گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ آدم ها مختلفند. سن و سالشان، پوشش شان، لهجه و قیافه هاشان، آداب و رسوم و منش شان...همه چیزشان با هم فرق می کند و تنها چیزی که آن ها را به هم شبیه می کند، مقصدی است که دارند. هر کس هر طور که توانسته خودش را به مرز رسانده و امید دارد که به سرزمین موعود برسد.
سن و سال زائرها محدودیت ندارد. از بچه های کوچک بغلی گرفته تا پیرمرد و پیرزن در بین زائرین دیده می شود. راحتی کتانی، کوله های بزرگ کوهنوردی و ساک هایی که قابل حمل باشند از شایع ترین لوازمی است که اینجا دیده می شود.
مسافرها وارد ترمینال که می شوند، می روند سمت چک پاسپورت. پاسپورت ها توسط یک فرد در کل گروه جمع می شود و در سیستم چک می شوند بدون این که عکس و اسم با خود شخص تطابق داده شود. تنها گیری که اینجا گرفته می شود به ممنوع الخروج هاست و کسانی که شرایط خاص دارند و گرنه مشکل دیگری برای رد شدن از این مرحله وجود ندارد. برای این که این جمعیت زودتر از گیت رد شوند، این مرحله خیلی سریع انجام می شود و آن طرف تر هم در صف های طولانی، مهر خروج از کشور زده می شود. خیلی مشخص نیست دقیقا کجا وارد خاک عراق شده ایم. خبری از ایکس ری و گشتن وسایل هم نیست. هر کس هر چه آورده، ممنوع یا غیرممنوع با خودش بدون ذره ای چک و خنثی می برد آن طرف. در محوطه مرز، مسئول ایرانی از غیرایرانی قابل تفکیک نیست. ماشین هلال احمر آن طرف ها تنها نیروی امدادی قابل رویت است که برای رسیدگی به این جمعیت کافی به نظر نمی رسد.
از ترمینال که بیرون می روی، ماشین های مختلف منتظر ایستاده اند. از اتوبوس گرفته تا ون و مینی بوس های کوچک. اکثر راننده ها کاظمین را به مسافران پیشنهاد می دهند. آن ها که واردترند می گویند دلیل این پیشنهاد شلوغی راه و تراکم است. کمی دورتر پیدا می شود ماشین هایی که تا نزدیکی شهر کربلا ببرند و یا مقصدشان نجف باشد.
توی جاده که می آیی، گروه های چند نفره که یک پرچم دار اول گروه حرکت می کند به چشم می خورد. در مسیر مهران به نجف کمتر استراحتگاه به چشم می خورد اما آن ها هم که هستند، صلواتی به زائرین خدمات ارائه می دهند.
بازرسی های بین راه هم زیادند اما نه به سفت و سختی ایام دیگر سال. بین راه، دو سه باری نیروهای امنیتی می آیند بالا و بازرسی می کنند و می روند. یکی از بامزه ترین صحنه ها، چک پاسپورت بین مسیر است! پلیسی می آید بالا و وقتی جمعیت را می بیند، بی خیال چک تک به تک پاسپورت ها می شود و به زبان فارسی دست و پا شکسته می گوید: همه پاسپورت ها بالا! آن ها که بیدارند تقلا می کنند پاسپورت ها را دربیاورند و عده ای هم که خواب و بیدارند خودشان را می زنند به نشنیدن که این دو گروه در نهایت هیچ فرقی با هم ندارند چون پلیس وظیفه اش را به نحو احسن(!) انجام داده و پایین رفته است!
تردد در جاده ها و رسیدن به مقصد، اگر در حالت عادی امری طبیعی تلقی می شود، در این شرایط جای شکر را برای زائرینی که ایام اربعین را برای مسافرت انتخاب کرده اند، باقی می گذارد.