به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، زالو جانور عجیبی است که صدها سال است از آن به صورت زنده یا فرآورده برای درمان انواع بیماری ها استفاده می شود. پس از ظهور پزشکی مدرن ، استفاده از زالو به تدریج به فراموشی سپرده شد. اما جالب این جاست که پس از سال ها، باز هم استفاده از زالو بازهم در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی در کشورهای پیشرفته رایج شده است ، چنان چه اکنون زالو را با عنوان جراح کوچولو (Micro Surgeon) می شناسند.
مکیدن خون بیمار و ترشح آنزیم هایی با خواص درمانی متعدد ، باعث شده است که زالو درمانی ، روشی ساده و ارزان قیمت برای درمان بسیاری از بیماری ها باشد. در طب سنتی ایران ، زالو درمانی همراه با سایر روش های درمانی مثل گیاه درمانی به صورت ترکیبی برای درمان بسیاری از بیماری ها تجویز شده است.
خواص زالو
زالو هنگام مکیدن خون ، مواد متنوعی ترشح می کند که خواص درمانی دارند. معروف ترین ماده مترشحه از زالو هیرودین است. خواص مواد ترشح شده در خون توسط زالو به طور خلاصه به شرح زیر است :
1 ) خاصیت بیحسکنندگی : باعث کاهش درد موضعی هنگام نیش زدن میشود که عمدتاً به دلیل وجود ماده هیرودین ( Hirudin ) است.
2 ) خاصیت گشادکنندگی عروق : به دلیل وجود ماده هیستامین است.
3 ) خاصیت ضدانعقادی : به دلیل وجود آنزیم هیالورونیداز موجود در بزاق زالو است. این آنزیم خاصیت آنتی بیوتیکی و حل کردن موکوس بسیار قوی دارد به طوری که در درمان گلوکوم هم بسیار موثر است.
4 ) خاصیت آنتی بیوتیکی : این خاصیت اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته و بر بیماریهای ناشی از استاف طلایی و میکروب سل و اسهال خونی و دیفتری موثر است.
5 ) خاصیت ضدالتهابی و ضدلختهای
خواص بزاق زالو در زیر به تفصیل آمده است :
آب دهان زالو ( بزاق ) حاوي بيش از يكصد نوع ماده حياتي مفيد است كه موجب درمان بيماريهاي مختلفي مي شود. اين انگل كوچك و شگفت آور به علت توانايی فوقالعاده اي كه در درمان بيماري ها دارد جايگاه ويژهاي در طب دارد. كشور ما داراي ذخاير بسيار زيادي از اين جانور است و با داشتن تجربيات بسيار گرانقدر و طولاني در اين زمينه ، متأسفانه با روش زالو درماني بيگانه است.
در کشور ما از اين نعمت خدادادي براي رفع آلام و دردها استفاده مطلوب نمی شود ، در حالي كه ایران ميتواند يكي از مراكز زالو درماني دنيا باشد. در بين گونههاي زالوي پزشكي بهترين نوع آن نوع شرقي است كه زالوهاي موجود در ايران از اين نوع است. عمده خواص درمان زالو در بزاق درمان است ، به طوري كه شايد بيشتر از وزن بدنش قادر به توليد بزاق باشد و وقتي به جايي از بدن ميچسبد آن قدر آب بزاق توليد ميكند كه از زير بدن حيوان بزاق ميچكد. عصارهي آب دهان زالو شامل دو دسته از مواد هستند كه گروهي به عنوان نروترانسميتر بر روي پايانههاي عصبي عمل ميكنند و موجب تحريك عمومي روي نقاط طب سوزني ميشوند و دسته ديگر كه بر روي گردش خون عمومي و مويرگها عمل كرده و به عنوان ضد انعقاد ، ضد تورم و ضد درد ايفاي نقش ميكنند.
