به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» نشست سوژههای سینمایی در تاریخ هنر انقلاب اسلامی عصر امروز با سخنرانی محسن صفایینژاد پژوهشگر هنر انقلاب در سینما فلسطین محل برگزاری جشنواره عمار برگزار شد.
صفایینژاد با اشاره به موسیقی بعد از انقلاب گفت: یکی از هنرهای بعد از انقلاب که حرف و حدیث زیادی در مورد آن وجود داشت موسیقی بود.
اهالی موسیقی احساس میکردند که پس از پیروزی انقلاب این هنر تعطیل خواهد شد ما میتوانیم از دل مطالعات تاریخی راهی را برای رسیدن به هنر انقلاب باز کنیم ما باید ببینیم چه اتفاقی برای هفت هنر انقلاب اسلامی افتاد و درباره آنها گزارش دهیم زیرا گزارشی که از این وقایع ارائه میشود به ما کمک میکند تا به جنبههای درماتیک انقلاب به شکل خاصتر نگاه کنیم.
وی با اشاره به هنر گرافیک بیان داشت: متأسفانه در مورد بسیاری از آثار گرافیکی بعد از انقلاب هیچ مستندی ساخته نشده و اطلاعات جامعای هم نداریم بهعنوان مثال آرم و پرچم جمهوری اسلامی یکی از مصادیق هنر گرافیکی است و در عین حال یک مسئله سیاسی نیز میباشد یا در مورد آرم نهادهای انقلابی مثل سپاه پاسداران و یا جهاد سازندگی اطلاعات چندانی وجود ندارد.
صفایینژاد با بیان اینکه در تاریخنگاری هنر انقلاب فقر وجود دارد تصریح کرد: بسیاری از آثار هنری انقلاب اسلامی از شدت شناخته شدگی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. ما در پژوهشهای خود به فردی به نام علی دلدوزی رسیدیم که ایشان آرم سپاه، حزبالله لبنان و جهاد سازندگی را طراحی کرده و مصاحبه مفصلی با وی داشتیم همه ما آرم حزبالله را دیدهایم اما نمیدانیم علی دلدوزی کیست و راجعبه او و آثارش حرف نزدهایم ما به تحلیل نظری این آثار نیاز داریم زیرا اگر نظریه هنر انقلاب را پیدا کنیم اثر تاریخی انقلابی ما دیگر یک پدیده نوستالژی نخواهد بود و میتوانیم به مدلی برسیم که الگوی هنر انقلابی را شناسایی کنیم.
پژوهشگر هنر انقلاب در خصوص هنر تئاتر گفت: با وجود اینکه تئاتر یک هنر خاصپسند است اما دهه 60 در تصرف تئاتر بود در واقع دهه 60 در تصرف دو هنر موسیقی و تئاتر بود به طوری که عموم مدارس و مساجد گروههای تئاتر داشتند. حتی در دوران دفاع مقدس و در اسارتگاههای رژیم صدام نیز تئاتر کار میشد زیرا تئاتر سادهترین اثر هنری بود که اسرا میتوانستند در ایام اسارت خود اجرا کنند. مرتضی فرهنگی به من میگفت سوژه طنز در اسارت سوژههای پرماجرایی دارد ملتی می تواند به دشمن بخندد که از او بالاتر باشد. چطور اسرای که در دست صدام بودند میتوانستند این تئاترهای طنز را در مورد او تولید کنند ما باید با بازماندگان این اتفاقات مصاحبه کنیم تا ببینیم آن آثار چگونه خلق شده است.
وی در خصوص شأن مسجد به عنوان رسانه هنری انقلاب خاطرنشانکرد: در دهه 60 تئاتر در مساجد عرضه میشد اما اکنون در مساجد تنها اعمال عبادی برگزار میشود و نیم ساعت بعد از نماز نیز درهای مسجد بسته میشود در مسجد کاشان بهاندازهای فعالیتهای هنری زیاد بود که جوانان آن امام جماعت را قانع کردند و برای اجرای تئاتر یک سن طراحی نمودند ببینید چقدر فضای مذهبی ما آوانگار شده بود که توانستند در مسجد سن طراحی کنند. امروزه بسیاری از هنرمندان خود را معطل بودجهها کردهاند در حالی که نمونه هنر انقلاب ما چیز دیگری میگوید.
