به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمدرضا محمودی، ورود به صحنه عظیم علمی، فرهنگی و سیاسی دانشگاه بی شک یکی از مهمترین و خطیر ترین مراحل زندگی هر انسانی است.
دانشگاهیان و بخصوص دانشجویان همیشه در نگاه اقشار مختلف جامعه از جایگاهی خاص برخوردار بوده اند که در حقیقت دانشجویان امید مردم و مسئولان برای پیشرفت همه جانبه کشور هستند.
در یک نگاه کلان دانشگاه محل جوشش و اوج گیری دو جریان حیاتی کشور است، اول؛ جریان علم، تحقیق و پژوهش دوم؛ جریان آرمان خواهی، عدالت طلبی و فعالیت های سیاسی و اجتماعی است.
واقعیت تلخی که در زمینه علمی با آن روبرو هستیم عقب ماندگی است که طی قرون معاصر به دو دلیل به آن دچار شده ایم ابتدا جهالت و خیانت نخبگان و روشنفکران غرب زده است و در درجه دوم نیز وجود حکام مستبد بویژه در زمان پهلوی و قاجار که به دلیل وابسته بودن به قدرت های استعمارگر بیگانه ارمغانی برای ملت جز تقلید محض و ترویج روحیه یاس و ناامیدی نداشتند، است.
در این حال امروز اگر بخواهیم جبران گذشته را داشته باشیم نیاز به حرکتی جهادی در مسیر تولید علم داریم و جهاد یک واژه مقدس در فرهنگ اسلامی ماست که در بطن آن مفاهیمی چون تلاش مستمر، اخلاص، معنویت و توکل به خدا نهفته است.
علم، قدرت است و اقتدا آور می باشد، ما اگر بخواهیم هندسه قدرت در جهان را به نفع جبهه اسلامی و حق تغییر بدهیم، نیاز به اقتدار علمی داریم و در این راستا نیز اگر بخواهیم تمرکز قدرتی که امروز به صورت نامشروع در دست چند کشور زورگو و متجاوز قرار گرفته است، از بین ببریم باز نیاز به خلاقیت و نوآوری علمی داریم.
آرمان و هدف راهبردی ما نباید محدود و حقیر باشد، ما باید برای رسیدن به مرجعیت علمی در دنیا تلاش کنیم، باید به نحوی عمیق و اثرگذار باشیم که دانش پژوهان سراسر عالم مجبور باشند و برای رشد فکری خودشان زبان فارسی را یاد بگیرند و به منابع فارسی زبان رجوع کنند و در یک جمله، نسل ما باید بتواند احیاگر تمدن نوین اسلامی باشد.
شاید عده ای بر من خرده بگیرند که این حرف ها بلند پروازی و خیال پردازی است در جواب می گویم بیایید در تاریخ پرافتخار کشورمان کمی تامل کنیم، مگر یک زمانی جهان شرق و غرب مقهور تمدن اسلامی نبودند؟! مگر یک زمانی دانشمندان غرب و شرق مرجع رجوع علمی شان کتاب های ابن سیناها و بیرونی ها نبود؟! و هزاران مگر دیگر ...پس امروز هم می توانیم.
اما در زمینه آرمان خواهی آنچه که سابقه جنبش دانشجویی تا کنون بوده است و در ادامه نیز باید باشد وجود روحیه ضد استکباری، ضد استبدادی و به شدت عدالت خواه است. دست جنبش دانشجویی نمی تواند در دست کسانی باشد که در فلسطین قتل عام می کنند، در عراق جنایت می کنند و در افغانستان و پاکستان مردم بی گناه را بمباران می کنند.
جنبش دانشجویی آن شمشیر برنده ای است که دست توهین کنندگان به مقدسات اسلامی را قطع می کند، جنبش دانشجویی آن سیل خروشانی است که خار و خاشاک ظلم، تجاوز و زیاده خواهی را از ناحیه زورگویان بر نمی تابد.
جنبش دانشجویی در عین حفظ وحدت ملی و انسجام اسلامی کشور، منتقد و مطالبه گر است و در مقابل ضعف های مدیریتی مسئولان کشور سکوت نخواهد کرد و در نهایت جنبش دانشجویی با اتکا و افتخار به هویت اسلامی و ایرانی خود و رجوع به میراث عظیم هزار ساله اسلامی و ایرانی پیش برنده کشور عزیزمان در مسیر پیشرفت و عدالت خواهد بود.