مهمترين آنزيمها و تركيبات موجود در بزاق زالو به شرح زیر است:
1 ) هيرودين : در بزاق زالوي پزشكي تركيبي وجود دارد به نام هيرودين كه از انعقاد خون جلوگيري ميكند. تركيبات بزاق زالو به عنوان ماده فيبرينوليتيك عمل كرده ، از عمل فيبرين جلوگيري ميكند؛ ضد پلاكت است و از بهم چسبيدن پلاكتها جلوگيري مينمايد. اميد است در آينده بتوان با شناسايي مولكولي تركيبات بزاق زالو از آن به عنوان درمان بيماريهاي ترومبوتيك استفاده كرد. در سال 1884 پروفسور فيزيولوژي دانشگاه ولز به نام جابن هيكرافت به خاصيت ضد انعقادي ترشحات گوارشي زالو پي برد و در سال 1950 فريتس ماركواست از آلمان توانست پروتئين هيدرودين را از زالوي پزشكي جدا كند.
خواص هيرودين
هيرودين مهمترين ماده ضد انعقاد بزاق زالو است. پروتئيني متشكل از 65 اسيد آمينه است و رديف اسيدهاي آمينه آن با تكنيك PCR مشخص شده است. خاصيت ضد انعقادي هيرودين قوي تر از هپارين است. عمل هيرودين به وسيله عوامل ديگر موجود در زالو مانند همنتين و آنتي استاتين تقويت ميشود. فعاليت هيرودين را از روي خاصيت ترومبين آن بيان ميكنند. امروزه فرم نوتركيب هيرودين به نام ليپرودين سنتز شده است. هيرودين توانايي زيادي در ممانعت از انعقاد خون دارد به طوري كه چند قطره بزاق دهان زالو قادر است مقدار زيادي خون را به صورت مايع نگهدارد و مانع انعقاد آن شود (با آزمايشي كه به صورت تجربي بر روي خون مكيده شده توسط زالو انجام شد زمان لخته شدن خون به بيش از 6 ساعت افزايش يافته بود).
وقتي كه خون با لبه بريده بافت تماس حاصل مي كند فاكتور 12 يا هاگمن فاكتور فعال ميشود. متعاقب فعال شدن اين فاكتور انعقادي يك سري آنزيمها از جمله آنزيم پروتئاز ترومبين فعال ميشود اين آنزيم سبب تبديل فيبرينوژن به فيبرين ميشود و فيبرين به صورت رشتههاي كلاف مانند ، محل بريدگي را ميبندد و مانع خونريزي ميشود و خون را منعقد ميكند. هيرودين به صورت خيلي اختصاصي و قوي از فعاليت آنزيم پيروتئاز ترومبين جلوگيري ميكند و مانع انعقاد خون ميشود.
فيبرينوژن يك مولكول دايمر است و دو محل اتصال ( FG ) يا ( Binding sites ) براي رسپتور پلاكتهاي فعال شده دارد. ( Gp116-111a ) اين محل اتصال ميتواند سبب اتصال پلاكتها و ايجاد تجمع پلاكتي كند. احتمالاً هيرودين مانع اتصال دور رسپتور ( Fg/Gp ) مي شود و از اين طريق مانع انعقاد خون مي شود از تجمع پلاكتها جلوگيري مي كند. اتصال پلاكتها در داخل عروق ميتواند مرجع به تشكيل پلاكتهاي عروقي و انسداد عروق شود.
هيرودين با انبساط ماهيچههاي صاف جدار عروق سبب گشادي عروق و افزايش جريان خون ميشود. هيرودين خاصيت بيحس كنندگي دارد ؛ لذا دقايقي بعد از چسبيدن زالو به محل و ترشح بزاق منطقه بيحس مي شود و احساس سوزش ناشي از نيش زالو از بين ميرود و بيمار به راحتي وجود زالو و خونخواري آن را تحمل ميكند. بطور كلي براي هيرودين اثرات آنتي كواگولانت ، آنتي ترمبوتيك ، ترمبوليتيك ، آنتي ايسكميك ، هيپوتنسيو ، تحريك كننده سيستم ايمني ، ممانعت از تصلب شرائين ، بي حسكنندگي ، آنتي باكتريال و خاصيت ضد التهابي شناخته شده است.