صفایینژاد با اشاره به دیوار نوشتههای دوره انقلاب اظهار داشت: بعد از مسجد یکی از خلاقانهترین هنرها دیوارنوشته بود که یک رسانه عمومی محسوب میشد این در حالی بود که رسانههای مانند رادیو و تلویزیون در اختیار رژیم قرار داشت به طوری که امام میگفت اگر دو ساعت رادیو را به ما بدهند تا حرف خودمان را بزنیم کار رژیم تمام است.
وی در خصوص شعارهای زمان انقلاب گفت: اکنون فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی منتشر شده است شعار یک خلاقیت هنری است که روی دیوار ثبت میشود ما به دنبال این هستیم که ببینیم چه خلاقیتهای هنری با استفاده از دیوار در آن دوره خلق میشده است برای همین باید دیوارها نشانهشناسی شوند. آقای موسوی گرمارودی میگفت یکی از مشهورترین شعارهای انقلاب شعار روح منی خمینی بتشکنی خمینی بود که همه ما با این شعار به یاد تصویر امام میافتیم که وارد جماران میشدند این شعار جلوی لانه جاسوسی فیالبداهه به ذهن من آمد تا به وسیله آن پیوند تسخیر لانه جاسوسی را با آرمانهای امام نشان دهم.
پژوهشگر هنر انقلاب افزود: شعارهای ارزش زیباشناسانه و فرهنگی بالای دارند ما باید به سراغ خالقان این آثار برویم و یک مدل تحلیلی برای امروز به دست آوریم و ببینیم چگونه میشود آنها را به روز کرد.انقلاب ایران تنها سیاسی نبوده بلکه وجودی بوده و هویت مردم را سرتاپا فراگرفته ما باید در موسیقی و سرود نشان دهیم که با خلاقیت و بدون امکانات این اتفاق افتاده است.
صفایینژاد با اشاره به نشانهشناسیهای صورت گرفته بر روی جعبه آیینه مزار شهدا اظهار داشت: یکی از دوستان میگفت اگر جنگ را مردان انجام دادند ما تداوم جنگ را با عنصر زمانه پیش بردیم مثلا ما در جعبه آینه مزار شهدا از لابهلای پرده تور قابل عکس شهیدی را میبینیم که نشان بهشت است و این جعبه با عناصر فرهنگی تزیین شده است در واقع این بهشت بیان هنری دارد که توسط مادران و همسران شهدا خلق شده است.
وی اضافه کرد: ما میتوانیم در مطالعه تاریخ هنر انقلاب سه نوع دستهبندی داشته باشیم یکی اینکه فیلمهای مستند را براساس آثار پیش ببریم در اینجا سوژه فیلم مستند روی اثر هنری متمرکز شده استدر مورد دوم هنرمند به قدری ظرفیت دارد که میتوان در باره مستند شخصیت محور ساخت برای مثال اسفندیار قرهباغی خواننده سرود آمریکا آمریکا مرگ به نیرنگ تو نوه ستارخان است و زندگی او بسیار جالب و قابل بررسی میباشد. احمدعلی راغب از دیگر هنرمندان تاریخ هنر انقلاب متولد گیلان و پدربزرگش متولد قفقاز است و به همین دلیل با این منطقه ارتباط موسیقیایی داشته و به نوعی گنجینه ملودی محلی موسیقی قفقاز بوده است. در روز های انقلاب وقتی امام خمینی پیام قطع رابطه با امریکا را صادر کرد احمد آقا به آقای راغب و آقای سبزواری گفت آیا شما می توانید این پیام را برای مردم تسهیل کنید به ترتیب ظرف سه روز شعر و موسیقی سرود آمریکا آمریکا مرگ به نیرنگ تو ساخته و اجرا شد پس صرف سفارشی بودن اثر دلیلی برای عدم ماندگاری و هنری نبودن آن نیست.
