گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، کتاب «سرباز سال های ابری» شامل خاطرات عبدالحسن بنادری از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است که چاپ هفتم آن بهار امسال توسط نشر فاتحان به چاپ رسید.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
علت سقوط نکردن شهر آبادان را وجود «حیات» می دانم. گفتم که در سخت ترین اوضاع، خانواده هایی بودند که شهر را ترک نکردند.
خوب این حیاتی که می فرمایید، در خرمشهر هم بود. اما کمتر از دو ماه سقوط کرد و به دست عراقی ها افتاد. مقاومت مردمی در خرمشهر خیلی حماسه ای و درخشان بود. با وجود این عراقی ها شهر را کاملا اشغال کردند.
وضعیت خرمشهر با آبادان فرق می کرد. خرمشهری ها در واقع غافلگیر شدند. در خرمشهر دشمن با تانک و سرباهایش، ناگهان داخل شهر شدند و محله به محله را اشغال کردند. مقاومت نیروهای مردمی هم اگر چه درخشان بود، اما به دلیل کم بودن نیروهای مقاومت و نبود سلاح و مهمات کافی و کثرت متجاوزان، ظرف 45 روز خرمشهر سقوط کرد. اما در مورد آبادان، دشمن هرگز وارد شهر نشد. زمانی که قصد داشت وارد آبادان شود، در حومه شهر (منطقه ذوالفقاری) شکست خورد. به همین دلیل حماسه مقاومت مردم در کوی ذوالفقاری را باید نقطه عطفی در تاریخ جنگ هشت ساله دانست.
فکر می کنم عامل جمعیتی هم موثر بوده است. به هر حال در شروع جنگ، خرمشهر حدود 60 هزار نفر و آبادان 460 هزار نفر جمعیت داشته است. یعنی آبادان 400 هزار نفر بیشتر از خرمشهر جمعیت داشته و همین عامل موثری در سقوط نکردن این شهر بوده است. اگر روی نقشه نگاه کنیم متوجه می شویم که آبادان بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر حاشیه مرزی خوزستان است.
بله! عامل جمعیت هم موثر بوده است. من خودم خیلی دلم می خواست تحلیل افسران عراقی را از علت تصرف نکردن آبادان بدانم. در عملیات فتح المبین یکی از فرماندهان بزرگ ارتش عراق به اسارت ما در آمد. برادر احمد فروزنده از بچه های سپاه خرمشهر او را به هتل آزادی (پرشین هتل آن وقت) برد و از او بازجویی مفصل کرد. من حضور نداشتم اما فروزنده برایم تعریف کرد که از آن فرمانده عالی رتبه درباره مقاومت در آبادان پرسیدم.
گفتم:
شما به عنوان یک فرمانده باتجربه ارتش عراق که دوره های نظامی و فرماندهی متعددی هم دیده ای، تحلیلت از سقوط نکردن شهری که دو سوم آن به طور کامل محاصره شده و هیچ راه خروجی و ورودی زمینی ندارد، چیست؟ از لحاظ نظامی چنین شهری علی القاعده باید سقوط می کرد اما یک سال مقاومت کرد و استوار ماند. چطور نتوانستید آبادان را بگیرید.
آن افسر گفت:
عامل اصلی شکست ما در عملیات ذوالفقاری بود. رعب عجیبی در دل ما و فرماندهان ارتش عراق انداخت، با آنکه از پیروزی خرمشهر نشئه بودیم و چند روز قبل از آن خرمشهر را به طور کامل فتح کرده بودیم، فکر نمی کردیم در آبادان مقاومت چندانی مقابل ما انجام شود. تحلیلمان این بود که آبادان را به راحتی تسخیر می کنیم. اما وقتی با آن مقاومت در ذوالفقاری مواجه شدیم، شوک عجیبی بر ما و سربازانمان وارد شد.