پژوهشگران دپارتمان فارماكولوژي دانشگاه كنتاكي طي تحقيقاتي ، اثرات ضد انعقادي هيرودين را با هپارين مقايسه كردهاند :
هيرودين براي فعال شدن نياز به كوفاكتور ندارد.
هيرودين اثرات پايدار و يكنواخت وابسته به دوز دارد.
هيرودين اثر مستقيم روي مهار ترومبين دارد.
هيرودين مسموميت ندارد.
هيرودين بي حسي موضعي مي دهد.
2 ) بدلين : اين يك آنزيم مهار كننده پروتئازها مانند تريپسين كيموتريپسين يا پلاسمين است كه فاكتورهاي تورم و پخش شدن در بافت ميباشند.
3 ) آپيراز : آپيراز يك آنزيم قوي ضد تجمع پلاكتها با اثرات روان سازي جريان خون است.
4 ) اگلين : اگلين ، ضمن اين كه يك آنزيم ضد تورم است ، ضد اكسيداسيون و ضد راديكال نيز ميباشد.
5 ) دستابيلاز : اين آنزيم كه يك فاكتور ضد تجمع پلاكتي بسيار قدرتمند است ، با اثرات فيبرينوليزي و هيدورليزكنندگي منجر به حل شدن لختههاي خوني تشكيل شده ميشود ، اين آنزيم به وسيلهي نيكونوف كشف گرديد كه يك شيوهي درماني بسيار هيجانانگيز را معرفي كرد.
6 ) هيالورونيداز : اين ماده هم به عنوان فاكتور پخش كننده و هم به عنوان يك عنوان يك آنتي بيوتيك عمل ميكند. اين آنزيم با حل كردن مواد بافتي ، زمينه پخش بزاق زالو را در بافتها فراهم ميكند و با اين كار زالو توانايي مييابد بافتهاي دور دست را نيز تحت تأثير قرار دهد و اثرات درماني در همه جاي بدن به خصوص در نزديكي محل اتصال زالو به بدن بر جاي بگذارد.
7 ) ليپازها و استرازها : از ليپوليتيك فاكتورها هستند و چربيها را تجزيه ميكنند و استفادههاي درماني از آن شروع شده است.
8 ) يك ماده بي حس كننده : وقتي زالو پوست را نيش ميزند ، ايجاد يك زخم به شكل Y ميكند ، كه كاملاً بدون درد ميباشد و به دليل وجود ماده قوي بيحس كنندگي ، به سادگي ، احساس خنكي ايجاد مينمايد. و بعد از حدود 5 دقيقه پس از چسبيدن زالو به محل ، بيماري ديگر احساس درد و سوزش ندارد و تا آخرين مرحله زالو درماني ، موجود زالو روي بدن به راحتي تحمل ميشود.
9 ) آنتي الاستاز : اين ماده كه از طريق كنترل عمل الاستاز فعاليت ميكند ، آنزيمي است كه الاستين جلدي را به خصوص در پوست ، تنزل ميدهد.
10 ) ماده گشادكننده رگ : اين ماده كه هنوز به طور رسمي مشخص نشده بسيار شبيه هيستامين است. اين ماده مانند نوروترانسميترها كه از 34 غذهي مغزي كه در طول بدن زالوي هيرودومديسيناليس تقسيم شدهاند ، ترشح ميشود. چند دقيقه پس از اتصال زالو محل نيش قرمز و پرخون ميشود ؛ شايد اين پرخوني را بتوان به اين ماده نسبت داد كه فلوي ( جريان ) خون را در محل افزايش داده است.
11 ) منوكسيد نيتروژن سنتتاز : اين فاكتور موجود در بزاق زالو شبيه به نوع انساني است كه سبب ترميم اعصاب صدمه ديده ميشود.
