سه عامل موفقیت انسان در زندگی و سه مقدمه در مورد مختار بودن انسان
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، این کارشناس مسائل دینی عصر امروز در جمع دانشجویان طرح ضیافت اندیشه دانشگاه امام رضا (ع) به بیان مختار بودن انسان یا نبودن آن پرداخت.
متن سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری به شرح ذیل است:
انسان مختار است و خدا به آن اختیار داده است اینکه میتواند کسی را انتخاب کنید یا نه ما انسانها نه مجبوریم و نه اختیار کامل داریم بلکه حد وسط جبر و اختیار هستیم مثالی که بخواهم بگویم این است که در هر خانهای کلید و پریز برق وجود دارد ما مختاریم برق را خاموش یا روشن کنیم.
اما این کلید یک سوئیچ در شرکت برق دارد که اگر آن سوئیچ بسته شود ما دیگر برق نداریم رابطه انسان با اعضاء و جوارحش اینگونه است اما سوئیچ اصلی آن دست خداست.
ما اختیار داریم اما همه اختیار با ما نیست و زمانی که سوئیچ را خدا نبسته اختیار در دست ما است و میتوانیم کارهایمان را انجام دهیم اگر کاری را انجام دهیم این کار ما دارای طبعات طبیعی خود است.
انسان وقتی کاری انجام میدهد این کار طبعات طبیعی خود را دارد که به آن اسباب و مسببات می گویم هر سببی یک طبعاتی دارد.
پس مقدمه دوم در بحث اختیار این است که هر اختیاری طبعات خاص خود را دارد مانند خوردن آب که این آب برای ما تأثیر گذار است. اسباب و مسببات عالم بر دو دسته ظاهری و عینی، باطنی و غیبی است مانند درس خواندن که اسباب و مسببات ظاهری و عینی دارد اما دسته دوم که باطنی و غیبی است را نمیتوان براساس علم به دست آورد مانند اینکه انسان بیمار با یک دعا خوب میشود یا اینکه احسان به والدین عمر را زیاد میکند.
این موارد را نمیتوان با علم ثابت کرد منبع اسباب عینی علوم است علم و تجربه هر چه بیشتر پیشرفت کند اسباب ظاهری را بهتر میفهمیم اما اسباب باطنی دست خداست.
سه قاعده پیشرفت علمی و باطنی
حجتالاسلام ماندگاری سه قاعده پیشرفت علمی و باطنی را بیان کرد و گفت: قاعده اول هر چه سهم ما بیشتر و خسارت ما کمتر است در علوم ظاهری بخواهیم مثال بزنیم میتوان گفت ساختمانهای ایران در برابر زلزله پنج تا شش ریشتری مقاوم است اما ساختمانهای ژاپن 12 تا13 ریشتر را تحمل میکند و مقاومت دارد. این امر هیچ ارتباطی به مقدر الهی ندارد ژاپنیها علم مهندسی را بیشتر فهمیدند و ما کمتر.
اگر گفته میشود بعضی از کشورها از نظر علمی پیشرفت کردهاند منظور بعد ظاهری آن بوده چرا که کسانی که بیشتر میفهمند فهمشان بیشتر و خسارتشان کمتر است عوامل به دو دسته ظاهری و باطنی تقسیم میشود هرچه فهم دینی ما بیشتر و خسارت ماکمتر است.
در آیه هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون نیز بیانگر همین امر است چرا باید دانشآموز ما که دانشجو میشود فهمش برای فرمولهای دینی بیشتر نمیشود انسان مختار است درس بخواند یا نه اگر کسی درس نخواند نباید منتظر نمره 20 باشد.
خدا معرفت دینی را با وحی به ما نمیدهد با قطرهچکان هم نمیدهد بلکه باید زحمت بکشیم این عالم فقط پوسته ظاهری نیست.
در آیه اول سوره بقره اشاره شده این کتاب دانشگاه برای کسانی است که باور به عالم غیب دارند اگر این باور را نداشته باشیم نباید به دنبال آثارش باشیم.
انسان مختار است یک آیه از قرآن را یاد نگیرد خودش از ثمرات آن بیبهره میماند جوانی به پیامبر خدمت میکرد روزی رسول خدا به او فرمودند تو چیزی از ما بخواه جوان گفت: 24 ساعت به من فرصت بدهید جوان بعد از 24 ساعت آمد و گفت میخواهم در آخرت در خدمت شما باشم پیامبر فرمودند به تنهایی فکر کردی یا از کسی کمک گرفتی جوان گفت به تنهایی به این نتیجه رسیدم چون همه چیز فانی است و من میخوام در آخرت با شما باشم.
