به گزارش گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»، پس از ماجرای سقیفه و تصاحب خلافت، نخستین اقدام خلیفه این بود که فدک را از تصرف فاطمه خارج کند از این رو دستور داد تا وکیل آن حضرت را از فدک اخراج کردند و آن را به بیت المال ملحق نمودند.
آنها از یک سو میخواستند دست اهل بیت(ع) را از مال دنیا تهی کنند که با محصول و درآمد آن قدرت پیدا نکنند و پشتیبانی حرکتی در جهت مخالفت با قصر خلافت نباشد و از سوی دیگر زمینه را برای بازپس گیری خلافت فراهم نکنند. خواستند پس از آنکه خلافت را گرفتند انعطاف و نرمشی نشان ندهند و فاطمه(س) از آنها انعطاف نبیند و بدین سان زخمی بر زخمهای دیگر نهادند.
فدک ملک پر ارزش و پردرآمدی بود؛ درست اما برای فاطمه بریده از دنیا و پیوسته به عقبا که مال دنیا ارزش ندارد تازه از فدک هم که خود هیچگاه بهره نمیبرد فدک در تملک فاطمه بود و فقر از سر و روی خانهاش میبارید.
فدک برای فاطمه روی دیگر سکه خلافت بود و فاطمه به همان محکمی که در برابر غصب خلافت ایستاد در مقابل غصب فدک هم ایستاد.
فدک ندای هل من ناصر فاطمه بود
پس از آنکه آن حضرت از اقدام ابوبکر آگاه شد چادر بر سر افکند و با جمعی از زنان بنی هاشم راهی مسجد شد چرا که او نمیتوانست بپذیرد هدیه پدرش را با نیرنگ از او بستانند گویی همه دست در دست هم داده بودند تا قدم به قدم فاطمه را به سوی رنج و غم بکشانند.
وقتی قدم در مسجد گذاشت نفس در سینه مسجد حبس شد پس نشست چرا که پهلوی شکسته، سینه مجروح، صورت کبود و این بازوی ورم کرده طاقت ایستادن نداشت برای او پردهای زدند تا در میان زنان با احتجاب سخن گوید و این شد سرآغاز خطبه فدکیه فاطمه....
منازعه فدک قیامی علیه اساس حکومت بود و فریاد آسمان گیری که فاطمه(س) خواست سنگ کجی را که تاریخ بعد از ماجرای سقیفه برآن بنا کرده بود در هم فرو شکند.
گذشتن از فدک و بالاتر از فدک برای علی و فاطمه کار آسانی بود اما ناآگاه گذاران مسلمانان جهان دشوار بود.
نادیده گرفتن ظلمهایی که به فاطمه رفته مشکل نیست اما برغاصب میدان دادن که خود را به حق جلوه دهد امکان ندارد فدک در حقیقت میدان دفاع از حریم اسلام است.
تمام تکیه فاطمه در این خطبه این بود که چرا کنیه و پاداش کتاب خدا را نادیده گرفتند و به احکام جاهلیت رجعت نمودند.
در حقیقت فدک بهانهای است برای مظلومیت مسئله مهمتر و آن اعتراف به زیر پا گذاشتن صریح قرآن با دستاویز روایتی مجهول که جز خلیفه راوی نداشت. در حالی که چند صباحی پیش از رحلت رسول نگذشته و جریانهای روز اسلام و مسلمین با شتاب به جاهلیت منسوخ پیشین سوق داده است و اگر در راه بیعت پیغمبری چنین رجعتی صورت میگرفت آینده تاریخ چی میشد و این بود رسالت فاطمه زهرا در دفاع بی وقفه از آنچه پدرش بنا نهاده و احکامی که پی افکنده و باید برای آینده بشریت تا رستاخیز جاودانه بماند.
به راستی اگر زهرا تسلم میشد می بایست مراحل خلافت تسلیم شود که خدا و پیغمبر در ولایت امت برای اهل بیت(ع) قرار داده آنان تسلیم گردند و این به معنای بر باد رفتن کرسی خلافت بود بنابراینن جنبه سیاسی فدک مهمتر از جنبه سیاسی آن بود.
غصب خلافت و فدک دو چیز را به ارمغان آوردند اول منزوی گشتن حق و عدالت و دوم اشاعه ظلم.
مسئله غصب فدک خلافت جامعه را متلاشی ساخت، اختلاف آشکار گشت. پیروان امیر المومنین(ع) از پیروان ابوبکر و عمر جدا شدند مسئله شیعه و مذاهب مختلف و بالاخره 72 مذهب به وجود آمد.
تردیدی نیست که این پراکندگی و تشدید اختلاف از عواقب شوم غصب خلافت فدک است. پرونده فدک هرگز از دفتر محاکمات حذف نشده، نه زهرا(س) و نه امیر(ع) آن را نادیده گرفتند و نه فرزندانشان زیرا بعد معنوی فدک اصل بود نه ارزش آن.
فدک نماد مظلومیت اهل بیت(ع) بود و مظلوم بای از مظلومیت خود سخن بگوید اگر به زور صحه گذاشته و در این مقطع اینکه در آینده تاریخ میبینیم فرزندان علی و فاطمه هرگاه فرصتی مییافتند داستان فدک را تازه میکردند تا از صحنه تاریخ و جغرافیای عقاید محو نشود و اگر فدک نیز پروندهاش باز باشد وجدانها براساس آن داوری کنند.
دقایق تاریخی نشان میدهد فدک از محدوده یک دهکده کوچک و مزرعه خارج شده و مفهومی وسیعتر گرفت همان مفهومی که در مدافعات فاطمه نقش بنیادین داشت و پرده از روی آن برداشت.