مهدی صانعی در گفتوگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در مشهد، در تحلیل وقایع اخیر سوریه، ابتدا به چند مرحله اقدامات جبهه عربی-غربی علیه سوریه اشاره و تصریح کرد: وقتی این جبهه، جنگ در سوریه را شروع کرد، برنامه ریزی داشت تا طی مدت شش ماه یا یک سال حکومت فعلی سوریه را براندازی کند و یک حکومت دست نشانده و هماهنگ با منافعشان بر سر کار بیاورد.
وی با بیان اینکه این مرحله به علت مقاومت مردم، عدم همراهی جریان معارض و حمایت ایران و روسیه شکست خورد، ادامه داد: در مرحله بعد دشمنان سوریه به دنبال این بودند که این کشور را به یک سرزمین سوخته تبدیل کنند و منابع و زیرساختهایش را از بین ببرند؛ از این طریق علاوه بر اینکه حکومت مرکزی بسیار ضعیف شده، شبه نظامیهای مختلف را در گوشه و کنار این کشور حفظ کنند تا به هدف اصلی خود یعنی خارج کردن سوریه از محور مقاومت برسند.
این کارشناس سیاسی این مرحله را نیز همراه با شکست عنوان کرد و افزود: علاوه بر دلایل قبل، یکی از مهمترین دلایل وجود جیش الشعب یا نیروهای مردمی بود که با روحیه مذهبی و دینی به دفاع از سوریه می پردازند؛ درحالی که ارتش سوریه، ارتشی سکولار و ناسیونالیسم عربی است.
ترس آمریکاییها از حاکمیت تندروهای سلفی
صانعی ادامه داد: در این مرحله استراتژی غرب این بود که هیچ کدام از طرفین درگیری یعنی تروریست ها و حکومت مرکزی پیروزی زیادی نداشته باشند؛ چرا که روی کار آمدن هر دو به ویژه گروههای تندروی سلفی برای غرب خطرناک است.
وی با اشاره به دیدار بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان با مقامات روسیه گفت: بندر بن السلطان هم به آمریکا و هم به روسیه اعلام کرد که افسار گروههای تندروی سلفی در دست عربستان است و نباید نگران باشند؛ نکته ای که غربی ها را برای مداخله بیشتر در سوریه امیدوار کرد، همین ضمانت عربستان برای جلوگیری از حاکمیت تندروهای سلفی در سوریه است.
این کارشناس سیاسی افزود: در واقع این عربستان ضمانت داده است که این گروهها همچون سگ آموزش دیده ای باشند که هر کجا عربستان و غرب خواست، رها شوند و به جان حکومت مرکزی بیافتند؛ از این طریق یک حکومت سکولار و لائیک هم در سوریه تشکیل شود.
هدف از مداخله نظامی، پیاده کردن مدل یوگوسلاوی سابق است
صانعی مرحله سوم از تحولات سوریه را همراه با تصرفات و پیشروی ارتش سوریه در مناطق تحت اشغال گروههای تروریستی و مغلوبه شدن گروههای معارض دانست و تصریح کرد: غرب در این مرحله به دنبال پیاده کردن مدل یوگوسلاوی سابق در سوریه است؛ یعنی با حملات موشکی و هوایی محدود و از بین بردن زیر ساختها و جنگ رسانهای، کشور و ارتش را مستهلک کنند تا تسلیم شوند.
وی ادامه داد: سپس نیروهای حافظ صلح وارد سوریه شوند و این کشور را به چند قسمت تقسیم کنند که در اختیار عده ای خاص باشد؛ برنامه شان این است که سوریه را حداقل به سه بخش کردنشین، سنی نشین و علوی،دروزی و مسیحی نشین تقسیم کنند.