12 ) اورگلاز : داراي اثرات درماني در بيماري آرتروز است. بسيار ديده شده است كه افراد مبتلا به آرتروز زانو كه از درد زانو و محدوديت حركتي زانوها رنج ميبرند با چند جلسه زالو درماني بهبودي بسيار مييابند. و ما اين را به كرات تجربه كردهايم. زالو همچنين كاتكولامين ترشح ميكند كه روي پايانههاي عصبي بخصوص در پوست مانند دوپامين و سروتونين عمل ميكند.
استيل كولين مترشحه در هيرودومديسيناليس خيلي مهم است. روش رسمي براي سنجش استيل كولين در بافت ، بر اساس يك روش بيولوژيك شامل قدرت انقباض قسمت پشت زالو ميباشد.
مواد ديگري مانند استيل كولين ، نوروترنسميترها مواد شبه هيستاميني با اثرات وازوديلاتوري ، Hementin ، Anti statin ، و آنزيم مشابه PG12 ) Prostaglaindine ) كه مانع فعاليت كاليكريين و فاكتورهاي XI و XII ميشود نيز در بزاق زالو يافت ميشود.
خواص درمانی زالو
زالو خون را بهتر از حجامت از عمق بدن بيرون ميكشد. زالو انداختن براي بيماريهاي پوستي مثل جوشه ، دملهاي صورت ، لكهها و نقطههاي سياه و سفيد و نظاير آن مفيد است. امروزه زالو به دليل خاصيت ضد انعقاد خود يكي از ابزارهاي جراحي در پيوندها و دوام بافت پيوندي است.
هر زالو حدوداً 5CC خون در مرحله اول ميمكد. البته اگر خونريزي را قطع نكنيد ممكن است تا 150CC خونريزي ادامه يابد ( 10 ساعت يا بيشتر ). طي زالو درماني با 10 عدد زالو ، خون از دست رفته ( شامل خونريزي پس از اتمام خونخواري ) 250-350 CC خواهد بود. تحقيقات نشان ميدهد كه 3-5 روز پس از زالو اندازي عروق جديدي در اطراف و حاشيهي محل نيش زالو به وجود ميآيند كه براي تخليه عروقي اين ناحيه مفيدند. بنابراين از نظر درماني بسيار مهم است كه درمان به زودي قطع نشود ؛ بلكه در دفعات بعدي نيز ادامه يابد تا بيماري و آسيب مرتفع شود.
اثرات فارماكولوژيكي بزاق زالو به مدت 10 ساعت يا بيشتر در محل زخم باقي ميماند. چنين اثراتي را نميشود با مصرف مواد ضد انعقادي معمولي مثل هپارين در زخمهاي كوچك پوست به وجود آورد. در بيشتر روشهاي جراحي استفاده از زالو توسط جراح ماهر براي بيمار توضيح داده ميشود ، اين روش قديمي يك روش بي درد كننده اساسي است ؛ زيرا ترشحات زالو با تأثير بر روي اعصاب اطراف محل درد ، بيحسي موضعي ايجاد ميكند.
زالودرمانی در جهان
كشورهايي نظير روسيه و انگلستان از ره آورد صادرات زالو درآمد ارزي هنگفتي براي اقتصادشان فراهم كرده اند. در طب سنتي ايرانيان كاربرد زالو بسيار وسيع بوده و در بيماري هايي همچون بيماري هاي خوني و عفوني، فشار خون، سكته قلبي، بيماري هاي چشمي، پوستي، واريس، بواسير و آبسه هاي چركي مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس سازمان بيو فارم انگلستان اين كشور در سال 2004 حدود چهار ميليارد زالو به ارزش هر يك عدد يك و نيم پوند به خارج صادر كرده است. در تركيه نيز كنار بانك خون، بانك زالو وجود دارد و اكثر كشورهاي اروپايي مشتري دايم خريد زالوهاي طبي از اين كشور هستند.
منبع : کتاب زالو درمانی در طب سنتی و طب رایج
موسسه تحقیقات حجامت ایران