به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو» برنامه ثریا درادامه بحث آموزش و پروش و آموزش عالی از عبدالحسین روح الامین، نماینده محسن رضایی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، سید رضا صالحی، نماینده حسن روحانی و استاد دانشگاه، ابراهیم فیاض، نماینده سعید جلیلی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، و سید احمد اشرف الاسلامی، نماینده سید محمد غرضی و نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی، دعوت کرد.
هر تحولی مفید نیست و با اصلاح و رشد همراه نیست
محسن مقصودی، مجری برنامه، سوال اول خود را چنین مطرح کرد: مهم ترین مسائل آموزش و پرورش از دیدگاه کاندیداهای مدنظر شما چیست؟
روح الامین گفت: تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، ارتقای سطح منزلت معلمان و فرهنگیان از اهداف دکتر رضایی در این حوزه می باشد و آقای رضایی با شعار دانش ثروت پایان ناپذیر این برنامه را مطرح کردند.
افراد موظف اند مقتضیات زمان خود را ارزیابی کنند. همزمان با اصلاح، زمینه ساز آینده درخشان و رو به رشد باشند. تحولات در بعد کمی آنچنان فراگیر است که فرار از آن ناممکن است اما هر تحولی مفید نیست و با اصلاح و رشد همراه نیست.
عدم تناسب ظرفیت و امکانات، عدم نگاه نظام مند به حوزه آموزش، نبود عزم ملی در تحول این حوزه، عدم برخورداری از ساختار هوشمند، نداشتن دانشگاه و مراکز تخصصی ویژه معلمان، تاثیرپذیری نظام آموزش و پرورش از اجرای ناموفق سایر برنامه ها، حاکمیت روش های قدیمی، مواجه با تهاجم فرهنگی، عدم تعامل مطلوب بین نهادهایی که باید با آموزش و پرورش رابطه داشته باشند، بی ثباتی در عرصه مدیریت و تغییرات پی در پی مدیران از جمله چالش های این حوزه است.
معلم کلید حل چالش های آموزش و پرورش است
صالحی در این باره گفت: شعار دکتر روحانی در عرصه آموزش و پرورش این است که معلم کلید حل چالش های آموزش و پرورش است. کلید تحول آموزش و پرورش معلم است. حوزه معلمان، دانش آموزان، مدیریت، منابع درسی، اقتصاد آموزش و پرورش و پژوهش و توسعه در آموزش و پرورش را مطالعه کردیم. 200 محور برنامه تدوین شده است.
جامعه آموزش و پرورش ما درک لازم از تحولات جامعه امروز را ندارد. آموزش و پرورش یک نهاد است و سازمان نیست و نیازمند همگرایی نهادهای آموزشی در سطح کشور می باشد. آموزش و پرورش در سطح ساختاری و نهادی فاقد انسجام لازم است.
ساختار فربه امکان پویایی ندارد. عدم پویایی در آموزش و پرورش پس ماندگی فرهنگی را موجب می شود. ظرفیت مدیریت آموزش و پرورش پاسخگویی نیازهای آموزش و پرورش نیست. نمی توان با شعار دوربرگردان مشکل ترافیک را حل کرد. نمی توان با شعار کرامت معلم چالش های آموزش و پرورش را حل نمود.
هیچ کشوری بالاتر از معلمش نمی رود
فیاض اظهار داشت: هیچ کشوری بالاتر از معلمش نمی رود. این نکته بسیار بنیادین است. آموزش و پرورش هم باید دانش محور و هم بینش محور باشد. آموزش و پرورش ما متاسفانه بیشتر دانش محور بوده است. به همین علت خلاقیت کم است. بینش محوری آموزش و پرورش از مسائلی است که باید در آینده به آن توجه شود.
در آموزش و پرورش ما حافظه محوری قوت گرفته و خلاقیت به شدت پائین آمده است. دانش آموزان با فشار درس می خوانند چراکه درونی کردن دانش وجود ندارد. این دانش آموزان عاشق دانش نمی شوند. باید وضعیت آموزش و پرورش خود را از حالت دانش محوری به بینش محوری سوق دهیم.
یکی از کارهایی که آموزش و پرورش ما باید انجام دهد این است که گذشته ما را برای بچه ها به آینده ببرد که این امر با تغییر بنیادی در آموزش و پرورش امکان پذیر است. باید به کمک رسانه های امروز این کار صورت گیرد. اگر این اتفاق نیفتد دچار بحران هویت در حوزه آموزش خواهیم شد.
141 هزار نفر بازمانده از تحصیل داریم
اشرف الاسلامی اظهار داشت: در قانون اساسی ما حق تحصیل برای همه مسجل شناخته شده است. 141 هزار نفر بازمانده از تحصیل داریم. چرا از راه حل های داده شده استفاده نمی کنیم؟ اصل 30 قانون اساسی اجرا نمی شود، چرا؟ در تمام زمینه ها دولت را حجیم و سنگین کردیم. اگر مردم وارد کار شوند خود به خود به دولت متمایل می شوند.