فهم این جوان را ببینید حال فهم یکی دیگر را ببینید به او الهام شده بود دعای تو مستجاب میشود گفت خدا زنم را زیبا قرار بده دعایش مستجاب شد و مردم دچار مشکل شد همه به زن او نگاه میکردند برای بار دوم گفت خدا زنم زشت باشد دعایش مستجاب شد اما باز هم مرد از زنش بیزار شد برای مرتبه سوم گفت خدایا زن مرا بکش دعایش مستجاب شد مرد بعد از استجابت دعایش متوجه شد که چه اشتباهی کرده.
کسی که فهمش پایین باشد خسارت می بیند
این کارشناس دینی در ادامه با بیان اینکه شعار شیطان این است که هر چه کمتر بدانی راحتتری بیان داشت:این امر را از دبستان روی فکر بچههای ما کار میکنند اگر بخواهند بچهها را اردو ببرند بگویند پزشک با ما بیاید همه میگویند بله اما اگر آخوند ببرند همه میگویند نه.
امروز مردم مشاور دینی ندارند به همین دلیل دچار مشکل میشوند بابا دارای دو جنبه ظاهری و باطنی است در بعد ظاهری یعنی عابر بانک و در بعد باطنی یعنی استجابت دعا عامل کمموفقیتی جوانان ما این است که قلق پدر و مادر را برای دعا بلد نیستند پیامبر مشاور بزرگ عالم هستی برای هر کس که مشکلی پیش میآمد دعای پدر و مادر را به وی پیشنهاد میداد منبع فهم دینی قرآن و روایت است.
خودآرایی دارای دو بعد دینی و غیردینی است اگر خودآرایی دینی بلد نباشیم سرمان کلاه میرود ناآرامی یکی از پدیدههای است که جوانان ما به دلیل خودآرایی غیردینی به آن مبتلا هستند یک علت دیگر ناآرامی جوانان ما ارتباط با جنس مخالف است. اختیار دست انسان است که خود انتخاب کند که با جنس مخالف ارتباط داشته باشید یا خیر در علم شیمی اگر رطوبت با سدیم در کنار هم باشد عامل ناسازگاری به وجود میآید پسر و دختر هم نامحرم هستند کنار هم باشند فاسد میشوند دختر و پسری که از طریق حرام دوست باشند چون هر کدام با یکی دیگر ازدواج میکنند آنگاه هر وقت ناآرامی یا اصطحکاکی در زندگی خود روی دهد ناخودآگاه به فکر دوست خود و خوشیهای دوران دوستی خود میکنند و شروع به مقایسه همسر با دوستشان میکنند که این امر یعنی زلزله دهریشتری در یک زندگی که این زلزله منجر به طلاق میشود.
در صد طلاق در هیچ قشری مثل هنرپیشهها بالا نیست خودآرایی هنرپیشهها زیاد است و این افراد خیلی ناآرام هستند.
عامل سوم محدود بودن به قوانین خدا
محدویت عاقلانه است در علم پزشکی میگویند هر چه انسان به عوامل سلامت محدود باشد از سلامت بهرهمند میشوند هر چه به قوانین محدودیت داشته باشید محرومیت از وعدههای خدا کمتر است یکی از وعدههای خدا امنیت و آرامش است که این عنصر قیمتگذار نیست یاد خدا آرامش بخش دلهاست وعده دیگر خداوند موفقیت است همه افراد موفق نمیشوند چون عوامل باطنی را یاد ندارند قاعده آن انجام واجبات و ترک محرمات است هرچه را که خدا گفته نباید ذرهای با آن شوخی کرد اگر انسان قوانین خدا را رعایت کرد محرومیتش کمتر است و اگر قوانین را رعایت نکرد دور خود عایق کشیده.
حجتالاسلام ماندگاری همچنین هدایت؛ برکت و رحمت و مغفرت، بصیرت، شفاعت، شهادت و بهشت را از دیگر وعدههای خدا برشمرد.
قاعده سوم در موفقیت انسان استقامت و هزینه کردن برای یک قانون است که باعث میشود جایگاه انسان بالاتر برود به کسی که خلافی انجام نداده باشد مدال میدهند شهدا برای حفظ دین جان دادند اینها مدالشان طلاست و خداوند آنها را در کنار پیامبران، ائمه و علما میگذارد.
همسایه امام رضا (ع) شدن خرج میخواهد که خرج آن کربلاست کربلا یعنی گذشت از هر چه هست کسی که می خواهد به خدا برسد هزینهاش سنگین است.