وی دسته بندی سوم را متوجه مراکز هنری و جریانها دانست و یادآور شد: مرکز موسیقی صداوسیما در ابتدای انقلاب حساسیت زیادی داشت اولین رئیس این مرکز احمد شاهحبیبیان بود که فقط شش ماه در این سمت ماند او میگفت به دفتر امام رفتیم و سرودها را به کسی که مسئول استفتائات دفتر بود دادیم و او تک تک آنها را بررسی کرد و گفت اینها حرام هستند به همین دلیل من تصمیم گرفتم استعفا دهم. پس از او رئیس مرکز موسیقی مجید حداد عادل بود که راه را برای موسیقی باز کرد چند نفر متشکل از فریدون شهبازیان، احمدعلی راغب، محمد گلریز و مجید حدادعادل که سرود شهید مطهر را ساخته بودند خدمت امام رفتند که ایشان از این سرود بسیار استقبال کردند امام حتی فرموده بودند که من نسخه بیکلام کار را هم دوست داشتم احمد علی راغب گفت ما با این دیدار فهمیدیم چه نوع کارهای را باید بسازیم.
وی افزود: مرکز موسیقی که روزگاری جسورانهترین مرکز بود در روزگای منفعلترین مرکز ساخت موسیقی شد اما اگر ما کارهای گذشته را تحلیل میکردیم این اتفاق نمیافتاد. موسیقی تحریم بود و متدین حاضر نبودند آن را بشنوند اما سرود باعث شد این هنر در محراب مسجد هم پخش شود در واقع سرود و تئاتر یک کار فرهنگی شد که همه مساجد باید میداشتند اما موسیقی چیزی بود که همه میگفتند ضددین است در ادامه یک موسیقی باب شد بهطوری که افراد مومن بچههایشان را به گروه سرود میفرستادند. روزگاری میتوانستیم بگویم که هنر انقلاب فقط موسیقی بود.
صفایینژاد بیان داشت: همه مستندسازان اگر میخواهند یک مستند خلاقانه برای هنر انقلاب کار کنند باید کتاب آهنگران را ببینند آهنگران ستاره دهه 60 است و ستاد تبلیغات جنگ ما را او پیش میبرد هر کسی که ستاره میشود باید خاطرات آقای آهنگران را بخواند. زیرا کسانی که شهرت را تجربه میکنند دچار شایعه میشوند مثلا وقتی آهنگران ستاره بود رادیو بغداد برای تضعیف روحیه رزمندگان بارها اعلام کرده بود که او کشته شده است او حتی در معرض شایعههای خانوادگی هم بوده مثلا خانمی شایعه کرده بود که همسر صیغهای آهنگران است و این مطلب در کتاب نیز آمده است.
وی با بیان اینکه هنر انقلاب توهم موهوم نیست خاطرنشان کرد: در ساخت اثر هنری خیال نقش دارد و هنر اندیشه را از مسیر صافی خیال رد میکند اما خیال در معرض این تهدید قرار دارد که آن ممکن است توهم باشد نه عقل توهم کاذب است و عقل صادق است هنر انقلاب هم هنر واقعیت میباشد.
پژوهشگرهنر انقلاب در ادامه بیان داشت: ما باید تحلیل کنیم که چگونه از جشن هنر شیراز به مسجد الجواد رسیدیم که افرادی مانند بهزاد بهزادپور، امیرحسین فردی و فرجالله سلحشور از دل این مسجد بیرون آورند و یک انقلاب هنری عظیم اتفاق افتاد.
صفایینژاد با بیان اینکه رسانه های خارجی بیشتر از ما به هنر انقلاب پرداختهاند گفت: سال 88 بیبیسی یک مستند درباره هنر انقلاب ساخت و نتیجه گرفت که هنر انقلاب ساخته طبقه متوسط شهری بوده اما بعد از انقلاب امام خمینی به نام پابرهنهها جا زد سال بعد هم بیبیسی مستندی با موضوع معماری حرم اما ساخت و در آن گفت معماری این حرم مربوط به دهه بعد از امام است و ربطی به دوره امام ندارد اینها سوژههای نابی هستند که از فرط روشنی آنها را نمیبینیم.
وی در خاتمه گفت: شجریان ادعا کرده بود که در آثار من صدای کل این دوره تاریخی وجود دارد وقتی از آهنگران صحبت نشود آقای شجریان صاحب دهه 60 میشود.