روسیه اجازه نمیدهد، وقایع یوگوسلاوی در سوریه تکرار شود
این کارشناس مسائل سیاسی دراین شرایط علاوه بر طرفین درگیر، دو بازیگر اصلی دیگر یعنی ایران و روسیه را دارای اهمیت عنوان و تصریح کرد: ایران هم از لحاظ ایدئولوژیک و تاثیری که بر جهان اسلام دارد و هم هدایت جریان حزب الله در سوریه نقش آفرین است، روسیه نیز میخواهد حتی از ایران نقش بیشتری ایفا کند.
صانعی با تاکید بر اینکه روسیه امروز با روسیه زمان بحران یوگوسلاوی متفاوت است و اجازه نمیدهد همان وقایع تکرار شود، بیان داشت: روسیه امروز دیگر آن روسیه مقروض که توان مقابله با غرب را نداشت، نیست؛ بلکه شخص پوتین روحیه قدرت طلبی دارد و بزرگترین رزمایش تاریخ روسیه را هم امسال برگزار کرد.
منافع روسیه در سوریه که با سقوط حکومت مرکزی به خطر میافتد
وی با بیان اینکه مردم روسیه هم در رویای امپراطوری روسیه هستند، در خصوص منافع سوریه تصریح کرد: روسیه دارای بازار تک عرضه انرژی به اروپاست و از این طریق میتواند امتیازات زیادی از کشورهای اروپایی بگیرند، لذا با هر رقیبی مبارزه میکند؛ یکی از رقبا قطر است که به دنبال انتقال گازش از طریق ترکیه و سوریه به اروپاست.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: دلیل دیگر هژمونی روسیه در منطقه است که در حال حاضر تنها در سوریه باقی مانده است و حضور نظامی و سرمایه گذاری شدیدی در این کشور توسط روسها شده است؛ امروزه نزدیک به 1000 مستشار روسی در سوریه فعالیت میکنند.
صانعی افزود: بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان در سفرش به مسکو ضمانت تامین شدند این منافع را میدهد و حتی اعلام میکند که عربستان حاضر است چندین برابر سلاحی که روسیه به سوریه میفروشد را پیش خرید کند؛ با این حال روسیه این تضمین را نمیپذیرد.
ایران به طور غیر مستقیم منافع حمله کنندگان نظامی به سوریه را به خطرمیاندازد
وی در خصوص دخالت ایران در صورت حمله نظامی به سوریه توسط غرب گفت: یک سوالی که در داخل مطرح میشود همین مسئله است که آیا ارزش دارد که ایران به طور مستقیم وارد جنگ نظامی سوریه شود یا خیر که عده ای معتقد دخالت نظامی ایران منطقی نیست؛ اما از طرفی اگر پشت سوریه خالی شود، حزب الله که حاصل 30 سال تلاش ایران است، از بین میرود و اسرائیل در مرزهای ترکیه و کردستان عراق و چسبیده به ایران قرار میگیرد.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: بنابراین هرچند احتمالا دخالت نظامی مستقیم نمیکنیم اما به طورغیر مستقیم منافع دشمنان به طور نمونه در خلیج فارس را به خطرمیاندازیم.
اگر موشکی به اسرائیل بخورد، ابتدا اسرائیل موشک باران میشود
صانعی مسئله دیگر در مورد نقش ایران را در ظرفیت جهان اسلامیش دانست و بیان داشت: جنبش های مردمی و اسلامی مختلفی همانند حزب الله هستند که تحت رهبری ایران فعالیت میکنند و اگر موشکی به سوریه بخورد، در اولین گام اسرائیل موشک باران میشود.
وی در تحلیل چنین شرایطی بیان داشت: در این زمان اسرائیل هم مقابله به مثل خواهد کرد و چه بسا در اقدامی پیش دستانه به سوریه حمله کند چرا که سابقه تجاوزات متعدد به خاک این کشور را طی همین مدت داشته است؛ به هر حال از این طریق درگیری در کل منطقه گسترده میشود و این چیزی نیست که آمریکایی ها بخواهند.
