگال، لبنان، قطر و مصر در این بخش نمایش داده میشود.
با توجه به ریاست ایران بر اجلاس جنبش غیرمتعهدها، برگزارکنندگان جشنواره در راستای هم اندیشی و انتقال تجربیات و فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها، بخشی جداگانه با عنوان سینمای غیرمتعهدها راهاندازی کردند.
سی و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر را در قالب مسابقه سینمای ایران و جهان از 12 تا 22 بهمن ماه 1391 به دبیری محمدرضا عباسیان برگزار میشود.
و بالاخره اینکه هیئت انتخاب هفتمین جشنواره فیلم پروین اعتصامی معرفی شدند.
هیئتی متشکل از فرهاد ورهرام، دکتر علیرضا گلپایگانی، شهروز توکل، پریوش نظریه و مرجان اشرفی زاده کار ارزیابی و انتخاب آثار رسیده به دبیرخانه این دوره از جشنواره پروین اعتصامی را برعهده خواهند داشت.
فرهاد ورهرام دانش آموخته دانشکده هنرهای دراماتیک در رشته کارگردانی سینما است که از سال 1352 به صورت حرفه ای کار سینمایی خود را آغاز کرده. ورهرام همچنین در زمینه عکاسی از مجموعه عکس های خود چندین نمایشگاه برگزار کرده است. ورهرام به خاطر 20 فیلم مستند کوتاه و بلندی که ساخته، جوایز داخلی و جهانی زیادی دریافت کرده و صدها نقد و بررسی درباره آثار سینمای مستند ورهرام منتشر شده است.
سید علیرضا گلپایگانی متولد 1339 اهواز و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، کارگردان و تهیه کننده انیمیشن می باشد. وی مدرس انیمیشن، مدیرمسئول نشریه تخصصی انیمیشن «سیمیا» و مترجم کتاب «چگونه شخصیت های انیمیشنی را متحرک سازی کنیم» را در پرونده کاری خود دارد. همچنین وی چندین دوره عضو هیئت های انتخاب و داوری جشنواره های مختلف از جمله فیلم کوتاه تهران، رویش، پویانمایی تهران و جشنواره دانشجویی نهال بوده است.
شهروز توکل متولد 1357 تهران و فارغ التحصیل مدرسه عالی فیلم تهران می باشد. وی سابقه تدریس تدوین غیرخطی و زیبایی شناسی تدوین در دانشگاه های فرهنگ و هنر و همچنین سابقه همکاری با بهرام بیضایی، مهرداد اسکویی و سعید عقیقی را به عنوان تدوینگر در پرونده کاری خود دارد. وی تا کنون بیش از هفت فیلم مستند ساخته و عضو انجمن مستندسازان اروپا نیز است.
پریوش نظریه، سال 1348 در گچساران متولد شد و تحصیلات خود را در رشته تئاتر از دانشگاه هنر به پایان رساند. از فعالیت های وی در زمینه تئاتر می توان به بازی در تئاتر «کولی» و کارگردانی تئاتر عروسکی «میوه ممنوع» اشاره کرد. وی همچنین در زمینه سینما در فیلم هایی چون «عروس حلبچه»، «پدر»، «سجده بر آب»، «دوئل»، «پاداش سکوت» و «دوزخ برزخ بهشت» ایفای نقش کرده است. نظریه همچنین ساخت مستند «کولی ها»، «من و عروسکم»، «سوت ماگ» و «هورامان» را در کارنامه کاری خود دارد.
مرجان اشرفی زاده متولد 1360 در تهران و دارای لیسانس کارگردانی سینما و فوق لیسانس ادبیات نمایشی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر می باشد. وی ساخت بیش از 15 فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه دارد که در اکثر جشنواره های داخلی و خارجی موفق به کسب جایزه شده است. همچنین وی تله فیلم ها و فیلم های ویدئویی شاخصی ساخته که از این میان می توان به «نامه های خیس»، فیلم تحسین شده اولین جشنواره فیلم های ویدئویی تهران اشاره ای کرد. وی داوری در جشنواره های مختلف از جمله جشنواره فیلم کیش، جشنواره فیلم رضوی، جشنواره فیلم 100 و جشنواره سینما حقیقت را هم در کارنامه هنری پربار خود دارد.
هفتمین جشنواره ملی و سومین جشنواره بین المللی فیلم پروین اعتصامی با موضوع نقش زن در تنظیم اقتصاد خانواده، مختص زنان فیلمساز با موضوع آزاد و مردان فیلمساز با موضوع زن از 1 تا 4 اسفندماه به دبیری مازیار رضاخانی در تهران برگزار می شود.