گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»،به نقل از نشریه خیمه ،دانشگاه سیستان و بلوچستان:در طول تاریخ انقلاب اسلامی همیشه استانهای مرزی کشور مورد طمع دشمنان ایران اسلامی بوده است. خصوصاً استان سیستان و بلوچستان که هم از نظر وسعت میتواند امنیت ملی کشور را بیشتر به خطر اندازد و هم اینکه معاندان کشور به بهانههای مختلف از جمله مذهب و طایفه از طریق سرکردگان خود درگیری و ناامنی ایجاد کردهاند. این استان در طول سالهای مختلف با شدت و ضعف دچار ناامنی بوده است اما اوج این ناامنیها و درگیریها از سال ۸۴ با ظهور تروریستی به نام عبدالمالک ریگی شکل میگیرد.
شرارتهای این تروریست آنقدر شدت مییابد که با ورود شورای عالی امنیت ملی، وی در اسفند سال ۸۸ دستگیر شده و در سال ۸۹ به دار مجازات آویخته میشود. با دستگیری این تروریست گروهک جندالشیطان از هم میپاشد و به مرور، اتفاقات تلخ سیر نزولی مییابد. خرداد ۹۲ و پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، رئیس جمهور با شعار تنش زدایی و تعامل سازنده، دیپلماسی که یکی از مهمترین نقشها در حوزه امنیت ملی داراست را شکل میدهد. در آن ایام بحث پرونده هستهای که یکی از بزرگترین اختلافات ایران و غرب است داغ بود به همین دلیل دیپلماسی تمام تمرکز و اراده خود را متوجه حل این موضوع کرده بود. در بحبوحه مذاکرات بود که خبر شهید شدن ۱۴ سرباز در این استان توسط تروریستهای تکفیری در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت.
پس از این حادثه دستگاه دیپلماسی کشور اعلام کرد که با مسئولین دیپلماسی کشورهای پاکستان و افغانستان برای عملیات علیه تروریستهای تکفیری به گفتگو خواهند نشست و به توافق جامعی در این باره خواهند رسید. اما متاسفانه این ادعا فقط در حد حرف ماند و دستگاه دیپلماسی به صورت منفعلانه از کنار این ماجرا گذشت. هنوز ماجرای تلخ شهادت ۱۴ سرباز از یادمان نرفته بود که خبر گروگان گرفتن ۵ سرباز فضای رسانهای را در برگرفت. با فشار افکار عمومی و تشکیل گروههای حمایت از این سربازان، بالاخره دولت ناچار شد برای حل این مشکل وارد ماجرا شود و باز هم متاسفانه به جای آنکه با مقامات پاکستان که کشورشان سرمنشأ این تروریست هاست مذاکره کند و توافقنامه امنیتی امضا کند سطح دیپلماسی را آنقدر تنزل داد که وارد مذاکره و معامله با گروهک تروریستی شد.
با این حال باز هم نتوانست یکی از گروگانها را آزاد کند و همچنان از وی خبری نیست. البته روند این ماجرا طوری بود که حتی یونسی مشاور رئیس جمهور در امور اقوام نیز اعتراف کرد که درباره مرزبانان خوب عمل نشد و به نوعی به تروریستها باج داده شد. پس از گذشت این ماجراها موج تازهای از شرارتها در هفته نیروی انتظامی آغاز شد. البته ناگفته نماند که در این مدت تروریستهای تکفیری قتلها و ترورهای متعددی از کارمند اداره و معلم گرفته تا دادستان انجام دادند. در اوایل هفته نیروی انتظامی امسال اشرار مسلح در تماس با پلیس ۱۱۰ ماموران انتظامی را به محل مورد نظر خود هدایت کرده و در کمینی ناجوانمردانه و عملیات کور آنان را به شهادت رساندند.
پس از این واقعه نیز طی حملات مختلفی که به مقر سپاه در سراوان و همچنین پاسگاههای نیرو انتظامی داشتند هرچند با تلفات زیاد به پاکستان متواری میشدند اما نکته مهم آن است که با این اعمال تروریستی امنیت روانی جامعه را هدف گرفتهاند. در آخرین مورد از این شرارتها یکی از معلمان جوان را در منطقه بلوچستان به شهادت رساندند. آنچه که در این وقایع دیده شد این است که اکثر این جنایتها را گروهک تروریستی جیش العدل (جیش القتل) به عهده گرفته است. حال چند سوال در رابطه با نقش دیپلماسی و سیاسی در این اتفاقات وجود دارد؟
۱. اکثر حملات تروریستی درون استان در شهرستان سراوان رخ میدهد و اینکه مکان جغرافیایی این شهرستان راه را برای نفوذ و فرار راحت به سمت پاکستان فراهم میکند و پس از حملات تروریستی و متواری شدن اعضای گروهک به پاکستان متاسفانه نیروهای امنیتی ایران به دلیل دخالت پاکستان نتوانستند تروریستها را دنبال کنند تا جایی که سردار احمدی مقدم (فرمانده کل نیروی انتظامی) با اعتراض به وزارت خارجه، دیپلماسی ضعیف را عامل ضربه به کشور دانست. حال جای این سوال است که وزارت خارجه آیا با پاکستان تفاهم نامه امنیتی امضا کرده است؟ و اگر این کار را کرده است چرا دستگاه دیپلماسی کشورمان به پاکستان هشدارهای لازم را نمیدهد؟
۲. پس از ماجرای دردآور اسیدپاشی در اصفهان تمامی مسئولین دولتی نسبت به این مساله موضع گرفته و خواستار مجازات عوامل آن شدند. آیا مسائل اخیر امنیتی استان که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از هموطنانمان شد به اندازه ماجرای اسیدپاشی اهمیت ندارد که رئیس جمهور به دستگاه دیپلماسی دستور پیگیری این ماجرا را بدهد؟
۳. آیا باید دوباره اتفاقات تلخ سالهای ۸۴ تا ۹۰ رخ بدهد و عده زیادی از مردم خونشان ریخته شود تا شورای عالی امنیت ملی احساس خطر کند؟
۴. پس از پایین آوردن شأن وزارت خارجه در موضوع مذاکره با گروهک و مشخص شدن بیفایده بودن آنکه هم اکنون آثار آن در این حملات نمایان است آیا هم چنان دستگاه دیپلماسی برای حل این مشکل، اصرار به مذاکره دارد؟
۵. آیا دستگاه دیپلماسی برای عملی کردن شعار تنش زدایی که عربستان نیز در طرح دولت قرار دارد و دست این کشور در حملات تروریستی استان آشکار است همچنان حاضر است خون مردم بیگناه استان ریخته شود و به سکوت خود ادامه دهد مبادا که روابط عربستان با ما دچار التهاب شود؟
و سوالات فراوان دیگری که راجع به دیپلماسی در پیش گرفته شده دولت وجود دارد و دیپلماسی منطقهای دولت خود حدیث مفصلی دارد!!!
بنابراین در این سناریوهایی که دشمنان ایران اسلامی برای تضعیف جایگاه کشورمان در منطقه و جهان نوشتهاند آنطور که از شواهد برمی آید دستگاه دیپلماسی کشورمان بسیار منفعل عمل کرده است و جا دارد که در شعارهای خود تجدیدنظر بفرماید.
شما می توانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.