برای تمام دانش آموزان کارت شهریه تحصیلی در نظر بگیریم. این کارت حقی را برای دانش آموز ایجاد می کند که برای ثبت نام و درس خواندن التماس نکند. وقتی حرف از حق تحصیل می زنیم باید امکاناتش را ایجاد کرد. مدرسه اگر کم کاری کند دیگر تقاضایی برای آن وجود ندارد پس تلاش می کند که دانش آموز را جذب کند. در نتیجه معلم تلاشگر و پژوهشگر می شود.
محسن مقصودی سوال کرد: راهکارهای عملیاتی کاندیداهای مدنظر شما چیست؟
صالحی در پاسخ به این سوال گفت: نخبگان باید در آموزش و پرورش حضور داشته باشند. گسترش تشکلات داخل آموزش و پرورش از نکات بسیار مهم است. رابطه عمودی بین معلم و مدیر با دانش آموز باید به رابطه افقی تبدیل شود. آشنایی دانش آموز با حقوق شهروندی است. به بحث معلم کم توجهی شده است.
اصلاح نظام آموزشی، تجدید نظر در کتب درسی، گسترش اماکن آموزشی به ویژه در مناطق محروم و روستایی، رسیدگی به امور معیشتی فرهنگیان، توجه جدی به منزلت و کرامت و ارتقای تحصیلی معلمان، حاکمیت نظام شایسته سالاری و... از جمله راهکارها در این حوزه می باشد.
باید به معلمین آزادی عمل بیشتری داده شود. از نظام حافظه محوری خارج شود. معلم با دانش آموز باید رابطه معنوی داشته باشد. معلم باید مفاهیم شهروندی، اخلاقی، جامعه پذیری و... را به دانش آموزان انتقال دهد.
6 سال اول باید آموزش عمومی شود و 6 سال بعدی آموزش تخصصی شود
فیاض در این باره توضیح داد: اگر نتوانیم گذشته را به آینده منتقل کنیم همواره دچار بحران خواهیم بود. حکمت محوری و فرزانه محوری محور اساسی بزرگی ایرانیان به شمار می رود. یعنی تمام دانش های ما باید به حکمت تبدیل شود. حکومت حکیمانه شود. اگر چارچوب حکمت محوری نداشته باشیم دچار بحران تاریخی و بینشی خواهیم شد.
پرورش محوری از آموزش محوری در آموزش و پرورش مهم تر است. اگر پرورش ایجاد کنیم خود به خود آموزش نیز خواهد آمد. به قول شهید مطهری اگر روحیه علمی بیاید علم نیز می آید. اگر آموزش و پرورش بینش محور و پرورش محور شود مهارت محور خواهد شد. آن دانش آموز خلاقیت خواهد داشت. به نظر بنده 6 سال اول باید آموزش عمومی شود و 6 سال بعدی آموزش تخصصی شود.
هنر نقش بسیار مهمی در خلاقیت و بینش محوری دارد که در آموزش و پرورش ایران به آن پرداخته نشده است. یکی دیگر از مشکلات آموزش و پرورش مسئله اقتصادی است. سطح حقوق پائین است. خود آموزش و پرورش باید به کمک یک مرکز یا بانک پولی اقتصاد خود را بچرخاند.
از آموزش غیر مستقیم و فوق برنامه کارهای بسیاری می توان انجام داد
اشرف الاسلامی اذعان داشت: از آموزش غیر مستقیم و فوق برنامه کارهای بسیاری می توان انجام داد. کار فوق برنامه و غیر کلاسی زمینه خلاقیت و استعداد است. بسیاری از این کلاس ها دیگر نیست و در نتیجه کیفیت پائین خواهد آمد و در نهایت برای وضع موجود به دنبال راهکار می گردیم.
با ساختار کارت شهریه و تمدید ماهانه والدین و اقوام در بروز خلاقیت دانش آموز مشارکت دارند. بسیاری از والدین اکنون تنها کار یکه می کنند این است که فرزندان را به مدرسه می رسانند. در این طرح والدین و مدیران و معلمان در تعامل قرار می گیرند.
مردم مطالبه طرح های عملیاتی دارند و از تکرار شعارهای کلی جواب نمی دهد
روح الامین در این باره اذعان داشت: مردم مطالبه طرح های عملیاتی دارند و از تکرار شعارهای کلی جواب نمی دهد. باید مشارکت اولیاء و مربیان در اداره و اجرای برنامه باشد. در این مورد نیاز به قانون مداری و انضباط و کار حرفه ای داریم.