این کارشناس سیاسی ادامه داد: آمریکاییها میخواهند با پرتاب چند موشک از ناوهایشان پیروز میدان جنگ سوریه شوند و بعد به خانه شان برگردند نه این که در سراسر جهان سفارت خانه هایش مورد تهدید و حمله قرار بگیرد.
صانعی بیان داشت: آمریکایی ها برآوردی از عکس العمل محور مقاومت ندارند یا از آن میترسند که محور مقاومت جنگ را به کل منطقه و اسرائیل بکشاند، لذا در دخالت نظامی تعلل میکنند.
تاثیر موضع گیری رهبر انقلاب بر تحولات اخیر سوریه
وی ادامه داد: لذا آمریکایی ها منتظر یک موضع گیری از ایران هستند، فعلا فراتر از وزیر خارجه کسی وارد قضایای اخیر سوریه نشده است؛ اگر قضیه حمله نظامی جدی شود و رهبری وارد صحنه شده و محکم اعلام کنند که سوریه امنیت ملی ماست و در صورت درگیری مقابله به مثل میکنیم، قطعا آمریکایی میدانند این حرف شوخی نیست چرا که ایشان، رهبر ایدئولوژیک جهان اسلام و فرمانده کل قوای جمهوری اسلامی است.
این کارشناس سیاسی در ادامه با بیان این که آخرین ارزیابی های رسانه های آمریکایی نشان میدهد که تنها شش درصد مردم آمریکا موافق دخالت نظامی اند، تصریح کرد: به نظر میرسد شرایط امروز بیشتر جنگ رسانه ای باشد تا دولت سوریه را تحریک کنند که شروع کننده جنگ شود و از این طریق یک اجماع جهانی علیه سوریه تشکیل شود و ایران و روسیه نتوانند کاری بکنند.
کسانی که بر طبل جنگ در سوریه میکوبند
صانعی با تاکید بر اینکه تنها لابی های صهیونیستی و عربستان بر طبل جنگ میکوبند، در خصوص شرایط ترکیه برای جنگ نظامی علیه سوریه گفت: ترکیه به خاطر مسائل داخلی اش به هیچ وجه توان مداخله نظامی ندارد، تعداد زیادی از علویان در ترکیه اند که حامی سوریه هستند و با ترکیه مشکل دارند.
وی افزود: چند ماهی هم هست که شاهد سکوت ترکیه در موضوع سوریه هستیم و این نشان میدهد که ترکیه گسل هایی دارد که اگر کمی فشار آورده شود، ترکیه از درون ترک خواهد برداشت.
این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص واکنش کشورهای اروپایی به جنگ نظامی در سوریه بیان داشت: در اروپا تنها فرانسه و انگلیس مایل به مداخله نظامی اند؛ چرا که به طور تاریخی به دنبال نفوذ در این منطقه بوده اند.
بازی رسانهای «جنگ نظامی علیه سوریه» تا چه زمانی ادامه دارد؟
صانعی در پاسخ به این سوال که جبهه عربیـ غربی تا چه زمان میتواند بازی رسانه ای «جنگ نظامی علیه سوریه» را ادامه بدهند، اذعان کرد: غربی ها نمی توانند خیلی بر طبل جنگ بکوبند، نهایت یک هفته فشار رسانه ای بیاوردند تا دولت و ارتش را از هم بپاشانند اما در نهایت نتیجه ای نخواهند گرفت و فیتیله ی این جنگ طلیبی را پایین میکشند.
وی با بیان اینکه اگر غرب به تروریستهای سوری امید داشت، هیچگاه وارد چنین بازی نمیشد، تصریح کرد: حمله نظامی آخرین حربه است که تبعات خاص خود را دارد؛ بنابراین احتمال آن بسیار پایین است اما غرب، گروه های تروریستی را همچون استخوان میان زخم نگه خواهد داشت تا مدام به دولت مرکزی فشار بیاورد و جلوی قدرتش را بگیرد.