اهتمام به امر پژوهش در تولید منابع علمی و درسی از جمله راهکارهای آقای رضایی در این حوزه است. ارتقای منزلت تنها با افزایش حقوق نیست، حقوق مهم است. یکپارچگی آموزش در خصوص مسائل کشور نیز از راهکارهای این حوزه می باشد. کار رئیس جمهور اجرا سند چشم انداز است نه تنظیم آن. آقای رضایی معتقد است با بازگشت مردم به صحنه اقتصاد مسائل قابل حل است.
محسن مقصودی درباره مسائل آموزش عالی چنین آغاز کرد: مهم ترین مسائل آموزش عالی و راهکارها چیست؟
دانشگاه های ما باید تئوری های جهانی تدوین کند
فیاض در این بخش اذعان داشت: دانشگاه به معنای آینده کشور است. تا زمانی که چارچوب دانشگاه های ما اعلام نشود (دانشگاه ما چه دانشگاهی است؟) پیش نخواهیم رفت. دانشگاه روبه آینده است یعنی باید بتواند دانشگاه جهانی موجود در جهان را بیاورد و بومی کند. دانشگاه باید با دانش جهانی به بینش جهانی برسد. اگر بینش جهانی نداشته باشیم گم می شویم. اولین قدم دانشگاه باید تئوریک باشد.
دانشگاه باید سیاست گذاری های کلان جهانی تدوین کند. از همین چارچوب تئوریک راهبرد را به وجود آورد. مهم ترین محور دانشگاه باید این باشد که محلی فکر کند و جهانی عمل کند. باید به دنبال دانشگاه تخصصی جهانی محور باشیم.
مادامی که به جای داور بازیکن شدیم این مشکلات را نخواهیم داشت
اشرف الاسلامی گفت: روحیه کار خیر وخیرخواهی را دولتی کردیم. ارتباط آموزش عالی با آموزش و پرورش، جامعه و صنعت و... قطع است. چرا نمی توان در آپارتمان ها به کمک افراد فارغ التحصیل و بیکار مدرسه تشکیل داد که دیگر نیاز به سرویس و... نخواهد بود. بر مبنای محصولی که تحویل می دهد پول دریافت کند.
چرا باید درباره کتب درسی همه متمرکز در معاونت پژوهشی آموزش و پرورش باشد؟ در گذشته سرفصل ها تعیین شده بود و استعداد اساتید در کتاب ها بروز می کرد. این توان در معلمین و اساتید از بین رفته چراکه اینان به دلیل نبود راه بروز خلاقیت بی احساس شدند. مادامی که به جای داور بازیکن شدیم این مشکلات را نخواهیم داشت.
نیروی انسانی مدرک به دست به درد جامعه نمی خورد
روح الامین اذعان داشت: دانشگاه ما می خواهد مقاله تولید کند یا تربیت نیروی انسانی کند یا ایجاد تحول در جامعه کند؟ سردرگمی عامی در این خصوص وجود دارد. ما علم برای تولید ثروت را به عنوان ماموریت به حساب می آوریم. علم برای عزت، علم برای استقلال، علم برای سعادت جامعه و... را میتوان به حساب آورد.
بحث محتوای درسی دانشگاه ها، تقدم کمیت بر کیفیت، شیوه های آموزش، مهارت های زندگی، کارآفرینی، آموزش مهارتی در کنار کار تئوریک و... از جمله چالش های این حوزه محسوب می شود. یکی دیگر از ماموریت های آموزش عالی تربیت نیروی انسانی مطلوب برای جامعه است. یک سری مدرک به دست به درد جامعه نمی خورد. آموزش های ما متاسفانه تک بعدی است.
اگر آموزش و پرورش را ریل توسعه بدانیم آموزش عالی لکوموتیو توسعه است
صالحی در این خصوص چنین اظهار نظر کرد: آموزش عالی ما راه را گم کرده است و در بیراهه حرکت می کند. اگر آموزش و پرورش را ریل توسعه بدانیم آموزش عالی لکوموتیو توسعه است. در دانشگاه های ما تکنیسین و نه تئوریسین تربیت می شود. باید در فلسفه آموزش عالی در کشور بازنگری شود.
آموزش عالی همانند آموزش و پرورش یک نهاد است و با سیاست، اقتصاد، صنعت و... ارتباط ارگانیک دارد. وقتی دانشجویان از شهرهای گوناگون در یک شهر جمع می شوند یک نوع اختلاط فرهنگی در جامعه ایجاد میشود و در نهایت موجب انسجام ملی می شود. تاثیر دانشگاه در سطح ملی است و باید در سطح کلان ملی باید در این باره تصمیم گیری شود.
مرکز نقد و نقدپذیری دانشگاه است. نقد و نقدپذیری جزء ماهیت دانشگاه است باید فضا برای این امر باز شود. برای نقد نیاز به امنیت است. چرا باید دانشجو و استاد احساس ناامنی کند؟ دانشگاه باید مرکز سقل نقد تمام برنامه های دولت و باقی نهادها باشد.